نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی صداهایی از چرنوبیل - سوتلانا آلکسیویچ

کمی احساس متناقضی داشتم از اینکه به چنین تاریخ تلخی رتبه عالی دادم اما قصدم عالی بودن دیدگاه مصاحبه کننده با شاهدین این فاجعه ست. زمان وقوع این حادثه تلخ دقیقا با ورود من به دانشگاه بود و بیاد دارم استاد گرامی‌ام مرحوم دکتر احمد نخلی که مقالات بسیاری هم در این زمینه نوشته بودند به ما می‌گفتند یکی از بزرگترین شانس‌های ایران برای درگیری کمتر باالودگی رادیواکتیو در واقع جهت گردش کره زمین بدور خود بوده است ولی دو سه سال بعد که بتازگی مجتمع فولاد مبارکه و سایر صنایع فولاد در حال رونق گرفتن بود گفته شد به تایید فعالان محیط زیست که متاسفانه قراضه‌های الوده به رادیواکتیو از مرز استارا و به مقصد فولاد سازی‌ها به ایران فروخته شده. دارم درباره حدود چهل سال پیش حرف میزنم اما همچنان تاسف همان روزها را دارم. و بااینکه علت حادثه نقص تجهیزات و خطای انسانی مطرح شد اما تاریخ نشان داد که در واقع خطای مدیریتی چنین فاجعه‌ای را رقم زده است.

سلام و خسته نباشید اولین توسیعه من این هست که اگر از لحاظ ذهنی آمادگی ندارید این کتاب را نشنوید یا نخوانید!!
توصیف از فجایع بسیار دلخراش هست مخصوصا روی ما که داریم از بحران‌های ذهنی سنگین بخاطر اتفاقات اخیر اجتماعی و سیاسی عبور میکنیم!؟ گاها بعضی کلمات کتاب بسیار آزار دهنده بود چون مشابه‌اش رو در فجایع مترو پل و پلاسکو بمباران‌های شیمیایی سقوط هواپیما آتش سوزی مهیب قطار سانچی و..... تجربه کردیم ولی از لحاظ تاریخ نگاری و ثبت وقایع بسیار مفید بود واقعا برای اتفاقات داخلی هم باید چنین کتابی نگاشته بشه
اثرات مستقیم این فاجعه بر مصدومین و جان باختگان و اثرات ثانویه بر جسم و روح افراد آوارگی افرادی که در نزدیکی یا خود چرنوبیل سکونت داشتن واقعا تکان دهنده بود اثراتی که تا امروز ادامه داره و خدا میداند تا چه زمان زنجیره وار ادامه پیدا خواهد کرد در ذهن من این سوال هر لحظه پر رنگ تر میشد که واقعا در قبال چنین بهای سنگینی ارزشش رو داشت تا چنین نیروگاه‌هایی ساخته بشه؟؟؟
ساختار حکونتی شوروی و روسیه بسیار نزدیک. به ماست و برای همین درک بهتر و عمیق تری از کتاب داشتم و اجرای زیبای گوینده هم بر این اثر گذاری افزود و همچنین ترجمه کتاب بسیار روان و گویا بود و محتوای کتاب هم بهتر است در صورت آرامش ذهنی گوش بدید
باتشکر

کتاب صوتی صداهایی از چرنوبیل با روایت زیبای خانم نرگس داغمه چی. این کتاب به روایت فاجعه انفجار نیروگاه اتمی چرنوبیل می‌پردازد فاجعه انفجار چرنوبیل زمانی در اکراین اتفاق افتاد که هنوز اکراین قسمتی از خاک اتحاد جماهیر بود در این کتاب ما با افراد مختلف و روایت‌های گوناگون که ته آن یکسان هست روبرو می‌شویم روایت‌های هولناک از انفجار از بیماری از خانه به دوشی از مرگ‌های نابه‌هنگام مردان و زنان و کودکان و حتی جنین‌هایی که در شکم مادران بودند و از ادامه مشکلات مردمی که در نزدیکی این نیروگاه بودند و حتی دورتر صحبت میکند ابر انفجار این نیروگاه غرب شوروی و مقدار زیادی از خاک اروپا را هم در برگرفت و این نویسنده به علت این انفجار نپرداخته بلکه مستنداتش به بعد از انفجار و گفتگو با مردم عادی و ارتش و پلیس و پزشکان و پرستاران و آتش‌نشانان و هر آن کس که در پاکسازی و خاموش کردن این آتشوزی دخالت داشته می‌پردازد و با گوش کردن به روایت‌ها به رنجی که راوی‌های می‌کشند پی می‌بریم به رنجی که تمام نشده و نمیشود بلکه سال‌های سال و نسل‌های بعد از آن ادامه پیدا میکند و متاسفانه این فاجعه اتمی روی انسان‌ها و حیوانات و حتی طبیعت اثر جبران‌ناپذیری گذاشته و خواهد گذاشت. ممنون از کتابراه عزیز بابت این کتاب

