نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خودم - بهناز بدرزاده
3.5
940 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Hadis Gholipour
۱۴۰۱/۰۳/۳۱
92
درود، چهارچوب داستان خیلی جدید نبود: دنیاهای موازی، و متاسفانه نویسنده نتوانسته بود از این موضوع یک داستان خوب در بیاورد. در شروع داستان خوب توانسته بود ادامه بدهد و شنونده را درگیر داستان کند و ما را به وسط یک تعقیب و گریز بر سر جان انداخته بود. اما رفته به رفته جذابیت داستان کاسته شد و با اتفاقات کلیشهای مثل نوع فرار و شکل و شمایل قاتل، داستان در نظر کودکانه میآمد. که یک ستاره کم کردم. اواسط داستان نیز به طور مضحکی پیش میرفت، توانایی عجیب و داستانهای مسخرهای که «خود» از جهانشان سرهم میکرد حوصله شنونده را سر میبرد و باعث میشد هی رشته داستان از دست برود. باز هم یک ستاره کم کردم. از نظر منطقی رفتاری نیز این داستان خیلی دور از واقعیت بود به طوری که واکنشهای افراد اصلا درست و به جا به نظر نمیآمد، که باز هم یک ستاره کم میکنم. در پایان داستان هم با یه سوتی مسخره و کلیشهای راه حل پیش پای اشخاص گذاشته شد و با این اتفاق کل داستان در دو خط جمع شد. که به خاطر این پایان ضعیف یک ستاره کم کردم. چندان از داستان لذت نبردم، سپاس.
سبک این داستان با سبکهایی که بهشون عادت داریم متفاوته... این سبک طنز (گروتسک Grotesque) گفته میشه یعنی عجیب پردازی. دراین سبک موضوع رو تحریف شده، خیالی وعجیب و غیرقابل باور جلوه میدن مث داستان کوتاه " دوست ما آقای کولبی " نوشتهی دونالد بارتلمی که صوتی ش رو کتابراه عزیزمون داره... موضوع جالب بود ولی بنظرم باید پردازش بیشتری روش انجام میداد خانم بدرزاده، یه جورایی حس میکنی یه جاهایی کمه البته خوانش داستان هم ممکنه رو این طرز فکرم تاثیر گذاشته باشه چون بد بود کاش از یه گویندهی ماهر استفاده میشد چون این سبک داستان فکر نکنم در ایران خیلی شناخته شده باشه برای همین خوانش خوب و روان و هنرمندانه میتونست به جذابیت و درکش خیلی کمک کنه بخاطر این موضوع دو ستاره کم دادم.. در کل توصیه میکنم امتحانش کنین دوستان، چون تجربه جالبیه هم این داستان رو وهم " دوست ما آقای کولبی ".
تم و پیرنگ داستان جدید است. بانوی نویسنده بهناز بدرزاده در کتاب خودم، گویی از زبان همه خوانندگان کتابش صحبت میکند.
بدرزاده با ادبیات ساده و روان نوشته است اما مضمون کتاب ساده نیست و پیچیده و متفکرانه است و نیاز به سطح بالایی از نگاه مخاطب را به چالش میکشاند. کتاب خودم، خویشتن را به جدال خود میکشاند و از اسارت روح و جسم سخن میگوید. کتاب خودم برای همان بار اول شنیدن کفایت دارد و کمی مجهول نگارش شده است و دقت در کشف معمای رازآلود قصه جدال دارد. اینکه نویسنده قصد دارد که کدام شخصیت را بد و کدام شخصیت را خوب جلوه دهد؛ تا انتهای داستان مانند الاکلنگ در نوسان است. کتاب صوتی خودم، اشاره به خویشتن دارد با نگاهی قابل نگارش برای الفبای داستانی. و اینکه این کشمکش موجه نمایان است یا خیر؟ خودتان گوش کنید و نظر دهید.
