نقد، بررسی و نظرات کتاب داستان چرخه زندگی - آلکس لاتیمر
4.6
18 رای
مرتبسازی: پیشفرض
maniya
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
00
یک داستان آموزنده برای کودکان و نوجوانان بود در آن اینگونه بود که کرکس مادر به فرزندش میخواهد درس زندگی بیاموزد او را با خود برد به نقطهای که در آن جا یک گوزن در حال مردن بود کرکس بچه گفت مادر این اصلاً چیز قشنگی نیست اینکه آن گوزن خواهد مرد کرکس مادر گفت سرد داشته باش هفته بعد آنها به آن مکان رفتند و دیدند که تنها چیزی از استخوان از جسد او باقی نمانده است وقتی دقت کردن دیدن که در مکان آن خوشههای سبزی روییده است هفته بعد نیز به آن جا رفتند و دیدند که بر روی شاخهای آن گوزن عنکبوتی تارهای خود را تنیده است هفته بعد دیدم که خوشهها بزرگ شدهاند و گلها روییدهاند ورها و پروانهها از شهر گلها تغذیه میکردند هفته بعد نیز پرندهها به آن جا اضافه شد آن جا لانه گذاشتند و کرمی در زیر آن رای خود لانهای ساخت هفته بعد نیز به آن جا رفتند و دیدند که یک گوزن جوان دیگر از گیاهان آن جا تغذیه میکنند کرکس مادر گفت دیدی پسرم آموختی که مردن پایان زندگی نیست بلکه ما با مرگ خود به طبیعت زندگی میبخشیم و زندگی ادامه دارد. داستان بسیار قشنگ بود اما تصاویر خیلی زشت بود میتوانست تصاویر آن را زیباتر و قشنگتر کنند تا کودکان و نوجوانان بیشتر جذب خواندن آن شوند
روزی کرکس مادر، پسرش را برد تا با زیباییهای طبیعت آشنایش کند
آنها یک گوزن را دیدند
مادر گفت که او به زودی خواهد مُرد
و همین اتفاق هم افتاد
پسر گفت که این اصلا اتفاق خوبی نیست
مادر گفت به زودی خواهی فهمید
آنها رفتند و یک هفته بعد برگشتند
و دیدند که در کنار استخوانهای گوزن گیاه روییده است
هفته بعد دیدند که عنکبوت آن جا برای خود لانه درست کرده است
هفته بعد دیدند که گیاهان بلند تر شده و گوزنهای جوان از آنها تغذیه میکنند
مرگ پایان راه نیست
با مرگ میتوان خیلیها را نجات داد
داستان میخواهد به ما بگوید که با مرگ هیچ وقت دفتر زندگی ما تمام نمیشود
آنها یک گوزن را دیدند
مادر گفت که او به زودی خواهد مُرد
و همین اتفاق هم افتاد
پسر گفت که این اصلا اتفاق خوبی نیست
مادر گفت به زودی خواهی فهمید
آنها رفتند و یک هفته بعد برگشتند
و دیدند که در کنار استخوانهای گوزن گیاه روییده است
هفته بعد دیدند که عنکبوت آن جا برای خود لانه درست کرده است
هفته بعد دیدند که گیاهان بلند تر شده و گوزنهای جوان از آنها تغذیه میکنند
مرگ پایان راه نیست
با مرگ میتوان خیلیها را نجات داد
داستان میخواهد به ما بگوید که با مرگ هیچ وقت دفتر زندگی ما تمام نمیشود
داستان جالبی درباره چرخه حیات، مرگ موجودات، تجزیه و بازگشت آنها به طبیعت و ادامه زندگیست. در واقع این داستان برای بچهها توضیح میدهد که موجودات چگونه از طبیعت به وجود آمده و به طبیعت بازمیگردند. به نظر من آشنایی با مسائل و علوم زیستمحیطی برای بچهها خیلی مفید است و سطح اطلاعات عمومی کودک را بالا میبرد.
به نظر من اینگونه داستانهایی که با مرگ و بیماری و جنگ و.... است مناسب روحیه لطیف کودک نیست. کودک در شروع پر شور و شر زندگی ست حسهایی همچون شادی. عشق ورزیدن و انرژی مثبت بسیار است نباید با اینگونه داستانها ذهن آنها را مغشوش کنیم. حتی اگر واقعیت محض است ممنونم از تمام عزیزان کتابراه