زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های احمد کسروی

۸ مهر ۱۲۶۹ تا ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ - ایرانی

احمد کسروی، تاریخ‌نگار، پژوهشگر، حقوق‌دان و نویسنده‌ی کتاب‌های «تاریخ ۱۸ساله‌‌ی آذربایجان» و «تاریخ مشروطه‌ی ایران»، به دلیل انتقادات تندوتیز و البته آثار ارزشمندی که در حوزه‌ی تاریخ به جا گذاشته شناخته می‌شود. احمد کسروی برای مبارزه با واپس‌ماندگی فکری و علمی در ایران کوشید، اما در نهایت به دست مخالفانش ترور شد.

عکس احمد کسروی

زندگینامه احمد کسروی

احمد کسروی (Ahmad Kasravi) در هشتمین روز از مهرماه سال 1269، با نام کامل سید احمد حُکم‌آبادی، در هکماوار (حکم‌آباد) تبریز و در خانواده‌ای دیده به جهان گشود که نیاکانش همگی روحانی بودند. با این حال، پدر احمد کسروی راهی متفاوت با اجدادش را در پیش گرفت و بعد از کناره‌گیری از روحانیت، مشغول کارهای بازرگانی شد.

چند خواهر و برادر احمد کسروی پیش از او از دنیا رفته بودند و به همین دلیل، احمد کسروی بعد از به دنیا آمدن، مورد توجه بیش‌ازحد اعضای خانواده بود، به طوری که حتی اجازه‌‌ی بازی کردن با همسالان خود را هم نداشت.

احمد کسروی 12ساله بود که پدرش را از دست داد و برای تأمین مخارج خانه، مشغول به کار شد. بعد از چند سال فعالیت، به یکی از بزرگ‌ترین مدارس تبریز به نام مدرسه‌ی طالبیه رفت تا علوم دینی را فرا بگیرد. تحصیل در این مدرسه زمینه‌‌ساز آشنایی احمد کسروی با شیخ محمد خیابانی، از فعالان سیاسی در دوره‌ی انقلاب مشروطه‌ی ایران، بود. 

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های احمد کسروی

ورود احمد کسروی به دنیای سیاست

آغاز جنبش مشروطه در تبریز در سال 1285 مسیر زندگی احمد کسروی را تغییر داد. او از طرفداران مشروطه شد که با مخالفت خانواده، از جمله قیم خانوادگی آن‌ها، همراه شد. در آن زمان، اغلب همشهری‌های احمد کسروی مخالف مشروطه بودند و طرفداری او از مشروطه باب میل اطرافیانش نبود.

بعد از به توپ بسته شدن مجلس در سال 1287 و شروع درگیری‌ها در تبریز، احمد کسرویِ 17ساله خانه‌نشین شد و وقت خود را به مطالعه و تحقیق گذراند. پس از آرام شدن اوضاع، احمد کسروی درس‌ خواندن را ادامه داد و پس از دو سال، به درجه‌ی روحانیت رسید. با این حال، احمد کسروی هیچ‌گاه از روحانی بودن خود خوشحال نبود. از همین رو بود که اطرافیانش او را به فرنگی بودن متهم می‌کردند و مشروطه‌چی‌اش می‌خواندند.

سال 1298، زندگی احمد کسروی دچار تغییر و تحول شد. همزمان با حمله‌ی محمدعلی میرزا قاجار به ایران و شروع آشوب در آذربایجان، کسروی فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی را کنار گذاشت و خود را غرق در مطالعه کرد؛ مطالعاتی که او را با جهان غرب و افکار متفکرانش بیشتر آشنا ساخت، به طوری که خودش به یکی از مبلغان اندیشه‌های غربی تبدیل شد و علیه سنت‌ها و اعتقادات مردم سرزمینش شروع به صحبت ‌کرد. شیفتگی احمد کسروی نسبت به فرهنگ غربی تا حدی پیش رفت که میرابوالحسن انگجی، روحانی خوش‌نام آذربایجان، او را تکفیر کرد.

به‌تدریج، احمد کسروی به یادگیری زبان انگلیسی علاقه‌مند شد تا بتواند کتاب‌های متفکران و نویسندگان غربی را به زبان اصلی بخواند. احمد کسروی تصمیم گرفت به مدرسه‌ی آمریکایی‌ها که تنها مرکز آموزش زبان انگلیسی در آن زمان بود برود، اما شرایطش را نداشت. او راه دیگری برای ورود به مدرسه یافت. در سال 1294، احمد کسروی توانست به عنوان دبیر عربی به استخدام این مدرسه دربیاید و به کمک معلمان آن مدرسه، زبان‌های انگلیسی و اسپرانتو را بیاموزد.

