نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی عشق و اسلحه - جنیفر کلمنت

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
M
۱۴۰۳/۰۱/۰۷
رمان عشق و اسلحه یک داستان بسیار جذابه که معضلات اجتماعی رو به تصویر میکشه داستان بسیار روان و خلاقانه‌ است و تضاد‌های قشنگی تو کتاب هست وجود ترس و خشم در عین حال لطافت داستان که هر شنونده‌ای با خودش همراه میکنه. گوینده‌گی و بخش صوتی کار هم خیلی جذابه. خانم کلمنت نویسنده‌ی بسیار توانمندی‌ هستن. در کل پیشنهاد میکنم حد‌اقل یک بار بخونیدش‌.. در آخر از کتابراه تشکر میکنم که این کتاب رو رایگان در اختیارمون‌ قرار داد.
فاطمه حقیقی
۱۴۰۴/۰۱/۰۴
نویسنده وضع خشونت در سطوح مختلف جامعه امریکا وتاثیر ناهنجاری‌ها ونابسامانی‌ها موجود در جامعه توصیف می‌کند وزشتی جنگ و خرید وفروش اسلحه وتاثیر آن را بر سرنوشت تعدادی از افراد ان جامعه توصیف می‌کند زندگی دختر ومادری در ماشین برای مدتی بسیار طولانی جادبه اصلی کتاب است فقر وحاشیه نشینی ومعضلات وبدبختی‌های ناشی از آن که خیلی خوب بیان شده است البته ترجمه خوب وروانی هم دارد که به راحت تر خواندن ان کمک می‌کند
ناهید عباسی
۱۴۰۳/۰۲/۲۷
کتاب نسبتا خوبیه و برا من بعد دیگری از زندگی رو به نمایش گذاشت که تجربه ش نکردم و شناختی هم ازش نداشتم. زندگی خارج از چهارچوب تعریف شده. شاید اگه تو محیطی سخت گیر از نظر خوب و بد و با پدر و مادری قانونمند بزرگ شده باشین بیشتر براتون جالب باشه. در ابتدا صدا و نحوه خوانش گوینده برام جذاب نبود ولی بعد از چند فصل برام جذاب شد و یکی از مواردی که باعث شد کتاب رو تا آخر گوش بدم صمیمیت نهفته در صدای گوینده بود.
محمد مجتبی علی دادیان
۱۴۰۳/۰۲/۱۷
جنیفر کلمنت که استاد روایت طردشدگان و حاشیه نشینان است در عشق و اسلحه راوی جوانی را بر می‌گزیند که با مادرش در یک اتوموبیل کهنه در محوطه‌ی کنار کاروان‌ها اقامتی زندگی می‌کنند. مادر به فلوریدای آمریکا آمده و قرار بود فقط با این ماشین یک توقف کوتاه داشته باشد. اما توقف چهارده سال طول کشیده. دختر او راوی روابطشان با آدم‌هایی مانند خودشان است. طرد شدگانی که در آن محوطه‌ی بزرگ زندگی می‌کنند.
کتاب عشق و اسلحه
کیمیا پورکهن دین
۱۴۰۳/۰۱/۰۹
نویسنده وضع خشونت در سطوح مختلف جامعه امریکا وتاثیر ناهنجاری‌ها ونابسامانی‌ها موجود در جامعه توصیف می‌کند وزشتی جنگ و خرید وفروش اسلحه وتاثیر آن را بر سرنوشت تعدادی از افراد ان جامعه توصیف می‌کند زندگی دختر ومادری در ماشین برای مدتی بسیار طولانی جادبه اصلی کتاب است فقر وحاشیه نشینی ومعضلات وبدبختی‌های ناشی از آن که خیلی خوب بیان شده است البته ترجمه خوب وروانی هم دارد که به راحت تر خواندن ان کمک می‌کند.
