نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی همه مردان شاه - استفن کینزر
4.6
19 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Behzad
۱۴۰۱/۰۵/۲۹
20
صرف نظر از جرح و تعدیلهایی که عرف نشر و ترجمه اینگونه کتابها است به نظر میرسد نویسنده توانمند کتاب با تحقیق در منابع مختلف موجود تاریخی توانسته گوشهای از حوادث سیاسی دهه ۳۰ هجری شمسی را در ایران به نگارش در آورد. آنچه مهم است دخالتهای استعمارگرانی مثل انگلیس در عرصه سیاسی و اقتصادی آن روزگاران و اعصار قبل و بعد از آن در کشورهای کمتر توسعه یافته و فقیری مثل کشورهای قاره آفریقا و بخصوص در خاور میانه و ایران است که امروزه به نحو دیگری توسط کشورهای دیگری نمود یافته است. متاسفانه فقر فرهنگی و عدم اطلاعات سیاسی و اجتماعی مردمان و عدم وجود سیاستمداران قدری مثل مصدق در تمام دوران در کشورهای جهان سوم و وجود عناصر غیر متعصب ملی که الگوی آنان حفظ منافع مالی شخصی بجای منافع ملی بوده همواره کشورهای از این نوع رادر موقعیتی به دور از تمدن و پیشرفت منگنه نموده است. کتاب چهره واقعی سیاستمدار رندی مثل چرچیل را که ایرانیان آن دوران را نوکر و مردمان تحت استعمار انگلیس میداند که حق هیچگونه دفاع از منافع ملی و انسانی خود را ندارند، اوضاع نابسامان قشر کارگری در صنایع نفتی ایران و عدم امکان تحصیل افراد برای انجام امور کارشناسی و عدم دسترسی به سیستم حمل و نقل بین المللی و فلج شدن تولید نفت با یک اشاره انگلیس با بستن کلیدهای پالایشگاه و عدم همکاری شرکتهای نفت کش بین المللی و... مصدق حقوق دان در سازمان ملل و دادگاه لاهه، یکه و تنها حق ایرانی را از ممالک سود جو و استعماری میگیرد و راه را برای شکوفایی اقتصادی ایران میگشاید. هر چند در نهایت با برنامه خارجی و بواسطه عناصر خود فروش و خائن داخلی از قدرت خلع و تبعید میشود. داستان ملی شدن صنعت نفت و مبارزات دکتر مصدق را بخوانید و از تاریخ عبرت بگیرید.
جامعه دگم و به اصطلاح روشنفکر نمیتواند بدون عصبیت و بی نظر به دیکتاتوری مصدق و بزرگترین خسارتهای مالی که او به ایران زد بنگرد. او اولین کسی است که در تاریخ ایران را به جزیره و خواستگاه ترور و غرب ستیزی تبدیل کرد. در حکومت رضا شاه بال و پر شاهزادههای حکومت قجری چیده شده بود. 《محمد مصدق》 زندانی و تبعید شده بود؛ قوام السطنه و حشمت الدوله هر دو در خانه تحت نظر بودند؛ تقی زاده وزیر دارایی که امتیاز پرمنفعت ۱۹۳۳ را امضا کرده بود به لندن فرار کرده بود. محمد حسین میرزا به پاریس رفته بود؛ کسانی هم که داخل بودند کاملا سکوت کرده بودند. اما پس از برگناری رضا شاه کابوس قجریان پایان یافت. آنها ک همگی مدعی سلطنت بودند خود را سلطنه لقب میگذارند و مثلا میگفتند مصدق السلطنه. در هر صورت نفرت انها از پادشاهی محمدرضا بی حد و حصر بود. مصدق حاضر نبود به قیمت نابودی ایران دست از لجبازی از پادشاهی بکشد و هر دفعه با هوچی گری برای خود اعتبار میخرید. حتی زمانی که مجلس منحل بود و شاه قانونا حق برکناری او را داشت علیه گارد شاهنشاهی قیام کرد و با پر رویی تمام در رادیو اعلام کرد که علیه او کودتا شده در حالی که حکم برکناری او تقدیم شده بود. او به سرتیپ ریاحی دستور داده بود که ارتش حق ندارد در مراسم صبحگاه به شاه قسم یاد کند و مجلس را یکسال مجبور کرده بود که هر بندی که ارائه کرد را قانون به شمار اورد و این دیکتاتوری حتی از رضاه شاه هم دیده نشده بود. با ملی کردن، تمام شرکتهای تابع را که خارج از مرزهای ایران بود و از درآمدهای شرکت نفت ایران و انگلیس ساخته شده بود که ایران نیز از درآمدهای آنان سود میبرد را از دست میدادیم. و البته این اتفاق هم افتاا و تنها فایده ملی سازی تعییر تابلو شرکت بود.
باسلام و عرض خسته نباشید
اشکالاتی که در استفاده از این کتاب به ذهنم رسید عرض مینمایم
۱_ از کریم خان حرفی زده نشده است
۲_ از نقش روحانیت در ملی شدن صنعت نفت حرفی به میان نیامده است
۳_ از جدایی مصدق از کاشانی حرفی زده نشده است
۴_ سوء قصد به جان محمد علی شاه را نیاورده است
۵_ در دوران رضاشاه صحبتی از شهید مدرس نشده است
۶_ رضا خان قرارداد دارسی را برای خدمت بیشتر به انگلیس باطل کرد که جور دیگری نشان داده شد
در پایان از زحمات شما تشکر میکنم
اشکالاتی که در استفاده از این کتاب به ذهنم رسید عرض مینمایم
۱_ از کریم خان حرفی زده نشده است
۲_ از نقش روحانیت در ملی شدن صنعت نفت حرفی به میان نیامده است
۳_ از جدایی مصدق از کاشانی حرفی زده نشده است
۴_ سوء قصد به جان محمد علی شاه را نیاورده است
۵_ در دوران رضاشاه صحبتی از شهید مدرس نشده است
۶_ رضا خان قرارداد دارسی را برای خدمت بیشتر به انگلیس باطل کرد که جور دیگری نشان داده شد
در پایان از زحمات شما تشکر میکنم