نقد، بررسی و نظرات کتاب فانوس خیال - فریده ونده ور
مرتبسازی: پیشفرض
رامین
۱۴۰۴/۰۱/۱۰
00
فانوس خیال رمانی احساسی و روانشناختی است که با زبانی روان به بررسی عشق، ازدواج اجباری و تأثیرات تصمیمات خانوادگی میپردازد. نویسنده توانسته احساسات و رنجهای شخصیت اصلی را بهخوبی به تصویر بکشد و همذاتپنداری خواننده را برانگیزد. بااینحال، طرح کلی داستان تا حدی کلیشهای به نظر میرسد، زیرا موضوع عشق نافرجام و ازدواج ناخواسته در ادبیات فارسی بارها تکرار شده است. شخصیتپردازی ستاره و تحول او در طول داستان قابل قبول است، اما برخی شخصیتهای فرعی میتوانستند عمق بیشتری داشته باشند. از نظر توصیفات و سبک نوشتاری، کتاب توانسته فضاسازی مناسبی ایجاد کند، اما گاهی در جزئیات احساسی بیش از حد توقف میکند. روایت داستان خطی است و پیچیدگی خاصی ندارد، که ممکن است برای برخی خوانندگان پیشبینیپذیر باشد. در مجموع، این رمان برای علاقهمندان به داستانهای عاشقانه و درام خانوادگی جذاب خواهد بود، اما نوآوری خاصی در روایت ارائه نمیدهد.
کتاب "فانوس خیال نوشته فریده ونده ور واقعاً به اثر جذاب و دلنشینه که من رو به دنیای زیبای خیال و رویاها برد. این کتاب داستانی داره که به خوبی احساسات عمیق انسانی رو به تصویر میکشه و شما رو به فکر وادار میکنه نویسنده با زبانی ساده و در عین حال شاعرانه ما رو با شخصیتهای داستان آشنا میکنه و ما رو در ماجراهای اونها غرق میکنه.
شخصیت اصلی داستان با چالشها و آرزوهای خاص خودش روبرو هست و این باعث میشه که ما هم باهاش همزاد پنداری کنیم فریده ونده ور به زیبایی احساسات شخصیتها رو توصیف میکنه و این کار باعث میشه که ما عمیقاً با داستان ارتباط برقرار کنیم هر صفحه از کتاب پر از تصویرسازیهای زیبا و حسهای مختلفه که به راحتی میتونه ما رو جذب خودش کنه.
نکتهی جالب دیگه اینه که نویسنده به خوبی از عنصر خیال و رویا در داستان استفاده کرده و این موضوع به کتاب عمق و جذابیت خاصی میبخشه احساس میکنید که هر بار که کتاب رو باز میکنید در حال سفر به دنیای جدیدی هستید که پر از رنگ و نور و احساساته.
شخصیت اصلی داستان با چالشها و آرزوهای خاص خودش روبرو هست و این باعث میشه که ما هم باهاش همزاد پنداری کنیم فریده ونده ور به زیبایی احساسات شخصیتها رو توصیف میکنه و این کار باعث میشه که ما عمیقاً با داستان ارتباط برقرار کنیم هر صفحه از کتاب پر از تصویرسازیهای زیبا و حسهای مختلفه که به راحتی میتونه ما رو جذب خودش کنه.
نکتهی جالب دیگه اینه که نویسنده به خوبی از عنصر خیال و رویا در داستان استفاده کرده و این موضوع به کتاب عمق و جذابیت خاصی میبخشه احساس میکنید که هر بار که کتاب رو باز میکنید در حال سفر به دنیای جدیدی هستید که پر از رنگ و نور و احساساته.
کتاب "فانوس خیال" نوشته فریده وندهور واقعاً یه اثر جذاب و دلنشینه که من رو به دنیای زیبای خیال و رویاها برد. این کتاب داستانی داره که به خوبی احساسات عمیق انسانی رو به تصویر میکشه و شما رو به فکر وادار میکنه. نویسنده با زبانی ساده و در عین حال شاعرانه، ما رو با شخصیتهای داستان آشنا میکنه و ما رو در ماجراهای اونها غرق میکنه.