روی دادن بزرگترین فاجعه هسته ای جهان، مثل سوانح و حوادث دیگر نبود که برای مردم سایر شهر ها و کشورها فقط تیتری برای صفحه حوادث روزنامه ها باشد و اندکی بعد فراموش شود. رویدادی بود که زندگی میلیون ها نفر از مردم شهرهای شوروی و حتی کشورهای مختلف دیگر را تحت تاثیر قرار داد. برای بسیاری از این مردم باید بگوییم زندگیشان را نابود و به جهنمی واقعی تبدیل کرد. شاید دستگاه عظیم و پر قدرت پروپا گاندای حکومت استبدادی شوروی تلاش بسیاری کرد از دل این ماجرا هم برای خود پیروزی و برای مردم روحیه سلحشوری بخرد. اما عمق فاجعه بسیار عمیق تر و دردناک تر از آن بود که هر کس می پنداشت. حتی کسانی که در دل فاجعه بودند و یا به نوعی با آن درگیر شدند، هر یک بخشی از فاجعه را دیده و روایت کرده اند. نویسنده در این کتاب و با قلمی شیوا، صریح و بی اغماض، با روایتی غیر داستانی، حاصل مصاحبه های خود با افراد بسیاری از گروهها و طبقات مختلف جامعه در رابطه با این فاجعه را به رشته تحریر درآورده است. هر روایت چنان به تصویر کشیده شده است که خواننده زمان و مکان واقعی را فراموش کرده و خود را همپا و در کنار راوی می بیند. با او وحشت میکند، می گریزد، رنج می کشد و حتی برای او می گرید. کتاب روایت های دست اول، صریح و عریانی را به مخاطب ارایه می کند که او خود را بی هیچ پرده ای مقابل واقعیت می بیند. واقعیتی بسبار تلخ. رنج و تلخی ماجرا در جاهایی دو چندان می شود که حکومت می کوشد از یک فاجعه و درد و رنجی که از آن بر مردم وارد شده است، برای خود افتخار و پیروزی بسازد. هر چند که برخی معتقدند یکی از ضربات هولناکی که بر پیکره حکومت کمونیستی شوروی وارد شد و نهایتاً به سقوط آن انجامید، فاجعه چرنوبیل بود.

یک کتاب عالی، حقیقتاً یکی از بهترین کتاب‌هایی هست که تا الآن دیدم. نویسنده با تلاش بسیار زیاد سعی کرده این فاجعرو از زبان خود افرادی که تجربش کردن، که بهترین شیوه هست، بیان کنه. اگرچه درک رنجی که متأسّفانه این افراد تجربه کردن غیر ممکنه، امّا به خوبی وقایع بیان شدن. برخی نکات با ظرافت خاصی به صورت غیرمستقیم بیان شدن، مثلاً اینکه سطح شاخص اندازه گیری پرتوها از بدن هیچ و مطلقاً هیچ سربازی از مرز مجاز ۲۵ رونتگن بیشتر نبوده! واقعاً نمیشه از بین فصل‌های کتاب گفت کدوم بهتره، همشون به طرز عجیبی عالی و دردآور هستن، به شکلی که حقیقتاً حتّی تصوّر آزردگی این افراد، به طرز وحشتناکی خرد کنندست. هنوز هم این تفکّر پوسیده‌ی کمونیسم اشتباهاتشو قبول نکرده و به قول نویسنده، ارزش قدرتشون از جان مردمشون خیلی بیشتر بوده. جالبه بدونید که تعداد جانباختگان رو حدود ۶۰ نفر اعلام کردن! خیلی موارد دیگه هم هست که احتمالاً نویسنده علیرغم آگاهی نتونسته یا نخواسته بیان کنه، مثل اینکه سطح استانداردای مجاز جابجا شد یا تعداد زیاد افراد دچار جهش شده یا تأثیراتی که حتّی در انگلستان هم گزارش شدن و... امیدوارم هیچوقت دیگه همچین فاجعه‌ای اتّفاق نیفته و همیشه در همه جای دنیا افراد با کفایت در رأس امور باشن. با تشکّر از کتابراه و دست اندرکاران تهیّه‌ی کتاب. ناگفته نمونه که راوی به نحوی بسیار شایسته احساسات رو در خواندن متن پیاده کردن.

کتاب صوتی صداهایی از چرنوبیل
واقعیتی تلخ و وحشتناک از حادثه انفجار هسته‌ای و اتفاقات پیش آمده آن زمان را بیان می‌کند با اجرای روان و عالی سرکار خانم 《نرگس داغمه چی 》که باعث شد بیشتر جذب این کتاب شوم قطعا اکثر مردم از این حادثه اطلاع کامل دارند در این رابطه چندین کتاب و فیلم و سریال تهیه و ساخته شده است موضوعی غمناک و ناخوشایند که متاسفانه یکی از دلخراش و فجیع‌ترین حوادث تاریخ میباشد منتهی با توجه به اینکه نویسنده کتاب سرکار خانم سوتلانا الکسیویچ شخصا با افرادی که این حادثه را دیده‌اند و لمس کردند مصاحبه نموده و از سرگذشت زجرآور آنان می‌نویسد تصمیم گرفتم استفاده مجدد داشته باشم در کل علاقه خاصی به موضوعات و واقعیات حوادث تاریخی دارم خوشحالم کتابراه این کتاب را در اختیارم گذاشت از دست اندرکاران این مجموعه کمال تشکر را دارم پیشنهاد میکنم افرادی که تمایل به حوادث تاریخی دارند بهره ببرند

