اسپیلبرگ جز آن دسته فیلم سازانیست که از متریکس گردانندهی حاکم بر سیاره شناخت مطلوبی دارد و در فیلم هایش از این شناخت برای تحت تاثیر قراردادن مخاطب به خوبی بهره میبرد.
در واقع سالهای سال است که رباتهای انسان نما یا به عبارت صحیح تر موجودات بدون روح در بین زمینیان میزیند و بسیاری از انسانهای روح دار نیز با این موجودات در میآمیزند و تولید نسل میکنند. درواقع زامبیها و رباتها سالیان دوریست که در میان انسانها و پوشش انسان زیست میکنند و ما نیز به واسطهی ماسکی بنام کالبد انسانی و عدم شناخت از ورطهی عرفان و درون خویشتن بینی از شناخت لازم بی بهره بوده ایم.
متریکس گردانندهی سیاره توسط موجودات بدون روح صرفا جهت تامین انرژی روح موردنیازشان به جهت ادامهی بقا از انسانهای روح دار و البته سایر موجودات اکوسیستم زمین ایجاد گردیده که البته رو به زوال میگراید.
باشد که روزهای بدون این متریکس گوارای وجود ساکنین سیاره از هر شکل و رنگ و گونهای باشد.
کتاب عجیبی بود که حقیقتش از 100 درصدش 60 تا 70 درصدش قابل هضم بود.. محوریت اصلی کتاب هم فیلم علمی تخیلی ساخته آقای اسپیلبرگ بود و نویسنده هم با کمک از صحنههای اون فیلم مکاشفاتشو نوشته
در واقع سالهای سال است که رباتهای انسان نما یا به عبارت صحیح تر موجودات بدون روح در بین زمینیان میزیند و بسیاری از انسانهای روح دار نیز با این موجودات در میآمیزند و تولید نسل میکنند. درواقع زامبیها و رباتها سالیان دوریست که در میان انسانها و پوشش انسان زیست میکنند و ما نیز به واسطهی ماسکی بنام کالبد انسانی و عدم شناخت از ورطهی عرفان و درون خویشتن بینی از شناخت لازم بی بهره بوده ایم.
متریکس گردانندهی سیاره توسط موجودات بدون روح صرفا جهت تامین انرژی روح موردنیازشان به جهت ادامهی بقا از انسانهای روح دار و البته سایر موجودات اکوسیستم زمین ایجاد گردیده که البته رو به زوال میگراید.
باشد که روزهای بدون این متریکس گوارای وجود ساکنین سیاره از هر شکل و رنگ و گونهای باشد.