فاطمه موسوی
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
عشق و اسلحه داستانی است مسحورکننده دربارهٔ خانواده، اجتماع، خشونت و عشق که از دریچهٔ نگاه دختر نوجوان تیزبینی بیان می شود که خود به اجبار داستانی عجیب را زندگی می کند. کتاب روزنهٔ کوچکی باز می کند برای دیدن انسان هایی که هر روز تا زانو در پس مانده های سمی فرهنگ اسلحه در امریکا فرو می روند. آن ها شاید فرزندان فراموش شدهٔ امریکا باشند، اما پس از خواندن این رمان دیگر هرگز آن ها را از یاد نخواهید برد.
واو
۱۴۰۳/۰۵/۲۷
این رمان به شما وعده‌ی یک شاهکار جذاب را میدهد، بسیار قوی شروع میکند، بوی غرب و فیلمهای وسترن میدهد، داستان غیر تکراری دارد و دارای ایده‌های خلاقانه و هنریست، اما رفته رفته به یک داستان کاملا معمولی و کم جذبه با طعم افسردگی و سیگار تبدیل میشود و مانند قلب تپنده ایست که به مرور از حرکت باز می‌ایستد. همچنین کتاب پایان قابل پیشبینی دارد و درکل چیزی به شما اضافه نمیکند. نخوانید و گوش ندهید. تمام
عاطفه یوسفی
۱۴۰۳/۰۲/۲۸
کتاب خوب و تاثیر گزاری بود به نظر من دوران نو جوانی هر کسی قسمتی حساس و پر تنشی از زندگی هر فرد هست اینکه چطور در نوجوانی میتونی انتخابهای درست داشته باشی رو اصلا نمیشه پیش بینی کرد یا فهمید نمیتونم اینو به عنوان سرنوشت یک مادر قبول کنم ولی برای اینکه این تصمیم رو میگیره چه موقع فرارش وچه موقع مردنش نمیتونم قضاوتش کنم در کل کتاب خوبی بود که ادم مجبور میکرد به نوجوانی خودش برگرده
کاربر ک
۱۴۰۳/۰۱/۰۹
جنیفر کلمنت که استاد روایت طردشدگان و حاشیه نشینان است در عشق و اسلحه راوی جوانی را بر می‌گزیند که با مادرش در یک اتوموبیل کهنه در محوطه‌ی کنار کاروان‌ها اقامتی زندگی می‌کنند. مادر به فلوریدای آمریکا آمده و قرار بود فقط با این ماشین یک توقف کوتاه داشته باشد. اما توقف چهارده سال طول کشیده. دختر او راوی روابطشان با آدم‌هایی مانند خودشان است. طرد شدگانی که در آن محوطه‌ی بزرگ زندگی می‌کنند.
mohammad jaafaran
۱۴۰۳/۰۱/۲۷
در مورد کتاب جالب و شنیدنی بود.. عشق مادر به زندگی و بچه.. مکافات‌های بی‌خانمانی و در آخر دردسر عشق که مانند کتاب، تیر خلاص رو به زندگی مادر و دختر میزنه... دختر میمونه و آینده‌ای نامعلوم و گنگ... جمله معروف کتاب هم واقعا عالی بود، اگر خواستی بفهمی کی دوستت داره خودت رو به مریضی بزن.. راوی و صدای گیرای ایشون هم به جذاب‌تر شدن کتاب کمک شایانی داشت... موزیک متن هم خوب بود.. ممنون
Yasaman
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
(هیچ‌وقت نمی‌فهمی شیطان کجا قایم شده. دروغ‌گوها همیشه خودشون رو کشیک یا شاعر نشون میدن. اون توی پاک‌ترین جاها پنهان میشه)
من با کتابراه عاشق کتاب صوتی شدم صدای راوی را دوست داشتم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر مکزیک در قالب رمان پیشنهاد می‌کنم داستان  غمگین اما جذاب است داستان زندگی یک دختر، که چهارده سال را در یک ماشین به همراه مادرش به سرآورده
محمودی
۱۴۰۳/۰۴/۱۷
داستان بخودی خود قشنگ نبود، قصه زندگی آدمهایی که درست پا جا پای کسانی می گذاشتند که قبلاً آن راه رفته وضربه دیده اند وجان خودرابر سر ندانم کاری ها گذاشته اند. فقروهمپایه آن قاچاق که همیشه چون سرابی دلخوش کن است. آن چیزی که مرا وادار کرد آن را بشنوم صدا وبیان زیبای راوی آن بود که قبلاً کتاب باغهای تسلا رااز ایشان شنیده ام که بی نهایت زیبا خوانده بود.
