نقد، بررسی و نظرات کتاب جهانگیرشاه و اسب بالدار - زهره خورشیدی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
محمدرضا مولاءی
۱۴۰۳/۲/۲۸
داستان تخیلی خیلی خوبی است. خواننده هم سرگرم می‌شود و هم تفریح و هم چیزی می‌آموزد. داستان باز یادآوری می‌کند که هیچ زنی دومی مادر بچه زن اول یا... نمی‌شود. بله زن دوم برای مال و ثروت است نه مادر شدن برای بچه شوهر. حیله و نیرگ همیشه وجود داشته و خواهد داشت. همچنین دار مکافات وجود دارد. اگر بدی کنی، بدی خواهی دید. و اسب سفید هر کسی در زندگی به شکلی ظاهر می‌شود که بایستی واقع بین باشیم و زود تشخیص بدهیم تا بتوانیم استفاده مفید بکنیم تا آینده خوبی برای خود تدارک ببینیم. حیف که موقع ظهور اسب سفید، خود را به نادانی زده و تکبر و غرور جوانی چشم‌ها را کور و گوش را کر می‌کند. و اسب میاد و می‌رود. موفق باشید.
کامران غزلی
۱۴۰۳/۳/۱
کتاب "جهانگیر شاه و اسب بالدار" نوشته‌ی زهره خورشیدی، یکی از آثار معاصر ادبی است. این کتاب به داستان‌نویسی تاریخی می‌پردازد و داستان‌هایی از دوران حکومت جهانگیر شاه، پادشاه مغولی هند، را روایت می‌کند. از طریق داستان‌های این کتاب، می‌توان با شخصیت‌ها، رویدادها و ماجراهای زمان خود آشنا شد.
به عنوان یک کتاب نقد، می‌توان به جنبه‌های مختلف این اثر پرداخت. از جمله مواردی که می‌توان در نقد این کتاب مورد بررسی قرار داد، عبارت‌ها، سبک نوشتاری، تصویرسازی، تاریخ‌نگاری و تأثیر این کتاب بر خوانندگان است.
از مجموعه کتاب راه که به گسترش فرهنگ کتاب خوانی کمک میکند ممنون سپاسگزارم
کاربر sha
۱۴۰۳/۳/۱۶
اثر بسیار آموزنده و جذابی بود نکات بسیار خوبی را بیان ن می‌کند که رعایت آن‌ها باعث پیشرفت و نشاط و آبادانی هر سرزمینی می‌شود به شرطی که زمامداران و رهبران مبنای حاکمیت را بر این اصول قرار بدهند صداقت؛ اعتماد؛ دروغ نگفتن با مردم سرزمینشان یکرنگ و یک و بودن. رعایت اصول ذکرشده باعث رونق و نشاط در زندگی روزمره نیز می‌گردد
اسما
۱۴۰۳/۲/۲۵
سلام و تشکر از نویسنده عزیز واقعا از خوندن این کتاب نهایت لذت را بردم چون من عاشق داستان و افسانه‌های کهن ایرانم چون موجوداتی که در این داستان‌ها وجود داره قابل پذیرش هستن و مثل بعضی از نمونه‌های خارجی غیر قابل باور و تخیلی به نظر نمیان و اینکه شخصیت‌های آرمانی داره که آدم آرزو میکنه کاش منم مثل اونا باشم
محمد رفیع
۱۴۰۳/۳/۱۳
با تشکر از دست اتدر کاران کتاب راه من داستان جهانگیر شاه و اسپ بالدار را مطالعه نمودم سپاسگذارم از نویسنده محترمه قلم شان سبز باشد داستان بسیار زیبا و پر مفهوم را نوشته‌اند که واقعا راستی و صداقت انسان را به هر چه بخواهد میرساند
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۳/۳/۲۶
ایرانیان همیشه به پاکی و نجابت و سخاوتمندی شهره آفاق بودند ای کاش این همه خصایل نیکوبه باد فراموشی سپرده نشه سرفراز باد ایران عزیزمان باتشکر از کتابراه
Mohammad Bagheri
۱۴۰۳/۳/۱۰
در زمینه اساطیری داستان زیبایی بود، هرچند که به نظر که اگه این داستان بطور مفصل تر و با جزییات بیشتری طرح می‌شد بهتر بود.
Ziba Abu
۱۴۰۳/۳/۱
داستان قشنگ و سرگرم کننده‌ای بود من از خوندنش لذت بردم حتما بخونید
ممنون از نویسنده محترم وکتابراه
ansari
۱۴۰۳/۲/۲۷
از دید گاه من این کتاب کتابی جذاب و دوست داشتنی است و من از خواندن این کتاب خیلی لذت بردم
وهاب میرشکاران
۱۴۰۳/۲/۲۷
خوب و سرگرم کننده رودباری ما که قصه‌ها و افسانه‌های کهن از فرهنگ خودمون را دوست داریم. متشکرم
محمدجواد مغربی
۱۴۰۳/۴/۶
داستانی بسیار زیبا پند آموز با چاشنی تخیل ممنون از نویسنده عزیز
بارباز
۱۴۰۳/۳/۲۳
به نظرم بد نبود کل داستان افسانه‌ای بود ولی نویسنده قوه تخیل خوبی داشت
مرجان زراعتی
۱۴۰۳/۳/۱۶
ممنون از کتابراه و نویسنده عزیز بابت این داستان زیبا و امید بخش
M.zeinali
۱۴۰۳/۳/۱۱
خیلی زیبا بود و کمی غلط در نگارش داشت اما خیلی شیوا و دلنشین بود.
طاهر طاهری
۱۴۰۳/۲/۲۷
عالی بودکاش تبلیغ بیشتری میشد تا نوجوان ما بخونن وصفتهای خوبش یاد بگیرند
محسن
۱۴۰۳/۳/۱۹
معرکه بود آدم آرزو میکنه همچین اسبی داشته باشه
رحیمی رضا
۱۴۰۳/۴/۱
یک افسانه قدیمی و زیبا
م محمودآبادی
۱۴۰۳/۳/۲۹
داستان خیالی وکهن مناسب برای نوجوانان
مرضیه بابایی
۱۴۰۳/۳/۲۶
بسیار جذاب و مناسب برای قصه شب کودک
لیلا رنجگران
۱۴۰۳/۳/۱۳
کتاب بدی نبود تخیلی بود
فرناز نادری
۱۴۰۳/۳/۲۷
خیلی خوشم اومد سپاس