نقد، بررسی و نظرات کتاب میدگارد 7: جدال با اهریمن - احمدرضا صالحی

سلام آقای صالحی مثل همیشه قشنگ بود اما بعد از این همه انتظار خیلی کم حجم بودن زود تموم شد دوباره باید کلی انتظار جلدهای بعدی رو داشته باشیم. یه قسمت داستان برام عجیب بود اینکه پارسیس چطور اونقدر راحت با اون قصر وحشتناک که بچه‌های بیگناهو به اون روز انداخته بود کنار اومد در حالیکه اولش چقدر منزجر شده بود. یه چیز دیگه اینکه فکر نمیکردم از شخصیت خفقان خوشم بیاد. شیث هم جالب بود سرنوشتش (پدر بی فرزند) در کل ممنونم و امیدوارم قسمت‌های بعدی حجیم تر و سریع تر به دستمون برسن

کتاب قشنگی بود خیلی دوسش داشتم ولی چند تا نکته داشت اول اینکه شخصیت ژولیت خیلی بهش پرداخته نشده بود و مثل مرگ شیث از مرگ اون ناراحت نشدم دوم اینکه در جلد ششم خواندم که قطمیر و تارا می خواستند غول آرزو بگیرند اما دیگه نفهمیدم چی شد و حتی تو این جلد هم هیچ اشاره ای بهش نشد یا مثلا اونجا که صوفیا آریا رو صدا زد دیگه فلش بک نزد تا ببینیم چیشد؟ و اگر از این شاخه به اون شاخه پریدن ها کمتر بود این کتاب عالی می شد در آخر ممنون از آقای صالحی به خاطر این کتاب زیبا

به نظرم جلدهای ۱ تا ۵ عالی بودن ولی دیگه انگار داستان واقعا کلیشه‌ای شده، شخصیت‌های نوظهور زیادن و اینکه داستان هی از این شاخه به اون شاخه می‌پره، داخل این جلد خیلی خوب به بقیه شخصیت‌ها پرداخته شده و این یه نقطه قوته. به هرحال از نویسنده متشکرم بابت خلق این داستان جذاب. البته یه نکته‌ای که هست اینه که فاصله بین انتشار جلدها خیییلی طولانی شده و این باعث میشه خواننده همه چیز داستان یادش بره! مخصوصا اینکه تعداد شخصیت‌ها زیاده و داستان پیچ و خم‌های زیادی داده

سه ستاره رو بابت موضوع رمان می‌دهم من داستان و تخیل به کار رفته رو مورد تحسین قرار می‌دهم اما در عین حال بر این عقیده هستم که نوسینده به شدت فقط به دنبال دنباله دار کردن کتاب هست چون وقتی قرار بود شیث بمیرد چه نیازی بود که این همه نوشته به او و خاطراتش اختصاص داده شود متاسفانه در رمان شاهد پرداختن بیش از اندازه به اشخاص مختلف هستیم که نتها رمان رو از مسیر اصلی خارج کرده و جذابت داستان در جلد ۶ و ۷ به شدت کاسته شده است.

سلام
یه چیزی که شاید برای خیلی از خوانندگان آزار دهنده باشه اضافه شدن زیاد شخصیت‌های تازه برای ادامه دادن این رمان باشه، که به نظرم رمان به نظر بی سر و ته میرسه، و پایانی نداره، قشنگ تر بود که رمان همینجا تمام میشد و با فلش بک‌های زیاد اصرار به ادامه نمیبودبهر حال با فاصله‌ای که تو چاپ نسخه‌های بعدی هست با اینهمه اسم و شخصیت جدید سخته که ارتباط بگیری، اقای صالحی عزیز یه جایی باید تمام بشه این داستان، امیدوارم به بهترین نحو باشه

کتاب واقعا از نظر توصیف موقعیت عالیه و ارتباط بین خواننده و منظوره نویسنده را به بهترین شکل میرسونه
خیلی موقعیت‌های متفاوت و تکراری نبودن مطلب شوق آدم رو به خواندن ادامه بیشتر میکنه و اصلا نمیشه حدث زد که آخر داستان چی میشه
و در کل می‌توانم بگم به این کتاب بهترین کتابیه که میتونه تخل آدمو به خوبی به اوج برسونه و در دفعه سطح توقعتون از یه کتاب علمی تخیلی بیشتر میشه
و در آخر خسته نباشید میگم به نویسنده محترم جناب صالحی

