نقد، بررسی و نظرات کتاب گهوارهی گربه - کورت ونه گات
4.3
170 رای
مرتبسازی: پیشفرض
افشار حبیبی
۱۴۰۲/۱۱/۱۰
20
داستان یک طرح تقریبا دایرهای شکل دارد. راوی پس از وقوع جریاناتی که رخ داده است اقدام به روایت میکند و در اواخر داستان به زمان حال میرسیم. راوی وقتی خیلی جوان تر بوده است جمع آوری اطلاعات برای نوشتن کتابی را آغاز نموده است که قرار بود اسمش "روزی که دنیا پایان یافت" باشد و قرار بود این کتاب به صورت مستند کارهایی که کله گندههای آمریکا هنگام پرتاب بمب اتم روی هیروشیما مشغول آن بودهاند گزارش شود. یکی از این افراد "فیلیکس هوینیکر" دانشمندی است که در داستان از او به عنوان یکی از پدران بمب اتم نام برده میشود. این برنده نوبل فیزیک از دنیا رفته است و راوی به فرزندان او نامه مینویسد و پسر کوچک این دانشمند به نامه راوی جواب میدهد و خاطراتی از روز پرتاب بمب بیان میکند و بدین ترتیب سلسله وقایعی رخ میدهد که مسیر زندگی راوی را تغییر میدهد و به قول خودش به جایی میرساند که میبایست میرسید و این کتاب همین سیر است که با طنزی نیش دار در موقعیتی غریب نگاشته میشود.
رمان «گهوارهی گربه» به بررسی مسائلی همچون علم، دین، تکنولوژی، و انسانیت میپردازد. داستان حول ماجرای «جان»، یک نویسنده و خبرنگار، میچرخد که در جستجوی حقیقت در مورد «آبمعدنی» یک دانشمند به نام «هوچ» است. مضامین کلیدی کتاب شامل بحرانهای انسانی، علم و اخلاق و همچنین تضاد بین علم و دین است. طنز و کنایه: سبک نویسندگی ونهگات با طنز تلخ و کنایههای تند و تیز مشخص میشود. او بهخوبی از طنز برای نقد جامعه و فرهنگ استفاده میکند و خواننده را به فکر کردن دربارهٔ مسائل عمیق وادار میکند. روایت غیر خطی: ونهگات از رویکردی غیر خطی استفاده میکند و زمینههای زمانی و مکانی مختلف را در هم تنیده میکند. این شیوه، داستان را جذابتر و پیچیدهتر میکند و باعث میشود خواننده به دقت در پیوندها و ارتباطها توجه کند. شخصیتهای رمان بهطور برجستهای ساخته شدهاند و هر کدام نمایندهای از جنبههای مختلف انسانیت و جامعه هستند. «هوچ»، «مادر» و «پیتر» هر کدام نمایانگر باورها و دیدگاههای متفاوتی هستند که به تنش و تضاد در داستان کمک میکند. این قابلیت تصویرسازی باعث میشود که خواننده با آنها بهراحتی ارتباط برقرار کند. نقد دین و علم: ونگات به بررسی ارتباطات بین دین و علم میپردازد و به نقد جنبههای منفی هر دو میپردازد. از طریق داستان، او نشان میدهد که نه علم و نه دین به تنهایی نمیتوانند پاسخدهنده تمامی سؤالات انسانی باشند. این دیدگاه فلسفی، سوالاتی را دربارهٔ ماهیت انسان و وجود مطرح میکند. خشونت و جنگ: یکی از مضامین کلیدی دیگر کتاب، جنگ و خشونت است. نویسنده در این کتاب بهطور غیرمستقیم به جنگ جهانی دوم که تجربه شخصی خود او بود، اشاره میکند و تأثیرات آن بر روی روان انسانها و جامعه را تحلیل میکند.