بدرزاده با ادبیات ساده و روان نوشته است اما مضمون کتاب ساده نیست و پیچیده و متفکرانه است و نیاز به سطح بالایی از نگاه مخاطب را به چالش میکشاند. کتاب خودم، خویشتن را به جدال خود میکشاند و از اسارت روح و جسم سخن میگوید. کتاب خودم برای همان بار اول شنیدن کفایت دارد و کمی مجهول نگارش شده است و دقت در کشف معمای رازآلود قصه جدال دارد. اینکه نویسنده قصد دارد که کدام شخصیت را بد و کدام شخصیت را خوب جلوه دهد؛ تا انتهای داستان مانند الاکلنگ در نوسان است. کتاب صوتی خودم، اشاره به خویشتن دارد با نگاهی قابل نگارش برای الفبای داستانی. و اینکه این کشمکش موجه نمایان است یا خیر؟ خودتان گوش کنید و نظر دهید.
اول از همه باید اشاره کنم که صدای خوابآلود گوینده، اصلا مناسب چنین داستانی نیست. یک داستان تقریبا مهیج و تخیلی که در بخشهایی از آن تعقیب و گریز و تهدید به قتل اتفاق میافتد و البته چیزی که در این داستان به عنوان نظریهی جهانهای موازی بیان میشود، اصلا شبیه این نظریه در فیلمها و قصههای دیگر نیست. یک فرد در زندگیها و مسیرهای متفاوت در جهانهایی متفاوت که به موازات یکدیگر پیش میروند را به عنوان نظریهی جهانهای موازی میشناسیم، نه زندگی یک فرد در سیارههایی به فاصله چند سال نوری از هم!!! اما خب، از آنجایی که کمتر نویسندهی ایرانی به سراغ چنین موضوعاتی میرود، به نظرم نوآوری و شجاعت نویسندهی این اثر جای تحسین دارد. امیدوارم همیشه موفق باشند.
موضوع خوبی بود ولی من درک نکردم این خودی که از دنیای موازی اومده و قصد داره تو این دنیا بمونه دیگه چه دلیلی داشت بیاد سراغ خودش تو این دنیا!!! یا با اون همه قابلیتهای فراتصور نمیتونسته چهرهاش را تغییر دهد و راحت زندگی کند؟
نویسنده یک چیزی به ذهنش رسیده ولی یک جورایی نتونسته داستان و خوب ادامه بده و تموم کنه. اصلا داستان پختگی لازم و نداشت. نمیفهمیدم منظور نویسنده کلا از نگارش همچین داستانی چی بوده و نهایت قصد داشته به کجا برسه. همونجور که شخصیتها سردر گم بودند خواننده هم با خوندن کتاب سردر گم میشه. کاش نویسنده روی همچین موضوعی بیشتر انرژی بذاره و پخته تر کنه فکر کنم ارزش داره روی موضوع بیشتر کار بشه
نویسنده یک چیزی به ذهنش رسیده ولی یک جورایی نتونسته داستان و خوب ادامه بده و تموم کنه. اصلا داستان پختگی لازم و نداشت. نمیفهمیدم منظور نویسنده کلا از نگارش همچین داستانی چی بوده و نهایت قصد داشته به کجا برسه. همونجور که شخصیتها سردر گم بودند خواننده هم با خوندن کتاب سردر گم میشه. کاش نویسنده روی همچین موضوعی بیشتر انرژی بذاره و پخته تر کنه فکر کنم ارزش داره روی موضوع بیشتر کار بشه
یک کتاب سرگرم کننده بود تا مفید و من از این سبک کتاب خوشم نیومد
کتاب درمورد یک فرد (شخصیت اصلی) بود که فرد موازی خودش رو میبینه که از ماه اومده بوده و فراری بوده و تنها راهی که میتونسته یک زندگی ارام و بدون تحت تعقیب بودن داشته باشه این بوده ک نقش اصلی رو بکشه چون مثل هم بودن و ب جای نقش اصلی زندگی کنه اما نقش اصلی پول دار و درس خونده بوده و برای فرد موازی یک شناسنامه درست میکنه و صورتشو جراحی میکنه و هفتاد و پنج درصد از اموال خودشو به فرد موازی میده همین