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۳/۳۱
باسلام خدمت دوستانه کتاب و همراهانه کتابراه. این کتاب روایت زندگی واقعی حاشیه نشینان و کارگرانه امروز جهان است. روایت سرمایه دارانی که با گرفتن جان و مال و کرامت انسان سرمایه دار شدن وشیره وجود کارگر شریان اصلی حسابهای بانکی آنان است. روایت واقعی نظام ظالم وخون خواره سرمایه داری. ازکتابراه تشکرمیکنم که این کتاب باارزش را در اختیارهمگان گذاشته است.
فاطمه رمضانی
۱۴۰۳/۰۲/۲۰
با این کتاب خواننده و شخصیتهای این کتاب تونستم ارتباط بگیرم. این کتاب فرهنگی غریبه از فرهنگ ما رو نشون میداد ولی اون قالب اصلی روحی انسانها در هر کجای دنیا که باشن مثل هم هست. عشق محبت وحتی تنفر. داستان مادر و دختر میتونستن درون آدمها و صدای اجسام رو ببینند و بشنوند و درک کنند. توصیه میکنم کتاب رو بدون قضاوت تا آخر گوش بدید. تا لذت ببرید.
رقیه حضرتی
۱۴۰۳/۰۱/۲۱
با سلام به کتاب راهی‌های عزیز، این کتاب را به کسانی پیشنهاد می‌کنم که بزرگسال هستند و هنوز کودک درونشان را زنده نگه داشتند، وبه کسانی که برای فراموش کردن درد به درد بزرگتر پناه می‌برند. اما در مورد موضوع کتاب، داستان پیرامون هر عنوانی می‌گردد بجز عشق چون کسی که عاشق است نباید و نمی‌تواند باعث رنجش معشوق خود باشد چه برسد به آن که آن را بکشد.
Zahra kia
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
جنیفر کلمنت که در عشق و اسلحه راوی جوانی را بر می‌گزیند که با مادرش در یک اتوموبیل کهنه در محوطه‌ی کنار کاروان‌ها اقامتی زندگی می‌کنند. مادر به فلوریدای آمریکا آمده و قرار بود فقط با این ماشین یک توقف کوتاه داشته باشد. اما توقف چهارده سال طول کشیده. دختر او راوی روابطشان با آدم‌هایی مانند خودشان است. طرد شدگانی که در آن محوطه‌ی بزرگ زندگی می‌کنند.
Sin90
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
از نظر من هم چنین داستان‌هایی میتونه نشونه‌ی کارمایی باشه که آمریکایی‌ها به خاطر ظلمشون در حق سرخ پوستها تجربه‌اش میکنن اما در مورد خود کتاب من خودم ترجیح میدم کتاب هایی رو بخونم یا گوش بدم که بهم انرژی مثبت بدن و حرف مفیدی برای گفتن داشته باشن اما این نوع کتاب ها که پر از تراژدی‌های غم بار و مشکلات عدیده هستن رو اصلا نمی‌پسندم به همین خاطر پیشنهادش نمیکنم
Leila Arefi Arefi
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
کل داستان برام جذاب بود، حول محور زندگی مادرجوان و دختر زالش هست که داخل ماشینشون تو یه پارکینگ زندگی میکنن.
اینکه دختری بتونه از رقاه و آسایشی که خونه مادر و پدرش داشته چشم بپوشه و بخاطر نوزادش زندگی به این سختی رو تحمل کنه برام خیلی جالب بود و نشونه فداکاری ذاتی یه مادر هستش اما همیشه قدرت عشق میتونه بعضی چیزا رو عوض کنه.