شرح وقایع چرنوبیل به طور مستند و از زبان شاهدان عینی. در سال 1986 در روستایی به نام چرنوبیل در بلاروس، یکی از نیروگاه‌های اتمی منفجر شد و بزرگترین فاجعه‌ی انسانی قرن بیستم رو شکل داد. مردمی رو تصور کنید که مجبورن محل زندگیشون رو ترک کنن. چون تمام وسایل خونشون، خود خونه، زمینی که روش راه می‌رن و حتی لباس هاشون آلوده شده و تشعشعات هسته‌ای داره. مردمی که حتی خودشون هم به علت قرار گرفتن در معرض تشعشعات، تبدیل به یک جسم پرتوزا شدن و امواج رادیو اکتیو در فضا پراکنده میکنن. آتش نشان‌هایی که برای خاموش کردن آتش نیروگاه، به قلب تشعشعات هسته‌ای می‌رن و طی چهارده روز، وحشتناکترین و دردناکترین مرگ ممکن رو تجربه می‌کنن. مردم روستایی‌ای که چیزی از پرتوهای رادیواکتیو نمیدونن و شاکی هستن از این که اجازه‌ی استفاده از محصولات مزارعشون رو ندارن، باید خونه هاشون رو ترک کنن و حیوانات خونگیشون رو بکشن. باران هسته‌ای که چند روز بعد رخ میده و این فاجعه رو به نواحی اطراف هم منتقل میکنه، مواد پرتوزایی با نیمه‌ی عمر زیاد که تا چندین میلیارد سال اثرشون از بین نمیره. و نسل‌های بعدی‌ای که دچار جهش‌های ژنتیکی زیادی شدن و.... همه‌ی اینا فقط بخش خیلی خیلی کوچیکی از فاجعه‌ایه که رخ داده و البته دولت شوروی به خاطر حفظ منافع خودش، مردم زیادی رو قربانی کرد و کمترین آگاهی‌ای در این مورد بهشون نداد، اجازه انتشار اخبار هم همین‌طور!
کتاب شرح توصیفات مردمیه که هرکدوم به نحوی قربانی این اتفاق وحشتناک بودن.

تعداد افراد مصاحبه شونده واقعا زیاد بود و داستان همه تقریبا مثل هم بود این موضوع خیلی خسته کننده بود. و متن طولانی این کتاب برای جایی در تاریخ کشوری که به ما ربطی ندارد کششی ایجاد نمی‌کرد. البته که من تا آخر کتاب رو گوش دادم. و خوب نکات مثبتی این بود که متوجه می شوید چرنوبیل کجاست و فاجعه چرنوبیل چه قدر گسترده بوده و البته خطرناک. همین طور متوجه می شوید در شرایط مشابه اگر قرار گرفتید بهترین راه چیه و البته مهم‌ترین نکته این هست که دولت‌ها چه قدر بی رحمانه حقیقتی چنین وحشتناک و خطرناک را با مردم در میان نگذاشتند و آن‌ها را به سمت مرگ سوق میدادند ولی خودشان و بچه هایشان را نجات میدادند. و در آخر اینکه انرژی هسته‌ای همیشه خوب نیست شاید بهتره بگویم اصلا خوب نیست چون با یک سرچ ساده متوجه میشوید این حادثه فقط در چرنوبیل نبوده و ممکنه باز هم اتفاق بیوفته و آثارش در کل دنیا پخش بشه.

ترجمه کتاب زیباست. ومتن جالبی دارد «آنا لوچیچ» خبرنگار نشریه «داکلکی آرشیو» که متعلق به دانشکده هنر و علوم هوستون و ویکتوریا است، 26 آوریل 1986 فاجعه‌بارترین اتفاق رآکتور هسته‌ای تاریخ در مجتمع چرنوبیل پیرپیات رخ می‌دهد. گزارش‌های انگلیسی زبان از این حادثه روی حقایق، اسامی و اطلاعات تمرکز کردند اما الکسیویچ در کتاب «صداهایی از چرنوبیل» گزارش‌های دسته اولی از آنچه بر مردم بلاروس گذشت و همچنین وحشت، خشونت و نومیدی که این مردم با آن زندگی کرده‌اند، ارایه داده است. الکسیویچ برای اینکه به تجربیات این مردم صدایی واضح بدهد با انسانی که در معرض رادیواکتیویته قرار گرفت مصاحبه با صدای خودش گرفت. او این مصاحبه را به صورت مونولوگ‌ در اختیار خواننده قرار می‌دهد و دیدگاهی بی‌عیب‌ونقص از ذهن مردم آسیب‌دیده به خواننده می‌دهد.

