نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی پرواز بر فراز آشیانه فاخته - کن کیزی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
الهه عباسی
۱۴۰۲/۱/۳۰
کتاب پرواز برفراز آشیانه فاخته اثری بسیار زیبا و تاثیر گذار و درون مایه حقیقت تلخ زندگیست. این کتاب را میبایست بارها و بارها گوش کرد و خواند.
تحلیل انسانها و تشخیص بیمار روانی از انسان سالم کاری دشوار است و شاید به همین علت روانکاو و روانپزشک هر کدام دو دنیای مختلف را تحت درمان قرار میدهند یکی با داروهای شیمیایی و دیگری با پرواز بر فراز آشیانه روح هر انسان....
مک مورفی قهرمان داستان سعی داشت خودش باشد با تمام نقایص و صفات خوب و بدش. سعی میکرد زندگی را مزه مزه کند و این حس خوب را به دیگران منتقل کند شاید بسیاری از قوانین یا بهتر بگویم چهار چوب‌های جامعه امروزی خوشایند دیگران نباشد وهنجار شکنی انگشت اتهام جنون را به سوی انسان بکشد اما به راستی معنای آزادی پذیرش دیگران همانگونه که هستند نیست؟؟؟!!!
ترس‌ها، ضعف‌ها، مدیریت دیگران تاثیر گذاری و تاثیر پذیری، قضاوت یکدیگر به گونه‌ای زیبا در این کتاب به تصویر کشیده شده است
Behruz guy
۱۴۰۲/۱/۱۸
با توجه به اینکه کتاب درباره موضوع پرواز و تلاش برای دستیابی به کمال است، محتوای آن می‌تواند ایده‌آل برای کسانی باشد که به دنبال انگیزه و الهام هستند و به دنبال روش‌های جدید برای بهبود زندگی خود هستند.
از طرفی، ارزش کتاب برای هر فرد ممکن است متفاوت باشد و بستگی به سلیقه‌ی هر فرد دارد. همچنین، خواندن این کتاب ممکن است برای بعضی افراد به دلیل محتوای آن که به بعضی افراد به نظر ممکن است ساده باشد، جذابیت کافی نداشته باشد.
در مورد سوال آیا کتاب دیگری هم باید در همان موضوع خوانده شود؟ بستگی به تفضیلات هر فرد دارد. اگر شما به دنبال کتابی مشابه "پرواز بر فراز آشیانه‌ها" هستید که درباره پرواز و رسیدن به کمال است، می‌توانید به کتاب‌هایی مانند "مرغی با پرهای بلند" اثر کریستینا هنریکز و "جناح غربی" اثر ریچارد باخ نیز مراجعه کنید.
بنابراین، به طور کلی، می‌توان گفت کتاب "پرواز بر فراز آشیانه‌ها" برای بسیاری از افراد می‌تواند الهام‌بخش
Mahyar Fotohi
۱۴۰۲/۲/۶
مک‌مورفی وارد جمعی می‌شود و سعی می‌کند آن‌ها را نجات دهد و در نهایت خودش در این راه کشته می‌شود. خودش را قربانی این هدف می‌کند و تاثیرش را در جامعه خودش می‌گذارد. در طول رمان مشاهده می‌کنید که با برخی بیماران صحبت می‌کند و به آن‌ها یاد آور می‌شود که شما انسان هستید؛ باید آنچه را که می‌خواهید انجام دهید، آزادی و اراده‌تان باید دست خودتان باشد. صحنه بسیار قشنگی در این رمان وجود دارد که در فیلم نیز نمایش داده می‌شود.
صحنه‌ای که مک مورفی می‌خواهد در یک رای‌گیری برای اینکه بتوانند مسابقات بیسبال را نگاه کنند همه را ترغیب ‌کند تا برای خودشان و برای آنچه که دوست دارند تصمیم بگیرند و رای بدهند، در حالی که پرستار رچد قصد دارد قواعد آن سیستم را به بیماران تحمیل کند. او به شکل قهرمان و ناجی وارد جامعه‌ای می‌شود که تمام وجوه حیات خود را از دست داده است. مک مورفی حیات را به جامعه تزریق می‌کند ولی گویی از وجود خود به این اجتماع تزریق می‌کند و جان خود را از دست می‌دهد تا بقیه را جاندار ‌کند. به نظر من مک‌مورفی به معنای واقعی کلمه بک ناجی و قهرمان است.
رقیه حضرتی
۱۴۰۳/۴/۱۴
با سلام خدمت کتابراهی های عزیز. اگر من نویسنده این کتاب بودم اسم آن را می گذاشتم تغیر سریع فرهنگ ها و عدم تطبیق جامعه با آن زیرا اسم پرواز بر فراز آشیانه فاخته یا دیوانه ای از قفس پرید هیچ سنخیتی با کاراکترهایی این داستان ندارن چرا که گفتار ورفتار هیچ یک از آن ها شباهتی به رفتار و گفتار دیوانگان ندارد بلکه شبیه آدم هایی است که صاحب فرهنگی هستند و ناگهان این فرهنگ در جامعه ارزش خود را از دست می دهد و صاحبان ان در برابر این تغیر منفی نمی دانند چه کاری کنند. نه می توانند فرهنگ خود را حفظ کنند ونه می توانند خود را با فرهنگ جدید وفق دهند ودر نتیجه دچار احساس بی هویتی شده دست به کارهایی می زنند که از یک انسان عاقل بعید است نمونه اش اقای برآمدن که در نهایت به این نتیجه رسیده راه حفظ فرهنگ اولیه را انتخاب کرده و از این آسایشگاه فرار می کند. در جایی از این داستان راوی شنونده را می برد به زمان نوجوانی خود وداستان آمدن شهری روستایشان را تعریف می کند و از آسایشگاه یاد می کند در حالی در آن زمان با آسایشگاه آشنا نشده بوده است.