کل کتاب همینی بود که براتون نوشتم و بنظرم بجای خواندن این کتاب یک کتاب مفید تر بخونید
کتاب درمورد یک فرد (شخصیت اصلی) بود که فرد موازی خودش رو میبینه که از ماه اومده بوده و فراری بوده و تنها راهی که میتونسته یک زندگی ارام و بدون تحت تعقیب بودن داشته باشه این بوده ک نقش اصلی رو بکشه چون مثل هم بودن و ب جای نقش اصلی زندگی کنه اما نقش اصلی پول دار و درس خونده بوده و برای فرد موازی یک شناسنامه درست میکنه و صورتشو جراحی میکنه و هفتاد و پنج درصد از اموال خودشو به فرد موازی میده همین
کل کتاب همینی بود که براتون نوشتم و بنظرم بجای خواندن این کتاب یک کتاب مفید تر بخونید
راجعبه این داستان گروتسک، باید بگویم، روایت و شکل داستان بسیار خوب است، البته نویسنده در شخصیت پردازی میتواند بهتر عمل کند، ولی از آن جا که این نوع از داستان پردازی در کشور ما چندان شناخته شده نیست، ایرادی هم نباید دانست، بنده به شخصه از ایشان، برای اینکه شجاعت ورود به این سبک و ژانر را داشتهاند تبریک عرض میکنم و بسیار از ایشان و دیگر نویسندگان پیش قدم سپاسگزارم
گویندگان و فایل صوتی خیلی خوب بود و دقیقا خصوصیات اخلاقی داستان توسط گوینده برای ما معلوم میشد. در مورد خود داستان اگر بخواهم نظر بدهم باید بگم بد نبود از دنیای موازی استفاده کرده بود و آدمهای اون دنیا رو عجیب و غریب توصیف کرده بود انگار که ربات هستند. از حرفهای آمیانه و چیز هوایی که مردم در صحبتهای هر روز استفاده میکنند در داستان به کار برده بود. اما آخر داستان خیلی خوب تموم نشده بود یعنی خلاصه داستان سریع و مختصر تموم شد. در کل اگر پایان طولانی تری داشت بهتر میشد.
بی نهایت کتاب ضعیفی بود نویسنده حتی به خودش زحمت نداده فکر کنه کسی ک شناسنامه نداره هیچ هویتی نداره چجور توی دفترخونه میتونه چیزی به نامش بشه اصلا به نام چ شخصیتی شده.. صحنههای تعقیب و گریز کلیشهای و خیلی ساده بودن اصلا مخاطب رو به هیجان نمینداختن.. سبک رمان متفاوت بود و همینطور ایده داستان جذاب بود ولی قلم نویسنده چندان جذابیتی نداشت با این ایده رمان فوق العاده جذاب تری میشد نوشت
چقدر بی محتوابود و دست قلم ضعیفی داشتن نویسنده کتاب اصلا خوشم نیومد قسمتی که رفتن دفتر خونه چی رو به نام زدند اون شخص خودم که شناسنامه نداشت بعد جراحی درست کردن شناسنامه رو که قبل و بعد داستان اصلا سر جای خودش نبود. یا موقع جراحی وقتی میدونست با کشیدن یک دندون میمیره موقع بی هوشی نگفت واقعا این همه تضاد تو یک داستان کوتاه خیلی بده
داستان یه داستان عجیب و تخیلی هستش. از تخیل نویسنده خوشم اومد و لی سبک نوشته کمی غریبانه مآب هستش. یعنی یه جور سبکیه که راحت نمیشه باهاش ارتباط گرفت. اینکه جهان موازی وجود داره و اینکه آیا کسان دیگهای شبیه به ما در این جهان لایتناهی وجود داره یا نه نمیدونم. ولی چیز جدیدی بود و ممنون از نویسنده. فقط راوی خیلی یکنواخت تعریف میکرد کاش یکم آب و تاب گویندگی شونو بیشتر میکردن. با سپاس از کتاب راه.
