نقد، بررسی و نظرات کتاب قلهها و درهها - اسپنسر جانسون
مرتبسازی: پیشفرض
ملکه
۱۴۰۳/۳/۳۰
00
یک کتاب کوتاه و بسیار جذاب که به صورت داستانی بین دو شخصیت روایت شده. پسری که برای رسیدن به قله ها از زندگی در بین دره های سر سبزی که سکونت داشت فاصله گرفت و برای یافتن شادی بیشتر رهسپار قله شد جایی که پیرمردی دانا زندگی میکرد و با پذیرفتن اون پسر همانند فرزند خودش، سعی کرد بهش درسهایی از زندگی رو یاد بده . اینکه زندگی تماما سرازیری نیست سربالایی هم داره فراز و نشیب داره. در جایی از کتاب پسر با خودش فک میکنه مگر قرار نبوده همیشه شاد باشیم؟ پس این غم و غصه ها و سربالایی ها برای چیه؟ و در کتاب اینطور نتیجه گیری میشه که قرار نیست همیشه شاد باشیم بلکه لحظات غمگین و سخت هم هست و مجموعه ی این لحظات، زندگی رو تشکیل میده. اما من نظر دیگری دارم، اتفاقا قرار بوده که ما همیشه شاد باشیم منتها خودمون شروع به ایجاد رنج میکنیم. با رنج اگر با عشق برخورد بشه تبدیل به نور میشه. کتاب خوبیه برای ایجاد انگیزه.