این کتاب بسیار عجیبه برای شخص بنده بسیار کنار هم قرار دادن مطالبش سخت و سنگین بود خیلی از جاهاش برای ادراک من کمی دشوار بود ولی به چند علت به همه توصیه میکنم خوندنش رو اول دهن کجیهای سیاسی که ادم با نیاز و عطش به قدرت حاضره چه خراب کاریهایی رو بدون توجه به دیگران انجام بده که بسیار بسیار روون و تلخ به رشته تحریر دراومده دوم دهن کجی به اتفاقات دنیای مدرن که همونقدر که میتونه کمک کننده به بشریت باشه چقدر هم قابلیت مخرب بودن رو داره که چیزهایی که در ابتدای کتاب راجع به یخ ۹ میخونیم در انتهای کتاب چه تفاوتهایی رو رقم میزنه سوم بینش مذهبی و دهن کجیهای چپ و راستی که به اون میکنه واقعا قابل تامل و تفکرند و چهارم جملاتی که عجیب و غریب ادم رو به فکر وا میدارن و تعدادشون انقدر زیاده که هیچ چیز هم از کتاب درک نکنیم باز هم همون جملات به خودی خودی این کتاب رو ارزشمند میکنه هر آیینِ به راستی خوبی، شکلی از خیانت است ساعتها به این جمله میشه فکر کرد و یا عبارت زیر از مردی بپرهیزید که با کوشش بسیار در کار اموختن چیزی است و ان چیز را میاموزد و میبیند که از گذشته خردمندتر نشده است. این شخص به شکلی جنایت کارانه از مردمانی که جاهلند اما برای نیل به جهالت خود راه درازی را طی نکردهاند بیزار است
نقد کتاب: داستان یک طرح تقریبا دایرهای شکل دارد. راوی پس از وقوع جریاناتی که رخ داده است اقدام به روایت میکند و در اواخر داستان به زمان حال میرسیم. راوی وقتی خیلی جوان تر بوده است جمع آوری اطلاعات برای نوشتن کتابی را آغاز نموده است که قرار بود اسمش "روزی که دنیا پایان یافت" باشد و قرار بود این کتاب به صورت مستند کارهایی که کله گندههای آمریکا هنگام پرتاب بمب اتم روی هیروشیما مشغول آن بودهاند گزارش شود. یکی از این افراد "فیلیکس هوینیکر" دانشمندی است که در داستان از او به عنوان یکی از پدران بمب اتم نام برده میشود. این برنده نوبل فیزیک از دنیا رفته است و راوی به فرزندان او نامه مینویسد و پسر کوچک این دانشمند به نامه راوی جواب میدهد و خاطراتی از روز پرتاب بمب بیان میکند و بدین ترتیب سلسله وقایعی رخ میدهد که مسیر زندگی راوی را تغییر میدهد و به قول خودش به جایی میرساند که میبایست میرسید. و این کتاب همین سیر است که با طنزی نیش دار در موقعیتی غریب! نگاشته میشود.
بعد از مدتها داستان خوبی خواندم و از ذهن فعال ونه گات لذت بردم. به نظرم ترکیب جالبی از طنز تلخ و کنایه به پیشرفتهای معاصر بشر تا دین و سیاست را به هم آمیخته بود تا روایتی آخرالزمانی بیافریند و برای بشر یک موقعیت آلترناتیو خلق کند. موقعیتی که به نوعی در قرن پیش بوجود آمده و تا پیش از آن تفاوتی با تاریخ ما نداشته. شگفتی کار ونه گات هم همین است که موقعیت جدید با تمام رادیکال بودنش توی ذوق نمیزند و خواندنی و سرگرم کننده است چیزی که شاید میتوانست برای من جذاب تر باشد سرعت کمتر گذار از روایت دنیای خلق شده به وضع آخرالزمانی است. حس میکنم سرعت اتفاقات آن قدر در فصلهای پایانی زیاد است که خواننده هضم نمیکند. مثل فیلمی که خوب باز کرده و به سرعت باید جمع کند
رمان در ژانر درام، داستانی، علمی و تخیلی Sci-Fi است و نکات و مسائل مهم و مشکلات رومزه زندگی بشر را هم در طول داستان کتاب بازگو میکند.
- روایت داستان به صورت کند است و فصلهای کتاب پیوسته و مرتبط هستند و خواننده باید کامل به داستان اشراف داشته باشد تا بتواند مفاهیم و موضوعات رمان را متوجه شود.
- سبک نگارش نویسنده بسیار جذاب و خیره کننده است به گونهای که با محور داستان خ، خواننده همزاد پنداری میکند.
- روایت داستان به صورت کند است و فصلهای کتاب پیوسته و مرتبط هستند و خواننده باید کامل به داستان اشراف داشته باشد تا بتواند مفاهیم و موضوعات رمان را متوجه شود.
- سبک نگارش نویسنده بسیار جذاب و خیره کننده است به گونهای که با محور داستان خ، خواننده همزاد پنداری میکند.
یک کتاب پر کشش و فضای کتاب رو دوست داشتم، البته انتخاب این نوع کتابها بیشتر سلیقهای هست ممکنه کسی نظر منفی داشته باشه که قابل احترام هست و البته حیفه همچین کتاب هایی رو به همدیگه معرفی نکنیم اول کتاب ممکنه احساس کنی که متوجه نمیشی و ازش سر در نمیاری و فکر میکنی داری وقتت رو هدر میدی اما اگه یکم برایش وقت بگذاری متوجه میشی که داری ارتباط میگیری و حس خوبی بهت میده موفق باشید
تقریبا اکثر کارهای ترجمه شدهی و نه گات رو خوندم. یکی از نویسندههای مورد علاقمه. یه تکنیک خاصی در نوشتن داره که معمولن که تلفیقی از کمدی و کمدی سیاه و پر شهای زمانی در بستر یه داستان علمی تخیلی. بنظرم این بهترین کتاب ونه گاته و از نظر ساختاری شباهتهایی به سلاخ خانهی شمارهی پنج و افسونگران تایتان داره. بشدت توصیه میشه به علاقه مندان ادبیات مدرن!