درست که تخیلی بود ولی خیلی غیر منطقی بود بعضی قسمت هاش امیدوارم بفهمید چی میگم:) مثلا بعضی کتاب هارو سعی میکنن قسمتهای تخیلی رو یه طوری با علم حقیقی جلوه بدن ولی این کتاب واقعا به نظرم ضعیف بود فوق العاده بچگانه بود یا رفتارای شخصیت اصلی خیلی عجیب بود! رو منطق نبود یه چیزی بود تهشم خیلی بد تموم شد نمیدونم چطور بگم ولی خوب نبود دیگه ارزششو نداشت اصن
دوستان ژانر گروتسک را مطالعه کردهاند؟ دوست ما کلبی از دونالد بارتلمی و دماغ از گوگول بهترین نمونههای آن هستند. شاخصهی این ژانر وهمناک بودن و مضحکه و ناهماهنگی است. دوستانی که این داستان را مسخره و عق!!!! دانستهاند باید بدانند که داستان گروتسک اصلا در فضای مضحکه اتفاق میفتد و با ژانر کلاسیک بسیار متفاوت است.
تمرین نویسندگی بود؟! آخه یاد چند سال پیش خودم افتادم که داستان مینوشتم و سر و ته نداشت، آموزنده نبود، مفهومی نبود، فقط کاراکتر داشت، این شخصیتا یه کارایی میخواستن بکنن ولی نمیتونستن و اسیر کلیشه میشدن. برای نوشتن، باید ذهن نویسنده خیلی خلاق باشه تا بتونه مخاطبو تا اخرین واژه روی داستان نگه داره و وقتی هم به آخر رسید با خودش نگه این چه چرتی بود خوندم
به نظرم داستان خوبی بود و به خوبی توانسته بود این داستان رو تخیلی کنه.
ولی کاش هیچکس براش این اتفاق نیافته که بخواد بیشتر یا همهی اعتبار و ارزش و ثروتش رو به خاطر یک نفری که حتی به خوبی هم نمیشناستش از دست بده
این همه سال مرده تلاش کرد و درس خوند و برای خودش کسی شد و آخر... 😕
ولی کاش به جای اخبار بی بی سی از کانالهای ایران استفاده میکردند.
ولی کاش هیچکس براش این اتفاق نیافته که بخواد بیشتر یا همهی اعتبار و ارزش و ثروتش رو به خاطر یک نفری که حتی به خوبی هم نمیشناستش از دست بده
این همه سال مرده تلاش کرد و درس خوند و برای خودش کسی شد و آخر... 😕
ولی کاش به جای اخبار بی بی سی از کانالهای ایران استفاده میکردند.
کلی فحش یاد گرفتیم. موضوع که چیز جالبی نبود
نویسنده علاقه زیادی به فحش داشت. ما فرزندانمان را ترغیب میکنیم به کتابخوانی تا جامعه سالم و فرهنگی داشته باشیم
اگر بخواهیم اینقدر فحشهای مختلف و دروغگویی یاد بگیرند که با پرسه زدن در خیابانها و کوچهها با لات و لوتها اینها را یاد میگیرند.
نیازی به کتاب خواندن نیست
بسیار بد بود خیلی بد بود
نویسنده علاقه زیادی به فحش داشت. ما فرزندانمان را ترغیب میکنیم به کتابخوانی تا جامعه سالم و فرهنگی داشته باشیم
اگر بخواهیم اینقدر فحشهای مختلف و دروغگویی یاد بگیرند که با پرسه زدن در خیابانها و کوچهها با لات و لوتها اینها را یاد میگیرند.
