میدونید داستان خیلی عاشقانه بودش وکلیشهای. مطالب پشت سر هم نوشته شده بود واتفاقها پی در پی در حال وقوع وقابل حدس
ی عاشقانه عمیق
ترسیم یا تصویرش کمی غیر ممکن هستش شایدم مبالغه شده بود
یاسمین دختری که خیلی آزاد پرورش یافته بود وپدرش لوس وننر کرده بودش
لجبازی در خونش بود
وبلخره این اخلاق ورفتارها کار دستش میداد حتی با کوچکترین حرف وحدیث به هم میریخت ودکتر لازم میشد بد نبود ولی خیلی هم چنگ به دل نمیزد با این وجود خوندمش تا حدودی خوشم اومد
یاد میگیریم بچه هامون رو درست تربیت کنیم تا با با چنین روزگاری رو در رو نشیم
خودمون هم باید محکم و قوی باشیم
ی عاشقانه عمیق
ترسیم یا تصویرش کمی غیر ممکن هستش شایدم مبالغه شده بود
یاسمین دختری که خیلی آزاد پرورش یافته بود وپدرش لوس وننر کرده بودش
لجبازی در خونش بود
وبلخره این اخلاق ورفتارها کار دستش میداد حتی با کوچکترین حرف وحدیث به هم میریخت ودکتر لازم میشد بد نبود ولی خیلی هم چنگ به دل نمیزد با این وجود خوندمش تا حدودی خوشم اومد
یاد میگیریم بچه هامون رو درست تربیت کنیم تا با با چنین روزگاری رو در رو نشیم
خودمون هم باید محکم و قوی باشیم