نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی باکرهها - الکس مایکلیدیس
4.4
279 رای
مرتبسازی: پیشفرض
کتاب منحصر بفرد و راوی هم کارش واقعا عالی بود … بارزترین موردی که در مورد این کتاب میتونم بهش اشاره کنم این بود که به هیچ عنوان «قابل پیش بینی نبود» هرکس وقتی رمانی رو میخونه اغلب در مورد اینکه آخر داستان چطور میشه نظری داره و هرچقدر این نظرها به چیزی که آخر داستان اتفاق میافته نزدیکتر باشه یعنی قابل پیش بینی و بالطبع یعنی پیش پا افتاده و مشابههای زیادی داره و که این فاکتور درکاهش کیفیت آن تاثیر بسزایی داره و بطور خلاصه یعنی داستان تکراری و خسته کننده میشه ولی در مورد این کتاب نویسنده بطور مشهودی تلاش کرده و این مورد رو کاملا لحاظ کرده… خیلی برام جالب بود و بعداز تموم شدن داستان متوجه شدم بصورت تعمدی بعضی جاهای داستان یکسری سرنخها به خواننده میده تا آخرش رو حدس بزنه و غافل از اینکه همه این سرنخها در واقع نکته انحرافی داستان بوده و به این صورت نویسنده تلاش کرده که موضوع قابل پیش بینی و حدس زدن نباشه و تقریبا هر نتیجه گیری زودهنگام اشتباه باشه و این هم باعث شده داستان نهایتا هیجان و جذابیت خاص و منحصر بفردی رو دارا باشه. برای علاقه منذان داستانهای معمایی و رازآلود و تکان دهنده که تا حدی عنصر رمانتیک و عشق و عاشقی (البته نه در حدی که زننده باشه و به اندازه و لذتبخش) اکیدا توصیه میکنم. باتشکر از کتابراه بخاطر عرضه این داستان شنیدنی🌹
سلام. کتاب باکرهها رمان جذاب و پر کششی هست که طرفداران رمانها و داستانهای جنایی را به خود جذب میکند و دوست داری هر چه سریعتر گوشش کنی و به آخر کتاب برسی. از بین دو رمان بیمار خاموش و باکرهها من رمان بیمار خاموش را بیشتر دوست داشتم. چون انسجام بهتری داشت و در پایان سوالی در ذهن خواننده باقی نمیماند. ولی در رمان باکرهها به شخصیت سباستین خیلی پرداخته نشده بود و تا پایان داستان مرموز باقی ماند. پایان داستان را نمیتوان حدس زد. در کل من دوست داشتم و به دوستداران کتابهای صوتی توصیه میکنم اجرا بسیار عالی و بی نقص بود. ولی همانطور که راوی یکی از شخصیتها آقا بودند. کاش چند نفر یک کتاب را اجرا میکردند. ولی راوی با تلاش خوبش شخصیتهای مرد را خوب در آورده بود و وقتی جای هرکسی صحبت میکرد راحت میشد فهمید که کدام شخصیت هست. ممنون از کتابراه
داستان جذابی بود نمیشد آخرشو حدس زد جالبه که همه شخصیتهای اصلی به نوعی درگیریهای روحی روانی داشتند و همه ریشه در کودکی آنها داشت واقعا چقدر دوران کودکی مهمه و چقدر پدر ومادر در شخصیت فرزندان موثر هستند نه فقط وراثتی شاید بیشتر تربیتی و از طریق کنش و واکنشهای آنها بهر حال من داستان رو دوست داشتم و زود به پایان رسوندم زیرا در یک محیط دانشگاهی اتفاق افتاد و برام عجیب بود سه قتل واقعی وفجیع پشت سر هم در یک دانشکده معروف اتفاق میافتد و در جامعه آب از آب تکان نمیخورد و نکته دیگه جالب توجه این هست که در کشف جرم و مجرم روان درمانگر انگیزهها رو بررسی میکرد ولی پلیس دلایل مادی و ظاهری رو و اهمیتی به انگیزهها نمیداد اما در آخر انگیزههای روانی جانی را بجای زندان روانه بیمارستان روانی کرد
داستان جذابی بود. با شنیدن نمونه و خواندن نظرات اصلا نتوانستم حدس بزنم چنین تمی دارد و البته قشنگ بود و لذت بردم. این داستان به شکلهای مختلف به اهمیت روزگار کودکی در شکل گیری شخصیت فرد اشاره میکند و خطراتی که کودک یا نوجوان را از نظر روانی تهدید میکند نشان میدهد. البته اصلا رمان نوجوان نیست. قطعا مخاطبش بزرگسال است. چه بسیار خوش باوریها و اعتمادهای بی جا و کور بودن نسبت به حقایق که هر روز در زندگی مان اتفاق میافتد و متوجه ش نیستیم!!! … داستان تذکران جالبی داشت…
و البته یک پایان غیر منتظره. در طول داستان شک کردم که روند داستان طوری است که احتمالا میخواهد تغییر مسیر دهد و غافلگیرمان کند ولی اصلا نتوانستم حدس بزنم چگونه. و زمانی که قطعههای مختلف داستان به هم رسیدند راز بر ملا شد.