شخصیت اصلی داستان، با چالشها و آرزوهای خاص خودش روبرو هست و این باعث میشه که ما هم باهاش همزادپنداری کنیم. فریده وندهور به زیبایی احساسات شخصیتها رو توصیف میکنه و این کار باعث میشه که ما عمیقاً با داستان ارتباط برقرار کنیم. هر صفحه از کتاب پر از تصویرسازیهای زیبا و حسهای مختلفه که به راحتی میتونه ما رو جذب خودش کنه.
نکتهی جالب دیگه اینه که نویسنده به خوبی از عنصر خیال و رویا در داستان استفاده کرده و این موضوع به کتاب عمق و جذابیت خاصی میبخشه. احساس میکنید که هر بار که کتاب رو باز میکنید، در حال سفر به دنیای جدیدی هستید که پر از رنگ و نور و احساساته.
البته، ممکنه بعضی جاها داستان کمی کشدار بشه و خواننده رو خسته کنه، اما به طور کلی، "فانوس خیال" یه کتابیه که میتونه شما رو به دنیای زیبای خیال و احساسات عمیق ببره.
اگر بخوام به این کتاب نمره بدم، از ۵ نمره ۴ رو بهش میدم. چون واقعاً ارزشش رو داره و میتونه لحظات زیبایی رو برای خواننده رقم بزنه. 🌟📚💖
شخصیت اصلی داستان، با چالشها و آرزوهای خاص خودش روبرو هست و این باعث میشه که ما هم باهاش همزادپنداری کنیم. فریده وندهور به زیبایی احساسات شخصیتها رو توصیف میکنه و این کار باعث میشه که ما عمیقاً با داستان ارتباط برقرار کنیم. هر صفحه از کتاب پر از تصویرسازیهای زیبا و حسهای مختلفه که به راحتی میتونه ما رو جذب خودش کنه.
نکتهی جالب دیگه اینه که نویسنده به خوبی از عنصر خیال و رویا در داستان استفاده کرده و این موضوع به کتاب عمق و جذابیت خاصی میبخشه. احساس میکنید که هر بار که کتاب رو باز میکنید، در حال سفر به دنیای جدیدی هستید که پر از رنگ و نور و احساساته.
البته، ممکنه بعضی جاها داستان کمی کشدار بشه و خواننده رو خسته کنه، اما به طور کلی، "فانوس خیال" یه کتابیه که میتونه شما رو به دنیای زیبای خیال و احساسات عمیق ببره.
اگر بخوام به این کتاب نمره بدم، از ۵ نمره ۴ رو بهش میدم. چون واقعاً ارزشش رو داره و میتونه لحظات زیبایی رو برای خواننده رقم بزنه. 🌟📚💖
اگر چه اسمش داستان و رمانه اما من ازاین داستان واقعیشو به چشم دیدم اتفاقا درست از همین مدل دخترها که احمقانه قهرمان بازی در میارن و میخوان از عشقشون فاجعه ای ابدی بسازند خیلی دیدم و متاسفانه با خیال جاودانه کردن عشق نافرجامشون دیوانه وار حتی آبروی عشق رو میبرن با جهنمی کردن قلب و روحشانکه امانتی است الهی وبا انتخاب احمقانه ای که جنایتکارانه ترین شکل تشکیل زندگی مشترکه یعنی مطمعن باشی کسی رو نمیخوای واز لج دیگری یا کائنات با اون ازدواج کنی غافل از قانون کارما که بی مسولیتیتو اولا نسبت به خودت دوما نسبت به عزیزانت و طفل معصومی که روزی فرزندت میشه و حتی اون شوهری که بیشتر از هرچیز قلب تو روش تاثیر میزاره، نمی بخشه و بی عدالتی که به اسم عشق یا شکست عشقی در حق خودت و دیگران میکنی به بدترین شکل ممکن آوار میکنه روی سرت بی گمان بزرگترین گناهان بزرگترین مجازات هارو دارن و اینجا ستاره قربانی یا قهرمان نیست بلکه مجرمه و البته ترسو... ترسویی که جرات مواجهه با طرز فکر جامعه رو نداشت یا قضاوت احمقانه ی دختری که به گفته ی راوی گویا بی شباهت به پدر نامرد ش نبود جایی که محمود به او پیشنهاد ازدواج و پدر ی کردن برای دخترشو داد ترسویی که با بدنیا آوردن بچه میخواست