Monir Naghikhani
۱۴۰۳/۲/۱۲
واقعا محشره، هم فیلمش و از آن بهتر کتاب، و اجرای خوب، به استثنای صدای پرستار، که اوایل گیج کننده بود و نمیدانستم که خانم پرستاره یا کس دیگر، متأسفانه دنیای ما اصلا دنیای زیبایی نیست، البته نظر من این است، از تبعیض نژادی، سیاهان، سرخپوستان، واصلا فکر نمیکنم که این داستان است، به نظرم حقیقتی زشت است، همیشه گروهی زورگو، و اگر کسی پیدا شود که شجاعت داشته باشد و اعتراض کند اینچنین میشود، با اینکه فیلم راخیلی سال قبل دیده بودم، همان تازگی را داشت، وبارها دوباره گوش کردم، بعضی از کتابها خوانده میشود، ولی به دست فراموشی سپرده میشود واین کتاب از آنهایی است که هرگز فراموش نمیشود، دوستش داشتم و سپاس بیکران برای شماعزیزان، گرچه نه که بگم گران است، خیر ولی بودجه کم کم است، باور نمیکنید که من از کودکی ازخیلی چیزها عبور میکردم تا کتاب رو تهیه کنم و به نوعی معتاد شدم، امابایدبگم که تقریبا تمام آنچه را که قبلا خوانده ودر کتابخانه دارم را باز گوش میدهم، وبه نظرم آثار قدیمی خیلی خیلی از کتابهای جدید بهتر هستن، که علمی تخیلی، و چگونه پولدار شوید و غیره،،، گرچه نمیتوانم بگویم تخیلی، چون در آینده نزدیک همان تخیلیها به حقیقت می‌پیوندند، که بسیار تلخ و دنیایی وحشتناک خواهدشد، سپاسگزارم
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۱/۶
پرواز بر فراز آشیانه فاخته، نام زیبایی را کن کیزی برای کتابش انتخاب کرده است. ابتدا و در سال‌های خیلی دور شاید هم نه چندان دور فیلمش را با بازی جک نیکلسون دیدم. روزگاری که الفبای شناخت روحیات را کمتر بلد بودم و آشنا به زبان این دنیا نبودم. بنابراین داستان برای من در آن زمان، خسته کننده بود. نویسنده به درستی می‌داند که باید از پیش گفتار و توضیح برای لوکیشن داستان در ابتدای کتابش استفاده کند و این به خواننده دیدگاه و چشم‌انداز مناسبی برای ارتباط با داستان کتاب را می‌دهد. داستان کمی تخصصی است و خواننده خاص خودش را می‌طلبد اما روان بیان شده است. تاثیر علم انسان را بر شخصیت رفتاری افراد همنوعانش، این بار با روندی بیان شده است که ابتدا و انتهای مشخص را برای خواننده ترسیم می‌کند. خواننده را گیج نمی‌کند. کتاب را سوای هر تصورات گذشته که دارم و دیدم، می‌خوانم. فکر می‌کنم این بهتر از این است که قیاس شود. البته کتاب کمی تاثیرگذار بر ذهن است که باید بااحتیاط خواندش.
