نقد، بررسی و نظرات کتاب خون آشام 1: تهران، کوچه‌ی اشباح - سیامک گلشیری

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
زهرا افشار
۱۴۰۲/۰۵/۱۴
چیزی که توجه منو در طی داستان جلب کرد، خوب به تصویر کشیدن محیط توسط نویسنده بود. کاملا میشد حس شخصیت داستان رو در اون لحظه درک کرد، و این خیلی جذاب بود، اما حس میکنم اواخر داستان یکمی داستان شل شد و زود تموم شد، اما خب این چیزی از جذابیت داستان کم نمیکنه، و با پایان جالبی آدمو روبرو میکنه، با اینکه شخصیت راهی به بیرون پیدا می‌کنه اما در اصل راهی پیدا نکرده و همچنان گیر افتادن. من از فضای فانتزی و ترسناکش خوشم اومد، اونقدر هم ترسناک نبود اما اگه کسی مثل من قدرت تصویر سازی در ذهنش خیلی قویه، وفکر می‌کنه که می‌ترسه بهتره که سمت کتاب نره، چون ممکنه اون صحنه‌ها رو بعدا احساس و تصور کنه و بترسه. در کل خوشم اومد از کتاب، مرسی از کتابراه که تخفیف خوبی برای این کتاب گذاشته بود و باعث شد بعد از مدتها یه کتاب جذاب با همچین مضمونی رو بخونم. امیدوارم مابقی این سری کتاب هم تخفیف بخورن تا بتونم اونا رو هم بخونم، ممنون
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۰۵/۱۷
داستان هولناکی بود‌ تا ته داستان قلبم همینطور میخواست از دهنم بیاد بیرون. فضاسازی بسیار مطلوب و محشر بود. نویسنده خیلی خوب ترسی رو که حس کرده بود به مخاطب منتقل میکنه. قلم قویی داشت. اینکه خون آشام‌ها هستند یا اینکه فقط افسانه هستند نمیدونم. ولی گاهی خود انسانها هم خون آشامهایی هستند که روی ظاهر آدم تاثیر نداره و خون انسانها رو از درون میمکند و لهشان میکنند. انسانهایی که برای جاه طلبی‌های خودشون و فقط و فقط راحتی و آسایش خودشون خون آدمهای بی گناه رو میمکند اً دمهایی که خواسته و نا خواسته قربانی جاه طلبیهای دیگران میشوند و دیگر نمیتوانند مانند سابق زندگی کنند. به هرحال قلم نویسنده رو دوست داشتم و داستان رو بی وقفه ادامه دادم. ممنون از کتاب راه.
سیدعلی محروقی
۱۴۰۲/۰۷/۰۴
ژانر خون آشامی سالهاست تو تمام دنیا دیگه طرفدار نداره چون اونقدر از دراکولا گفته شده که چیز جدیدی نمی‌شه به این سبک اضافه کرد. البته از حق نگذریم آقای گلشیری داستان قشنگی گفتن اما من احساس کردم یه مقدار زیادی به داستان آب بسته بودن. داستان کش می‌اومد بدون اینکه چیز جدیدی بهش اضافه بشه. آخرش هم پایان جذابی نداشت و گنگ موند. هیچ توضیحی راجع به خیلی چیزها داده نشد. مثلا اون کی بود که شخص اصلی داستان رو به خونه خون آشام‌ها برد یا چرا شخصیت اصلی فکر می‌کرد خون آشام‌ها همچنان میخوان از بین ببرنش یا صدایی که روی پله‌ها تشویقش می‌کرد دنبال دختره نرو کی بود و... در کل فقط باید گفت بد نیست...
خاطره
۱۴۰۳/۰۴/۱۱
فقط میتونم بگم فوق العاده بود. یه اثر زیبا با سوژه ای ترسناک که کمی هم تخیلی وغیر بلور است. ولی قلم جادویی اقای گلشیری از یه داستان ترسناک فانتزی تخیلی داستانی میسازه که از اولین خطش ترس ودلهره رو تجربه میکنید وتا اخر داستان یه ثانیه از خوندن متوقف نمیشید. داستان و دوست در شب تولد یکیشون که شبانه به خانه اون یکی می خواستن برن اتفاق وحشتناکی میفته وپاشون به خونه متروکه ای میفته که داستان از اینجا بین توهم و واقعیت گم میشه وشما فقط ترس رو تجربه میکنید به سبک قلم اقای ترس داستان های ایرانی گلشیری
شایان جلیلی
۱۴۰۲/۰۷/۰۲
من این مجموعه رو تازه شروع کردم و کمتر کتابی هستش که تو ژانر ترسناک باعث ترس بشه اما این کتاب با فضا سازی عالی و داستان خیلی خوب یکی از اون کتاب‌هایی که می‌تونه تو ژانر ترسناک حرف اولو بزنه
Msh
۱۴۰۲/۰۸/۰۳
به نظر من خسته کننده بود خیلی زیاد به جزئیات پرداخته شده بود و صحنه‌ها کشدار بود نمی‌دونم شاید چون چندین سال پیش نوشته شده اینطور باشه در هر حال من نتونستم تمومش کنم
مینا سفیددل
۱۴۰۲/۰۵/۲۶
سلام! اولین باری بود که رمان ترسناک میخوندم میتونم به جد بگم تصویر سازی‌ها عالی بود اما من زیاد کشش نداشتم بهش البته کتاب سلیقه‌ای هست با تشکر از برنامه کتابراه
سعید داوودی
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
مزخرف تر از این داستان وجود ندارد. هیچی نداشت هیچی فقط یکنفره از پله بالا رفت پایین اومد همین
علی سینا
۱۴۰۳/۰۹/۱۵
میخکوب توی یک ساعت تمام کتابو بدون اینکه بفهمم زمان چجوری گذشت خوندم
Fariba Amiri
۱۴۰۳/۰۵/۲۸
داستان‌های فانتزی با مضمون خون آشام مورد علاقه منن، پیشنهاد میکنم بخونین
مریم بادپا
۱۴۰۲/۱۰/۰۲
معرکه جز بهترین کتاب‌های تاریخ به آدم این حس رو میده که انگار واقعیه