به داوری من در قسمت سپاه جاویدان هخامنش نویسنده سریع رد شد جای مانور و پردازش بیشتری داشت یک مورد هم نویسنده مرتبط با خفقان تکلیفش با خودش مشخص نبوده است اصطلاحا خوب نتوانسته شخصیت خفقان را پردازش کند نوسانات سریعی و تندی بین خوب و بد بودن این شخصیت زده. ذهن خواننده را آزار می‌دهد اگر بخواهم مثال معمولی بزنم مانند زمانی که در شهر بازی سوار کشتی واکینگ‌ها می‌شوی دل آشوب می‌گیری. ذهن هم مرتبط با شخصیت خفقان در کل مجموعه چنین حالتی می‌گیرد

بسیار عالی بود بی صبرانه منتظر جلد بعدی هستم اما منم تا قبل از جلد هفتم فکر میکردم فلش بک‌ها خیلی زیاد و اذیت کننده است اما حالا متوجه شدمه این داستان فقط درباره خود آریا نیست و در باره همه اطرافیانش هست و این فلش بک‌ها به طور کامل درباره اونها توضیخ داده و با شناخت مختصری که از شما و سبک این کتاب به دست آوردم فکر میکنم باید منتظر فلش بک‌هایی درباره سوده، آرتوس، کیارش و فالی هم باشیم که داستان رو به طور کامل متوجه بشیم.

واقعااین دو جلد عاالی بود، من جلد هفت رو بیشتر دوست داشتم. هرچی داستان جلوتر میرفت بیشتر نگران می‌شدم که به پایان کتاب میرسم و باز معلوم نیست جلد بعدی کی منتشر شه. میدونم نوشتن همچین کتابی خیلی زمانبر هست ولی اگه می‌شه یکم سریع تر جلد بعدیو منتشر کنید.
توی جلد ۶ و مخصوصا ۷ خیلی قشنگ به شخصیت خفقان پرداخته شد و از شخصیتش خوشم اومد شخصیت جالبیه، و واقعا به نظرم بیشتر از برادرش سزاوار پادشاهی هست.

پرداخت شخصیت‌ها و داستان واقعا عالیه. به نظر من اگر داستان پارسیس و دینارگل در یک کتاب جدا ساخته و پرداخته می‌شد خیلی جالبتر می‌شد. مساله دیگه‌ای هم که وجود داره، وجود متن تکراریه. درسته فاصله میفته ولی نیازی به تکرار نیست. اولین بار جابجایی زمانی آریا باعث شد متن نیمه تکراری بخونیم اما، در اون قسمت لازم بود چون یه تغییراتی هم ایجاد شده بود و خود آریا هم متوجه تکرار شده بود. ولی در باقی موارد واقعا آزاردهنده بود.

از نظر احساسی قوی بود و حس و حال فیلم دیدن و غم و شادی حین آن را تداعی میکرد فقط اینکه باز هم در جای حساس شخصیت اصلی داستان (آریا) را در فصل چهارم رها میکند و تا آخر کتاب منتظر میگذارد و باز هم مشخص نیست چه شده آزاردهنده است. ارتش جاودانه‌های هخامنشی هم که به محض معرفی نصفه رها میشوند و مشخص نیست سرانجام کارشان و همینطور من امیدوار بودم داستان زاداکوب و برادرش که از یک جنس نیستند مشخص شود که باز هم مشخص نشد.