خودشو پشت اون قایم کنه!! هستن نسخه های کنونی وحقیقیه ستاره که دیوانه وار عقده ی استقامتو حتی ازخود گذشتگیو دارند که اینها از عشق نه از جنون خودخواهی نشئت میگیرن کسی نمیگه بی وفا باشین یا عشقتون رو فراموش کنید اما لطفا اول از همه برای خودتون بسیار مسئول باشین بعد برای ازدواج و عزیزانی که از دیدن جهنم ازدواج شکست خورده تون نابود میشن ازدواج مهم ترین و مهم ترین و مهم ترین تصمیم زندگیه! آیا باید اینقدر احمقانه گرفته بشه؟
به نظرم کتابو خوندم چیزی جز عشق و استقامت ندیدم ولی نکته مهمی که دوستان اشاره نکردن اینه که از فرصتهای زندگی باید استفاده کرد که انتخاب درستی بگیره تا هم خودش و هم اطرافیان و عزیزان ضربه نخورن شاید میخواست پافشاری رو حرفش کنه که بقیه بهشون ثابت بشه اشتباه کردن ولی به نظرم با منطق و صحبت و آرامش و صبر با خانواده محمود شاید به مرور زمان بهتر میشد و اینکه مجرد میموند بهتر بود تا اینهمه زجر کشیدن و اینکه زندگی بی رحمه و کاری به قلب ما نداره وقتی فرصت داشت باید با محمود میرفت حتی با بچه 3 سالهای که وقتی هم بزرگ شد اصلا به مادرش اهمیت نداد و خیلی زندگی بی ارزش هست و میشه ادم بهترم زندگی کنه تا خود ازاری خانواده و عشقش زندگیو تباه کنه و بعد تنها زندگی کردن اخرش به نظرم اگر با سیروس ازدواج نمیکرد تنها زندگی میکرد بهتر بود تا اینجوری اخر هم قضاوت مردم شد و اینکه زندگی منتظر ما نمیمونه باید درست و عاقلانه تصمیم بگیره سرنوشتشو خراب نکنه با لج و لجبازی استقامت احمقانه. 🌹🙏
نویسنده فقط یک طرح کلی از رمان توی ذهنشون داشتند و همینطور پشت سر هم اتفاقات رو ردیف کردند. نه شاخ و برگ و آب و تابی به قصه دادند، نه چیز دیگری. فقط کلمات شاعرانه و استعاری در متن به کار بردند، عمین. علت زیاد بودن صفحات کتاب هم به خاطر اشعار ایشون هست که البته بی ایراد هم نیستند. شخصیت دختر رمان متاسفانه کارهای دور از عقل و عجیبی میکرد. این که از روی لجبازی و انتقام با کس دیگری ازدواج کرد، در حالی که عاشق محمود بود. همسرش به اون گفته بود تقاضای طلاق کن، اون زن قبول نمیکرد، بعد از مدتی که دیگه فکر جدایی به سرش زد، مشخص نیست چه اتفاقی افتاد که شوهر اون رو طلاق نمی داد! در داستان گفته شده که دختر، پدر و چند برادر هم داره ولی بعد از مرگ مادرش اون ها هم انگار مرده بودند و دیگه وجود نداشتند. هیچ نقشی به جز غیرتی شدن در ابتدای داستان براشون در نظر گرفته نشده بود. پس وقتی شوهر اون زن، اینقدر کتکش میزد اون آدمهای متعصب کجا رفتند؟ نمیشه که شخصیتها یکباره غیب بشند
داستانی کلیشه ایی از عشق
متاسفم که هیچ نگاه تازه ایی به زن در افکار حتی زنان این جامعه نمیبینم، دختری روشنفکر که با بزرگان فرهنگ و ادب جامعه دمخور است، برای تنبیه خود و معشوقش تن به ازدواجی بی معنا میدهد، بعد از مدتی گدایی عشق و محبت از همسرش دارد، در حالی که از ابتدا شخصیت او را میشناسد
اخه تا کی زنان جامعه ما را چنین احمق و ناتوان به تصویر میکشید، چرا زنی مثل ستاره نباید بعد از ناکامی در عشق اول، با سرافرازی به زندگی خود ادامه دهد و با موفقیت خویش در زندگی اجتماعی با ارامش زندگی کند و دوباره عاشق شود
اگر نویسنده چنین حماقتهایی برای یک زن روشنفکر ایرانی رقم میزند با زنهای عادی جامعه چه خواهد کرد