مصطفی
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
کتاب جالبی بود. داستان از نگاه یک دختر که مادرش زیاد به ایندش اهمیتی نداده روایت میشه. دختری که دستاویز اتفاقاتی میشه که هیچ نقشی در اون نداشته. اما در کل واسم جالب بود که یک انسان با همه‌ی درد هاش میتونه آروم زندگی کنه. اخر داستان این حس رو به ما میده که آینده فارق از اتفاقات گذشته میتونه روشن و آفتابی باشه. تشکر از کتابراه
سمیرا صفاییان
۱۴۰۴/۰۱/۱۲
این کتاب روایت جوانی است که همراه مادرش در یک اتوموبیل کهنه در محوطه کنار کاروان‌های اقامتی زندگی می‌کنند. مادر به فلوریدای آمریکا آمده و قرار بود فقط با این ماشین یک توقف کوتاه داشته باشد اما توقف چهارده سال طول کشیده. دختر او راوی روابطشان با آدم‌هایی مانند خودشان است. طردشدگانی که در آن محوطه بزرگ زندگی می‌کنند.
فرهنگ
۱۴۰۴/۰۱/۰۹
راوی جوانی را بر می‌گزیند که با مادرش در یک اتوموبیل کهنه در محوطه‌ی کنار کاروان‌ها اقامتی زندگی می‌کنند. مادر به فلوریدای آمریکا آمده و قرار بود فقط با این ماشین یک توقف کوتاه داشته باشد. اما توقف چهارده سال طول کشیده. دختر او راوی روابطشان با آدم‌هایی مانند خودشان است. طرد شدگانی که در آن محوطه‌ی بزرگ زندگی می‌کنند.
Maryam Bagheri
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
صدای گوینده حس آشنایی داره اما چون راوی داستان یک دختر کوچولو بود، ترجیح می دادم یه فرد جوونتر داستان رو میخوند. داستان، روایت یک زندگیه غیرعادی رو به شکل کاملا عادی روایت می گنه به گونه ای انگار هیچ چیز عجیبی وجود نداره... داستان در ایالات متحده اتفاق میفته بخاطر همین فضای داستان تا حدی نامانوسه...
علیرضا جمشیدبیک
۱۴۰۲/۰۲/۲۱
داستانی روان و زیبا. با این که داستانی غمناک بود ولی حال شنوده بد نمیشد.
منزجر کننده نبود. صحنه‌ها خیلی خوب توصیف شده. گوینده هم با بیانی خوب، روان و شیوا به کشش داستان خیلی کمک کرده. فرهنگ، سبک زندگی و معزلات جامعه‌ی آمریکا رو خیلی خوب معرفی میکند
ملیکا میرزایی
۱۴۰۳/۰۶/۱۶
کتاب خوب و روانی بود و موقع گوش دادن بهش خستت نمیکرد. پیشنهاد میکنم این کتاب رو گوش بدید. یه چیز عجیبی که این کتاب برای من داشت این بود که شرایط فلوریدا رو وقتی بیان میکرد یا اتفاقاتی که مکرر میفتاد برای من تعجب آور بود که چقدر راحت و عادیه و خب فک میکنم بخاطر همین تا آخر کتاب رو گوش دادم
معصومه مولایی
۱۴۰۳/۰۲/۲۸
خیلی خیلی خوب بود نوشتن و سیر داستان خیلی ساده پیش می‌رفت طوری که آدمی خود را جای شخصیت داستان قرار می‌داد خیلی لذت بردم و حتما دوباره آنرا مطالعه خواهم کرد توی داستان دنبال آخر قصه نباشید از لحظه لحظه آن لذت ببرید توصیف شیوایی داره کاش می‌تونستم با همین سبک زندگی خودم را به رشته تحریر در آورم
حسین عیسی زاده
۱۴۰۳/۰۲/۲۱
نمیدونم انتظار من از بعضی کتابها بالاست یا واقعا این نوع کتابها چیز خاصی برای گفتن ندارند آدم رو جذب نمیکنند همش منتظری یه جای داستان به اوج برسه ولی خبری نیست... بهر حال از خیلی از کتابهای دیگه که خوندم قابل قبولتر بود.. ولی چیزی نبود که بخوام به کس دیگه‌ای پیشنهاد کنم.... گوینده هم متوسط بود.
