نقد، بررسی و نظرات کتاب داستان یک ساعت - کیت چاپین

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
maniya
۱۴۰۳/۴/۲۶
خطر اسپویل :
داستان درمورد زنی هست که بیماری قلبی داره و نباید یکهو خبرها رابه اوگفت. خبرمرگ شوهرش راخواهرش ودوست شوهرش اهسته به اوگفتن. خانم ملاردگریه کرد ودراتاق خودراحبس کرد. دراینجاحالات خانم ملاردراتوصیف میکردکه ازپنجره به منظره بیرون خیره میشودودرافکارش غوطه ورهست. بع درختان وشاخه هایش به آسمان به صدای دست فروش و... اینکه دیگرچگونه زندگی کندچهره اش ازگریه زیادبادکرده وخواب الودبود. اوسالهای زیادی برای زندگی داشت درصورتی در دیروزنمیخواست عمرطولانی داشته باشد. صدای خواهرش که میگوید خودراحبس نکندانگونه مریض میشود. خانم ملاردبیرون می ایدوباخواهرش پایین میآیند امادربازمیشودوظاهرشوهرش نمایان میشودوان خبراشتباه بوده خواهرش گریه میکندودوست شوهرش سعی میکنداو را قایم کند زیرابعدازمدتی دکترهامیگویندخانم ملارد ذوق مرگ شده است. بنظرمن اسم داستان (یک ساعت) باموضوع همخوانی ندارد.
مجیدناجی
۱۴۰۳/۶/۹
داستان کتاب قصه تلخ مرگ تدریجی ست، جدایی عاطفی، زندگی در اسارت و اجبار. ما باید قبل از شروع هر رابطه‌ای یاد بگیریم که افکار و عقاید هرشخص محترم است وباید به آن بها داد حتی اگر نظراتمان مخالف یکدیگرباشد. زن داستان از مرگ همسر از آزاد شدن از اسارت از آزادی دوباره چنان شادی و مسرتی وجودش را در برمیگیرد که در پوست خود نمیگنجد. اماوقتی باهمسر زنده مواجه میشود از شدت ناراحتی تسلیم مرگ میشود تابتواند آزادی از اسارت و مرگ تدریجی را در آغوش مرگ پیدا کند. ممنونم از شما عزیزان دانش گستر کتابراه
الهام حمیدی
۱۴۰۲/۱۰/۱۹
داستانی واقعاً با تأمل. آدم ها خیلی خیلی می‌تونن پیچیده و غیر قابل پیش بینی باشن، اینکه چی تو مغزشون می‌گذره کار دشواریه آیا واقعاً می‌تونیم در موقعیت‌های مختلف افکار و احساسات دیگری رو درک کنیم!؟
داستان در موردافکار و عکس العمل خانمی در مقابل یک اتفاقه، نمی‌تونم بیشتر توضیح بدم چون داستان لو میره. ترجمه‌ی خوبی داره و پردازش داستان استادانه است. حتماً بخونین مطمئنم مثل من لذت می‌برین.
احسان حسین زاده
۱۳۹۶/۱۲/۲۰
کتاب خوب و مفیدی است، منوبا مطالعه‌ی این کتاب کوچک پنج صفحه‌ای در یافتم که پس از مرگ، عزیزان از دست رفته زندگی تازه‌ی ابدی خود را تازه آغاز میکنن و پس از مرگ عزیزانمان نباید امید به زندگی رو از دست بدیم و لذت‌ها و شادی‌ها و لحظه‌های خوب زندگی رو بر خود حرام کنیم
Kiyavash_
۱۴۰۲/۸/۱
کل داستان: بنده خدا خانم ملارد فکر می‌کرد شوهرش مرده در صورتی که جان سالم از سانحه رانندگی به در برده بود و وقتی خانم ملارد همسرش رو سالم و زنده دید، ذوق مرگ شد.
محمدرضا
۱۴۰۱/۵/۲
از این داستان کوتاه می‌آموزیم که مرگ روزی به سراغ همه خواهد آمد و طبیعی است که ما ناراحت شویم و گریه و شیون کنیم اما باید بدانیم که زندگی هنوز جاری است و نباید آن را از دست بدهیم.
مهدی ترحمی
۱۳۹۶/۵/۲۷
تصویرسازی‌های نویسنده از محیط برون و درون ذهن آدمی، بویژه در شرایط حساس و بحرانی، قابل ستایش بود
F.Namazi
۱۴۰۲/۱/۶
زیاد جالب نبود یه حالت گنگ مانند و غیر قابل آشکاری داشت بر اساس سلیقه خودم از این کتاب خوشم نیومد😑
z
۱۴۰۱/۶/۱۶
داستان خیلی جالبی بود و به ما می‌گه که مرگ به سراغ ما میاد و باید همیشه آماده باشیم
عالییی
سپیده غفاری
۱۴۰۰/۲/۳
کاش نمیمردواقعاکتاب خوبی بوداحساسات عشقذوابستگی روقشنگ بیان میکردولی ناراحت شدم ازاخرداستان
noushin derakhshan
۱۳۹۹/۵/۲
وابستگی محض در نهایت مرگ باخودش داره... اما هیچکس جای خانم ملارد نیست...
MiLaD Pashaei
۱۳۹۶/۸/۲۱
با سلام
تعدادی از جملات به درستی ترجمه نشده‌اند علی رغم ترجمه خوب بسیاری از جملات
سیاه مشق
۱۳۹۶/۵/۲۷
وارونه گی داستان در انتها، جالب و قشنگ و پر نکته بود
سید جواد حسینی
۱۳۹۶/۱۲/۲۴
کتاب خوبی بود
ممنون از نویسنده و عوامل کتابراه
hanie torkaman
۱۳۹۶/۱۱/۳۰
داستان کوتاه خیلیببییی خوبی بود👌
محیا ولیان
۱۳۹۶/۱۰/۲۳
عجیب و یاس انگیز
بهاره مرتضوی
۱۳۹۶/۸/۱۱
خیلی بد اصلا خوشم نیومد
فرهاد نیاپرست
۱۳۹۶/۶/۲۹
عالی، ذوق بیش از حد هم خوب نیست
ژینو شامحمدی
۱۴۰۱/۳/۱۷
واقعا تاثیر گذار و زیبا
Mohammad Bagheri
۱۳۹۸/۶/۱۵
داستان جالبی بود.
فاطمه سعادتمند
۱۳۹۷/۱۰/۱۸
نسبتا خوب بود.
Amirkhan Hashemi
۱۳۹۷/۳/۸
واقعا لذت بردم
شیدا سهیل
۱۳۹۶/۱۲/۸
چی بود این آخه؟؟؟؟
محمد سالاری
۱۳۹۶/۱۱/۲۵
داستان خیلی عالی خوشم اومد
mahsa mahlegha
۱۳۹۶/۹/۲۸
خیلی بد و ضعیف
سمیه سوادکوهی
۱۳۹۶/۸/۳۰
عالی زیبا بود
ابولفضل عزیزی
۱۳۹۶/۸/۸
خیلی بد بود خوشمان نیامد
فاطمه سادات سیادتی
۱۳۹۶/۸/۵
داستان تخیلی (باتشخیص)
ارام عقیلی
۱۳۹۶/۶/۲۱
سرشار از احساس و عاطفه
sepideh ansarinia
۱۳۹۶/۵/۲۷
زیاد برام جالب نبود: (
رحیم عظیمی
۱۳۹۶/۵/۲۶
ترجمه‌اش بسیاربی کیفیت بود
قاسم محمدپور
۱۳۹۶/۵/۲۶
غم انگیز ولی زیبا