نقد، بررسی و نظرات کتاب ارمیا - رضا امیرخانی
مرتبسازی: پیشفرض
![](/images/profile-icon.png)
ریحانه پورباقر
۱۴۰۲/۵/۹
10
در چند فصل اول کتاب بسیار روان و جالب توجه بود، ازین جهت که از یک جمله یا یک تصویر یک خاطره تداعی میشد و در همان بین خاطره تعریف میشد برام جالب بود، ولی در مورد مصطفی و بعدهای شخصیتی مصطفی خیلی کم نوشته شده بود، و به نوعی اصلا چیزی خاصی نبود تا ما رو هم به عنوان خواننده مجذوب مصطفی کنه، تا با ارمیا همذات پنداری کنم در مورد شهادت مصطفی. و این که به نظرم در مورد جوانانی که از جبهه برگشته بودنی مقدار غلو شده بود. اون فقط ۵ یا ۶ ماه رو تو جبهه گذرونده بود و وقتی برگشته بودی آدم دیگه شده بود و به نظرم کمی غیرواقع بود، برای جوانانی که خودشون و آماده شهادت یا اسارت و جانبازی کرده بودن، و در جایی هم نویسنده به زنان بی احترامی کرد
![](/images/profile-icon.png)
در مورد مصطفی خیلی کم روایت شده چه بعدی از شخصیتش اینقدر روی ارمیا تاثیر گذاشت که اینطور دگرگون شد. ارمیا میتونست یک وضعیت متعادلتری بگیره و درک کنه ماموریتش الان بعد جنگ تغییر کرده، شخصیت ارمیا بهیچ وجه نشون دهنده عارف گم شده نیست. اصلا چرا باید حتما بمیره که آخر کار زیر دست و پا له بشه با این مرگ چه چیزی از بار امانت انسانیتش را انجام داد. من بقیه اثارشون را بیشتر دوست داشتم