باز هم لجبازی و مخفی کاری و گرفتن جون هزاران آدم بیگناه!!
جای جای این کتاب عصبانی میشدم. گاهی از دست مردمی که در مقابل فهمیدن مقاومت میکردن و گاهی هم از دست مسئولینی که با مخفی کاری و ایجاد خفقان و سرکوب افراد از اطلاع رسانی به موقع خود داری کردن!
کمونیست نمونه‌ی بارز این مساله هست که مهم نیست چقدر نیتت خوبه ولی وقتی همیشه در عمل رنج مردم رو بیشتر میکنی باید بفهمی یه جار کار میلنگه. به همین خاطر اون آقایی که با افتخار میگفت من کمونیستم و هنوز که هنوزه از اقدامات حزب حمایت می‌کرد حتی خیلی بیشتر عصبانیم کرد!
بعد از خوندن این کتاب خیلی بهتر فجایع جبران ناپذیری که طی جنگ هسته‌ای اتفاق میفته رو میتونین درک کنین. جنگی که نه تنها کشور‌های طرفین جنگ بلکه کل دنیا رو دچار مصیبت می‌کنه.
امیدوارم هرگز اتفاق نیفته

من دومین کتاب از کتاب‌های آلکسیویچ بود که شنیدم، شیفتگان مرگ و صداهایی از چرنوبیل، کارش رو دوست دارم، خصوصا امانت داری در نقل قول‌ها حتی جاهایی که اصلا با عقل و منطق جور در نمیاد به خودش اجازه نمیده نقل قول رو ویرایش کنه، البته تا اونجا که من متوجه شدم.
در خصوص این کتاب تنها نکته‌ای که گاه اذیت میشدم این بود که داشتم تصور میکردم از زبان یک خانم داره نقل قول میشه و بعد اواخرش لد میرفت که طرف مرد بوده، به نظرم یه جور میشد اصلاحش کرد اینکه از دو گوینده‌ی آقا و خانم استفاده بشه و یا اینکه اول همراه با عنوان ماجرایی که میخواست تعریف بشه، گوینده هم معرفی بشه شبیه همون که در آخر ماجرا می‌اومد که البته اینو میدونم رعایت امانت داری در خوندن متن بوده.

این دومین کتابی هست که از این نویسنده مطالعه میکنم یا گوش میدم. درباره این کتاب نکته جالب برام این بود که چون کتاب یک راوی نداره، ما شاهد روایت و قضاوت‌های کاملا متفاوتی از هم هستیم که من عاشق این طور کتاب‌ها و فیلم‌ها هستم، یه دید کاملا باز، جالبه برای یک اتفاق یکسان عوارض و نظرات یکسانی نیست، البته همیشه همینطوره، کسانی که احساس میکنن درمورد مخفی کردن اصل قضیه و حقیقت، به اونها ظلم شده، و به نظر من درست فکر میکنند، و کسانی که تونسته بودند تو اون شرایط کاری بکنند و احساس افتخار میکنند، خوندن این کتاب و توصیه میکنن، روای کتاب کارش خوب بود، ولی به نظر من اون وقت‌هایی که خیلی آه و ناله و گریه داشت یه ذره اغراق آمیز میشد، از کتابراه عزیز ممنون

با درود فراوان خدمت دوستان کتابخوان و گرامی، کتابی بسیار دردناک چرا که بیشتر و عمیق تر به فاجعه‌ی چرنوبیل پرداخته شده و نویسنده که خودش تجربه کرده وقایع رو کاملا و بدون هیچ سانسوری سعی بر این داره که به وضوح منتقل بکند به خواننده.
در اینجا به نوعی ظلم میشه اشاره کرد که در آن دوران دولت بر سر این مردم از همه جا بی خبر آورد و به نوعی زندگی‌هایی از بین رفت که تعدادشون هم بسیار زیاد هست. واقعه و یا بهتر بگویم فاجعه‌ی چرنوبیل بدون شک درد عمیقی به تمامیه کسانی که به انسانیت بسوزد دارند وارد کرد. ترجمه‌ی بسیار عالی و خوانش فوق العاده‌ای هم داره. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این کتاب خوب و هیجانی درام

من واقعا نمیدونم به خانم داغمه چی احسنت بگویم برای این گویندگی عالی یا این که ناراحت باشم که چرا با این لحن محزون دو هفته اشک من رو در اوردی؟ حقیقتا عالی بود. داستان اول، یعنی صدای انسانی تنها رو دوبار گوش دادم و بعدش فهمیدم این داستان (داستان آتش نشان واسیلی ایگناتنکو) بر گرفته از همین کتاب در مینی سریال چرنوبیل به نمایش گذاشته شده و جسی باکلی نقش لیودمیلا ایگناتنکو رو ایفا کرده. کاش این ماجرا داستانی بیش نبود، کاش به عنوان یک داستان تخیلی ازش عبور می کردیم، کاش این همه انسان و حیوان، قربانی جهل و غرور و تعصب اقلیت بالا دستی نمیشدند. بهترین کتابی بود که میشد در این باره خوند، دو هفته هست درگیرشم.

کتاب خوب و جالب است. کتاب در مورد وقایع و بعد از انفجار نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل اکراین است.
در این کتاب به همه جهان گوشزد می‌کند که استفاده از انرژی هسته‌ای می‌تواند چه تبعاتی را به دنبال داشته باشد و همه جهان را در مقابل این سوال قرار می‌دهد که آیا استفاده از انرژی هسته‌ای به این همه ریسک وخطر می‌لرزد یا نه؟
در نسخه صوتی کتاب همه شخصیت‌ها با یک صدا واحد صحبت می‌کردند به شکلی که مخاطب گیج میشه که کدام شخصیت در حال تعریف کدام ماجرا است. به نظر مندر کل نسخه صوتی کتاب ضعیف است.
موضوع کتاب بسیار چالش بر انگیز و جالب است.
روایت‌ها گیج کننده است ولی در عین حال جالب است.

