تهش خیلی بد بود
باید یه چیزایی رو هم بیشتر توضیح میداد مثلا علت جدایی اشکان و ناهید چی بود، یا راز عباسی چی بود و چرا بعد از سیلی کیان اون جور خفت بار مرد، کار کیان چی شد، و اصلا چرا کیانی که آنقدر سست اراده بود و خیانت کرد هیچ تاوانی پس نداد؟
علاوه بر این مهتاب نباید کوتاه میومد چون از نظر من کیان لیاقتش رو نداشت. کیانی که حتی تو دیدار آخر به قول خودش دست و پاش شل میشد از دیدن خندهی ناهید.
کلا با وجود اینکه نوشتار متفاوتی داشت ولی کشش لازم رو ایجاد نمیکرد که خواننده تا ته داستان رو بره.
همچنین زندگی واقعی رو خیلی خوب روی کاغذ آورده بود ولی زندگیهای واقعی تهش خیلی پر تنش تر از این تموم میشه.
نویسنده فقط چند تا جمله و کلمه رو که اکثرش رو فحش درست کرده بود پشت سر هم آورده بود و اصلا نمیدونست هدفش چیه
یه رمان با داستان فوق ضعیف با پایان نامعلوم که خیلی چیزها رو توضیح نداد... به نظرم ارزش خوندن نداره
بعضی مواقع از داشته هات لذت نمیبری و همیشه شاکی هستی اما یه تلنگر کوچک بهت ثابت میکنه که هنوز آنها را میخواهی. البته مهتاب با این حرکتش دوست داشتن رو به کیان یاد داد. نویسنده عزیز قلم زیبایی دارید.
ادبیاتش خیلی خوب بود خصوصا طنزپردازیهایی که فتوحی با خودش ایجاددمی کرد. ولی نه موضوع خاصی داشت نه نتیجهی جالبی از رمانای باز هم که اساسا لذت نمیبرم.
نثر بسیار عالی فضا سازی خیلی خوب اما داستان یهو تموم میشه و آدم تو خماری میمونه با تشکر از نویسنده بابت این کتاب که خیلی واقعی بود کتابی که ارزش خوندن داره
کاش1نویسنده اول بدونه که رسالت شغلیش چیه. به نظر من داستان، بدون این همه حرفای رکیکم جذابیت خودشو داشت. این روزمرگی وسکوت اجباری واقعامعضل جامعه امروزیه
باید یه چیزایی رو هم بیشتر توضیح میداد مثلا علت جدایی اشکان و ناهید چی بود، یا راز عباسی چی بود و چرا بعد از سیلی کیان اون جور خفت بار مرد، کار کیان چی شد، و اصلا چرا کیانی که آنقدر سست اراده بود و خیانت کرد هیچ تاوانی پس نداد؟
علاوه بر این مهتاب نباید کوتاه میومد چون از نظر من کیان لیاقتش رو نداشت. کیانی که حتی تو دیدار آخر به قول خودش دست و پاش شل میشد از دیدن خندهی ناهید.
کلا با وجود اینکه نوشتار متفاوتی داشت ولی کشش لازم رو ایجاد نمیکرد که خواننده تا ته داستان رو بره.
همچنین زندگی واقعی رو خیلی خوب روی کاغذ آورده بود ولی زندگیهای واقعی تهش خیلی پر تنش تر از این تموم میشه.