نیازی به کتاب خواندن نیست
بسیار بد بود خیلی بد بود
فرضیه جهان موازی که میتواند وجود داشته باشد و داستان در مورد آدمی بود که در دنیای مجازی گیر کرده بود و خودم که در مورد این موضوع حرف میزد و میخواست او را قانع کند که وجود دارد و باید اورا بکشدو در جایگاه او قرار بگیرد. مرد در حال فرار کردن از خودم واین جهان موازی بود. درک و برداشت از این داستان کوتاه مخاطب خاص میخواهد.
فرضیه جهان موازی که میتواند وجود داشته باشد و داستان در مورد آدمی بود که در دنیای مجازی گیر کرده بود و خودم که در مورد این موضوع حرف میزد و میخواست او را قانع کند که وجود دارد و باید اورا بکشدو در جایگاه او قرار بگیرد. مرد در حال فرار کردن از خودم واین جهان موازی بود. درک و برداشت از این داستان کوتاه مخاطب خاص میخواهد.
در حد کمی سر گرم شدن، خوب بود، اما بنظرم کمی دقت رو در نویسندگی میطلبد، مثلا کسی که هنوز هویت نداره چطوری در دفتر اسناد رسمی میتونه اونهمه اموال رو بنام کنه، آخه بگفته نویسنده طرف هنوز حتی دارای نام هم نبود چه برسه به چهره که بعدا هم تغییر کرد، بهتر این بود که اول میگفتن چهره و هویته جعلی رو درست کردن بعد اموال رو بنام کردن
درود
یک داستان عجیبپردازی ساده و کودکانه!
چند خط ابتدایی، شروع خوبی داشت و رفته رفته بیاثر شد! زمانی که "خود" گفت زمانی که دندان ما رو بکِشن میمیریم، زمان جراحی میشد که دندان خود را کشید! و تمام...
راوی بسیار بسیار ضعیف عمل کرد! وقتی داستانی بصورت روایی درمیاد، باید در لحن و الفاظ فراز و فرود اِعمال بشه، که نشد!!!
یک داستان عجیبپردازی ساده و کودکانه!
چند خط ابتدایی، شروع خوبی داشت و رفته رفته بیاثر شد! زمانی که "خود" گفت زمانی که دندان ما رو بکِشن میمیریم، زمان جراحی میشد که دندان خود را کشید! و تمام...
راوی بسیار بسیار ضعیف عمل کرد! وقتی داستانی بصورت روایی درمیاد، باید در لحن و الفاظ فراز و فرود اِعمال بشه، که نشد!!!
سلام و درود
این کتاب حس وجود دنیای موازی و وجود افرادی کپی خودمان را بمن القا کرد. کتابی با شروعی بسیار هیجان انگیزتر و قوی تر از پایان داستان.
همچنین نشان دهنده قفل یا شدیدا فعال شدن ذهن در مواقع اضطرار.
در کل کتاب جالب و قابل توجهی هست.
اما شاید نیاز باشه نویسنده کمی بیشتر روی قلمش کار کنه.
ممنون از همه عوامل کتاب و کتابراه
این کتاب حس وجود دنیای موازی و وجود افرادی کپی خودمان را بمن القا کرد. کتابی با شروعی بسیار هیجان انگیزتر و قوی تر از پایان داستان.
همچنین نشان دهنده قفل یا شدیدا فعال شدن ذهن در مواقع اضطرار.
در کل کتاب جالب و قابل توجهی هست.
اما شاید نیاز باشه نویسنده کمی بیشتر روی قلمش کار کنه.
ممنون از همه عوامل کتاب و کتابراه
موضوع خوبی بود، اما بنظر من نویسنده میتونست عمیق تر به این داستان بپردازه، در واقع این خودی که انسان رو از خودش میدزده باید بیشتر از اینها دربارهاش صحبت میشد! موقعی که تمام شد بنظر تازه شروع داستان بود! دقیقا وقتی بود که حالا باید میدیم چی میشه که این فانتزی برای این شخص پیش اومده 😒کلا موضوع برای داستان کوتاه نبود!