بیاییم افکارمان را شستشو دهیم و جایگاه زن را اینقدر حقیر و پست نمایش ندهیم
متاسفم که هیچ نگاه تازه ایی به زن در افکار حتی زنان این جامعه نمیبینم، دختری روشنفکر که با بزرگان فرهنگ و ادب جامعه دمخور است، برای تنبیه خود و معشوقش تن به ازدواجی بی معنا میدهد، بعد از مدتی گدایی عشق و محبت از همسرش دارد، در حالی که از ابتدا شخصیت او را میشناسد
اخه تا کی زنان جامعه ما را چنین احمق و ناتوان به تصویر میکشید، چرا زنی مثل ستاره نباید بعد از ناکامی در عشق اول، با سرافرازی به زندگی خود ادامه دهد و با موفقیت خویش در زندگی اجتماعی با ارامش زندگی کند و دوباره عاشق شود
اگر نویسنده چنین حماقتهایی برای یک زن روشنفکر ایرانی رقم میزند با زنهای عادی جامعه چه خواهد کرد
بیاییم افکارمان را شستشو دهیم و جایگاه زن را اینقدر حقیر و پست نمایش ندهیم
هیچ عاشق واقعیای از عشق خودش به راحتی نمیگذره. نقش اول داستان خیلی زود خودشو باخته. این هم منطقی نیست که به خاطر عشقش، خودشو توی منجلاب بدبختی بندازه و تن به ازدواج با فردی که دوستش نداره بده. مخصوصا کسی که به شعر و ادب اهمیت زیادی میده. این افراد از روحیه لطیف تری برخوردارند. با عقل سلیم همچنین چیزی امکان نداره.
این همه صبر و شکیبایی و تلاشی هم برای نگه داشتن اساس و پایه خونوادهای که از بین رفته واقعا خیلی تخیلی و ابر قهرمانانه بود
این همه صبر و شکیبایی و تلاشی هم برای نگه داشتن اساس و پایه خونوادهای که از بین رفته واقعا خیلی تخیلی و ابر قهرمانانه بود
داستان رو خوندم بشدت ناراحت کننده است بنظرم ستاره داستان واقعا خودش رو گم کرده بود و حاضر نبود زندگی کنه یه جایی هم که به خودش اومد که دیگه دیر شده بود. واقعا متأسف شدم برا همچین شخصیتی که هیچ اختیاری از خود نداره و فقط افسردگی رو انتخاب کرده شاید منم جای اون بودم نا امید میشدم ولی محمودی که اختیاری از خودش نداره به نظرم اینهمه خواستنش اشتباهه...
وای خدایه من چقد دردناک و چقد سوزناک قلبم به درد اومد. کاش یکم صبر میکرد که از انگلیس برگرده کاش اون روزی که گف جدا شو وکیل میگیریم و دخترت و میاریم گوش میداد چه سرگذشت تلخی و چه تحمل بالایی وای واقعا ناراحت شدم
ما زنان و دختران از خود گذشتگی خیلی میکنیم گاهی بخاطر اشک مادر و گاهی بخاطر آبرو و چه ساده اندیش هستیم ممنون💜💔
ما زنان و دختران از خود گذشتگی خیلی میکنیم گاهی بخاطر اشک مادر و گاهی بخاطر آبرو و چه ساده اندیش هستیم ممنون💜💔
موضوع داستان کلیشه ای، در خیلی موارد همراه با رویاپردازی، بطوریکه شخصیتهای داستان همواره در حال تکرار اشتباه هاشون بودن که این با واقعیت میتونه خیلی فاصله داشت.
از تمثیلها بی رویه و بیش از حد استفاده شد.
در مجموع ارزش خواندن نداشت.
امیدوارم کارهای قوی تری رو از این نویسنده عزیز شاهد باشیم.
از تمثیلها بی رویه و بیش از حد استفاده شد.
در مجموع ارزش خواندن نداشت.
امیدوارم کارهای قوی تری رو از این نویسنده عزیز شاهد باشیم.
موضوع داستان عاشقانهای بود که خیلی غم انگیز و با پایانی تلخ بود. جذابیتی نداشت. جملههای تمثیلی و تکراری خیلی زیادی داشت که خواننده را خسته میکرد. به نظرم میشد موضوع این داستان را با قلمی قوی تر نوشت. بهتر بود به جای جملات ادبی از لحن عامیانه استفاده میشد. به طور کلی خیلی راضی نبودم.