نقد، بررسی و نظرات کتاب راحله - زهرا ولی زاده
4.2
105 رای
مرتبسازی: پیشفرض
mitra.mh. 46
۱۴۰۲/۱۲/۰۴
20
درود بر نویسندهی توانمند، داستان راحله گیرا و جذاب بود، اشتباهاتی در ویرایش کتاب دیدم که فکر نکنم درست تایپ نشده باشه بلکه عوامل دیگر دخیل میباشد به طور مثال سور و سات را با صاد نوشته بودند و بعضی لغات دیگر، وقتی صحبت از نوشتن نظر میشود به عقیدهی من نظر باید دربارهی نحوهی نگارش، دستور زبان فارسی، ترتیب حوادث و جریانات و ضد و نقیض نبودن سخنان نویسنده در داستان باشد. این که من بخواهم اشتباهات یا درستی رفتار و کردار عوامل داستان را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهم اشتباه است. اتفاقاتی افتاده و سرنوشتی رقم خورده که در حوزهی توانایی من نبوده است چه بسا اگر من هم به جای هر کدام از عوامل داستان و در آن موقعیت قرار داشتم همان کاری را میکردم که در داستان بیان شده این که بخواهم جهل مردمی را نقد کنم یا اشتباهات دختری ده ساله را نقد کنم در حیطهی من خواننده نیست، سرگذشتی بوده که اتفاق افتاده است. من فقط می توانم دربارهی توانایی نویسنده در جمع بندی و نگارش مورد نقد قرار بدهم. با تشکر از کتابراهیهای عزیز
رومان گیرا و دلنشینی بود. در کل خواننده را درگیر و مشتاق ادامه و پی بردن از سایر رویدادها میکرد. نویسنده ارجمند کوشش بسزائی در شرح داستان بروانی و بدون گزافه گوییهای ادبی کرده بودنند. هرچند شخصاً با زندگی و فرهنگ مردمان روستا وبغایت سنتی بودن آنها آشنا هستم در قسمتهائی از شرح داستان اما کمی اغراق بکار رفته وغیر قابل باور وقبول مینمود. بعنوان نمونه بیان احساسات و تمایلات عشقی وبکار بردن واژه هاو جملاتی که راحله در سن ۹ یا ۱۰ سالگی بروز داده وبیان میکرد منطقی وباور پذیر نبود. اصولاً قبل از بلوغ احساسات و تمایلات عشقی بجنس مخالف غیر عادی و بندرت آنهم در اثر برخی تغییرات جسمی یا روانی فرد در علم پزشکی پیش میآید. نکته دیگری که سایر خوانندگان اشاره کردند بی روح ورمق پابان یافتن داستان وخوداری نویسنده است ازشرح وتفسیر بیشتر وضروری قسمتهائی که لازم بود پردازش میشد.
خیلی لذت بردم از خوندن کتاب، کاملا من رو میبرد به زمان خودش و از دنیای خودم جدا میکرد، و با نثر روان داستان همراه میشدم و درگیر هیجانات داستان میشدم، خیلی داستان رو دوست داشتم و خوشحالم از وقتی که گذاشتم و خوندمش، و به همه پیشنهاد میکنم ، واقعا ارزش داره بخونیدش. من که عاشق این مدل داستان ها هستم و کیف کردم . البته به نظر من هم آخرش رو خیلی خلاصه تموم کرد و یک جاهایی دوست داشتم اطلاعات بیشتری میداد مثلا وقتی رضا فوت کرد و راحله سهراب رو دید چند ساله بوده و یا فوت رسول چه سالی بوده یعنی بهتر بود اتفاقات آخر که خلاصه مطرح شد حداقل با ذکر تاریخ دقیق تر مطرح میشد، ولی ان قسمتی که گفت الان ۵۷ ساله هستم خیلی تحتتاثیر قرار گرفتم
واقعا یکی ار قشنگترین داستانهایی بود که تا حالا خوندم. یکی از ویژگیهای کتاب که باعث جذاب تر شدن کتاب میشه اینه که داستان کتاب بر اساس واقعیت نوشته شده. هر چند که اخرای کتاب خیلی خلاصه و کوتاه شده بود ولی بازم قشنگ بود. کاش راحله رو به صابر میدادن تا میتونست زندگی بهتر و راحت تری داشته باشه یا حداقل راحله با رسول فرار نمیکرد و از خانواده ش دست نمیکشید... و از حال بهم زنترین و بد ذاتترین شخصیتها لاله و نصرت بودن. از قسمتهای غمگین و بد داستان میتونیم به اون قسمت اشاره کنیم که تعصب بیجا و غیر منطقی باعث شد که زندگی دختر داستان راحله بیچاره کاملا دگرگون بشه و از هم بپاشه
همیشه داستانهای قدیمی رو دوست داشتم من با این داستانها زندگی میکنم با آدمهای قدیمی بیشتر انس میگیرم و داستان راحله یک داستان واقعی و زیبا بود. داستان زندگی یک دخترک روستایی. دخترانی که همیشه تسلیم تصمیمات خانوادهها بودند. دخترانی که درنهایت سادگی زندگی میکردند. قلم نویسنده زیبا و شیوا بود. جزئیات در حد و اندازهای مناسب پرداخته شده بود. اضافه گویی نداشت. بسیار جذاب بود. انسان را به خواندن ادامه داستان وا میداشت. و اینکه یک داستان واقعی بود باعث جذابیت هرچه بیشتر رمان شده بود. واقعا لذت بردم. با اشکهای راحله اشک ریختم و ناراحت شدم. با شادیهاش شاد و خندان شدم
سه امتیاز دادم به خاطر صفحات اولیه کتاب که من رو کاملا مجذوب خودش کرد و وادار به خوندن ادامهی داستان، ولی این چه وضع پایان دادن به داستانه؟ همه مردند و داستان برده شد به سالها بعد و کاملا یک دفعه فیصله داده شد خیلی مهمه رمان چه جوری پایان داده بشه، نویسنده سیصد صفحه نوشته و در ده صفحه یک دفعه به زندگینامه پایان داده! جدای از این مورد که خیلی هم مهمه، کلی ماجرا از قبیل لاله و مهناز و سهراب نا تموم موند، مگر میشه شما پنجاه صفحه در خصوص یک شخصیت بنویسید و توضیح بدید بعد یک دفعه از داستان حذف بشن؟ حقیقتا خیلی در ذوقم خورد!