نازيلا هادی نژاد
۱۴۰۲/۵/۲۵
در ابتدا زیاد از داستان خوشم نیومد و سر سری گوش میدادم. اواسط داستان تصمیم گرفتم فیلمش را نگاه کنم بعداز دین فیلم موضوع برام جالب تر شد و با علاقه کتاب تمام کردم. نکته ای که در این داستان وجود دارد " اعتماد به نفس" است. نشان میدهد که چطور افراد با تسلط داشتن روی دیگران و خرد کردن شخصیتشان خود را بزرگ می کنند و اعتماد به نفس را از آن ها می گیرند همانطور که پرستار گنده اینکار را میکرد. و زمانی که بیماران توانستند اعتماد به نفس خود را بدست بیاورند خود را نجات دادند. از نظر من خیلی جالب بود که اشخاصی که اعتماد به نفس بالایی داشتند گنده و آنهایی که اعتماد به نفسشان پایین بود کوچک خطاب میشدن بدون در نظر گرفتن جثه واقعی شان. همانطور که رئیس با داشتن جثه ای بزرگ خود را ضعیف می دید و کوچک بود و پرستار گنده با اینکه واقعا گنده نبود اینطور خطاب میشد. پس هرکس جایگاه و شخصیت خودش را در ذهنش میسازد و جایگاه افراد بستگی به ذهنیت خودشان دارد. با تشکر از کتابراه
مهدیه قائمی
۱۴۰۲/۴/۲۵
سلام خدمت مجموعه دوست داشتنی و فعال کتابراه و تمامی همراهانش... کتاب پرواز بر فراز آشیانه فاخته کتاب ارزشمند و خواندنی هست که صد در صد باید در لیست کتاب‌هایی که خوندیم باشه.. نویسنده کتاب بسیار ریز و موشکافانه تمام حس و دانش خودش رو درباره یک تیمارستان روانی به تصویر کشیده به صورتی که دقیقا پاراگراف به پارگراف خودمو در لابه لای کارکتر‌ها دیدم و این یعنی نویسنده چطور در این کتاب دمیده و واقعا اثری ورای یک کتاب معمولی ویا حتی فوق العاده خلق کرده... خیلی جاها با تمام وجود درد را احساس کردم.. خیلی جاها از ته دل خندیدم و واقعا لذت بردم.. آخر کتاب هم خیلی برای مک مورفی ناراحت شدم شخصیتی که دوست داشتم طاقت بیاره بیشتر کنترل داشته باشه دلم میخواست اون دیوانه‌ای باشه که از قفس میپره.... البته اگه این کتابو خونده بودم فک نمیکنم به اندازه صوتی این کتاب لذت می‌بردم دلم میخواد یه تشکر بسیار ویژه از آقای فرهاد اتقیایی داشته باشم که اینقدر با جذابیت زیاد این کتابو خونده است... ممنون از کتابراه ان شاءالله برقرار باشی همیشه
ساغر کاشانی
۱۴۰۳/۵/۱۵
کیزی با نثری قوی و توصیف های دقیق، دنیای بیمارستان و مشکلات بیماران روانی را به تصویر می کشد. شخصیت ها به خوبی پرداخته شده اند و خواننده می تواند به راحتی با آن ها هم دردی کند. مک مورفی، شخصیت اصلی، به عنوان فردی که با روحیه ای مبارز وارد سیستم می شود، به تقابل با مدیر بیمارستان، خانم رتشید، و کارکنان دیگر می پردازد و تضادهای جالبی ایجاد می کند. یکی از نقاط قوت این کتاب، نقد اجتماعی و سیاسی آن نسبت به سیستم های بهداشت روانی و قدرت است. کیزی به خوبی نشان می دهد که چگونه این سیستم ها می توانند فردیت و آزادی انسان ها را سرکوب کنند. همچنین، کتاب به بررسی تأثیرات روانی و اجتماعی چنین سیستم هایی بر بیماران می پردازد. با این حال، برخی از بخش های کتاب ممکن است برای خوانندگان حساسیت زا یا ناراحت کننده باشد، چرا که داستان به مسائل جدی مانند استثمار و کنترل به شکل خام و بی پرده می پردازد.
بهرو بهشادفر
۱۴۰۲/۵/۳۰
کتابی که خواندم با وجود اینکه نویسنده معروف و شناخته شده‌ای نداشت اما کتاب کم نظیری بود. توصیف حالات روانی هر یک از شخصیتهای داستان واقعا عالی بود و گاهی واقعا من رو به فکر فرو میبرد که کسانیکه دچار بیماریهای روحی و روانی هستند چه دنیای متفاوتی دارند و چه چیزها که در ذهنشان نمیگذرد! از اواسط داستان همه چیز جالب و جالبتر شد تا قسمتهای پایانی که غم انگیز میشد و در نهایت پایان زیبایی که باعث شد نفسم حبس شود چون واقعا غیر قابل پیش بینی بود! شخصی که برای بهتر شدن زندگی دیگران تلاش کرد و در نهایت، همان دیگران، به زندگیش پایان دادند. شاید اگر همرنگ جماعت میشد این اتفاق نمی‌افتاد. شاید ما دیوانه نباشیم اما در زندگی کم ندیدیم از این عاقل‌ها که جانشان را در راه بهتر شدن زندگی ما داده‌اند و شاید خودِ ما جانشان را گرفته باشیم بدون اینکه بدانیم! نمونه کوچکی از جامعه.
رها
۱۴۰۲/۲/۸
یکی از کتاب‌های بسیار خوبی بود که خوندم.
شخصیت پردازی عالی.
پر از ماجراهای تاثیر گذار. مفاهیم انسانی.
نمایش عادت انسانها به رنج کشیدن و در اسارت بودن. ترس از آزادی. و متاسفانه وادادن در برابر ظلم و ستم انسان نماها.
آزادی حق هر انسان هست و در مرحله اول ما افراد جامعه باید همدیگر رو همونطور که هستیم بپذیریم و هیچ فرد و نیرویی نباید به خودش حق بده آزادی و حق انتخاب رو از انسان دیگه بگیره.
و در نهایت اشاره به یکی از بزرگترین ننگ‌های تاریخ پزشکی یعنی: (لوبوتومی)
بی نهایت از جناب فرهاد اتقیایی بابت اجرای عالی و خوندن این کتاب متشکرم.