ممنونم از گویندگی ماهرانه و جذاب داستان.
و البته یک پایان غیر منتظره. در طول داستان شک کردم که روند داستان طوری است که احتمالا میخواهد تغییر مسیر دهد و غافلگیرمان کند ولی اصلا نتوانستم حدس بزنم چگونه. و زمانی که قطعههای مختلف داستان به هم رسیدند راز بر ملا شد.
ممنونم از گویندگی ماهرانه و جذاب داستان.
سلام و درود من دو اثر از این نویسنده چیره دست را مطالعه کردم و واقعا از خواندن هردو اثر بسیار لذت بردم. کتابی در سبک جنایی _روانشناسی با داستان درمانگری گروهی که درگیر قضیهی قتلهایی زنجیرهای میشود. و در آخر داستان تا حدودی خواننده غافلگیر میشود. این کتاب و کتاب بیمار خاموش ازهمین نویسنده هردو برا اهمیت دوران کودکی انسان بر روی بقیه زندگی تأکید دارند و واقعا هم دوران کودکی هرفرد تاحد زیادی پردازندهی شخصیت افراد برای ادامهی زندگیشان است. امیدوارم پدرو مادرهای جوان که کودکان را پرورش میدهند، داستانها و کتابهایی را مطالعه کنند تا بتوانند فرزندان بهتر و سالم تری را پرورش دهند. خواندن این اثر را به همهی دوستان توصیه میکنم. درضمن بنظرم خوانش و گویندگی کتاب هم بسیار جالب بود. ممنون از عوامل کتاب و کتابراه عزیز
باکرهها داستانی جنایی معمایی و هیجان انگیز که وقتی شروع میکنید تا انتها بدون وقفه گوش خواهید داد.
ولی خب نقصهایی هم دارد که نمیشه ازشون گذشت..
پایان رمان اصلا قابل پیشبینی نیست و سوپرایز خواهید شد ولی این پایان را نویسنده با کلک زدن و منحرف کردن خواننده انجام میدهد که به نظرم کار جالبی نیست و تعجب شما از این پایان، سوالات زیادی را در ذهن شما بر جای میگذارد.
دومین ایرادی که از کتاب میشود گرفت متن روان و داستانی رمان است که به دور از متنهایی قوی و ادبی است و آن را به داستانی صرف مبدل میکند.
البته نویسنده میکوشد تا با وارد کردن اطلاعات تاریخی مخصوصا در مورد اساطیر یونان آن را جبران کند ولی نمیتواند انسجام و پیوند این مسائل تاریخی را به درستی نشان دهد و در پایان تمام آنها را خارج از پایان بندی قرار میدهد.
ولی خب نقصهایی هم دارد که نمیشه ازشون گذشت..
پایان رمان اصلا قابل پیشبینی نیست و سوپرایز خواهید شد ولی این پایان را نویسنده با کلک زدن و منحرف کردن خواننده انجام میدهد که به نظرم کار جالبی نیست و تعجب شما از این پایان، سوالات زیادی را در ذهن شما بر جای میگذارد.
دومین ایرادی که از کتاب میشود گرفت متن روان و داستانی رمان است که به دور از متنهایی قوی و ادبی است و آن را به داستانی صرف مبدل میکند.