صداهایی از چرنوبیل کتابی با ترجمه روان و خوانش زیبا و مسلط می‌باشد که زحمات زیاد برای آن کشیده شده است.
طبع روایت و خط داستانی آن بدلیل مصاحبه با افراد درگیر در آن تکرار شونده و نزدیک بهم می‌باشد بنحویکه انگیزه اتمام داستان در نیمه راه از میان می‌رود و دچار تسلسل میگردد. نحوه مدیریت بحران و نسبت آن به دشمنان خارجی برای ما بسیار آشنا بوده و کاملا قابل لمس می‌باشد. نبود اطلاعات کافی، دروغ فاحش و عدم اطلاع رسانی به افراد درگیر به عمق فاجعه کمک می‌کند و از ناآگاهی و حماقت افراد نهایت بهربرداری یا بهتر بگویم بهره کشی انجام می‌پذیرد.
در کل خواندن آنرا پیشنهاد می‌نمایم.

با تشکر از خوانش و اجرای فوق العاده خانم معصومه راشدی، همه  پدیدآورندگان این کتاب شنیداری بسیار خوب و کتابراه عزیز که آن راهدیه داد. کتابی که در کنار برگرفتن پرده از چهره فاجعه چرنوبیل، مناسبات بسیاری را نیز بیان می‌کند که غریب هم نیست. فاجعه‌ای که پروفسور ریس کمسیون تحقیقات در باره آن در دومین سال، خود را حلق آویز کرد.
" امید داشتیم همه چیز رو به راه بشود آن موقع نمیدانستیم که آن اتم صلح آمیز جان تعداد زیادی از مردم را می‌گیرد و انسان هم در مقابل قوانین فیزیک بی دفاع و ناتوان است. " "مردم فراموش کردند که قبل از حادثه چرنوبیل اتم را کارگر مسالمت آمیز می‌خواندند. "

این کتاب بر گرفته از حادثه بزرگ چرنوبیل است که همه سیاستمداران و.... عوامل افراد در آن درگیر این حادثه شدن که از نگاه فلسفه و منطق به آن پرداخته شده است، البته این کتاب بعد از سریال پر طرفدار چرنوبیل نوشته شده است، این حادثه که بین اوکراین و بلاروس و اثرات آن تا انگلستان و فنلاند و.... کشورها رسیده است خبرساز شد و حتی نزدیک به پنج میلیون نفر در این حادثه بزرگ بشری که دست کمی از هیروشیما و ناکازاکی نداشت روایت و تحلیل شده است، این کتاب بر سه بخش شهر مردگان، شهر زندگان و حیران برگشته از مرگ که به صدای چرنبیل آن را روایت میکند

نقد کتاب: "صداهایی از چرنوبیل" نوشته‌ی سرگئی پلکانوف، یک داستان واقعی و تکان‌دهنده از حادثه‌ی هسته‌ای چرنوبیل است. این کتاب به شیوه‌ای جذاب و قوی به تصویر کشیدن رویدادهای وحشتناک و اثرات زندگی‌ها و تصمیم‌گیری‌های انسان‌ها در مواجهه با یکی از بزرگترین فاجعه‌های تاریخ می‌پردازد. نویسنده با استفاده از شواهد و شهادت‌های دقیق، خواننده را به دنیای تاریخی و انسانی رویدادهای چرنوبیل می‌برد و احساسات عمیقی را در او ایجاد می‌کند. این کتاب برای علاقمندان به تاریخ و داستان‌های فراموش‌نشدنی، یک انتخاب عالی است.

این کتاب یک فاجعه‌ی اتمی رو در ابعاد وسیعی توصیف میکنه که زندگی میلیونها نفر رو تحت تاثیر خودش قرار میده در عین حال سخت کوشی مردم و نحوه مواجه شدن با این حادثه امید به زندگی و ناامیدی مشکلات روحی و جسمی به وجود آمده و آلودگی زمین‌ها جنگل، ها رودخانه، ها مزارع کشاورزی و حتی حیوانات و تمامی مشکلاتی که برای مردم اون منطقه به وجود آمده رو به صورت مستند و از زبان خود ساکنان در این کتاب گردآوری شده، با خوندن این کتاب محاله که اشک از چشمانتون سرازیر نشه... و واقعا هم شایسته دریافت نوبل بود.

