نقد، بررسی و نظرات کتاب سقوط - آلبر کامو
4.3
25 رای
مرتبسازی: پیشفرض
فاطمه تورانی
۱۳۹۸/۶/۲۷
60
من از آن تافتههای جدابافته نبودم که هر توهینی را ببخشایم، اما همیشه در آخر کار آن را از یاد میبردم. آن کس که تصور میکرد که من از او نفرت دارم چون میدید که با لبخندی صمیمی به او سلام میگویم غرق در شگفتی میشد و نمیتوانست باور کند. در این حال، بر حسب خلق و خوی خودش، یا بزرگواریم را تحسین و یا بیغیرتیام را تحقیر میکرد، بیآنکه فکر کند که انگیزه من ساده تر از اینها بوده است، من همه چیز حتی نام او را از یاد برده بودم. «من شیفتهی این قسمت کتاب شدم، فوق العاده بود»