نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی نوادگان - کارن ام. مک منس
4.2
62 رای
مرتبسازی: پیشفرض
نظر کلی من اینه ک در مجموع عالی بود و تا آخر داستان کاملا هواس جمع گوشدادم. ولی چندتا مورد هست که یکم رو مخ بود برام و نتونستم هضمشون کنم. سر بسته میگم که اسپویل نشه. اول اینکه خب چرا بعد از اینهمه سال آرچر اقدام کرد واسه اونکار چرا اصلا بقیه بچههای میلدرد اینهمه سال هیچ اقدامی نکردن از واقعیت ب دوره. چرا در آخر شخصی که اصلا نقش پر زنگی در داستان نداشت باید ب همه چی بدون دردسر برسه و جیم بشه هنوز مفهمیدم هدف نویسنده از اینکه این شخص جیم بشه چی بود. ولی بهرحال داستان جذابی بود البته باید بگم تا آخرای بخش پنج اتفاق آنچنانی نمیفته پس صبور باشید شاید تا بخش پنج کسل بشید یا بخایید داستانو نیمه کاره ول کنید ولی داستان تازه از بخش شش باز میشه و بسمت هیجان پیش میره تا جایی که محاله تا تهشو در نیارید از کتاب دست بردارید. یکی از تکنیکهای جالب نویسنده که واقعا باعث میشد داستان خیلی جذاب تر بشه این بود که بجای هر شخص از دید خود همون شخص داستان را پیش میبرد و همین باعث میشد داستان جذابیتش دو چندان بشه. خانم مالمیر هم عالی بود با تسلط کامل مثل همیشه روان و سلیس اجرا کردن.
دلم نیومدبه این کتاب فوق العاده برای پایان نسبتا بدشی ستاره کم بدم اما حس میکنم اویل و اواسط داستان خیلی به جزئیات پرداخته شده بودو یهو فصلهای اخرداستان رو بنظرم خلاصه نوشته بودشاید اگهی پایان بهترکه خودمم نمیدونم چی میتونست باشه میداشت خیلی بهترازاب درمیومدامادرکل محتوا کلیشهای بود و بارها فیلمو سریال دراین مورد دیدیم ولی بازم جالب بود. بنظرم باید آدام و آندرس بخاطر قتلی که مرتکب شده بودن مجازات میشدن و اصلا به مجازات وکیل خانواده که اونم تقریبا دوتا قتل تو کارنامه ش داشت اشاره نشد و اینکه پائولا که مخفی شده بودریسک کرده و کارت پستالی که عکس شهرمخفی شده درش رو برای جوانابفرسته بی معنی بودحتی به موضوع مهمی هم تو کارت پستال اشاره نکرده بودامای نکته مهمتراینکه وقتی هیزل. و بقیه تو خونه متوجه شدن که آوری به تنهایی رفته رایدینگ هاوس چرا تنها آرچربرای کمک بهش رفت پس جواناومیلی و هیزل چیشدن چرا تو فصلهای اخرموقع روشن شدن همه چیزغایب بودن. صدای راوی خیلی دلنشین بود من واقعا لذت بردم خیلی حرفهای و مسلط بودن ممنون ازکتابراه عزیزو راوی و ناشر
داستان مهیج و جنایی بود. فرزندان باید زودتر از بچههایشان به سراغ مادر قلابی میرفتند. اختلافات خانوادگی باعث شده بود افراد خانواده از هم دور بیفتند و از حال هم باخبر نباشند ولی داستان دلیل کافیبرای این همه بیخبری نداشت. جنایاتی که در عمارت اتفاق افتاد نتیجه سهل انگاری خواهر و برادران بود. بعد ازچندین سال یکی از نوههای دختری جای مادربزرگ رفت و مشکوک شد و بعد ازماجراهایی هیجان انگیز وخطرناک متوجه راز پشت پرده شدند.