سلام، ممنون ازکتابراه
واقعا دردناک بود و قصهء الان همه‌ جاو خیلی موارد دیگه‌رو بازگو کردند مثل زمان کرونا، که خیلی از انسانها از بین رفتند بجز بالا دستان تمام جهان، با بی تدبیری و اینکه «همه‌چیز تحت کنترل» همونطور که دربارهء جریان انفجار یک راکتور به مردم بی‌نوای چرنوبیل گفته میشد
موضوع با بیان زیبا وصدایی جذاب خوانش شده، که شنونده، جذب میشد تا انتهای فایلهارو گوش کنه
توصیه میکنم به شنیدنش، مخصوصا داستان اول و اخرش که زنها باتمام وجود، پر پرشدن عشق و زندگی‌شونو باتمام وجود درک میکنند و خودشونم فدا میشن

واقعه وحشتناک چرنوبیل تقریبا قابل باور نیست این فاجعه تاثیر فراوانی روی مردم بیلاروس داشته که حتی شنیدنش هم دردآور است. نکته‌ای که نظرم را جلب کرد رفتار حکومت در مواقع بحران بود انگار در همه کشورها در این مواقع حکومت‌ها به یک صورت عمل میکنند. مثل پنهانکاری، قربانی کردن عده‌ای بیگناه و اینکه در کل مردم خودشان باید به هم کمک کنند. دولت کار زیادی برای نجات آن‌ها انجام نمیدهد و بیشتر به فکر خودشان هستند تا مردم. و این مسلئه خیلی ناراحت کننده است. در کل شنیدنش را پیشنهاد میکنم.

من علاقه زیادی به کتاب‌هایی دارم که از روی وقایع نوشته شدن این کتاب هم یکی از آن‌ها بود در تمام مدت مطالعه کتاب حس میکردم چیزی به اسم امید برای اهالی این روستا‌ها و شهر‌ها باقی نمونده در جنگ و سیل و زلزله هم امید هست به باز سازی به کنار آمدن اما این فاجعه هم محل زندگی افراد و هم سلامتی و تمام آن چه که داشته‌اند رو ازشون گرفته و میتونم بگم از هر لحاظ وحشت ناک‌ترین اتفاقی بوده که برای یک ملتی اتفاق افتاده از صمیم قلبم براشون ناراحت شدم واشک ریختم همین

بسیار کتاب زیبایی‌ست. با اینکه این کتاب در قالب گزارش نوشته شده است اما به لحاظ قالب به داستان بسیار نزدیک شده است. این کتاب حکایت یک فاجعه اتمی ست ولی حکایت آن را به بسیاری از فاجعه‌های جوامع می‌توان نسبت داد. فاجعه‌هایی که خانمان سوز است و هیچ کس به وضوح متوجه وقوع آن‌ها نیست. این کتاب یکی از بهترین کتاب‌هایی ست که خوانده‌ام و شنیده‌ام و همچنین شنیدن آن را به همه پیشنهاد می‌کنم. از کتابراه هم بسیار سپاس گزارم که این کتاب را ارائه دادند.

با سلام خدمت کتابراهی‌های عزیز.
من شخصا انتظار دیگه‌ای از کتاب داشتم و فکر میکردم به خود حادثه پرداخته بشه ولی بیشتر تلفات و اثرات بعد حادثه پرداخته شده بود و البته که بعد گوش دادن متوجه شدم صد البته این خیلی مهم تر از خود واقعه است.
مثل درخت رو از تو کرم میخوره مصداق بارز این کتاب و در کل نظام کمونیستی مریض شورووی هست که خیلی زیبا نویسنده به اون پرداخته و میشه خیلی راحت میشه از خاطرات قربانیان این حادثه استخراج کرد.
در آخر خیلی ممنون از کتاب راه عزیز

صداهایی از چرنوبیل روایت انسان‌هایی ست که در حادثه‌ی چرنوبیل همه چیزشونو از دست دادن. بعضی از روایت‌ها به شدت تکان دهنده هستند و شامل داستان‌هایی هستند از زنان و مردانی که عشق‌های زندگیشون و فرزندانشون از دست دادن و مردم دیگر جاهای اتحاد جماهیر شوروی به چشم طاعونی بهشون نگاه میکردن. همچنین در خلال داستان‌ها به ناکارآمدیها و پنهان‌کاری‌های سیستم نیز پی می‌بریم. من مینی سریال چرنوبیل رو ندیدیم ولی شنیدم که بعضی از روایت‌های سریال با داستان مو نمیزنه.

اکثر بخش های کتاب مرتبط با فاجعه چرنوبیل بود و حس عجیبی رو ایجاد میکرد اما یکی دو فصل از کتاب اصلا مشخص نبود راجع به چی صحبت میکنه و هیچ ربطی به ماجرا نداشت و اون فضایی که داخلش بودی رو میشکست که برای من خوشایند نبود. گوینده هم متاسفانه نمیتونست لحن زنونه و مردونه رو تمیز بده، به همین دلیل شما تا اواسط هر داستان نمیدونی راوی یک زنه یا مرد. ولی در کل کتاب جذابی بود و ارزش گوش کردن داشت و واقع گرایانه صحبت کرده بود

به اعتقاد من اینکه کتابی از وقایع تلخ و شرایط سخت یک جامعه گردآودی بشه، به احترام اون جامعه و حس همدردی که انسان در وجودش احساس میکنه، هرگز انتقادی درش وارد نیست. اما چیزی که در مورد این کتاب احساس میشه اینه که به نیمه‌های کتاب که نزدیک میشه وقایع تکراری و قابل حدس میشه و خواننده یا شنونده دیگه ترقیب نمیشه تا آخر کتاب رو بخونه یا بشنوه. اما کتابی بسیار تاثیر گذار هست و من بارها و بارها نتونستم جلوی اشکامو بگیرم...

