نقد، بررسی و نظرات کتاب طایفه انزانی: منطقه بلوک دوم انزان (حوضه استرآباد) - جلد 1 - شهروز ملاح

کتاب را خواندم جالب است وانچه که انشان غیر از بختیاری است قبول دارم وطایفه شما نیز میتواند انزانی باشد، بستگی به تحقیقات خودتان دارد وایل ما از امیران انشان است که باورود حکومیت صفویه ومهاجرت ترکان شیعه وسید‌های دره کاید وامیختن با طوایف لر وقدرت گرفتن تحت عنوان تشیع سرکوب شدیم اگرچه ماهم شیعه شدیم منتها دیگر قدرتی نداشتیم ویقیننا هم نژادهای من که به اسم مشخص هستند ازابتدی انشان نزدیک در یا تا منطقه بیضا فارس وحتی فیروز اباد ودارابگرد پراکنده وحکومت میکردند ما لر هستیم ونیاکانمان مدام گفته‌اند که از امیران انشان هستند ومحافظ اتش ولرها یکی از اقوام پارس هستند به خاطر زبانشان که پارسی بوده، باهجوم قبایل همراه عثمانی وپیوستن به قبایل مهاجر یمنی، عراقی وعرب زمان عباسیان ته مانده قدرت خاندان شاهنشاهی ساسانی در انزوا قرارگرفته وبه روستاها وکوهها پناه بردن چون در مذهب با ما مشکل داشتند وگروهی مثل شما مجبور به مهاجرت شدند ودرایلات دیگر پارس ادغام ومسلمان گشته واز جمله اعتماد ودوستی بزرگان شما وترکان شیعه قاجار وافشار وغیره، چرا که زند نیز قبل تراز شما اصلا ترک شدند ودلیلش نام پدر ومادر پادشاه زند را دربیاورید متوجه عرایضم میشویدو پس از امپراطوری ساسانی بزرگان ایران کشته وفراری شدن بعضی به اسیای صغیر وبعضی در قبایل دیگر ادغام شدن ویقینا شما هم از ان دسته هستید وماهم از انزان شرقی هستیم ومعروف به ایل امیر، تیره تاجی، هستیم ودرهشت طایفه در یاسوج وچندتا فارس بیضایاهمان انشان شرقی وفیروزاباد کازرون، لامرد گچساران، عشایرمان تابستان کوه دنا وزمستان گچساران است، ما به امیران انشان معروفیم، شاید تفسیر شما درست باشد وما اصالتا لر نباشیم ووانچه میدانم بعد ساسانیان در این حوزه ایم

این کتاب مربوط به اقوام انشانی یا انزانی که در هزاره اول قبل از میلاد در منطقه بین پارس زندگی میکردند میباشند این قوم که یکی از بنیانگذاران تمدن و کشور داری در جهان میباشند در همسایگی حکومت مادها زندگی میکردند و بعدها مادها بر انها تسط مییابند و زیر سلطه سلسله ماد میروند نویسنده کتاب مدعی است که این اقوام مالک اصلی سرزمین پارس بوده و در به قدرت رساندن کوروش هخامنش کوشش فراوان داشته و در جنگهای هخامنش به این دولت و سلسله بزرگ کمک میکردند و در ان نقش بسزایی داشتند و حکومتها و قدرتها باعت کوچاندن انها به نقاط مختلف کشور بر اساس نیاز روز شده‌اند و از ایل بختیاری که ایل بلخی و مهاجر میباشد نبوده و نه لر است و نه کرد و نه از مختلط انها یعنی لک
و پس از ظهور اسلام چندین بار کوچانده شده و الان در چندین جا از مناطق غرب اسیا و ایران از جمله استراباد گلستان فعلی ایران سکونت دارند و

با سلام - کتاب خوانده شد و برخی از نقاط تاریک تاریخی از این دیار انزان برایم روشن گردید + البته به نویسنده محترم جناب اقای مهندس ملاح پییشنهاد میکنم کتاب 5 چلدی با نام از آستارا تا استاراباد نوشته مرحوم منوچهر ستوده را مطالعه و از مطالب ان کتاب برای تکمیل کار خود استفاده نمایند. سعید شربتی

مهمنیست که کتابی که میخوانیم نثر محکمی دارد یا از نظر تاریخی چقدرمستدل است. مهم این است که در این وانفسای تنهایی بشرجوانان و نوجوانان ازاصل ونسب خود اطلاع داشته باشند ونیز بزرگان این سرزمین به دست فراموشی سپرده نشوند.

دانستن تاریخ به مانند چراغیست در تاریکی جهت راهنمایی نسل‌های آینده و تاریخ جامع هر کشوری از مجموعه‌ی تاریخ محلی هر ایالتی شکل می‌گیرد
بسیار سپاسگزارم از نگارش چنین اثر وزینی در شمال ایران.
موفق باشید

کتاب جذاب خوش خوان و جالبی است در تاریخ محلی. نقایص املایی و سندی دارد و از منابع کمی استفاده کرده سوگیرانه است به شدت ولی چون زاویه دید جدیدی داره ارزش خوندن داره

نویسنده کتاب اطلاعات سطحی از تاریخ خود و نیاکانش داره و بالاغیرتا و متعصبانه در معرفی نیای انزانیان و عدم وابسته گی به قومیت‌های را انکار می‌کنه که خود جا بسی تامل داره

کتاب خوبی است ولی به نظرم نیازمند منابع محکم تری است. دومین منبع ذکر شده (خواجه تا جدار ذبیح اله منصوری) منبع موثقی نیست و سندیت ندارد.

سلام وعرض ادب خدمت دوستان و دست اندرکاران زحمتکش این اپلیکیشن.
بنده هیچی نمیگم وفقط میتونم بگم که:
دمتون گرم

نویسنده در این کتاب بیشتر به فک و فامیل خودش پرداخته که واقعا زشت و زننده است.
در این کتاب تاریخ بشدت تحریف شده

خیلی جالب بود در مورد این منطقه اطلاعات بدست اوردم

کتاب تاریخی عالی و جامعی بود

بسیار جامع و عالی

عالیه ممنون