عرض سلام و ادب.
جناب صالحی پیشنهادی دارم خدمتتون که در صورت امکان در کتاب‌هاتون لحاظ کنید. بنده از جلد سوم همراه داستان زیباتون بودم، فاصله‌ی نشر جلدها از هم زیاد هست، در صورت امکان ابتدای هر جلد یک نگاه گذرا به گذشته (آنچه گذشت) داشته باشید بسیار عالی میشه. چون من نوعی بخشی از داستان رو فراموش کرده بودم و هرچه در سیر داستان جلوتر می‌رفتم بعضی از قسمتهاش به خاطرم بر می‌گشت.
سپاس

سلام خدمت جناب صالحی عزیز واقعا خسته نباشید.
البته باید بگم که در جلد ۶ و ۷ به خاطر فلش بک‌های زیاد و طولانی تر کردن داستان که واقعا نیازی هم نبود یکم حوصله سر بر شده بود. همچنین لحن صحبت همه‌ی شخصیت‌ها انگار یکی بود. فالی و تارا دقیقا یه نفر بودن همچنین خفقان و زمهریر. صوفیا و آریا هم که همش کل کل عاشقانه بود. حس میکنم نویسنده عمدا داره داستان رو طولانی تر میکنه و به اصطلاح آب قاطیش میکنه

مطابق جلدهای قبل این جلد هم بسیار عالی و هیجان انگیز نگاشته شده است!!!....
درتمام فصلهای داستان خواننده اصلا کسل وپس زده از داستان نمیشود.....
بلکه برعکس آدرنالین را به خواننده تزریق میکند وباعث میشود خواننده کتاب را زمین نگذارد
ویکسره تا آخر داستان پیش رود....
ایکاش ازاین دست نوشته‌ها و نویسندگان در این مرز و بوم بیشتر پیدا شود!!!؟؟؟
با تشکر فراوان از نویسنده وکارکنان کتابراه...

من به جرعت میگم تا جلد 1 تا 5 کتاب رو بالای 7 دور خوندم ولی این دوتا رو یه بار خوندم و دیگه نمیخوام بخونم.... خوبه یه جاهایی به گذشته ولی تو این دو کتاب ما همش تو گذشته بودیم باید تو یه فصل کل داستان دینار و دهشت و خفقان تموم میشد و بیشتر به حالا پرداخته میشد.. یکی دیگه این که چرا اریا قشنگ نمیگه من نصف قلبمو بهت دادم دیگه این چه بازیه با صوفیا درمیاره نجاتش داده دیگه چرا قایم میکنه...

عالی عالی عالی فقط شخص فالی تو داستان خیلی رو مُخه بقیه داستان هم نقصی که بشه بهش خورده گرفت دیده نمیشه یه جاهایی از داستان همش منتظر فلش بک بودم اما خبری از فلش بک نبود اما مطئمن بودم یه دلیل خوب برای این مهم وجود داره و به وقتش فکش بک در بهترین زمان زده میشه و اینکه واقعا من با خوندن این کتاب محو این داستان زیبا میشم و از دنیای تلخ و ناراحت کننده‌ای که درش هستیم اندکی دور میشم و غرق در این داستان زیبا میشم

با سلام و خسته نباشید خدمت اقای صالحی عزیز و تشکر از قلم شیوای ایشان امروز بالاخره هر دو جلد شش و هفت رو تمام کردم در کل خوب بود مخصوصا نبرد اخر اما میشه گفت نسبت به کتاب پنجم یک افت فاحش پیدا کرده نمی‌دونم شاید نظر منه اما در کتاب‌های قبلی فلش بک‌ها زیباتر و شیوا تر بود اما داخل این کتاب یه جورایی فلش بک‌ها باعث میشد از هیجان داستان کاسته بشه

سلام و خسته نباشید عرض میکنم خدمت شما آقای صالحی عزیز و تمامی کسانی که شمارا در خلق این اثر (میدگارد) زیبا و شگفت انگیز یاری نموده اند جناب صالحی به جرئت میتونم بگم یکی از بهترین کتاب‌هایی است که تا به حال خوانده ام نکته‌ای که میخواستم بگم این بود که شما اگه بتونید با کار گردان‌های هالیوودی درمورد این اثر صحبت کنید مطمئنم خیلی مورد توجه قرار خواهد گرفت لطفا حتما این کارو انجام بدین

با سلام خدمت دوستان
کتاب فوق العاده عالی‌ای بود و هنگام خواندن خیلی لذت بردم ولی کاش جلدای بعدی هم وجود داشت
قلم قوی نویسنده و شخصیت پردازی خوب و مناسب و پرداختن ب هر شخصیت به اندازه کافی داستان رو بسیار روان و زیبا کرده
سیر و خط داستان باعث میشه خواننده خودش رو درون داستان ببینه و واقعا تمام هیجان‌ها رو حس کنه مخصوصا صحنه‌های مبارزه خیلی عالی بیان شده بود و با عمق وجود حسشون کردم