این کتاب سعی میکن روایت‌های افراد مختلف را از این واقعه بیان کند، این اتفاق چون در یک حکومت بسته یعنی شوروی سابق اتفاق افتاده است خیلی از واقعیت‌ها درباره آن پنهان شده است، این کتاب و مینی سریال چرنبول که یکی از منابع آن هم این کتاب بوده سعی میکند از دیدگاه افراد این داستان را تعریف کند، ولی هنوز هم نقاط تاریک زیادی درباره این داستان وجود دارد که هنوز روشن نشده است.

محتوای کتاب بسیار جالبه و دید آدم رو نسبت به وقایع چرنوبیل از نظر افراد و اشخاص مختلف که هرکدام به نحوی از این فاجعه آسیب دیدند را باز میکنه.
فقط جاهایی از کتاب صوت شروع جملات به صورت محو شروع میشه و جمله نامفهوم شروع میشه که خیلی توی ذوق می‌نه.
مثل سانسور کردن میمونه.
در ضمن گوینده بسیار با احساس و گیرا در نقش اشخاص گویندگی میکنه که به جذابیت شنیدن این کتاب صوتی اضافه میکنه.

راستش وقتی که من به این داستان گوش دادم حالم منقلب شد. اول تصمیم گرفتم که به ادامه‌ی داستان گوش ندهم ولی حس بشر دوستانه‌ام مانع از این کار شد وتا آخر به آن گوش دادم و از وفاداری زنی که تا آخرین لحظه پای همسرش ایستاد در حدی که حتی ناخن هایش را از ته می‌گرفت تا بدن همسرش آسیب نبیند خوشم آمد و امیدوارم که تمام زنان سرزمینم این گونه باشند.
با تشکر از کتابراه.

عجب حادثه‌ی دردناکی. اعتراف میکنم تا قبل از مطالعه این کتاب چیزی دربارش نمیدونستم. واقعا مردمش چه زجرهایی کشیدن! در کتاب یک جمله رو چند جا شنیدم این که از خدا نباید ترسید از انسان ها باید ترسید، این جمله رو مادر منم میگه! بله انسانها ترسناکند! خوانش گوینده هم که به جذابیت کتاب افزوده. واقعا لذت بردم و کلی اطلاعاتم بیشتر شد. کتابراه ممنونم

حادثه چرنوبیل یکی از تلخ‌ترین و وحشتناکترین حادثه تاریخ بود که در بلاروس اتفاق افتاد جان مردم حیوانان جنگلها و بیشتر موجودات زنده را گرفت هنوز هم دولت روسیه اطلاعات مربوط به آن حادثه را محرمانه نگه داشته و چیز زیادی بروز نداده کتاب از زبان شاهدان عینی انفجار نقل میشه که مجبور شدند از خانه و زندگیشان بیرون رانده شوند و به شهرهای اطراف بروند

ما هم زمانی خوشحال بودیم و از ته دل میخندیدیم.. بازی میکردیم، شاد بودیم و به دور از غم نان و فردا... زندگی سراسر از این تجربه‌های تلخ بوده و خواهد بود.. جمعی با تفنگ، جمعی با بمب، جمعی با کرونا و.... همگی خواهیم مرد.. حرص و طمع قدرت و ثروت شرمنشا همه بدبختی‌های دنیا بوده و متاسفانه دور نیست زمانی که تجربه جدیدی از مرگ همگانی و عزیزان خود اندوهگین و غمگین باشیم..

با درود فراوان. واقعه چرنوبیل فاجعه خیلی بزرگی بود که زندگی تعداد زیادی انسان را به نابودی کشاند. کتاب بخشی از این رنج‌ها و داستان‌ها را به خوبی به خواننده انتقال می‌دهد. این فاجعه اثرات خیلی بدی هم برای محیط زیست و دیگر جاندارن منطقه بوجود آورد. همچنین پنهان کاری‌ها و سو استفاده‌های که از مردم توسط حکومت شوروی انجام شده در بطن داستان جا داده شده است.

کتاب بسیار غم انگیزی بود. چندبار گفته شده بود که هنوز رازهایی وجود داره که کسی نگفته و هنوزم مثل رازه. خانواده‌های زیادی درگیر‌ این ماجرا شدن که هیچ گناهی نداشتن. بچه‌های معصومه هنوز که هنوز درگیرن با ماجرا. بنظرم کتاب چرنوبیل خیلی مفصل تر بود و فیلمش تنها خلاصه بود. همیشه وقتی اتفاقی میافته این مردم عادی هستند که براشون مشکل بوجود میاد و همونا هستن که قهرمانن

این کتاب فوق العاده خوب و با نگاهی عالی فاجعه چرنوبیل رو به تبدیل به مان فوق العاده‌ای کرده که هر کس می‌خونه می‌تونه خودش رو توی اون فاجعه تصور کنه حالا اگر خیلی نمی‌تونین میزان درد و رنجی که مردم کشیدن رو تحمل کنید این کتاب را نخونید چون واقعاً ختی و رنجی که اون‌ها کشیدند دردی که کشیدن و واقعاً حس می‌کنیم

