دوستش داشتم واقعا جزو بهترین کتابهای صادق هدایته.
داستان اول که داستان سه قطره خونه، یکم سرد ولی خاص و مهیج بود.
داستان دوم، یعنی گرداب، ماجرای هما و همایون و بهرام مو رو بر تن سیخ میکرد و فوقالعاده غمگین بود.
داستان سوم، داش آکل رو قبلا خونده بودم ولی شنیدنش با صدای اقای سلطان زاده چیز دیگه است.
داستان آینه شکسته، غم انگیز بود و داستان طلب آمرزش، ماجرای اعمال زواری که توی حج از گناهایی که کردن تعریف میکنن، مغز رو منفجر میکنه.
داستان چنگال پایان دلخراشی داشت
داستان محلل هم وقتی تموم شد دوباره از اول گوش دارم، بش که یبچیده بود.
باقی هم به نوبه خودشون قشنگ و دلنشین بودند.
داستان اول که داستان سه قطره خونه، یکم سرد ولی خاص و مهیج بود.
داستان دوم، یعنی گرداب، ماجرای هما و همایون و بهرام مو رو بر تن سیخ میکرد و فوقالعاده غمگین بود.
داستان سوم، داش آکل رو قبلا خونده بودم ولی شنیدنش با صدای اقای سلطان زاده چیز دیگه است.
داستان آینه شکسته، غم انگیز بود و داستان طلب آمرزش، ماجرای اعمال زواری که توی حج از گناهایی که کردن تعریف میکنن، مغز رو منفجر میکنه.
داستان چنگال پایان دلخراشی داشت
داستان محلل هم وقتی تموم شد دوباره از اول گوش دارم، بش که یبچیده بود.
باقی هم به نوبه خودشون قشنگ و دلنشین بودند.