نیلوفر حاج علی اکبری
۱۴۰۳/۰۲/۱۰
گویندگی خانم اعتمادی رو خیلی دوست داشتم اما متن کتاب رو اصلا نپسندیدم انگار کل داستان یکنواخت بود در کل زمان منتظر بودم یک اتفاق خوب بیفتد یا یک مسأله هیجانی، کلا داستان انگار هیچ اوج و فرودی نداشت و یکنواخت بود مثل اینکه دفترخاطرات یک نفر را بخوانی که هیچ تغییر و دگرگونی در زندگیش نیست.
رضا میری
۱۴۰۳/۰۱/۰۹
داستان روایتگر وقایع هیجان انگیز از زندگی یک دختر که چهارده سال را به همراه مادرش در یک اتومبیل فرسوده به سر برده روایتی شگفت انگیز از عشق، خشم و میل به اسلحه، البته با شناختی که خواننده از سوابق نویسندگی جذاب جنیفر کامنت دارد انتظار انسجام و پیوستگی بیشتری در روایت این داستان جالب را داشت.
amir p
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
خیلی خوبه که تعداد نویسندگان تاپ جهان که زن هستند، هر سال بیشتر میشود. امیدوارم این اتفاق تو ایران هم بیفته و بانوان ایرانی راحت تر بتونن کارهاشون رو منتشر کنند. یه نکته جالب تر که تعداد کتاب‌ها و فیلم‌های مربوط به جوامع آخرالزمانی، دیستوپیا و سبک زندگی عجیب مانند این کتاب، زیادتر شده.
Aki
۱۴۰۳/۰۱/۰۷
کمی دور از ذهن و غیرواقعی بود چگونه یک دختر بچه ۱۶، ۱۷ ساله میتونه به تنهایی زایمان کنه چگونه ۹ ماه بارداره و کسی متوجه نمیشه چگونه دو ماه در خانه با یک نوزاد زندگی میکنه و حتی یک نفر هم نمی‌فهمه و در آخر با یک ماشین تابلو فرار میکنه و نزدیکی خونه پدرش ساکن میشه و باز کسی نمی‌فهمه.....
Maryam
۱۴۰۴/۰۱/۱۲
"عشق و اسلحه" اثر جنیفر کلمنت، داستان پرل، دختری نوجوان است که با مادرش در یک خودروی قدیمی در فلوریدا زندگی می‌کند. این رمان با نثری شاعرانه به موضوعاتی مانند خانواده، عشق، خشونت و فرهنگ اسلحه در آمریکا می‌پردازد و تصویری تأمل‌برانگیز از زندگی در حاشیه جامعه ارائه می‌دهد.
Sorour F
۱۴۰۴/۰۱/۰۲
داستانی بسیار جذاب که شما رو به راحتی با خودش همراه میکنه. داستانی لطیف و شاعرانه از درد و مواجهه بادرد، از تناقضاتی که زندگی روزمره را تحت اشعاع قرار میده. ترجمه و خوانش کتاب بسیار خوب بوه و موسیقی به مقدار و به جا استفاده شده. از شنیدن این کتاب خبلی لذت بردم و توصیه میکنم.
احسان جون
۱۴۰۴/۰۱/۰۱
با سپاس فراوان از کتابراه دوست داشتنی. قلم بسیار شیوا و روان. درامی اجتماعی که به کتابخوان‌های عزیز پیشنهادش رو میدم. جا داره که از مترجم عزیز و راوی نازنین هم تشکر ویژه‌ای کنم. اگر ۱۰ دقیقه از کتاب رو بشنوید نمیتونید قطعا بدون اینکه کتاب رو به انتها برسونید، اون رو کنار بذارید.