_ راستش چندبار این جمله رو نوشتم و پاک کردم اما نتونستم ازش چشم بپوشم پس مینویسم:
[یه صفحه‌ی دیگه از سرگذشت جنایات بشر در حق هم نوع خودش جلو چشمم ورق خورد.]
Tαɾα 𝘎𝘩𝘰𝘳𝘣𝘢𝘯𝘪
۱۴۰۲/۷/۱۶
از شنیدنش خیلی لذت بردم. اینکه ماجرا از زبون یه بیمار روایت میشد و ما رو هم توی توهماتش شریک می‌کرد خیلی کتاب و جذاب تر کرده بود. هرچند دلم یه پایان تلخ تر برای دوشیزه رچت میخواست ولی همینم بد نبود.
یه مساله‌ی آزار دهنده توی نظرات اینه که دوستان میان بدون هیچ هشداری آخر کتاب رو لو میدن و این اشاره‌ی کلی نیست بلکه کاملا میگن واسه شخصیت اصلی چه اتفاقی میفته!! اگه میخواین نقد کنین بکنید عزیزان ولی لذت خوندن کتاب رو از بین نبرید. چه معنی‌ای داره که توی خط اول نظرات میاید میگید در انتهای کتاب چه اتفاقی واسه مک مورفی میفته؟!! نقد کردن با خلاصه‌ای از اتفاقات کتاب و نوشتن فرق داره.
متاسفانه قبل از اینکه کتابراه امتیاز ۵۰ رو برای نقد نوشتن در نظر بگیره نقدا خیلی حرفه‌ای تر و صادقانه تر بود.
میترا اعظمی
۱۴۰۲/۲/۱۱
داستان جالبی بود داستان یک بیمارستان روانی و تعدادی بیمار که به ظاهر و یا واقعا بیمار بودند پرستارانی که به اسم قوانین بیماران را مجبور میکردند آن گونه که آن‌ها میخواهند زندگی کنند اگر کسی میخواست به سلیقه و یا علایق خود توجه کند او را بیمار حاد می‌نامیدند و با او رفتاری بسیار خصمانه میکردند و اسم این کار را میگداشتند روش درمان که به نفع بیمار است، آن پرستاران به گونه ایی با آن افراد برخورد کرده بودند که آن‌ها باورشان شده بود که بیمارند و رفتار‌ها و کارهای پرستار به صلاح آنان است و آن‌ها هیچ اراده ایی از خود نداشتند تا اینکه مک مورفی به آن جا آمد و با رفتارها و صحبتهای خود آن بیماران را آگاه کرد و اراده و قدرت تصمیم گیری را به آن‌ها برگرداند ولی در این راه جان خود را فدا کرد
Mahi Yellow
۱۴۰۲/۱۰/۱۹
مک مورفی امید و حس آزادی رو همراهِ خودش به بیمارستان روانی برد. به بیمار‌ها یادآور شد که انها هنوز هم میتونن برای خواسته هاشون تلاش کنن و باید ترس و بی امیدی رو کنار بذارن. در واقع فکر میکنم میشه به عنوان یک داستان نمادین هم بهش نگاه کرد. اینکه شجاعت، تلاش و ایستادن در برابر ظلم و سلب آزادی باید در همه آدم‌ها وجود داشته باشه. البته به نظرم این نکته که شرایط و محیطی که انسان‌ها در ان زندگی میکنن تاثیر بسیاری روی این قضیه داره رو نباید فراموش کرد. دقیقا مثل محیط و شرایط بیمارها. وقتی که احساس میکنی تا ابد محبوس شدی؛ ناخواسته حسِ نا امیدی بهت غلبه میکنه. و اینکه چطور توی شرایط سخت هم برای همه چیز بجنگی مهمه. ممنون از تیم کتابراه
رها زند
۱۴۰۲/۳/۱۷
کتاب پرواز بر فراز آشیانه فاخته، رمانی روانشناسانه نوشته‌ی کن کیسی است که به عنوان یکی از تأثیرگذارترین رمان‌های عصر کنونی شناخته می‌شود. این رمان که با هنرمندی تمام، تعریف جدیدی را از سلامت عقل و دیوانگی ارائه کرد، به داستان فراموش نشدنی یک آسایشگاه روانی و ساکنین آن می‌پردازد. مردی جنجال طلب و عاشق خوشگذرانی به نام راندل پاتریک مک مورفی تازه به این آسایشگاه آمده و نمی‌تواند با اوامر پرستاری بدخلق و مستبد به نام خانم راچد کنار بیاید. راوی داستان، بیماری سرخ پوست و دو رگه است که شاهد تلاش‌های قهرمانانه‌ی مک مورفی برای مقابله با کسانی است که همه‌ی بیماران را در این آسایشگاه زندانی کرده‌اند.
فیلم داستان به قشنگی کتابش نیست
محمد محسنی نسب
۱۴۰۲/۱/۲۶
اگر به روانکاوی علاقه دارید حتما این رمان را بخوانید.
مثل یک طنز سیاه روی پنهان و کریه زندگی معاصر و از آن کریه تر نگاه دامپرورانه و بیتارمنش عصر حاضر به روح و جسم انسان را با صراحتی بی‌رحمانه برای مخاطب آشکار می‌کند.
