نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سه قطره خون - صادق هدایت
4.4
462 رای
مرتبسازی: پیشفرض
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۲/۱۱/۲۴
00
سه قطره خون داستان یک دیوانه ای هست که یک سال هست که در بیمارستان روحانی بستری هست و در آرزوی قلم و کاغذ بوده! و همین دیروز بهش قلم کاغذ دادند اما ان دیگه دست هایش کرخت و ذهنش بی موضع شده برای نوشتن روی کاغذ! و چیزی برای نوشتن نداره! و نهایتا در ان همه کلمه و خط خطی کردن به سه قطره خون میرسه که ظاهرا منظورش … هست! که میخواد حرفی نگفتی یا ننوشتی رو به ما بگه. گربههای نر و ماده که نماد عشق و تولد و عشق باری زیر درخت بودن هم بسیار برایم جالب بود وحتی دردناک چرا که عشق ان ها توسط راوی نافرجام موند! در واقع دیوانه یا راوی داستان می خواهد بگوید که ما خواننده ان رو پراش کنیم. سه قطره خون حیاتی و نمادین! مثل سه قطره اشک، یا خون روح خواننده با راوی! خمیشه داستانهای هدایت بک جورهایی رمز و راز برای خودکشی و سیاهی داره. به نظر من به داستان کوتاه فلسفی و متاثرکنندهای بود.
دوستان بزرگواری که این کتاب را بسیار ارزشمند توصیف کردهاند، جهت اینکه ما متوجه اشتباه خود بشویم میشه لطف کنن از دلایل ارزشمندی این کتاب به ما بگویند.
حقیقتا از آثار صادق هدایت به عنوان یک تست افسردگی میتوان استفاده کرد. قصد ندارم بگویم همه چیز خیلی عالیه، خیر اما همه چیز هم به این سیاهی نیست.
با عرض معذرت، ممکنه که با گفتن نظرم مورد هجوم حملات قرار بگیرم. ابتدا این نظر شخصی من است. این کتاب به واقع همانند بسیاری از این برنامههای تلوزیونی است که چیزی جز وقت تلف کردن نیست، اگر بخواهیم به منظور نویسنده یعنی آقای صادق هدایت دقت کنیم که واقعیت این که این موارد رو یک کودک هم میدونه و چیزی جز پر کردن وقت نیست. در ضمن به شدت میشه افسردگی نویسنده رو متوجه شد. که این چیزی که ما در جامعه فعلی بهش به هیچ عنوان نیاز نداریم. قرار نیست به افسردگی افراد دامن بزنیم. میدونم بسیاری از افراد مدعی روشن فکری از طرفداران آقای صادق هدایت هستند، اما به جرات افکار ایشان چیزهای سازندهای نیستند.
حقیقتا از آثار صادق هدایت به عنوان یک تست افسردگی میتوان استفاده کرد. قصد ندارم بگویم همه چیز خیلی عالیه، خیر اما همه چیز هم به این سیاهی نیست.
با عرض معذرت، ممکنه که با گفتن نظرم مورد هجوم حملات قرار بگیرم. ابتدا این نظر شخصی من است. این کتاب به واقع همانند بسیاری از این برنامههای تلوزیونی است که چیزی جز وقت تلف کردن نیست، اگر بخواهیم به منظور نویسنده یعنی آقای صادق هدایت دقت کنیم که واقعیت این که این موارد رو یک کودک هم میدونه و چیزی جز پر کردن وقت نیست. در ضمن به شدت میشه افسردگی نویسنده رو متوجه شد. که این چیزی که ما در جامعه فعلی بهش به هیچ عنوان نیاز نداریم. قرار نیست به افسردگی افراد دامن بزنیم. میدونم بسیاری از افراد مدعی روشن فکری از طرفداران آقای صادق هدایت هستند، اما به جرات افکار ایشان چیزهای سازندهای نیستند.
خب کسانی که گفتن کتابهای صادق هدایت غمگینن و افسرده ان و فلان باید بگم من کلا عاشق این دید منحصر به فرد هدایت توی نوشته هاشم از بچگی هر داستانی خوندیم و شنیدیم پایان شاد داشت ولی داستانهای هدایت اکثرا پایان تلخ و گزنده دارن. و شیرینیها در کنار تلخیها است که معنا و زیبایی پیدا میکنه اگر پایان تلخ وجود نداشته باشه پایان خوش معنا نداره. آثار این نویسنده به نظر من فوق العاده ان و اصلا عاشق این ذهن مسموم صادق هدایت ام. کسی که توی نوشتن مخصوصا زمان خودش به نظرم تابو شکنی بزرگی انجام داده. و اینکه کلا حقایق رو بیان کرده و حقیقت تلخه. برای فهم داستانهای صادق هدایت باید کتابش رو چندبار بخونید تا بفهمید منظور اصلی نویسنده چیه.
دوستش داشتم واقعا جزو بهترین کتابهای صادق هدایته.
داستان اول که داستان سه قطره خونه، یکم سرد ولی خاص و مهیج بود.