علی اخلاقی
۱۴۰۳/۰۳/۰۹
فضا سازی تو این کتاب بسیار خوب انجام شده روایت داستان هم روان و عالی بود اما در بخش گویندگی چون فقط از یک نفر استفاده شده، در دیالوگ گویی ها کمی سر درگمی پیش می امد که اگر هر شخصیت صدای خودش رو داشت ارتباط گیری بیشتری ایجاد می شد ولی در مجموع داستان زیبا و مفیدی بود
بیژن
۱۴۰۳/۰۲/۰۵
این کتاب بسیار احساسی و با سبکی نوین نوشته شده بود که با درک جامعه آمریکایی و آن هم در پایین‌ترین طبقه جامعه شاید قابل فهم شود. به هر حال سبک جدیدی در خاطره نویسی و گویش از زبان اول شخص بود که جذابیت آنچنانی نداشت.
بهتر بود برای انتخاب گوینده از صدای جوانتری استفاده می‌شد.
مهرداد هرمزی
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
با عرض سلام. این کتاب آدم می‌بره به یک دنیای متفاوت. حداقل برای من یک دنیا متفاوت بود چون که هرگز فکر نمی‌کردم، این جوری هم بشه زندگی کرد. در ضمن نویسنده کتاب همه ریزه کاری‌های فضای داستان رو جوری بیان میکنه که خواننده خودش رو در طول وقایع داستان حاضر می‌بینه.
Saba
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
جنیفر کلمنت تو آثارش به مسائل اجتماعی می‌پردازه و در قالب داستانی پر کشش معضلات اجتماعی رو بیان میکنه که میشه گفت از نقاط قوت کارهاشه، عشق و اسلحه در کل کتاب متوسط رو به بالایی محسوب میشه ولی ضعف‌هایی داره مثل عدم انسجام، و منطق روایی داستان یه جاهایی زیر سوال میره
مریم فارسیانی
۱۴۰۳/۰۱/۱۳
درباره در این کتاب نمیشه نظری داد خوب یا بد بودنشوچون سلیقه‌ای هست توی توضیحات کتاب گفته شده مناسب کسانی که به داستانهای امریکایی... علاقه مند هستند مناسب هستمن خودم علاقه‌ای نداشتمینی داستانش منو نگرفت ولی این دلیل به بد یا خوب بودن داستان نیست ممنون از زحمات کتابراه عزیز
مژده خیرالهی
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
داستان بسیار جذابی دارد به طوریکه شما از شنیدنش خسته نمی‌شوید. تصویر سازی هابه گونه ایست که می‌توانید در تصوراتتان محیط را دیده وهمراه شوید. اگر بخواهم در چند کلمه توصیفش کنم باید بگویم متفاوت و جذاببه همه علاقمندان کتابهای صوتی پیشنهاد می‌کنم این کتاب را بشنوند
زهره جواهرکلام
۱۴۰۳/۰۱/۱۰
داستان خیلی قشنگی بود، من لذت بردم. هم از لحاظ روایتی و هم از لحاظ ادبی خیلی جذاب بود. جزئیات صحنه‌ها و لحظه‌ها عالی بود، گوینده داستان هم صدای جذاب و دلنشینی داشت، بنظر من حتماً گوش کنید، بخصوص کسایی که اهل داستان نویسی هستن، بنظرم این کتاب می‌تونه خیلی مفید باشه
سید مجید ایزدپرست
۱۴۰۴/۰۱/۰۶
کتاب «عشق و اسلحه» یک رمان پرهیجان و پرکشش است که به زیبایی روابط انسانی و احساسات عمیق در دنیای پر از خشونت و خطر را به تصویر می‌کشد. این کتاب برای خوانندگانی که به رمان‌های عاشقانه با دسیسه‌ها و لحظات هیجان‌انگیز علاقه دارند، می‌تواند یک گزینه جذاب باشد.