این کتاب برای من هم غم انگیر بود هم تأمل برانگیز.
قلم خانم سوتلانا آلکسیویچ بی نظیره❤️
این قدر شبیه سازی‌ها و تصویر‌های واضحی از جزئیات رو شرح دادن، که انگار ما واقعا شاهدش بودیم...
بعضی جاها واقعا از شدت تأثر، اشک آدم درمیاد.
ولی کتابش بی نظیره
من واقعا از خوندنش لذت بردم.
متشکرم از عوامل دوست داشتنی کتابراه🌹

فجایع رادیواکتیو واقعا پردرده، با شنیدن این کتاب من لحظه به لحظه احساس کردم با اون آدمها زندگی کردم. هیچ راه قرنطینه یا حفاظتی در برابرش وجود نداره، حتی تا کیلومترها دورتر افراد، حیوانات پوشش گیاهی و خاک آسیب میبینن... و این واقعا دردناکه. به‌نظر میاد نویسنده امانت‌دار سخنان مردم چرنوبیل بوده...

یک کتاب که نمیشه گفت، یک تاریخ از مصائب و فجایع انسانی در حکومتی دیکتاتوری، واقعا خوندن کتاب خیلی دل میخاد که از اعماق وجود متاثر نشین، اما این مردم بیچاره که در خیلی جهات با مردم کشور ما شباهت دارن چی کشیدن.... دردناک، قابل تامل اما واجبه دونستن و شنیدنشون... باشه که اونایی که باید به خودشون بیان.

نویسنده بخوبی این فاجعه رو به تصویرکشیده، خشونت انسان به همنوع و طبیعت رو تاثیرگذار توضیح می‌دهد.
وقتی درباره رفتار بشریت در طول تاریخ می‌خوانم و می‌اندیشم، اصلا نمیتوانم بشر رو اشرف مخلوقات بدونم. این موجود دوپا بسیار وحشی تر از حیوانات وحشی هستند.
گوینده بسیار زیبا کتاب رو خوانده است.

کتاب به نسبت فیلم خیلی خوب بود و اینکه حادثه چرنوبیل از بدترین فاجعه‌های تاریخی خواهد بود قبل از اینکه کتاب رو مطالعه کنم فیلم را تماشا کردم و متوجه شدم که گاهی یک اشتباه میتواند طیف وسیعی از یک حادثه را رقم بزند، کتاب خیلی خوب بود و از مطالعه آن لذت بردم.

کتابی که بسیاری از واقعیت‌ها رو با جزئیات توصیف کرده بود.. این دقت نویسنده رو نشون میده.. و اتفاقات دردناکی در حادثه‌ی چرنوبیل افتاده بود! واقعا سخته. شاید بشه کتابی در مورد کرونا هم، با همین دقت نوشت.. حادثه‌هایی که از چشم خیلی‌ها دور موند.

کتاب داستان واقعی از نالایقی دولتها مظلومیت مردم اگر به تاریخ و روایتهای واقعی از زندگی مردمی که به ناحق قربانی جهالت و قدرت طلبی دولتها ورهبران هستید کتاب خوبی برای شماست متاسفانه در تمام تاریخ چنین داستانهای واقعی زیاد داریم که خیلی‌ها ثبت نشدن

کتاب فوق العاده خوبی بود ولی خوب موضوعش واقعا سنگین بود و قلب آدم رو مچاله می‌کرد دوستان لطف کردند نظرات کامل و دقیقی ثبت کردند برای همین دیگه بنده تکرار مکررات نمی‌کنم فقط می‌تونم بگم حیف از انسانهای بی گناهی که همیشه قربانی میشن

درحال حاضر تا صدای انسانی تنها رو گوش کردم...
به قدری متاثر شدم که نمیدونم چیکار کنم! در این حد!
کلا میدونم دلشو ندارم ولی بازم نمیتونم دست بکشم ازش. واقعا تصورش هم قلب آدم رو بدجوری به درد میاره... کاش هیچوقت چنین اتفاقی نمیفتاد

مقداری از آن را گوش کردم ونتوانستم ادامه بدهم چون خیلی ناراحت کننده بود شاید در فرصتی دیگر بقیه آن را گوش کنم، البته امتیازی که دادم مربوط به ترجمه‌ی عالی این کتاب است وترجمه‌ی زبان روسی کار هر کسی نیست، ممنون از خانم راشدی

ماجرایی تلخ و غم انگیز از چرنوبیل
با تشکر از گویندگان و صداگذاران که خیلی عالی کارشون رو انجام دادند
مصاحبه‌هایی که انجام شده خیلی غم انگیز بود
و اتفاقات شاید از مدیریت نادرست بوده یا نقص دستگاه
اما داخل فیلم مدیریت نادرست رانشان داد

خداکنه دیگه هیچوقت این چنین اتفاق‌هایی رخ نده، خداییش اگر تمام ثروت ایلان ماسک مال هرکسی باشه با وجود جنگ و آشوب و هرج وو مرج به یک ارزن نمی‌ارزه، همه‌چیز در آرامش و رفاه حال میده و ارزش داره با احترام

نثر کتاب بسیار روان بود و باوجود اینکه منعکس کننده واقعه‌ای تلخ بود ولی به بهترین حالت ممکن تونسته بود اون دوران رو به تصویر بکشه، خیلی غم انگیز بود ولی روایت این ماجرا برای خواننده بخاطر قدرت قلم نویسنده بسیار قوی بود.