داستان دوم، یعنی گرداب، ماجرای هما و همایون و بهرام مو رو بر تن سیخ میکرد و فوقالعاده غمگین بود.
داستان سوم، داش آکل رو قبلا خونده بودم ولی شنیدنش با صدای اقای سلطان زاده چیز دیگه است.
داستان آینه شکسته، غم انگیز بود و داستان طلب آمرزش، ماجرای اعمال زواری که توی حج از گناهایی که کردن تعریف میکنن، مغز رو منفجر میکنه.
داستان چنگال پایان دلخراشی داشت
داستان محلل هم وقتی تموم شد دوباره از اول گوش دارم، بش که یبچیده بود.
باقی هم به نوبه خودشون قشنگ و دلنشین بودند.
داستان اول که داستان سه قطره خونه، یکم سرد ولی خاص و مهیج بود.
داستان دوم، یعنی گرداب، ماجرای هما و همایون و بهرام مو رو بر تن سیخ میکرد و فوقالعاده غمگین بود.
داستان سوم، داش آکل رو قبلا خونده بودم ولی شنیدنش با صدای اقای سلطان زاده چیز دیگه است.
داستان آینه شکسته، غم انگیز بود و داستان طلب آمرزش، ماجرای اعمال زواری که توی حج از گناهایی که کردن تعریف میکنن، مغز رو منفجر میکنه.
داستان چنگال پایان دلخراشی داشت
داستان محلل هم وقتی تموم شد دوباره از اول گوش دارم، بش که یبچیده بود.
باقی هم به نوبه خودشون قشنگ و دلنشین بودند.
نقد کتاب سه قطره خون صادق هدایت: متاسفانه این کتاب مانند اکثر کتابهای صادق هدایت بسیار بدبینانه به دنیا نگاه شده است هر چند که ممکن داستانهایی که در کتاب بیان شده برای خواننده جذاب و حتی مجذوب کننده باش ولی نکتهای که در این کتاب و قلم نویسنده هست دید سیاه به زندگی است، نکته بعدی که در مورد این کتاب و به طورکلی در مورد کتابهای صادق هدایت متاسفانه صادق اینکه به اعتقاد و ادیان هم کجی میکنه و درست نادرست حق و باطل را در قلمش و کتابش با هم مخلوط میکنه و به خورد خواننده میده، مثلا در قسمتی از کتاب با زیرکی خاصی با استفاده از قدرت قلم تمام زیارت کننده امام حسین را قاتل مجرم معرفی میکنه!!!!!
مقصود اصلاح نیست بلکه مسموم کردن ذهن خواننده هست. بنظر بنده کتابهای صادق هدایت مناسب خواندن برای تمام سنین نیست.
موفق و پیروز باشید
مقصود اصلاح نیست بلکه مسموم کردن ذهن خواننده هست. بنظر بنده کتابهای صادق هدایت مناسب خواندن برای تمام سنین نیست.
موفق و پیروز باشید
دوسش داشتم با اینکه تا الان فک میکردم داستانهای صادق هدایت چندان نمیتونه جذاب باشه. داستان سه قطره خون خیلی باحال بود. هر کدوم از داستانها به نحوی بهترین بودن. داستان طلب امرزش اشکم دراورد وحیرت زدهام کرد دلم میخواست همشون خفه کنم😓. آه، در مجموع کاملا باب میلم بود. گوینده هم به خوبی داستانها رو روایت میکنه. ممنون از کتابراه برای رایگان گذاشتنش توی اخر هفته چون در غیر این صورت من اصلا سراغش نمیاومدم، اسم کتاب هم در جذب کردن من به سمت کتاب تاثیر کمی نداشت. پیشنهادم اینه که کتاب بشنوید مطمئنم کمتر کسی پیدا میشه که خوشش نیاد.
اولش فکر کردم یه کتابه با چندتا داستان که جنبه بیان وقایع رو داره، بعد کم کم به این نتیجه رسیدم که داره انتقاد میکنه، آخرهای کتاب با اینکه مکررا به شخصیت زن و انسان توهین شده بود ولی با کمی فکر کردن متوجه شدم متاسفانه صادق هدایت حقایق تلخ رو به زبان آورده و مثل پتک تو سر بقیه میزنه، هنوز نفهمیدم چرا میگن خوندن کتابهاش انسان رو از اعتقاداتش دور میکنه ولی به نظرم جدا جسارت میخواد صورت زشت انسانهای مدعا رو بهشون نشون بدی و از اون همه ادعا به زمین سقوطشون بدی، کتاب رو دوست داشتم ولی به نظرم یکم تلخ بود. راوی هم که واقعا محشره محشر.
هزاران درود و سپاس ویژه، فوق العاده ست، دست مریزاد جناب سلطان زاده گرامی آفرین بر این صحت بیان و انتقال عمیق احساس و ایجاد صحیح فضای محیط بر داستان... زنده باد.
