نقد، بررسی و نظرات کتاب عشق از الف تا ی - ساجده علی
4.1
202 رای
مرتبسازی: پیشفرض
هنری جود
۱۴۰۲/۰۶/۰۵
10
کتاب جالبی نبود میتونست بهتر از این باشه. و اما نقد کتاب: زینب دانش آموزی مسلمان است که در آمریکا درس میخواند. او بخاطر یک سوء برداشت از مدرسه اخراج میشود و پیش خالهاش در دوبی میرود. در راه دوبی و در هواپیما با پسری مسلمان به اسم آدام آشنا میشود. و وقتی به دوبی میرسد متوجه میشود که اتفاقا آدام شاگرد خالهاش است. آدام و زینب در این مدت خاطرخواه هم میشوند ولی آدام بخاطر بیماریاش (ام اس) میترسد که به زینب دلبسته شود. ولی زینب از بیماری او خبردار میشود و روابط آنها عادی پیش میرود و با هم نامزد میشوند. مدتی بعد که زینب به مدرسهاش در آمریکا بازمی گردد به همراه بچههای دیگر کودتایی علیه معلم اسلام ستیزش راه میاندازد و معلم از مدرسه اخراج میشود.
با سلام و عرض ادب. در نقد این کتاب، باید گفت که در این کتاب، با داستانی زیبا، جذاب، مهیج و پر از ماجرا رودررو هستیم که با خلاقیت نویسنده، به اثری دلنشین تبدیل شده که مطالعه کننده هنگام خواندن آن، احساس نزدیکی کرده و تا انتها آن را دنبال خواهد کرد و در کندن از آن برایش آسان نیست. ترجمه دقیق، جامع و کامل این داستان منطبق بر اصول دو زبان مبدأ و مقصد، از نقاط قوت و مفید و مثبت این کتاب به شمار میآید. مطالعه این کتاب، مخصوصا برای دوستداران رمان و داستان، پیشنهاد میشود و خالی از لطف نیست. در کلام نهایی، این کتاب شایسته توجه بوده و ارزش مطالعه کردن، حداقل برای یک بار را دارد.
کتاب خوبی بود ولی من نتونستم باهاش ارتباط بگیرم و ترجمهی جالبی نداشت بایدچندباربخونی تامتوجه بشی منظور نویسنده چیه
خلاصه داستان؛ دختر و پسری مسلمان از نسلی متفاوت، در گیرودار زندگی شخصی در نقطهای به همدیگر میرسند. یکی که به دلیل دانستن بیماری ام. اس از دانشگاه انصراف داده است، و دیگری که آخر دبیرستان با سوءتفاهم معلمی متعصب برای یک هفته، از مدرسه اخراج میشود.
داستان ما، اول در هواپیما و بعد در دوحه خیلی اتفاقی همدیگر را میبینند تا داستان عشق این دو از دو فرهنگ متفاوت و فکر متفاوت در کندوکاوی منطقی و احساسی شکل گرفتن
خلاصه داستان؛ دختر و پسری مسلمان از نسلی متفاوت، در گیرودار زندگی شخصی در نقطهای به همدیگر میرسند. یکی که به دلیل دانستن بیماری ام. اس از دانشگاه انصراف داده است، و دیگری که آخر دبیرستان با سوءتفاهم معلمی متعصب برای یک هفته، از مدرسه اخراج میشود.