اما این تمام ماجرا نیست و به یک تیمارستان و آدم‌های آن جا ختم نمی‌شود!!!
این داستان تمثیلی از زندگی همه ماست که در برابر نظام‌های قدرت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، آموزشی، حرفه‌ای و حتی الزامات هستی خویشتن، مانند تکه‌ای زباله خرد و مچاله می‌شویم.
انسان تصویر شده در این رمان، انسانی است تنها، جدا افتاده، فانی و با انتخاب‌های محدود
این کناب را باید خواند
بارها و بارها
جمله به جمله
حامد جامه بزرگی
۱۴۰۳/۱/۳
جالب از فرمانروایی یک فرد که از سادگی دیگران استفاده میکند و فرمانروایی میکند، نکته و جدا این داستان برمیگرده به همین قصه گو ما همین پسری که جلو پرستار ایستاد من بشخصه این نوع نگاه رمان که سازمانی و روانشناسی فرد هست را دوست داشتنی میدانم، چون رفتار شناسی فردی در جامعه امروز بازتاب خودش داره و طرز سواستفاده فردی و مشگلات و اختلالات شخصی که در این کتاب روایت یکی از صاحبان نقش این رمان بود جذاب به نشر درآمده و یشخصه اگر بخواهم ریزبینانه تر بخواهم صحبت کنم این کتاب واقعا جذاب و دوست داشتنی محسوب میشه و خواندن آن خالی از لطف نیست، بشخصه مفید میدانم کسانی که تحریریه جالبی برای این داستان دارن و همین سو فکر میکنند.
Alireza Mahmoodi
۱۴۰۲/۱/۳۰
کتاب پرواز بر فراز آشیانه فاخته رمانی ازکنت کیسی داستان نویس اهل آمریکا که درسال ۱۹۶۲ منتشر شد و در این رابطه فیلمی ساخته شد که برنده چندین جایزه گردید با بازیگری فوق العاده جک نیلسون، آقای کیسی یا کنزی در مقطعی بعنوان کارمند در بیمارستان روانی سپری و با بیماران روانی احساس همدردی میکرد و ناظر تمام جریانات بیماران قرار گرفته و منتقد روانشاسی رفتارگرایی و قدرت سازمان‌ها درآن روزها بود موضوع کتاب در مورد بیمار‌ی تازه وارد به یک تیمارستان و مخالفت با قوانین آن جا که باعث یک سری اتفاقات جالب می‌شود بنظرم شنیدن این داستان با اجرای عالی جناب آقای فرهاد لذت بخش میباشد از دست اندرکاران کتابراه کمال تشکر دارم
محمد پوران دوست
۱۴۰۲/۲/۲۰
با سلام. کتاب خیلی خوبی هستش. من فیلمش رو هم دیدم ولی کتابش خیلی بهتره. داستان در مورد شخصی هست که کله‌اش باد داره و برای فرار از مجازات کار اجباری خودشو به دیوونه بودن میزنه. مدتی بین دیوونه‌ها داخل تیمارستان زندگی میکنه و اتفاقاتی رو پشت سر میزاره. نویسنده داستان رو از دیدگاه سیاسی نوشته. جامعه رو در قالب تیمارستان بیان کرده و پرستار گنده رو به عنوان حکومت معرفی میکنه. بیماران هم مردم هستن. اکثر اون‌ها جرعت مقابله با نیروی به ظاهر قوی تر از خودشونو ندارن و یک تازه واردو شیر میکنن تا اقداماتی انجام بده. البته اون تازه وارد هم خودش سرش درد میکنه برای این کارا...
Sadaf Akhlaghi
۱۴۰۲/۱/۱۷
فیلم رو ندیدم اما داستان، روایتی از پنجره نگاه آقای برآمدن هست که سرخپوسته و گه گاهی یاد بخش‌هایی از زندگیش میفته و اونارو میون داستان روایت میکنه.
بخش اصلی داستان در مورد یک آسایشگاه روانی که خانمی مستبد و سرکوبگر اداره میکنه و تمامیت بیماران رو به یغما برده ازشون موجودات تهی ساخته که حتی خاطرات هم ندارن.
فضاسازی عالیه و خوانش دلچسب بود.
در مجموع در یک سیستم کوچیک مثل آسایشگاه که بخش کوچیکی از یک جامعه بود نمونه‌ای از استبداد و از بین بردن هویت افراد ساکن در اونجا رو به تصویر کشیده بود.
F.ari.B
۱۴۰۲/۴/۱۵
در نظرات گفته میشود مک مورفی نماد انقلاب علیه استبداد است، اما من دموکراسی در رفتار او نمی‌بینم.
به نظرم آن دو. به مانند دو پادشاه هستند که علیه هم می‌جنگند اما برای مردم فرقی نخواهد داشت که چه کسی پیروز میشود، چون در هر حالت باید از سیستم فرد پیروز تبعیت کنند در غیر این صورت هدف توهین‌ها و تحقیر‌های آنان قرار خواهند گرفت. البته یکی با لحن آرام و نگاه‌های عمیق و دیگری با داد و فوحش و شوخی‌های زننده. اما خروجی یکی است. از من تبعیت کن وگرنه با هر چه بتوانم تو را نابود خواهم کرد!!!