البته نویسنده میکوشد تا با وارد کردن اطلاعات تاریخی مخصوصا در مورد اساطیر یونان آن را جبران کند ولی نمیتواند انسجام و پیوند این مسائل تاریخی را به درستی نشان دهد و در پایان تمام آنها را خارج از پایان بندی قرار میدهد.
سلام من منتقد حرفهای نیستم اما میخواهم نقدی بنویسم. مایکلیدیس نویسندهء رمانهای روانشناسی است، در مورد روانشناسی شخصیتها خوب کار کرده اما دربارهء داستان پردازی و روایتگری عملکرد ضعیفی داشته است.. از همه چیز آزاردهنده تر تصویریست که از همسر شخصیت اصلی میسازد که در برابر واقعیت چنان تفاوت عمیقی وجود داشت که فقط میتوان در داستانهای اساطیری نظرشان را دید. داستان پردازی اول شخص کمی ساده تر است اما بااینحال، چندان هیجان و نقطهء اوج شگفت انگیزی هم وجود نداشت. با همهء اینها،، ارزش خوانده شدن را داشت، چرا که نکات روانشناسی و درک دنیای ناشناختهء درونمان در داستان دیده میشود و ارزشمند است. تشکر
داستان یک زن گروه درمانگر که وقتی یکی از دوستان خواهرزادهاش به قتل میرسه به کمک خواهرزادهاش میره تا قاتل رو پیدا کنه... ولی داستان اصلا اونجور که فکر میکنید نیست، تا آخرین قسمت داستان قابل حدس نیست، هر احتمالی ممکنه و هر حدسی ب ذهن خطور میکنه. داستان جنایی_روانکاوی و بسیار جذاب که ویژگی غیر قابل پیش بینی بودنش برای اکثر مخاطبا خصوصا علاقه مندان به داستانای معمایی مهمه. قطعا ارزش خوندن یا شنیدنو داره، این نسخه کتاب گویندگان خوبی داشت و فرایند داستان رو خیلی روان میکرد بجز جاهایی که خواننده خانم شخصیتهای آقا رو گویندگی میکردن که صدای همه مشابه هم بود نقص دیگهای ندیدم.
داستانی روان شناختی با سوژهای تکراری. خیلی کلمات تکرار میشدن وموضوع کش داده شده. شاید میشد در دو بخش داستان روجمع کرداینطوری هم خواننده خسته نمیشد با موضوعات فرعی وتکراری هم داستان جذاب تر میشد. انگار ازداستان خانه کج اگاتا کریستی تقلید شده بود ولی نسخهای خیلی ضعیف تر. قاتل کسی است که تا اخرش فکرش هم نمیکنید. همچنان پرچم سر اتور کانن داین واگاتا کریستی وسیدنی شلدون بالاست. درست این قبیل داستانها خیلی پیچ وتاب الکی وابکی به داستان میدن ولی فقط خواننده رو خسته میکنند. اجرای گویندگان محشر بود. صدایی زیبا ودلنشین واجرایی هنرمندانه که باعث میشه داستان رو ادامه بدیم.
داستان رازآلود و هیجان انگیزی بود. در انتهای داستان غافلگیر میشویم. آدمهایی که به خیلی نزدیک هستند و ما از شخصیت واقعی آنها بی خبریم. اکثر ما انسانها دچار بیماریهای خفیف یا حاد روانی هستیم که در زمان مشخص باید مداوا شویم. بیمارهایی روانی خطرناکی هم وجود دارد که دست خوش زندگی گذشته ما است و افرادی که درکنارای بیماران زندگی میکنند میتوانند اولین کسانی باشند که بیمار به آنها آسیب میرساند و شناخت ما از آدمهایی که در زندگی ما وارد میشوند کار سختی است شاید سالیانی در کنار کسی زندگی کنیم که متوجه نباشیم که او میتواند خطرناک باشد.
دورود فراوان به دوستان گروه آوا نامه.
و مخصوصا صدای زیبای خانم سحر بیرانوند که زیبای کتاب را دو چندان کرده بود.
کتاب زیبای بود از این نظر که تا آخرین لحظه نمیشد حدس زد کی پشت این قتلها نشسته و داره بازی میکنه.