قلم جناب هدایت نیز مزید بر حسن دلیل، روی دست ندارد و جاودانگی یعنی همین! در آسمان که مرگ نیست و بر روی زمین نیز جناب هدایت در میان کلام سحرآمیزشان همچنان بیش از زندگان هر روزگاران زنده هستند...
زنده و زنده تر باد صادق هدایت...
فوق العاده فوق العاده فوق العاده...
قلم جناب هدایت نیز مزید بر حسن دلیل، روی دست ندارد و جاودانگی یعنی همین! در آسمان که مرگ نیست و بر روی زمین نیز جناب هدایت در میان کلام سحرآمیزشان همچنان بیش از زندگان هر روزگاران زنده هستند...
زنده و زنده تر باد صادق هدایت...
فوق العاده فوق العاده فوق العاده...
درود بر کتابراه
به نظر من کتابهای نویسندگان مشهور ایرانی ازجمله صادق هدایت را بهتر است همه بخوانیم هر چند عدهای نظر دارند که نوشتههای صادق هدایت دارای سیاه نمایی و نا امیدی است ولی چیزی که به نظرمیاد این خصوصیات همون دوره بوده و هدف ایشان دعوت به تفکر و تفکر و.. دوری از خرافات است.
داستان داش آکل طلب آمرزش و محلل جالب بود و فرد رو به فکر فرو میبره
به نظر من کتابهای نویسندگان مشهور ایرانی ازجمله صادق هدایت را بهتر است همه بخوانیم هر چند عدهای نظر دارند که نوشتههای صادق هدایت دارای سیاه نمایی و نا امیدی است ولی چیزی که به نظرمیاد این خصوصیات همون دوره بوده و هدف ایشان دعوت به تفکر و تفکر و.. دوری از خرافات است.
داستان داش آکل طلب آمرزش و محلل جالب بود و فرد رو به فکر فرو میبره
پر از بد بختی بود... بد بختیهای احمقانه که مردم خودشون باعثش بودند درحقیقت هم جز این نیست مشکلات ما ادمها نشات گرفته از حمقات خودمونه ولی نویسنده متعصبانه همه روحانیون و وعاظ رو مورد حجوم قرار داده بود حداقل من اینطور حس کردم چون تو بیشتر داستانهاش یه دیندار فوق العاده بد بود که بد بختیها زیر سر اون بود محض رضای خدا یه بار یه روحانی خوب تو داستانش نبود خیلی متعصبانه بدگویی میکرد و این هم به نظرم یه جور اشتباه و حماقته به نظر میاد تو داستان تنها راه چاره هم خود کشی و اینها باشه انگار بخوان اشتباه رو با اشتباه جبران کنند قلم و بیان خوب بود ولی متن پر از نقد و اشتباه
کلا صادق هدایت که قلمش بی نظیر هست. قبل از خوندن، نظرات رو میخوندم که از صدای اقای سلطان زاده تعریف میکردن. من تابحال کتاب صوتی با صدای ایشون گوش نکرده بودم و این اولین کتاب صوتی بود که با صدای ایشون گوش دادم. میتونم به جرات بگم که بی نظیر بود. فوق العاده بود. اوج حرفهای بودن و زیبایی خوانش ایشون رو بخصوص در داستان آخر این کتاب میتونید درک کنید.
با سلام
صدای خوب و خوانش زیبای آقای سلطان زاده انسان رو تشویق میکرد که گوش دادن به داستانها رو ادامه بده.
امادر کل کتاب رو نپسنیدم قلم نویسنده زیباست اما از همهی داستانها بوی مرگ و ناامیدی به مشام میرسه و انسان رو غمگین میکنه. بهتر است افراد افسرده اصلا این کتاب را نخوانند.
با تشکر از مجموعهی خوب کتاب راه
صدای خوب و خوانش زیبای آقای سلطان زاده انسان رو تشویق میکرد که گوش دادن به داستانها رو ادامه بده.
امادر کل کتاب رو نپسنیدم قلم نویسنده زیباست اما از همهی داستانها بوی مرگ و ناامیدی به مشام میرسه و انسان رو غمگین میکنه. بهتر است افراد افسرده اصلا این کتاب را نخوانند.
با تشکر از مجموعهی خوب کتاب راه
هم داستان عالیه و هم صدای آقای سلطان زاده. فقط نویسندههای بزرک مثل صادق هدایت میتونن طی چند صفحه مفاهیم را به خواننده برسونن. طی شنیدن داستان و با صدای گرم و قدرت کلام گوینده حواس آدم از محیط اطراف کاملا پرت میشه. ممنونم از کتابراه. توصیه میکنم حتما این مجموعه داستان را گوش کنید.
خیلی از صادق هدایت دل خوشی ندارم با قلم خوبش تمام اعتقادات رو زیر سوال میبره و بزگ نمایی خاصی تو کلامش داره که اگر انسان مطالعه نداشته باشه خام حرف هاش میشه به نظرم اصلا خوب نبود... مخصوصا داستان طلب آمرزش که انگار هر کی میره کربلا گناه کاره... خداوند با هم کیشانش محشورش بفرماید.