ماه چهره
۱۴۰۲/۱/۱۸
پررنگ‌ترین مسئله‌ای که در نظریه‌های فوکو هست و در این رمان دیده می‌شود، مسئله‌ نظارت است. مسئله این است که قدرت یک موضوع از بالا نیست، مسئله فرد مستبدی نیست که به ما قدرتی را تحمیل بکند که با برداشتن آن فرد، بتوانیم قدرت حاکم را از بین ببریم. بلکه همه‌ افراد جامعه هم دیگران را تحت نظر دارند و با این کار قدرتشان را به دیگران اعمال می‌کنند و هم خود را تحت نظر و قدرت دیگران می‌بینند و می‌ترسند از آزادی خودشان استفاده کنند. تحت نظر بودن چیزی است که در این رمان بسیار پررنگ است.
mohammad jaafaran
۱۴۰۲/۱/۲۳
بایستی درکی از این فیلم و ژانر آن داشته باشید تا مفهوم کتاب رو متوجه شید، وگرنه مطمئن هستم ۹۰ درصد اواسط کتاب، اون رو نیمه کاره رها میکنند.. سیستم معیوب و خراب دهه ۳۰، ۴۰ دنیا، تو غالب داستانی آموزنده... رهایی، خشم، استبداد، و... همه اینها در این موضوع دیده شده و اون کسی که فیلم رو دیده نمیتونه درک خوبی از کتاب داشته باشه، چون بنظرم نسخه فیلم بسیار سانسور شده و مطابق میل هالیوود ساخته شده و کتاب اصلا یک چیز دیگه رو نقل میکنه.. در کل خوب بود و ممنومم از کتابراه
امیر ذبیحی
۱۴۰۱/۱۰/۲۱
من فیلمش رو ندیدم و نمیتونم مقایسه‌ای بین این دو داشته باشم و بگم آیا می‌ارزه یک دور هم کتابش رو بخونین یا نه، ولی خییییلییییی خوشم اومد ازش. کتاب معرکه بود و عالی نوشته شده بود، شخصیت پردازی‌ها فوق‌العاده بودن، و روابط انسانی با ظرافت خاصی پرداخته و به تصویر کشیده شده بودن. خوانش هم عالی بود و بسیار لذت بردم از شنیدنش. دست همه دست‌اندرکاران درد نکنه واقعا 👏👏👍👍
فاطمه فرزامی
۱۴۰۲/۱/۲۵
یکی از موارد جالب که در کتاب بهش اشاره شد بود و مک مورفی دچارش شد. جراحی‌های لوبوتومی بوده که در گذشته انجام می‌شده در این جراحی‌ها بدونی رضایت گرفتن از بیمار و خودسرانه با برداشتن قسمتی از مغز سعی در بهبود فرد داشتند که امروزه منسوخ شده و به عنوان یک ننگ پزشکی شناخته میشه.
و به راستی که نویسنده معنای واقعی آزادی رو به تصویر کشیده بود و عده‌ای که با رضایت خودشون در بیمارستان بودند و هرگز جرئت بیرون رفتن رو نداشتند!
عیسی طاهریان
۱۴۰۲/۱/۲۶
من چندین بار فیلمش رو دیدم، واقعا تاثیر گزار هستش، و به نوعی بسیار عمیق انسان رو به فکر و درون خودش وادار میکنه، کتابی که جرات میخواد تا ادم عمیقا بخونه و تجزیه و تحلیلش کنه، اینکه واقعا انسانهایی که به مرز دیوانگی میرسند، ایا راه برگشتی ندارند و اینکه در جامعه‌های امروزی بخصوص جامعه‌های غربی، چرا به جای دست گیری و کمک تا حد امکان به طرف فشار می‌اورند که یا خود را با جامعه تطبیق دهد یا به جمع دیوانگان بپیوندد
Eti Atshani
۱۴۰۲/۱/۲۲
عالی، این کتاب جالب و پر از مفاهیم عمیق است، بنظر من دنیا، در این دیوانه خانه تجلی پیدا کرده بود زور گویی، مسخ شدن، گول خوردن و میل به ازادی و حیرت از چیزی که فکر میکنیم و حقیقتی که با ان رو برو میشویم، قسمتی که مک مورفی میفهمد. خیلیها خودشان انتخاب کرده و حتی هزینه میدهند که اینگونه زندگی کنند، بنظرم شاهکار است
ممنون از تمام زحماتتان، و گوینده محترم که بسیار هنرمندانه و زیبا کتاب را خواندن
عمران صدوقی
۱۴۰۲/۱/۲۴
آقای فرهاد اتقیایی فوق‌العاده زیبا این رمان با گویندگی زیباشون به تصویر کشیدن به طوری که برای شنونده دلزدگی وخسته کننده نباشه وشنونده همراه با وقایع داستان پیش میره، دراین کتاب با مگ مورفی آشنا میشیم که به یک ظلمتکده وارد میشه وبا رفتارش وکارهایی انجام میده کلاً سیستم اونجا رو بهم میریزه و باعث میشه تسلط عوامل زورگو بیمارستان از هم بپاشه در کل خیلی جالب و جذاب بود، متشکرم
فاطمه نجفی
۱۴۰۲/۵/۴
اول داستان که شروع به شنیدن کردم هدفم صرفا آزاد کردن ذهن از دغدغه‌های روزانه بود اما هرچقدر داستان پیش رفت متوجه حرف‌های داستان شدم که از زبان مک مورفی زده میشد. همه ما انسان هستیم و نباید خندیدن را فراموش کنیم. در این داستان مک مورفی تمام تلاشش را کرد که نگذارد رئیس و هاردینگ و... زندگی کردن را فراموش کنند. در آخر هم جانش را سر همین موضوع گذاشت...