داستان ما، اول در هواپیما و بعد در دوحه خیلی اتفاقی همدیگر را میبینند تا داستان عشق این دو از دو فرهنگ متفاوت و فکر متفاوت در کندوکاوی منطقی و احساسی شکل گرفتن
داستان شخصیتهای جالبی داشت و همچنین موضوع قشنگی داشت، داستان تا یه جاهایی خیلی زیبا روایت شده بود اما از یه جایی به بعد او جذابیت قبل رو نداشت و خواننده رو ترغیب به خوندن ادامه داستان نمیکرد اما در کل به جز یه جاهایی که داستان خسته کنند میشد بقیه خوب بود یه جاهایی غلط املایی داشت که زیاد مشکلی در خوانش ایجاد نکرد اما به هر حال میتونه برای خواننده ناخوشایند باشه
خسته نباشید میگم به نویسنده محترم
قلمتون مانا🌱
خسته نباشید میگم به نویسنده محترم
قلمتون مانا🌱
اوایل کتاب یکم درهم بود و من به سختی متوجه داستانش شدم ولی بازم ادامه دادم و هرچی به جلوتر رفت بهتر و شیواتر شد، شاید بعضی قسمت هاش خسته کننده میشد ولی در عین حال فضای داستان کششی رو ایجاد میکرد که ادامش بدی و خب واقعا تا آخرش خوندم و لذت بردم.. بعضی جاها غلط املایی هم داشت و اینکه من از شخصیتهای داستان خوشم اومد و همین طور موضوعی که انتخاب شده بود و در قالب دفترچه اونها نوشته شده بود
درود، کتاب از کشش خیلی ضعیفی برخوردار بود جوری که آدم رو ترغیب به خونده بقیهی داستان نمیکرد و منم تا آخرش رو نخوندم چون حوصلم سر رفت زیادی در مورد هر چیزی نوشته بود و یه چیز و بارها و بارها میگفت و هی از این شاخه به اون شاخه میپرید جوری که قشنگ معلوم نویسنده فقط برای قطور تر شدن کتابش چرا و پرت (ببخشید) نوشته و قالب داستان هم خیلی تکراری بود
با درود.. کتاب خوبی نیست و مطالعهی این کتاب فقط وقت تلف کردنه، مترجم به زبان فارسی تسلط نداشته و کسی هم که این کتاب رو تایپ کرده تسلط و مجوزی برای تایپ نداشته.. لااقل میدادید به یه ویراستار تا این ترجمه رو اندکی روانتر و قابل خواندن و فهم کنه.. یا دست کم غلطهای املایی رو درست کنه، نمیدونم شاید با گوگل ترجمه شده!!
داستان خوبی بودو نتیجه اون اینه که نباید در برابر سختیها قبل از تلاش، تسلیم شد. ولی نقد داستان؛ «اول داستان بنظرم خیلی خوب بود ولی کم کم اثر کشندگی خواننده که از اول داشت رو از دست میده و با یه حالت خسته مطالبی رو میگه که اصلا لازم نیست تو داستان باشه. دوم اینکه غلط املایی کلمات برا من زیاد زیاد بود و این زیاد خوب نیست.»
بیشتر حالت نمایشنامه رو داشت تا رمان. تصویر سازی از شخصیتهای مختلف در یک زمان اما در مکانهای متفاوت. هنوز تکلیف یک شخصیت مشخص نشده داستان اون رها میشه آدم جدید با ماجرای جدید مطرح میشه بعد دوباره اون رها میشه داستان به قهرمان اول برمیگرده و ماجرای قهرمان اول دنبال میشه. این پراکنده گوییها حوصله سربره. در کل زیاد برای من جالب نبود.
از خواندش لذت بردم، زینب که مسلمان هستش و بخاطر اسلام ستیزی از مدرسه برای مدتی اخراج میشه و با اینکه سنش کم بود خیلی خوب توانست از پس این مشکل برآید و علیه معلمش گروهی رو تشکیل بده و اخراجش کنند. همینطور عاشق شدنش که پسر بیماری ام اس داشت اما او بیماریش رو پذیرفت. حتی خانواده ی زینب هم، آدم رو با بیماریش پذیرفتن.
موضوع کتاب جالب بود و ابتدای داستان جالب بود. کشش لازم در ابتدای داستان وجود داشت اما متاسفانه این کشش به مرور کم رنگ و کم رنگ تر شد تا این که طولانی بودن داستان به طور کلی این کشش رو از بین برد. یکی دیگر از اشکالات مربوط به این داستان، وجود غلط املایی بسیار زیاد در متن داستان بود.