اجرای خانم مالمیر مثل همیشه بدون نقص و دلنشین بود. درباره داستان به نظر من دور از ذهنه که معمایی بعد ۲۴ سال اینطور حل بشه
در دنیای واقعی امکان نداره یک آدم به جز چند نفر محدود و فرزندانش هیچ آشنا و فامیل دیگهای نداشته باشه که بخوان طی ۲۴ سال به دیدنش بیان و جویای احوالش باشن. اون یک ستاره رو برای این کم میکنم وگرنه داستان به طور کلی خوب بود.
در دنیای واقعی امکان نداره یک آدم به جز چند نفر محدود و فرزندانش هیچ آشنا و فامیل دیگهای نداشته باشه که بخوان طی ۲۴ سال به دیدنش بیان و جویای احوالش باشن. اون یک ستاره رو برای این کم میکنم وگرنه داستان به طور کلی خوب بود.
جالب بود، باز در داستانی زندگی و تجربه ایی دگر را پشت سر گذاشتیم در این روایت بیش از همه خانواده حائزاهمیت بود، روابط صادقانه و اطمینان که باعث میشود دید کامل و زندگی بهتری داشته باشیم َو البته، در خانواده اخلاق و معرفت هم بسیار اهمیت دارد، تا نسلهای اینده هم اتحاد و احترام به خانواده را ادامه دهند، ممنون از زحمات شما
از این نویسنده، کتاب یکی از ما دروغ میگوید رو خیلی بیشتر دوست داشتم. اوایل این کتاب خیلی کند پیش میره و چند بار خواستم ولش کنم اما ادامه دادم. سه چهار بخش آخر کتاب، روال داستان بهتر میشه و راحتتر میشه دنبالش کرد. در کل یه ذره غیر قابل باور هم بود.
و در نهایت مرسی از خانم مالمیر بابت خوانش خوب کتاب.
و در نهایت مرسی از خانم مالمیر بابت خوانش خوب کتاب.
کتاب خیلی جالبی بود. پر از هیجان و ماجرا داستان سه تا نوه یه مادربزرگ هست که میخوان از اتفاقای گذشته پدر و مادراشون سر در بیارن. فقط یه مورد بنظر من تو تجربه کتاب اشتباه هستش. با توجه به اینکه مادر بزرگ مادری نوهها تو داستان هست اما بعضی جاها نسبتها رو اشتباه ترجمه کردن و راوی هم همون طور روایت کرده و یکم آدم گیج میشه.
یک داستان پلیسی و رمز آلود درباره برگشتن نوههای زن ثروتمندی که سالها پیش فرزندانش را به دلایلی از زندگی و ارث محروم میکند حالا بعد از سالها نوهها بر میگردند و در این میان با اتفاقاتی مواجه میشوند که انتظار آن را ندارند کتابی جالب.. خوانشی عالی و پایانی غیر قابل تصور.... ممنون از کتابراه و عوامل تهیه این مجموعه
جالب بود. عالی نبود. مناسب نوجوانانه و ممکنه حوصلهی بزرگترها رو سر ببره. اما برای کسانی که مثل من مشکلی با داستانهای ردههای مختلف سنی ندارن میتونن کمی سرگرم شن.
اجرا خوب بود. فقط چون راوی برای فصلهای مختلف که از زبون افراد مختلف بیان میشد صدای خودش رو تغییر نمیداد کمی گیجکننده بود.
اجرا خوب بود. فقط چون راوی برای فصلهای مختلف که از زبون افراد مختلف بیان میشد صدای خودش رو تغییر نمیداد کمی گیجکننده بود.
همانطور که در نظرها گفته شد انتقاد اصلی و بزرگ به داستان این است که چه طور ممکن است به همین راحتی شخصی که در رسانه ها حضور داشته و ارتباطات اجتماعی گسترده داشته، را جایگزین کرد بدون اینکه حتی یک نفر شک کند؟ حالا این به کنار، کلا این ها هیچ خانواده و فامیل دیگری نداشتند؟ بچه ها را محروم از دیدار مادر و دور کردند، آیا فامیل دیگری در جهان نداشتند؟ نکته دوم، چرا برای نجات آبری، فقط آرچر رفت؟ یک آدم نیمه هوشیار بیمار؟!