و این نشانگر این هست که ما انسانها چقدر در مقابل عشق و نفس خود کوچک هستیم.
اینقدر که نمیتونیم متوجه بشیم شاید روزی عزیزترین کس ما روزی دشمن ما بشود.
پس باید همیشه متوجه رفتار و کردار و اندیشه خود باشیم.
و از دوستانی که طرفدار داستانهای جناهی معماعی هستن
توصیه میکنم حتما به این کتاب زیبا گوش جان بسپارند.
با سپاس فراوان
و مخصوصا صدای زیبای خانم سحر بیرانوند که زیبای کتاب را دو چندان کرده بود.
کتاب زیبای بود از این نظر که تا آخرین لحظه نمیشد حدس زد کی پشت این قتلها نشسته و داره بازی میکنه.
و این نشانگر این هست که ما انسانها چقدر در مقابل عشق و نفس خود کوچک هستیم.
اینقدر که نمیتونیم متوجه بشیم شاید روزی عزیزترین کس ما روزی دشمن ما بشود.
پس باید همیشه متوجه رفتار و کردار و اندیشه خود باشیم.
و از دوستانی که طرفدار داستانهای جناهی معماعی هستن
توصیه میکنم حتما به این کتاب زیبا گوش جان بسپارند.
با سپاس فراوان
من نمیدانم مترجم کتاب تا چه حد بمتن وفادار بوده ولی در مجموع بااهتمامی که نویسنده با نگاه دقیق وبا کنکاش درزمینه روانشناسی بشخصیتها پرداخته وخواننده را بابخش زیادی ازعلل بزهکاریها وپلیدیهای فردی آشنا نموده این رمان راقابل تحسین میدا نم مضافاً اینکه بگونهای ماهرانه داستان راپیش برده که حتی روان درمانگر هم از پیشبینی وحدس زدن سرانجام داستان عاجز مانده است. در کل میتوان گفت رمانی است بس گیرا وحاوی تعلیقهای گونه گون و پرکشش ولی کاش صحنه آخرین را کمی بیشتر نمایش میداد.
سلام، در کل کتاب خوبی بود، ولی نویسنده برای جذاب کردن داستان، زمینه گول زدن شنونده را فراهم میکرد جوری که حدس زدن قاتل را مشکل میکرد، مثلا صدای گوینده مرد قاتل بودن "فرد" را متبادر میکرد و یا طرز صحبت کردن "فرد" در دیدار آخر و داستان در خصوص مادرش... در کل، خوب بود وای کاش بجای شخصیتهای مرد، گوینده مرد صحبت میکرد، سپاس فراوان از کتابراه بخاطر ایجاد لحظات ناب برای ما
کتاب، داستان معمایی و جنایی بود، وبنظرم سوژه بسیار به فلیم نامه شبیه بود، روان درمانگری که در این جنایت دخول میکند سالها با دو موجود بیمار خیلی زندگی خوبی داشته کمی بنظر خام میامد، بررسی ذهن راسکل نیکف در جنایت و مکافات مارا به این فکر میاندازد که این گونه کتابها در واقع گزارش ماجرای را میدهند
خانم بیراوند بسیار صدای دلنشینی دارند ولی مردانه خواندنشان کمی ناخوشایند است ممنون از زحمات شما
خانم بیراوند بسیار صدای دلنشینی دارند ولی مردانه خواندنشان کمی ناخوشایند است ممنون از زحمات شما
باکرهها رمانی پُرراز است که در طول مدت مطالعه آن تاریکی فضا را بیشتر و بیشتر حس میکنید. شخصیتهای داستان نیز هر یک به نوعی دچار این تاریکی در روح خود هستند. از فرعیترینشان که ممکن است عابری ساده باشد تا شخص اول که ماریانا نام دارد، همه دچار مشکلاتی هستند که اینان را غیرقابل پیشبینی میسازد. در روایت گاه شاهد تغییر راوی هستیم که این خود بر موهوم بودن داستان میافزاید.