نویسنده خوب با قلمش کاری میکنه که من حتی رنگ روبالشتیهای پر قو خونه بی بی عالیه رو هم تصور کنم
خیلی روان و بدون اینکه خواننده خسته بشه داستان پیش گرفته شده بود
هیچ اتفاق دور از ذهنی نمیوفتاد و همه چیز در عین واقعیت و سادگی و زیبایی بود و فراز نشیبهای یک زندگی کاملا معمولی رو به قلم اورده بود
گاهی قسمتا منو یاد خاطرات زندگی روستایی خودم مینداخت که دور میدون جمع میشدیم و مراسمای مذهبی و عروسیهای محلی میدیدم
خیلی ممنون از نویسنده خوب رمان زیبای راحله
خیلی روان و بدون اینکه خواننده خسته بشه داستان پیش گرفته شده بود
هیچ اتفاق دور از ذهنی نمیوفتاد و همه چیز در عین واقعیت و سادگی و زیبایی بود و فراز نشیبهای یک زندگی کاملا معمولی رو به قلم اورده بود
گاهی قسمتا منو یاد خاطرات زندگی روستایی خودم مینداخت که دور میدون جمع میشدیم و مراسمای مذهبی و عروسیهای محلی میدیدم
خیلی ممنون از نویسنده خوب رمان زیبای راحله
داستان پردازی رو افراد دوست دارند و این تنها نقطه قوت این کتاب هست، اگر رمانهای مطرح و خوب را خوانده باشید یا به ادبیات علاقمند باشید و براتون نثر خوب و نگارش قوی مهم باشد، این کتاب راضیتون نخواهد کردولی اگر صرفا قصه پردازی رو دوست داشته باشید، احتمالا خوشتون میاداینطوری نیست که بعضی در بالا خیلی تعریفش رو کردهاند..... احتمالا فقط وجه قصه پردازی رو در نظر گرفتهاند بدون نگارش و نثر قوی.... در نهایت اینکه توصیهاش نمیکنم.
جز اون دسته از کتابهایی هست که از خوندنش پشیمون نمیشم زندگی واقعی یک دختر روستایی و دغدغههای فرهنگی به خصوص خودش حتی ترس از دست دادن و بی وفایی شوهرش و مدام درگیری ذهنیش برام کاملا قابل باور بود فقط یک نکته که چقدر خوابهای این خانم و هم ولایتی هاش درست و به موقع و رویاهای صادقه بود اینکه قبل از هر اتفاقی خواب میدیدن یکم اغراق بود و از لطافت و باور پذیری داستان کم میکرد که این تقریبا تنها ایراد بزرگ این داستان بود
خسته نباشید خانم ولی زاده عزیز، بسیار لذت بردم
به نظر من خیلی خوب میشه با مسیر داستان همراه شد و رمان خواننده رو پای داستان نگه میداره، فقط میشه گفت برای فرود آمدن داستان نویسنده یه کم عجله به خرج داده و این فرصت را از خواننده گرفته که جمع بندی و ارزش یابی زندگی راحله رو کامل کنه، فکر میکنم جا داشت که داستان با شیب ملایم تری تمام میشد. ممنون از کتابراه
به نظر من خیلی خوب میشه با مسیر داستان همراه شد و رمان خواننده رو پای داستان نگه میداره، فقط میشه گفت برای فرود آمدن داستان نویسنده یه کم عجله به خرج داده و این فرصت را از خواننده گرفته که جمع بندی و ارزش یابی زندگی راحله رو کامل کنه، فکر میکنم جا داشت که داستان با شیب ملایم تری تمام میشد. ممنون از کتابراه
روایت داستان خوب و گیرا بود
مخاطبو جذب میکنه به خوندن و ادامه دادن داستان
ولی متاسفانه خوب تموم نشد کل داستان رو که داشت به خوبی پیش میرفت یهو تموم کرد
اصلا انتظار همچنین پایانی رو نداشتم و جاخوردم از تموم شدن داستان
کاش با همچنین سرعت بالایی توی دو سه صغحه به پایان نمیرسوند داستانو...
مخاطبو جذب میکنه به خوندن و ادامه دادن داستان
ولی متاسفانه خوب تموم نشد کل داستان رو که داشت به خوبی پیش میرفت یهو تموم کرد
اصلا انتظار همچنین پایانی رو نداشتم و جاخوردم از تموم شدن داستان
کاش با همچنین سرعت بالایی توی دو سه صغحه به پایان نمیرسوند داستانو...