نوشین
۱۴۰۲/۵/۲۰
در تعریف از این کتاب هر چی بگم کم گفتم! اونقدر این کتاب با ظرافت شخصیت پردازی کرده و به جا داستان رو پیش برده که فیلم شاهکاری از روش ساختن رو در نظرم کم فروغ جلوه میداد و هنرمندانه‌ترین بخشش صدا و اجرای بی نظیر گوینده کتاب صوتی بود که کتاب رو تبدیل به یک نمایش رادیویی کرده که متناسب با هر شخصیت تیپ گویی می‌کنه 👏 احسنت
Soodabe Jani
۱۴۰۲/۱/۱۹
این کتاب و گوش کنید ترس از آزادی در این کتاب بیشتر از آزار مستبد بهش پرداخته شده، فیلم "پرنده از قفس پرید"که برنده جایزه اسکار هم هست هم بعدش ببینید با بازی جک نیکلسون تا تعمق بیشتری در باب مبارزه درونی با پذیرش ظلم داشته باشید، البته فیلمنامه با کتاب مقدار زیادی تفاوت داشت ولی اصل مطلب همونه
حسنا ع
۱۴۰۲/۵/۱
این کتاب خوب بود واقعا، و انگیزه‌ی جنگیدن بهم داد ولی این کتاب به نظرم یه اشکالی داشت، اونم اینکه به طور خیلی گنگی شروع می‌شد و خیلی طول کشید تا بفهمم دقیقا لوکیشن داستان کجاست، البته این یه چیز کاملا سلیقه‌ای هست، ولی من به شخصه از این کار نویسنده‌ها که آدم رو گیج میکنه خوشم نمیاد
Samaneh Shadravan
۱۴۰۲/۲/۱۳
سلام به همه عزیزانی که اومدن نظرات رو بخونن تا انتخاب کنن این کتاب رو برای مطالعه انتخاب کنن یا نه وظیفه خودم میدونم که بگم چقدر از گوش دادن این کتاب لذت بردم صدای شیوای گوینده متن عالی داستان بی نظیر این کتاب رفت تو لیست سفیدم تا به همه بگم مطالعه کنن یا گوش بدن. خلاصه کلام فوق العاده بود.
پروین حسین نژاد
۱۴۰۲/۱/۲۱
به نظرم که واقعا عالی بود
خیلی حرف براق گفتن داره و من به شدت مشتاق شدم واسه گوش دادن به این کتاب و الان که اخرشم دارم حس میکنم چقدر غرقش شدم و چقدر دارم از کارای اون ادم جسور لذت میبرم
و واقعا رقتار پرستار رو میشه خیلی جاها مشاهده کرد در زندگی عادیمون
خوشحالم که این کتاب رو شنیدم
Sepid Mmm
۱۴۰۲/۱/۱۶
کتاب خوبی بود باعث میشه اگه حتی فیلم و دیده باشین دیدگاه و نگاه بهتری به عمق ماجرا و داستان فیلم داشته باشین
صدای گوینده موسیقی پس زمینه بسیار عالی و مناسب با محتوا بودن
کتاب دربرابر استبداد به مبارزه می‌پردازد و آنهایی که در پشت نقاب‌ها پنهان شده‌اند را مورد خطاب قرار می‌دهد
ma ha
۱۴۰۲/۹/۲۶
سلام. ممنون از کتابراه برای تشویق به مطالعه کتاب.
در مورد این کتاب میخوام بگم که نگاه خاص راوی به جزئیات جالب بود اما کاش اینهمه طولانی نمیشد. و دوم اینکه من بعد از پایان کتاب و صرف این زمان طولانی هیچ نتیجه خاصی نتونستم ازش بگیرم. نویسنده چه هدفی رو دنبال می‌کرد؟
مینو رحمتی
۱۴۰۲/۲/۲۵
جالب بود داستان در مورد یک بیمارستان روانی هست و دنیایی از یک بیمارستان روانی و دید مردم سالم نسبت به افرادی که به این مشکلات دچار هستن باز میکنه و گاهی باهاشون حس همدردی میکنی بیشتر درک شون میکنی، افکار شون رویاهاشون ترس شون و یک نکته جالب این بود که یک شخص سالم میاد بین اونا و
mohammad amin
۱۴۰۳/۱/۷
پرواز بر فراز آشیانه فاخته» داستان دیوانه خانه‌ای است که در آن خود کامه‌ای در لباس سرپرستار با بهره گیری از ضعف‌های باوری و عاطفی بیماران و پزشکان بر آن حکم می‌راند. اقتباس سینمایی از این رمان هم جالب بود. دوستی ها و واکنش هایی زیادی در این کتاب است
شکوفه عصاره
۱۴۰۲/۵/۵
با اینکه جک نیکلسون واقعا بی‌نظیرترین بازیگر و لایق تمام اسکارهاییه که برده، ولی با شنیدن این کتاب جذاب و عالی، فهمیدم فقط نیمی از کتاب رو تونستن توی فیلم به تصویر بکشن، اونم با مقداری انحراف و تغییر راوی داستان.
