نقد، بررسی و نظرات کتاب مثنوی معنوی: شریعت و طریقت - عبدالحسین زرین کوب
4.5
455 رای
مرتبسازی: پیشفرض
با تشکر از نویسنده محترم که با این اثر به ما خاطرنشان میکند که در واقعیتهای وجدانی هم آنچه بسیاری از اهل دعوی نقل میکنند معنی واقعی بسیار نیست هشدار آگاهانهای به طالبان طریقت میدهد. چرا که میداند در دنیای ما بسیار اتفاق میافتد که حرف درویشان را یک گزافهپرداز مدعی میدُزدد، تا بخواند بر سلیمی زان فسون. طالب این معانی چنانچه مولانا خاطرنشان میکند باید مراقب باشد که به دام صیادان، به دام رهزنان و به دام دروغگویان که اکنون همهجا حتی در غرب دام تزویر پهن کردهاند نیفتد، چون بسی ابلیس آدمروی هست. و بسی طبیبان مدعی برای صید احمق، همهجا کمین کردهاند.
در ذهن من به خودی خودی مولانا عارف و شاعرقرن هفتم جدای از تعصبات و... قابل وصف نیست حتی اگر از نویسندهای نام آشنا و تراز اول کشور آنهم با سابقهی درخشان زرین کوب هم باشد، لاکن برای کسب اطلاعات آنهم برای دانشجویان و دانش پژوهان میتوان گفت درخشان و قابل تامل است، اما اگر کسانی خارج از این رده بخواهد چند صباحی غرق این متن پرمایه شوند، چنان چنگی به دلشان نمیزند و بنظر بنده در ابتدا اگر هیچ کتابی از مولانای جان نخوانده اید بنظر حقیر اول از کتاب ملت عشق الیف شافاک شروع کنید که جانتان را و روحتان را به شوق و شعف بندازد و بعد بروید به سر منزل کتابهای دیگر...
درود تاثیرات مولانای جان برای منِ نا وارد کم دانش بی عمل به دلیل دریایی بودنش این قطره ناچیز را کجا توان درک. اگر چه گریزهای بسیاری از پژوهندگان و کاوش گران دیدگاه مسحور کننده ایشان موجود هست اما به نظرم این تحقیق و تحصیل خیلی جذاب بود که نکته سنجی و زیبایی شناسی و درک و تحلیل نویسنده دانشمند به علاقه بی نهایتم به حضرت خداوندگار عشق و عرفان جناب مولانای جان رنگ و لعابی تازه بخشید.
سپاس از شما
سپاس از شما
خیلی خوب بود با اینکه بواسطه مرحوم پدر از کودکی با مثنوی مولانا آشنا بودم مطالعه کتاب برایم جالب بود. خلاصه وکوتاه بودن کتاب برای خیلی از ماها که با مطالب و مفاهیم فلسفی کمتر آشنا هستیم باعث درک ضعیف از کتاب را موجب گردد که در بیان نظرات خوانندگان بنده مشاهده کردم. که بنده هم همین مشکل را داشتم. ممنون از نویسنده و دست اندرکاران. هلاکوهی
کتاب مثنوی معنوی: شریعت و طریقت، اثر، مرحوم عبدالحسین زرین کوب، که شما را با مجموعهای از رفع ابهامات از نسبتهایی که به مولانا میدهند و میدادند، آشنا میسازد.
البته ناگفته نماند که روی جلد اصلا نوشته نشده است شریعت و طریقت، و این برای من گمراه کننده بود و فکر میکردم که مولانا خوانی است و هم نظم دارد و هم نثر!
مولانا با الفبای حسادت و نسبت نادرست در زمان خودش نیز دست به گریبان بوده است. القابی چون، ملحد، کافر، معاند، بی دین و...
زرینکوب در این مجال، هم اشاراتی به این اشعار دارد و هم اشاراتی علمی و ادبی به نظریات دیگر ادبیات دانها و فلاسفه دارد و در این مختصر به رویدادهای زمان خود مولانا هم توجه دارد.
کتاب تو را خواه ناخواه به دنبالهروی و خواندن، ترغیب میکند و در اینجا از بیان داستانهای خضر و موسی، موسی و شبان، نیایشهای شبان، داستان نالههای نی، رستاخیز، معاد، سلوک و طریقت ا...، شاگردان و مریدان مولوی و... نیز شما را آگاه میکند.
و در آخر این بیت از مولانا را زینتبخش مقالهاش میکند،
ای بسا ابلیس آدم روی است
پس، به هر دستی نباید داد دست