کتاب معرکهای بود. خیلی ذهنمو به چالش کشید. مخصوصا اولش نمیدونستی در مورد کی میخاد بگه مقتول کیه قاتل کیه. تقریبا به هرکسی تو قصه بود مظنون شدم به غیر از کسی که واقعا قاتل بود. پایان داستان هم خیلی قشنگ بود. اصلای جوری بود هی میگفتم این قاتله بعد معلوم میشد نیست. فقط چیزی که خیلی اذیت میکرد این بود صداشو عوض میکرد راوی اگه ازی دوبلر آقا استفاده میشد خیلی بهتر بود
باکرهها رمانی پُرراز است که در طول مدت مطالعه آن تاریکی فضا را بیشتر و بیشتر حس میکنید. شخصیتهای داستان نیز هر یک به نوعی دچار این تاریکی در روح خود هستند. از فرعیترینشان که ممکن است عابری ساده باشد تا شخص اول که ماریانا نام دارد، همه دچار مشکلاتی هستند که اینان را غیرقابل پیشبینی میسازد. در روایت گاه شاهد تغییر راوی هستیم که این خود بر موهوم بودن داستان میافزاید.
کتاب خوبیست برایه کسانی که به دنبال رمان هیجان انگیز هستند.. من دو کتاب معروف این نویسنده را خواندم و از هر دو لذت بردم.. کتابی با نتیجهای پرهیجان. البته من حدس زده بودم که جریان چیه.. پیشنهاد میکنم کتاب را حتما گوش دهید و عمیقا به آن فکر کنید که هیچ چیز همیشه واقعی نیستند و ما آنطور که میبینیم نیستند. ما دوست داریم که فکر کنیم وجود داشته یا وجود دارد
یک کتاب خوب و پر کشش دیگه از مایکلیدیس رو گوش دادم و لذت بردم. یه شباهتایی با بیمار خاموش داشت ولی نمیشه بگی خط داستانی یکیه. با ظرافت تمام نویسنده از شخصیتهای رمان بیمار خاموش استفاده کرده. اگر اشتباه نکنم ابتدا این رمان رو نوشته بعد بیمار خاموش را و اگر درست گفته باشم مقدمهی شروع رمان بیمار خاموش در این رمان استارت شده. در کل همه چیز عالی بود. سپاس.
من با کتاب بیمار خاموش، اثر اول این نویسنده بود که بشدت جذب رمانهای جنایی شدم و توقع داشتم باکرهها هم به همون قدرتمندی باشه ولی اصلا اینطور نبود
میشه گفت تا آخرای داستان رو به زور گوش دادمو بنظرم خسته کننده بود و چون صرفا عادت ندارم کتابیو تموم نکرده بذارم ادامه دادم
درسته که آخر داستان غیرمنتظره تموم شد ولی خب این برای قوی بودن یه داستان اصلا کافی نیست
میشه گفت تا آخرای داستان رو به زور گوش دادمو بنظرم خسته کننده بود و چون صرفا عادت ندارم کتابیو تموم نکرده بذارم ادامه دادم
درسته که آخر داستان غیرمنتظره تموم شد ولی خب این برای قوی بودن یه داستان اصلا کافی نیست
به نظر من کتاب بیمار خاموش از این نویسنده از این کتاب خیلی بهتر بود.
در این کتاب داستان تا حد کمی ذهن مخاطب رو مشغول میکرد که کدوم یکی از مظنونها قاتل هست و به همان چند نفر شک و تردید در چرخش بود ولی هیجان داستان کم بود که البته این سبک این نویسنده است. در انتهای داستان هم یک غافلگیری کوچک داشت که اصلا در حد شوکی که بیمار خاموش وارد کرد نبود.
در این کتاب داستان تا حد کمی ذهن مخاطب رو مشغول میکرد که کدوم یکی از مظنونها قاتل هست و به همان چند نفر شک و تردید در چرخش بود ولی هیجان داستان کم بود که البته این سبک این نویسنده است. در انتهای داستان هم یک غافلگیری کوچک داشت که اصلا در حد شوکی که بیمار خاموش وارد کرد نبود.
بسیار جالب بود، یک تریلر روانشناختی مهیج، که در دانشگاه کمبریج رخ میدهد، اطلاعات جالبی هم در باره خدایان و افسانه های یونان به شما میدهد، اگر ایلیاد و ادیسه را خوانده باشید که چه بهتر، تا آخر داستان که بسیار غیر منتظره و جالب خاتمه پیدا میکند، دوستش داشتم و اجرای خانم بیرانوند هم بسیار عالی بود، سپاس بیکران و تشکر خدمت شما عزیزان.