واقعا لذت بردم، عالی، خاص و متفاوت بود.
پویا گلچین
۱۴۰۲/۲/۲۱
این کتاب رو باید خوند، وقتی کتاب صوتیش رو گوش دادم با تمام مهارت و توانایی و خوانش خوب نویسنده فضاسازی‌ها بدرستی منتقل نمیشد و گاهی ذهن پرواز میکرد. با تمام علاقه‌ام به کتاب‌های صوتی ولی به نظر میرسه لذت این کتاب رو باید با ورق زدنش تجربه کرد
پرستو
۱۴۰۲/۱/۳۱
خیلی دوسش دارم
من اول نمیدونستم کتاب هم داره، فیلمشو دیدم و دلم میخواد هرروز ببینمش و بنظرم زیباترین فیلم تاریخه
و من کسییم که فیلم کلاسیک میبینم!!!
اما کتابش واقعا یچیز دیگه‌ست. البته پیشگفتار هم میگه که واقعا دو اثر جدا از همن! حتما باید خونده شه
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۰/۱/۲۵
نمیدانم از داستان خوشم آمد یا نه.
من فیلم را نصفه نیمه دیدم و حالا کنجکاو شدم کامل ببینم.
بخش‌هایی از آن کسالت بار بود و البته اصلا داستانی سطحی نبود و نیاز به تعمق داشتم و شاید باید متن را میخواندم. به هر حال داستانی نبود که بشود رهایش کرد.
گویندگی خوب بود
طاها محبوبی
۱۴۰۳/۱/۱۰
این کتاب صوتی عالیه. فیلمی که از این کتاب اقتباس شده از فیلم‌های مورد علاقه مند. اما برای درک بهتر داستان و مفهوم اصلی داستان و محتوای عالی آن باید به این کتاب صوتی گوش بدین. و با صدای عالی و موزیک زیبایی که این کتاب صوتی داره واقعا لذت بخشه.
وحیده صمدی
۱۴۰۲/۳/۵
کتاب جذابی بود این که یک نفر در تمام روزهای زندگیش خودش بود خود شجاع و قوی و سرشار از تلاش برای ساختن زندگی در میان مخروبه‌های ان جالب بود او با شجاعت و جسارتش قالبهای ذهنی افراد اسیر در آن تیمارستان را شکست و به آن‌ها قدرت پرواز داد
س س
۱۴۰۲/۱/۲۴
رمان در مورد بیمارستان روانی هست که با ورود بیماری جدید خیلی از مسائل به چالش میکشه و به بیماران شجاعت بیان نظراتشان رو میده ولی پرستار سنگدل و زورگو به اون آسیب وارد میکنه تا زندگی نباتی داشته باشه و شخصیت سرخپوست هم جالب بود
عرفان رادان
۱۳۹۹/۱/۳۱
فیلم فوق العاده با بازی جک نیکلسون بزرگ صدای راوی هم بسیار دلنشین و خوب هست این کتاب برای کسانی که فیلم رو دیدن هم میتونه جذاب باشه باتشکر
فاطمه جهانگیر
۱۴۰۳/۱/۳
اون بخشی که پرستار تلوزیون رو خاموش میکنه بعد قهرمان داستان به تلوزیون خاموش زل میزنه و بازی رو با هیجان گزارش میکنه. بعد رفته رفته بقیه هم میان و به باور عمیق اون با دقت نگاه میکنن! خیلی تامل برانگیزه
پگاه
۱۴۰۲/۷/۲۹
پرواز بر فراز آشیانه فاخته درباره‌ی دنیایی هست که تمام تلاشش را میکند تا آدمی را به رباط زیر دستش تبدیل کند و همچنین درباره‌ی آدمی هست که تمام تلاشش را میکند تا از زیر سلطه‌ی یک نظام سرکوب گر نجات یابد. عالی بود
زهرا رفیعی
۱۴۰۲/۲/۱۸
لذت بردم خیلی عالی بود با اینکه طولانی بود اما اصلا خسته نشدم و دنبال کردن ماجرای این چند نفر در آسایشگاه روانی برایم جذاب بود.
داستان به طرز فوق العاده‌ای هدایت میشه و برای ادامه جذب میکنه و پایان عالی داشت.
فائقه
۱۴۰۲/۲/۱۷
کتاب خوبیه اول باید فیلمش رو ببینید اسم فیلمش دیوانه از قفس پرید هست وبعد کتابش رو بخونید بهتون کمک میکنه تصاویر بیماران روانی راهرو بیمارستان وبقیه چیزها رو خوب براتون تداعی میکنه در بازسازی کتاب کمکتون میکنه
1 2 3 4 >>