نقد، بررسی و نظرات کتاب مجوز - لوئیجی پیراندلو

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۰۸
داستان جالبی درباره خرافه و باورهای عجیب که متاسفانه در خیلی از کشورهای جهان رایج است. افرادی که این اعتقادات خرافی را دارند، تقریبا هر اتفاقی را به میل خود و مطابق خرافات تعبیر می‌کنند. در این قصه، مردم شخصی را اصطلاحا چشم شور میپندارند که همین مسئله باعث میشود او چنان این قضیه را جدی بگیرد که تقاضای مجوز برای کار و کسب درآمد از این طریق دارد! به نظرم پرداختن به این موضوع آن هم با زبان طنز بسیار موثر و جذاب است.
محمدرضا
۱۴۰۱/۰۵/۰۲
این کتاب به خوبی خرافات و جهل را که از قدیم بر بسیاری از مملکت‌ها بوده است را به تصویر میکشد و سر انجام به این نتیجه می‌رسد که تمام خرافات به خاطر نادانی مردم از حقیقت است.
Melika
۱۴۰۳/۰۱/۰۵
خرافاتی که باعث جهل و نادانی می‌شه و متاسفانه خیلیم رواج پیدا کرده، داستان اصلی همین بود که البته مورد مهمیم هست و واقعاً باید قابل توجه باشه.
F.Namazi
۱۴۰۱/۰۸/۲۷
وای این کتاب محشره حتما بخونید
شاید تا وسطای کتاب یکم گیج و غیر معقول به نظر برسد اما در انتها پرده‌ی شفافی از حقانیت برای شما آشکار میشود
عااااااالی بود
رامین کرمی
۱۳۹۶/۰۶/۲۱
نمایشنامه عجیب و پرمعنایی بود. دقیقا منظورش این بود که این پلیدی حاصل رفتار خود مردم شهر بود.
ditto
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
اوایل برام گنگ و مجهول بود، اما وقتی به خوندن ادامه دادم متوجه شدم واقعا کتاب زیبایی هست
z
۱۴۰۱/۰۶/۱۶
نمایشنامه عجیبی بود ولی به هرحال جالب بود
ممنون که این کتاب را رایگان در اختیار ما قرار دادید
Mohammad Bagheri
۱۳۹۸/۰۹/۲۰
خیلی از خرافات وقتی شکل می‌گیره یا قوت که با یک حادثه طبیعی همراه بوده.
Karimi Karimi
۱۳۹۶/۱۲/۱۳
حماقت وقتی تبدیل به باور شود دیگر حماقت نیست سلاحی دهشتناک است.
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۷/۱۸
کتاب عالیه و پیشنهاد میکنم حتما حتما سعی کنید بخونید ممنون از کتابراه
سیّدمحمّد زعفرانچی
۱۴۰۲/۱۲/۲۲
بسیار پسندیدم. نثر روان و گرایی مناسب داشت
فرهاد نیاپرست
۱۳۹۶/۰۶/۳۰
خرافات همه جاهست
Mosi Phonix
۱۴۰۱/۰۱/۱۳
نمایش کوتاه و پرمعنایی بود.
ملیکا صدر
۱۳۹۸/۱۰/۲۸
عااالی بود حماقت ادما تمومی نداره