همه شخصیت‌های خانم یک مدل حرف میزنند این ضعف شخصیت پردازیه. اصلا از غمزه انتظار نداریم در میدون جنگ سیروس رو که انقدر براش مهمه تهدید به مرگ کنه درست مثل صوفیا و سکویا و فالی لحن همه یک شکل شده دیگه. سرانجام این جلد خوب بود ولی خوب به اصل ماجرا بپردازید بهتره جلد ۶ کلا وقت آدم تلف میشد آریا رفت جنگ یاد بگیره همش درگیر چشم چرونی بود اینم ضعف شخصیت پردازی قهرمان بود.

به نظر من نویسنده این کتاب نمیتونه فقط بر پایه خلاقیت و افسانه سرایی این کتاب رو نوشته باشه، یا به عالم معنوی و بعد بالاتر دسترسی داره یا اینکه برگرفته از کتابهای افسانه‌ای نوشته شده، اما در هر صورت عالی هست و آدم رو برای لحظاتی به زندگی بر روی زمین امیدوارتر میکنه که شاید دست پریزادی نیز به این دنیا باز بشه و آرزوهای مردم رو برآورده کنه.

با سلام و خسته نباشید
از روند داستان در دوفصل اخر مخصوصا رابطه صوفیا و اریا خوشم اومد و با نظر اکثر دوستان موافق بودم
ولی واقعا امیدوارم جلد بعدی خیلی زود و قطور تر منتشر بشه... همچنین با یه خلاصه جامع چون با زیادشدن جزئیات و اشخاص
تفهیم درستشون سخت و ازاردهنده شده
همینطور بنظرم پیشرفت داستان خیلی کند پیش میره واین شاید ب دلیل همان کم حجم بودن هریک از جلد هاست ک مارو خسته کرده

خیلی ممنون از نویسنده عزیز و کتابی که به این قشنگی ساخته ذهن ایشان است توانسته به عنوان یک افسانه ایرانی کامل و همه چی تمام با شخصیت‌های زیاد و انواع سرزمین‌ها و جادو و سیر در زمان ها و مکان ها و داستان‌ها دنیای فانتزی و جادوگر‌های خوب بود راشخصیت پردازی کند و کلا داستان با ایرانی‌ها همراه هست و به نظر من از داستان های‌ خارجی مانند قصه پریان یا قصه‌های دیگر کامل تر است

سلام بر دوستان عزیز و گرامی نویسنده عزیز همشهری کتاب خیلی بی ذوق شوق بود لطفا کم تر داستان به داستان کنید کی کجا چند سال پیش چ کار کردی و چی شد خواهش میکنم کم تر آب ببندین رو کتابا خیلی این کتابو دوست دارم و چند باری خوندمش ولی اقای صالحی برای وقتی که ما برای کتاب خوندن میزاریم شمام سعی کنید تا به وقتی که ما میزاریم احترام بزارید شعور خواننده رو پایین نیارید

من توی این جلد همش منتظر اریا و صوفیا بودم ولی خوب وقتی هیچ چیزی ازشون گفته نشد نا امید شدم یکم ولی پایانش رو دوسو داشتم یه پایانه باز و پر قدرت که نشون میده اریا توی جلد بعدی دیگه واقعا یه پریزاد افسانه‌ای واقعیه و این خیلی خوشحال کننده و امید وار کننده اس و باعث میشه منی که دارم این کتاب رو میخونم و دنبالش میکنم و بهش علاقه مندم برای خوندن جلد بعدس انتظار بکشم و ولش نکنم

سلام. ضمن خسته نباشید خدمت نویسنده محترم من داستان میدگارد رو بطور کلی می‌پسندم و برای من جذاب هست اما توی فصل ۶ و ۷ و بخصوص ۷ مطالب اضافی و غیرضروری زیاد بودو بعضا خسته کننده میشد.. مثلا احساسات شیث یا حرف از علاقه سیروان به ژولیت اونم وسط جنگ یا صحبت کردن دو نفر باهم که تا سرحد مرگ داشتن باهم میجنگیدن یا بعضی روابط عاشقانه که از نظر من موضوع اصلی داستان رو به حاشیه برده بود