موضوع نو و جدیدی داشت در بارهی مردی بود که خود موازیش تویه یه کرهی دیگه امده بود اونو بکشه و به جای اون زندگی کنه خوده موازیش تویه کرهی دیگه قاتل بوده و یکی و کشته بود امده بود زمین
و ادامهی داستان
میدونید من زیاد دنیای موازی و قبول ندارم و باورندارم
به نظرم زیادی غیرباوره
نمیدونم
از نظر. من اینجوری بود
و ادامهی داستان
میدونید من زیاد دنیای موازی و قبول ندارم و باورندارم
به نظرم زیادی غیرباوره
نمیدونم
از نظر. من اینجوری بود
یک داستان کوتاه با قلم بسیار معمولی و فضاسازی معمولی تر از موضوع جهان موازی که میتونه جذاب باشه ولی متاسفانه این کتاب این ویژگی رو نداشت
ممنون از کتابراه که نسخه صوتی رایگان گذاشته بود و من با دور تند ۱۵ دقیقه فقط از وقتم گرفته شد.
پیشنهاد میکنم این ۱۵ دقیقه رو صرف گوش دادن به کتاب بهتری کنید.
ممنون از کتابراه که نسخه صوتی رایگان گذاشته بود و من با دور تند ۱۵ دقیقه فقط از وقتم گرفته شد.
پیشنهاد میکنم این ۱۵ دقیقه رو صرف گوش دادن به کتاب بهتری کنید.
داستان گروتسک هست. اطلاعات یا توانایی نویسنده بنظرم برای نوشتن این سبک داستان کافی نبوده و قدرت تخیل و پردازشش پایین بوده. یه جاهایی نتونسته موضوعات رو خوب بهم ربط بده و یک سری جاها فراموش کرده تا موضوعاتی رو بیان کنه. در کل من نپسندیدم ولی شاید برای یک بار گوش دادن بد نباشه
عالی بود😍
بهتون پیشنهاد میکنم که حتماً این داستان رو گوش کنید خیلی خوب بود. 🌸
شاید مثل داستانهای دیگه اول داستان رو متوجه نشید اما یکم که بره جلو داستانش خیلی جذاب میشه. 🔥
و همچنین از نویسنده و... خیلی متشکرم بابت داستان همینطور متشکرم از برنامه خوب کتابراه که این داستان رو رایگان گذاشت🌹
بهتون پیشنهاد میکنم که حتماً این داستان رو گوش کنید خیلی خوب بود. 🌸
شاید مثل داستانهای دیگه اول داستان رو متوجه نشید اما یکم که بره جلو داستانش خیلی جذاب میشه. 🔥
و همچنین از نویسنده و... خیلی متشکرم بابت داستان همینطور متشکرم از برنامه خوب کتابراه که این داستان رو رایگان گذاشت🌹
من اصلا خوشم نیامد
بخصوص اون قسمت که رفتن دفتر خونه و سند به مش زد بعدش رفت دنبال شناسنامه یامن متوجه نشدم یا خیلی تو یرهو کردن داستان عجله داشتن... اصلن خوب نبود فک کردم واقعا ممکنه نظرم درباره نویسندههای ایرانی عوض بشه همونطور که نو معرفی کتاب گفته بودین
حالا خیالم راحت شد که هرچیزی تو ایران قدیمش خوبه
بخصوص اون قسمت که رفتن دفتر خونه و سند به مش زد بعدش رفت دنبال شناسنامه یامن متوجه نشدم یا خیلی تو یرهو کردن داستان عجله داشتن... اصلن خوب نبود فک کردم واقعا ممکنه نظرم درباره نویسندههای ایرانی عوض بشه همونطور که نو معرفی کتاب گفته بودین
حالا خیالم راحت شد که هرچیزی تو ایران قدیمش خوبه