نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی دو کوچه بالاتر - مریم سمیع زادگان
3.8
37 رای
مرتبسازی: پیشفرض
مانا
۱۴۰۲/۰۱/۰۵
10
کتاب صوتی دو کوچه بالاتر روایت یک خانم به نام لیلی هست که مادربزرگ مهربانش را به نام مامان فخری از دست میدهد و چون خاطرات خیلی خوبی با مامان فخری دارد و حتی در بچگی بیشتر با این مادربزرگ زندگی کرده نمیتواند مرگش را قبول کند لیلی با داشتن پدر و مادر و همسر و خواهران خیلی خوب با هیچکدام به دلیلی راحت نیست پدر و مادر فخری متعصب همسرش بسیار منطقی و خواهران لیلی هر یک با تفاوت هایشان با لیلی اصلا هماهنگ نیستند اما مامان فخری که با اینکه زنی کهن سال هست در بسیاری از صحبت هایش میتوان نکتههای روانشناسی را دید لیلی مدام در زمان حال و گذشته در تردد هست اما بعلت عشق به مادربزرگ و عدم قبولش دچار توهم و سردرد میشود که از نظر دیگران درک نمیشود در زندگی لیلی علاوه بر مادربزرگ یک نفر دیگر هم نقش پر رنگی دارد رضا دوست و همسایه دوران کودکی لیلا که سی سال پیش در دریا غرق شده و لیلی نه تنها نتوانسته مرگش را فراموش کند بلکه خودش را در مرگ رضا هم مقصر میداند به هرحال با خراب کردن خانه مامان فخری درد لیلی خیلی خیلی زیاد میشود از نظر من داستان فوق العاده بود و همینطور صدای خانم سمیع زادگان نیز برای روایت این رمان بسیار زیبا بود. ممنون
کتاب درباره دختری است که به خاطر یک خاطره وحشتناک یک عمر از نظر روحی آسیب دیده و در کل شخصیتی خاص و وابسته به مادربزرگ خویش دارد که جای پدر ومادر وهمه کس را برای اوگ رفته است، بیشتر در فکر وخیال به سر میبرد وبعد از مرگ مادربزرگش باور این موضوع اون رو به چالش میکشه، در خانواده سنتی بزرگ شده و به خاطر همین یاد گرفته دربرابر دردهایش سکوت کند وخود ابن موضوع باعث شده حتی خودش هم نتونه بفهمه ریشه مشکل در کجاست شاید یک سوگواری و فریاد بلند برای تخلیه تمام دردهایش تنها راه نجاتش از حالتی حزن انگیز است که برلی خودش یاخته در کل داستان جذابی نداشت و فقط راوی با صدای زیبایش باعث شد تا انتهای داستان را بخوانم
بسیار عالی بود. از خواندنش لذت بردم. من را برد به خاطرات دوران کودکی و نوجوانی و خانهی مادربزرگ و دوستان دوران کودکی و شیطنتهامون. فقط یه اشکال داشت که خیلی به جزییات میپرداخت مخصوصا در فصلهای اول. ولی در فصلهای بعد داستان روانتر شد و مخصوصا در بخشهای اخر انگار قلم نویسنده پخته تر شد.
قلمتان استوار و تنتان سلامت بانو سمیع زادگان.
خواندن و مخصوصا شنیدن این رمان را که خود نویسنده روایت کرده به تمام دوستان اهل رمان و ادبیات ایران توصیه میکنم.
با سپاس از کتابراه
🌺🌺🌺
قلمتان استوار و تنتان سلامت بانو سمیع زادگان.
خواندن و مخصوصا شنیدن این رمان را که خود نویسنده روایت کرده به تمام دوستان اهل رمان و ادبیات ایران توصیه میکنم.
با سپاس از کتابراه
🌺🌺🌺
کتاب در مورد بانویی هست که سعی میکنه در رویا و خیال و خاطرات تلخ و شیرین زندگی کنه به نوعی درگیر گذشته ست اما از زمان حال هم غافل نیست سعی میکنه اندوه و با یادآوری خاطرات گذشته ترکیب کنه و درد و غصه رو کاهش بده شخصیتی درونگرا ولی بسیار با احساس صدای گوینده جالبه و بنوعی در خور نقش اصلی داستانه اگر وقت آزادی داشته باشین از شنیدن این کتاب غافل نشین به هر صورت براتون جذاب خواهد بود
سلام. به عقیده من اسم داستان را باید گذاشت سرگیجه! در هر بخشی که خواننده سعی میکند خودرابا داستان همراه کند نویسنده موضوع را به حاشیههای غیر مرتبط میکشاند. به َطوری که متوجه خواهید شد هدف فقط طولانی شدن داستان آن هم به هر قیمتی است! پرش افکار نویسنده محترم فقط یک حس میدهد که ایکاش زودتر این کسالت تمام شود!