ضمن سلام و خداقوت به نویسنده گرامی. از مطالعه کتاب بسیار لذت بردم. نویسنده این اثر ذهن خلاق و فعالی دارد. بسیار زیبا جزئیات را بیان کرده و ضمن ادامه جریان اصلی ما رو با سرگذشت همه شخصیت‌های داستان آشنا میکنه. هرکدام از شخصیت‌ها سرگذشت جذاب و پر هیجانی دارن و این خیلی قشنگه که در جلدهای بعدی کتاب و به مرور زندگی شخصیت‌ها رو بیان کرده نه اینکه از اول همه رو معرفی کنه.

با سلام خدمت آقایی صالحی عزیز خسته نباشید واقعا از خواندن این جلد لذت بردم مطمعنم قراره خیلی زیبایی‌ها در جلد بعدی شاهد باشیم مخصوصا پیدا شدن سروش و پیدایش صلاح‌های افسانه‌ای و خیلی چیز‌های دیگه اینکه هرکدام از شخصیت‌ها داستان خاص خودش رو داره و به زیبایی درون کتاب جای گرفته خیلی به کتاب جلوه داده بی صبرانه منتظر جلد بعدی هستیم ممنون برای خلق چنیین اثر فوقالعاده ای

تازه داش شروع میشدااا
ولی ب عنوان یکی از طرفدارای سفت و سخت اقای صالحی عزیز و سری میدگارد
یکی از بخشای جذاب ماجرا برای من اخر داستان پارسیس و دینار گل هستش و مخصوصا اون فلش بکهایی که دینار گل از اریا ب یاد اورد
آقای صالحی
کتابای شما برای بعضیا مثل یه مرحم حال خوب کنه
منتظر جلد ۸ هستیم❤

اینقدر داستانش جالبه که زمان از دستم میره من همیشه مخالف نویسنده گان ایرانی بودم اما با این کتاب کلا نظرم عوض شد و افتخار میکنم که هم وطنی دارم اینطوری مخاطباش تحت تاثیر قرار میده چقدر یه کتاب میتونه فوق‌العاده باشه که فیلم و سریال بزاری کنار بیای کتاب بخونی

با سلام خدمت نویسنده محترم کتاب آقای صالحی
جلد ۶ و ۷ در کل خیلی خوب بود اما حس من بر اینکه روند داستان میتونست‌ی مقدار سریع تر پیش بره
به نظرم‌ی جاهایی از کتاب مخاطب اصلا تحمل خواندنش رو نداشت
ولی در کل ممنونیم از شما و قلم زیباتون
امیدوارم جلد ۸ نسبت به جلد ۶ و ۷ سریع تر منتشر بشه

ینی اگه بلایی سر خفقان بیاریدا من دیگه دشمن شما میشم کراش زدم روش ناجور و اینکه اقای صالحی ازتون خواهش میکنم تو فصل هشتم شاهد قدرت عظیم آریا باشیم. ینی من یکی ک خسته شدم از همیشه ضعیف بودنش. دقیقن مث اخرین صفحه فصل هفت قدرت میخوایم. اینجوری نباشه که هلاهل و موریگان و اون یکی بتونن شکستش بدن. و همینطور ابراز احساسات بین کاراکتر ها حفظ بشه. ممنون

واقعا عالی بود مطمئنم بیشتر افرادی که کتاب رو مطالعه کردند متوجه گذر زمان نشده‌اند از بس که غرق در تکنیک نویسنده گرامی بوده اند
به جرات میگم تو بیشتر قسمت‌های احساسی کتاب اشک بنده به تلاطم خروشان گشت عالی بود دوستانی که علاقه به مطالعه در همین ژانر دارند کتاب‌های هفت جن"لوثیا"هبذول"صخور بهشون معرفی میکنم چیزی کم ندارند نسبت به کتاب میدگارد

من تمام هفت جلد را خوندم این دوتا جلد اصلا در حد بقیه نبودن مشخصه که داره الکی کشش میده با پرداختن به کوچکترین جزئیات زندگی افراد داخل داستان اگر اینجور پیش بده باید منتظر جلدهای زیادی باشیم دیگه داره خیلی کش دار میشه از آنجایی هم که فاصله بین جلدها به چند ماه می‌رسه آدم اشتیاقش را از دست میده امیدوارم جلد بعدی زودتر منتشر بشه