دومین کتابی بود که از این نویسنده خوندم و از عنصر غافلگیری خیلی عالی استفاده کرده بود. زمینه روانشناسی و کاوش کودکی شخصیت به نظرم نقطه قوت داستان بود. پردازش صحنهها خیلی راضی کننده بود و گویش خانم بیرانوند و آقای شاطره خیلی خوب تونسته ماجرای داستان رو غیر قابل پیش بینی تر کنه. تشکر از کتابراه و آوانامه
کتاب خوبی بود نوع نگارش و نوع روایت داستان به خوبی شناسنامهای بود برای نویسنده معروف به نام الکس ربط داستان با کتاب بیمار خاموش خیلی هوشمندانه و قشنگ بود و به نوعی تبلیغ یا یا برانگیخته کردن حس خواننده را برای مراجعه به کتاب بیمار خاموش و یا خوندن اون کتاب را هم میشد به خوبی مشاهده کرد در مجموع کار قشنگی بود
خود کتاب خوب بود ولی بعضی اشخاص خوب پردازش نشده بودند و حذفشان به یکباره بود. ولی صدای راوی را اصلا نپسندیدم. ایشان از یک صدای تو دماغی برای تمام شخصیتهای مرد و صدای یکسان زنانه برای تمام خانمها استفاده کردهاند. به طوری که اگر لحظهای حواستان پرت شود نمیتوانید بفهمید کدام شخصیت در حال سخن گفتن است.
با گوش دادن این رمان، خواستم یه اثر دیگه از این نویسنده رو گوش کنم. پس اونقدری خوب بود که بخوام بازم وارد یه جهان دیگهای بشم که نویسنده این کتاب خلق کرده. کتاب بیمار خاموشو از این نویسنده گوش کردم و واقعا لذت بردم. باکرهها هم بدک نبود و پیوسته گوش کردم بهش ولی بیمار خاموش لولش بالاتر و جذاب تر بود بنظرم
داستان بسیار زیبایی بود. واقعا لذت بردم. قلم نویسنده و ترجمه عالی بود. خوانش هم عالی بود. تنها اشکالش این بود که جاهاییکه خوانندهی خانمبجای شخصیتهای اقا حرف میزد اصلا خوب نبود. کاش خوانندهی اقا خوانش قسمتهایی که شخصیتهای داستان مرد بودن خوانش را انجام میداد. بقیهی موارد عالی بود🌺🌺🌺
کتاب راز آلودی زیبا وجذابه که به علاقه مندان این نوع کتابها توصیه میکنم حتما بخونن چون خوششون خواهد اومد خیلی پرکشش بود ومن اونقدر تند وسریع گوش دادم که دوسه روزه تموم شد و باید از خانم سحر بیرانوند هم تشکر کنم بابت صدای فوق العاده وخوانش فوق العاده جذابشون که همیشه زیبایی کتاب رو صد چندان میکنن
کتاب خوبی بود ماجرای جنایی عالی داشت در اونجایی که فکر نمیکنی و کس دیگری رو داری محکوم میکنی و ناگهان از جانب کسی که انتظار نداری رکب میخوری اشاره به این داره که هیچ موقع از اطرافیانت غافل نشو شاید این بهترین برداشت از این کتاب باشه که همیشه باید حواست جمع باشه یا به قول معروف همون که فکر نمیکردیم
با بررسی کتابهای ما شروعش میکنیم از کالین هوور در دو نشر آموت و میلکان، متوجه شدم نشر آموت سانسورهایی کاملا دلخواه و از روی تفنن روی متن انجام داده در صورتی که دو کتاب از یک فیلتر ارشادی عبور کرده بودند، شدت سانسورها به نحوی بود که کاملا صحنه تصرف در متن احساس میشد و گاه مسیر داستان عوض میشد.
حال اینکه وجود آنها برای پیشبرد داستان کاملا ضروری مینمود.
توصیه من به شما این است که حتی الامکان از بین کتابهایی که در نشر آموت و هر نشری به جز آموت مشترک هستند، نشر دوم را انتخاب کنید و از داستان اصلی و کمتر سانسور شده لذت ببرید.