نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی منتخب اشعار مثنوی جلال الدین محمد مولوی - مولانا جلال الدین محمد بلخی
4.2
191 رای
مرتبسازی: پیشفرض
در کل کتاب خوب و مفیدی بود. اشعار خوب و پر مغزی انتخاب شده بودند. با این حال جا داشت از دریای مثنوی معنوی در و مرواریدهای بیشتری انتخاب و ارائه میشدند تا بر غنای اثر افزوده میشد. ناگفته نماند برخی از اشعار انتخاب شده دارای چنان معانی عمیقی هستند که برای فهم مناسب اونها باید چندین و چند بار و با حوصله شنیده شوند.
در کنار اشعار انتخابی صدای پخته و بسیار دلچسب استاد بهروز رضوی بر ارزش این کتاب صوتی افزوده است.
به نظر من چیزی که در مورد این اثر توی ذوق میزد، صدای بلند و گهگاه آزاردهنده موسیقی متن بود که در بسیاری موارد صدای گیرای استاد رضوی رو تحت تاثیر قرار میداد و امکان شنیدن اشعار رو تا حد زیادی سخت میکرد و جا دارد این نقیصه رفع شود.
در کنار اشعار انتخابی صدای پخته و بسیار دلچسب استاد بهروز رضوی بر ارزش این کتاب صوتی افزوده است.
به نظر من چیزی که در مورد این اثر توی ذوق میزد، صدای بلند و گهگاه آزاردهنده موسیقی متن بود که در بسیاری موارد صدای گیرای استاد رضوی رو تحت تاثیر قرار میداد و امکان شنیدن اشعار رو تا حد زیادی سخت میکرد و جا دارد این نقیصه رفع شود.
صدا که حرف نداری و افسوس که کوتاه و خلاصه هست اما متاسفانه همانطور که یکی از دوستان نیز فرمودند متاسفانه تناسب مقتضی در مورد میزان و حجم صدا، بین صدای استاد گرامی بهروز رضوی و موسیقی رعایت نشده و حیف چنین صدا و شعری که صدای موسیقی اونقدر بلندتر از گوینده باشه که برای شنیدن چنین صدا و چنین اشعاری شنونده اذیت شه
هست پیغمبر؛ ولی دارد کتاب
مثنویّ ِ معنویّ ِ مولوی؛
هست قرآن در زبان پهلوی (شیخ بهایی)
.
(۱
سخن گفتن در بارهی «مولانا» کار چندان سادهای نیست.
شخصی که پدرش «سلطان العلماء» او را «جلال الدین» خطاب و ذکر این لقب، خود حکایت درخشانی از جلالت روحی او بود!. کسی که در ایّام کودکی نه تنها اهل وجد و ذکر, بلکه میگویند با فرشتگان در ارتباط بوده و این حکایت در شرح احوال او آمده است.
کودکی که وقتی خانوادهاش تصمیم به ترک سرزمین اجدادی و عزیمت به عراق گرفت، هنگام اقامت در نیشابور و ملاقات آنها با «پیر اسرار»، جناب عطار با دیدن او بشارت آیندهی درخشانی را به پدرش داد.
کسی که در ۱۸ سالگی جامع علوم زمان خود گردید اگرچه «سجاده نشین با وقار» ی نیز بود اما ملاقات او با شمس تبریزی «بازیچهی کودکان کوی» اش کرد!!
(۲
مولانا مثنوی را «نردبان آسمان» میخواند که انسان با طی پلههای نورانی آن به اوج حقیقت دست مییابد. بدون دلیل نیست که؛ هرکس پای در وادی «مثنوی» او نهاد و سَری در آن کشید، در آن جا متوقف شد و رحل اقامت گُزید که:
«مثنوی را معنوی بینی و بس».
مولانا در مقدمهی کتاب مثنوی که به عربی آنرا انشا کرده است کتاب خود را «اصول اصول اصول دین» و مایهی کشف اسرار و یقین نشان میدهد و با تواضع کامل و سادگی تمام آنرا «مثنوی» میخواند!
به گفتهی مولوی پژوه بزرگ پروفسور بانو ماری شیمل، مثنوی حضرت مولانا مانند اقیانوس بیکرانی است که چون شنا کردن در آن ممکن نیست باید در ساحل امن آن نشست و در عظمت و بیکرانگی آن نگریست و مستغرق شد. که این کتاب جلوهای از کتاب الله است!