نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سیذارتا - هرمان هسه
4.4
41 رای
مرتبسازی: پیشفرض
شخصیت اصلی داستان به دنبال رسیدن به آرامش و غلبه بر رنج و کسب احساس پیروزی پس از آن به زندگی در فرهنگهای مختلف رو میآورد. او با هوش سرشار خود در همگی این راهها موفق میشود اما هیچ کدام از اینها چه تعالیم روحانی و چه زندگی مادی و شهوانی، آرامش را نصیب او نمیکند. او چنان خسته و نامید میشود که به نابودی خویش میاندیشد اما درنهایت طی اتفاقی که چندان ملموس و قابل درک نیست و نمیتواند شنونده را قانع کند، در مسیر جدیدی راه مینهد که با فراز و فرودهایی در راه آرامش و رسیدن به آن است. در نهایت نویسنده، عشق و دوست داشتن را به عنوان عامل اصلی در راه رسیدن به آرامش معرفی میکند و به یگانگی و پیوستگی زندگی و تمام پدیدهها اشاره میکند.
هیچ افراط و تفریطی به راه خیر نمیرسد!
سیذارتا، مرد جوانی که برهمنی بود بعد مرتاض شد
و در ادامه که پی جور مردی نوظهور بنام بودا میشود، با دیدن او و شنیدن سخنانش، همه آئینها را ترک میکند تا خود را بشناسد. او معتقد است درست نیست نفسش را در برهمنی، مرتاضی و سپس بودایی نابود کند. او میفهمد برای کنترل نفس باید آن را شناخت و نه آنکه لهاش کرد و نادیدهاش گرفت و آنگاه با طبیعت محض انسانی یکی میشود؛ اما در اوج کامیابی کمکم خود را فراموش میکند و …..
سیذارتا داستان قلهها و درههای زندگی مردیست که بر اساس الهام و حس درونی خود، مسیری را شروع میکند تا از خود برهد و به خود برسد!
اگر در دریا باشی و آبی ننوشی هنر است-نه در پرهیز و نبودن در جریانهای طبیعی زندگی. نهایت وجود یک انسان، نه دین او، نه دانشش و نه مقام و ثروتش - بلکه عشق او، جهان و همهی مخلوقاتش و انسان است.