سلام
دست مریزاد آقای صالحی
بخدا شما نابغه ایی توی تخیل... دست مریزاد، هری پاتر و ارباب حلقه‌ها و امثالهم مقابل قلم شما هیچن، خدا وکیلی چجور اینارو خلق کردی؟ چه ذهن جذاب و قدرتمندی👏🏻👏🏻👏🏻من اگه سرمایه دار بودم بی چون و چرا میدگارد رو در سطح بین المللی میساختم، و مطمئنم که پرفروش‌ترین فیلم تاریخ فیلم‌های تخیلی میشد♥️♥️♥️

باریک الله. آفرین به این ذهن خلاق و قلم توانمند. من تو این جلد عاشق رفت و برگشت‌های هوشمندانه به زمان و مکان‌های مختلف شدم. هیچ چیز مبهمی رو به جا نمی‌زارید و برای هر سوالی که تو ذهنمون پیش میاد پاسخ شگفتانه و در جای مناسب بهش داده می‌شد و مطابق معمول در اوج داستان با کلمه ادامه دارد.... مواجه میشه. من که بی صبرانه منتظر جلد هشت هستم
خسته نباشید

قدرت نویسنده در خلق و توصیف داستان و مرتبط کردن بسیار بالاس اما چیزی که به نظرم خواننده بیشتر دوست داره اینه که شخصیت اول که اریا هست تا این حد ضعیف نباشه مخصوصا که فرزند زمین و پریزاد هم هست در جلد ۶ وجلد ۷ بیشتر قدرت خفقان به رخ کشیده شده و اریا در مبارزاتش چیزی جز ضعف و شکست نداشته واقعا این مورد ناامید کننده اس

خب کتاب میدگارد 7 جدال با اهریمن درست مثل جلد‌های قبل عالی و بدون مشکل بود فقط تنها بدی که در جلد‌های قبل هم من دیدم این بود که درست زمان اوج داستان با این کلمه مواجه میشی ادامه دارد...
من وقتی این کلمه رو توی این کتاب دیدم فهمیدم که باید یه دو سالی صبر کنم تا جلد بعدی منتشر بشه و تنها حسی که اون زمان داشتم حس آتیش گرفتن بود

با عرض سلام و وقت بخیر. کتابِ قصه گو، روایتهای ساده و روان، اتفاقات جذاب و مهیج، فاقد کسالت و کِرختی، جریان روایت مواج و سیال، شخصیتهای متنوع و متناسب، فضاهای متنوع و جدید، رشد و تکامل روحی و روانی شخصیتها و..... انتظار دیگه ایی هم می‌توان از یک کتاب داشت؟ با آرزوی بهترینها برای نویسنده گرامی و خسته نباشید.

عرض سلام خدمت آقای صالحی عزیز و دوستان محترم... تو پنج جلد اول احساس میکردم منم قاطی داستانم و خودمو تو میدگارد و همراه شخصیتاش میدیدم، ولی با پرشهای داستانی که دو جلد آخر داشت اصلا این احساس و نداشتم، انگار داشتم فیلم میدیدم. اما در کل دستمریزاد داری آقای صالحی با این شاهکاری که خلق کردی، خسته نباشید و آرزوی بهترینها برای شما

با اینکه روند داستان قوی تر شده و تقلیدای مشخصی از داستانها و فیلم‌های دیگه توش کمتر به چشم میخوره ولی چیزیکه خیلی رو اعصابه و بیشتر بخاطر بالابردن حجم کتاب بنظرمیاد بکاربرده شده فلش بک‌های طولانیه درحدیکه گاهی مجبوریم چند صفحه رو یکجا بزنیم جلو که متن‌ها و اتفاقات تکراری رو نخونیم چون اصلا جالب نیست و حوصله سربره