حسین بحرینی
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
درود برشما. حتما بخوانید داستانی شنیدنی ست و بسیار جذاب و پرکشش و اثر ادبی است در نوع خود خاص چرا که دیدی خاص با زاویه‌ای جدید به جامعه دارد با توجه به مشابهت فقر و حاشیه نشینی و اثرات آن بر مردم و کودکان که در متن حاشیه هستند در همه جای جهان، باید خواند.
مهدی عزتی
۱۴۰۳/۰۷/۱۹
جالب و تاثیر گذار بود توصیه میکنم بخوانید ولی آخر داستان در نظر من خیلی عجیب و غریب بود درکل جذاب بود خلاصه داستان: مادری نوجوان که از خانه فرار میکند دختر و مادر در ماشین زندگی میکنند به مدت 14سال سپس سروکله ی مردی پیدا میشود و زندگی آن ها دگرگون میشود
SAM
۱۴۰۳/۰۳/۰۵
به نظر من داستانی گیرا و زیبا بود. در مورد دختری که در شرایط بی‌خانمانی و در وسط انبوهی از زشتی‌ها زندگی می‌کند، اما به لطف مادری مهربان و دلسوز، روحیه‌ای شجاع و قدرتمند و در عین حال شاعرانه پیدا می‌کند. داستانی واقع‌بینانه و بی‌رحمانه. مثل خود زندگی.
Hiva Firouzifard
۱۴۰۳/۰۱/۲۸
داستان در مورد دختری است که مادرش زیر سن قانونی از معلم پیانوش باردار میشه و به همین دلیل خانواده اش را ترک میکنه و در ماشین در محوطه کمپرها زندگی میکنه، راوی داستان دخترش هست که اتفاقات و احساساتش رو شرح میده. داستان کمی تکراری بود و جذابیت خاصی نداشت
مینا غلامی
۱۴۰۳/۰۱/۱۸
قسمتی از زندگی دختر نوجوان آمریکایی در محله فقیر رو به تصویر کشیده که اصالت مکزیکی داره با خواندن کتاب به فرهنگ وضعیت اجتماعی این طبقه و دل مشغولی ها ومشکلاتشون آشنا می شیم. در قالب داستان، وضعیت بزه های اجتماعی و شکل گیری نسلی با ضد ارزشها نشان داده شده.
بهاره
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
داستانی غم انگیز آنسوی مرزها در جامعه‌ای کاملا مدرن آن هم با روایت گری یک نویسنده زن به جذابیت هرچه بیشتر سیر داستانی این کتاب می‌افزاید، نویسنده از ابتدا روندی کاملا پیش بینی نشده در پیش گرفته و مخاطب را در تمام مسیر میخکوب می‌کند، سپاس از کتابراه
۱۳۵۸.
۱۴۰۳/۰۷/۰۶
کتاب خوبی بود خوشم اومد فقط به نظر من گوینده کتاب ی جاهایی که به جر از خانم پر، تن صدا شو تغییر میدادن و یکم بالا و پایین میخوندن بیشتر به دل مینشست ولی در مجموع لذت بردم داستان به نظر واقعی میومد و این خیلی خوب بود ممنون
mohaddeseh kamali
۱۴۰۳/۰۲/۲۰
ب نظرم نویسنده تمرکزش بیشتر روی هدف و سوژه بوده تا داستان پردازی. یعنی بدی ازادی اسلحه و اسیب‌هایی ک ب اجتماع وارد میکنه و.... فضای داستان از جامعه‌ی ما یکم دوره ولی بطور کلی تونستم با شخصیت داستان انس بگیرم و با داستان جلو برم. خوب بود
سمیه جهانگیری
۱۴۰۳/۰۲/۱۲
کتاب خیلی خوب و البته آموزنده‌ای بود. من ازش یاد گرفتم که واقعا هیچ وقت نباید به غریبه‌ها اعتماد کرد. آدم‌هایی که نمیشناسیمشون همیشه چهره‌ای پشت صورت ظاهری شون دارند که بسیار خطرناک تر از چیزی که فکرشو می‌کنیم می‌تونه باشه.
<< 1 2 3 4 5 6 7 >>