از هرلحاظ عالی البته من از همون اول حس مثبت و خوبی نسبت به خفقان و والتر داشتم و از اینکه اینجای داستان شخصیت خوبی ازشون به نمایش گذاشته واقعا خوشحالم ولییییی اصلا نباید والتر میمرد بدترین اتفاقی که میتونست بیفته کاش یکم بیشتر توی ماجراهای مبارزه حضور داشت هم به عنوان نزدیکترین به خفقان هم یه انسان ولی انگار توی داستاناهم خوبا زود میرن

خسته نباشید، دمتون گرم، دست مریزاد، خیلی خیلی عالی
فقط نمیدونم این میدگارد حاصل مطالعاتتونه یا زاییده ذهن خودتون؟ با وجود نقصهایی که داره ولی در کل داستان جالبیه، یه خواهشی که ازتون دارم اینه که تو جلدهای بعدی داستانا یه سره پیش ببرین، اینکه هی به گذشته و حال و آینده برین یه ذره رو مخه
در کل دستت درست خدا قوت...

خیلی فوق العاده بود، مثل جلد های قبلی که آدمی رو به وجد میاره، مخصوصا نبرد بین خفقان و موریگان. آخر کتاب که فوق العاده بود یک پایان باز که نشان از در راه بودن جلد بعدی با حوادث بسیار جذابه بخصوص با برگشتن آریا به همراه قدرت بالاش. امیدوارم جلو بعدی خیلی زود برسه چون بی صبرانه منتظرم. متشکرم از نویسنده عزیز.

عرض سلام و خسته نباشید خدمت آقای صالحی و خانم دشتی عزیز
از نظر من بیش از حد به شخصیت‌های فرعی پرداخته شده و نیاز نبود که در بعضی از مواقع در این حد وارد زندگیشون بشیم و من ترجیح میدم که در نسخه بعد کتاب درباره آریا توضیح بده و فلش بک نداشته باشه
من جلد‌های قبل رو بیشتر دوست داشتم ولی درکل خوب بود ممنون از شما

امیدوارم جلد ۸ هم به زودی بیاد به نظرم فلش بک‌های این جلد از جلد ۶ بهتر بود هرچند شاخه شاخه شدن یه مقدار به نظر زیاد میرسه و اگه این فلش بک‌ها از جلد ۱ پخش میشد تو جلد‌ها فکر کنم بهتر بود و‌ای کاش داستان رو اینجا تموم نمی‌کردید یعنی تو اوج ماجرا خواننده رو تو خماری گذاشتید ولی در کل این جلد هم ارزشمند و زیبا بود

فوق العاده بود جلد شیش یک مقدمه و روشن شدن حقایق برای جلد هفت بود و ممنون از آقای صالحی که سرگذشت همه شخصیت‌ها و داستان هارو روشن کردن که مخاطب‌ها برای ادامه داستان با دید کاملتری ادامه بدن و امیدوارم همینطور پر قدرت به قلم جادویی تون ادامه بدین آقای صالحی از تک تک پاراگراف‌ها لذت بردم
موفق باشین و سریع

سلام خسته نباشید کاش داستان را یکباره تمام می‌کردید و به جلد بعدی موکول نمیشد. قیمتش برای یک داستان نصفه زیاده. ان هم کتابی که چاپی نیسست.
پراکنده گویی خیلی زیاد هست و ادم را گیج می‌کنه. ادم نمتونه روی یک شخصیت تمرکز کنه.

عالی بود, واقعا خواننده رو با خودش به قعر ماجرا می‌بره خیلی ممنون از نویسنده عزیز و خسته نباشید خدمتشون، میدگارد ۸ چه موقع آماده میشه
بنظر من وقتی یه داستان دنبال میشه بهتره فاصله بین نوبت هاش نیوفته چون باعث فراموشی میشه
ممنون میشم هر چه زودتر میدگارد ۸ رو برای طرفدارانتون منتشر کنین

واقعا نسبت به میدگارد‌های دیگه ضعیفه. خیلی الکی کش داده. همرو باهم فامیل کرده. موضوعات به طرز عجیبی مسخره شدن. صدوپنجاه صفحه اولش صوفیا و آریا الکی دعوا میکنن و آشتی میکنن. اصلا دیگه جذابیت برای خوندن نداره و ادمو خسته می‌کنه. از نصفه این قسمت کتاب تصمیم گرفتم دیگر میدگارد و نخونم.