فعالیت‌های احمد کسروی و دوری او از مذهب و دین سبب شد به عنوان فردی بی‌مذهب شناخته و مشهور شود. اطرافیانش به‌تدریج از او فاصله گرفتند، احمد کسروی شغلش را از دست داد و از نظر مالی در مضیقه قرار گرفت. این‌گونه شد که به قفقاز و سپس عشق‌آباد رفت. در دوره‌ای دوباره به ایران بازگشت و بار دیگر به باکو و تفلیس مهاجرت کرد.

رابطه‌ی احمد کسروی و شیخ محمد خیابانی

احمد کسروی که از نوجوانی با محمد خیابانی آشنا شده بود، از سال 1298 به بعد با او در ستیز افتاد. او انتقادهای زیادی نسبت به خیابانی داشت و حتی همراه هوادارانش که به انتقادیون شهره شده بودند، در مقابل خیابانی و طرفدارانش جناح‌کشی کرد.

فروردین 1299 بود که اعضای حزب دموکرات در تبریز قیام کردند؛ قیامی که سرکوب شد و نتیجه‌اش چیزی نبود جز اعدام محمد خیابانی به دستور مخبرالسلطنه. در زمان اعدام خیابانی، احمد کسروی در تهران بود؛ شهری که زمینه‌ساز دیدار او با هواداران زبان اسپرانتو شد و به سازمان‌دهی انجمن اسپرانتیست‌های ایران انجامید. احمد کسروی کم‌کم با رهبران و اعضای فرقه‌ی بهائیت آشنا شد و کتاب «بهائی‌گری» را نوشت.

فعالیت احمد کسروی در عدلیه

احمد کسروی مدتی مأمور عدلیه‌ی زنجان و خوزستان بود، اما پس از مدتی نه‌چندان طولانی، به تهران بازگشت و به طور جدی وقت خود را صرف نوشتن کرد. در همان زمان بود که با نوشتن مقاله‌ای درباره‌ی تبار صفویه نام خود را بار دیگر بر سر زبان‌ها انداخت. احمد کسروی در دوره‌های مختلف در عدلیه مشغول به کار ‌شد و در زمان‌هایی که شغلی نداشت، به مطالعه و نوشتن می‌پرداخت. او صریح و بی‌پروا انتقاد می‌کرد و مورد غضب هم قرار می‌گرفت.

احمد کسروی تا سال 1312 اغلب در حوزه‌ی تاریخ و زبان‌شناسی می‌نوشت، اما بعد از این زمان به موضوعات سیاسی و اجتماعی هم علاقه‌مند شد. انتشار ماهنامه‌ای به نام «پیمان» در این سال‌ها از جمله فعالیت‌های وی بود. احمد کسروی انتشار روزنامه‌ی «پرچم» را در سال 1320 آغاز کرد و با انتشار کتاب «تاریخ مشروطه‌ی ایران» اثری ارزشمند از خود به جای گذاشت.

احمد کسروی استاد ملی‌گرای رشته‌ی حقوق در دانشگاه تهران و وکیل دعاوی نیز بود. حتی در یکی از جنجالی‌ترین محاکمات آن زمان که بعد از کناره‌گیری رضاشاه از سلطنت برگزار شد، وکیل تسخیری سرپاس مختاری و پزشک احمدی بود. ضمن اینکه به عنوان وکیل تسخیری محاکمه‌ی تقی ارانی، از اعضای گروه 53 نفر، نیز در دادگاه حضور داشت. 

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های احمد کسروی

ترور احمد کسروی

منتقدان زیادی بودند که صحبت‌ها و نوشته‌های انتقادی احمد کسروی را تاب نمی‌آوردند. دولت وقت هم چندان موافق فعالیت‌های کسروی نبود. وزارت فرهنگ در خردادماه 1324 علیه احمد کسروی، به اتهام پخش کتب ضاله و خلاف شرع، اعلام جرم کرد و جلسه‌ی دادگاه کسروی بیستم اسفند همان سال برگزار شد؛ جلسه‌ای که علنی نبود، اما سید حسین و علی محمد امامی، از گروه فداییان اسلام، خود را به اتاق بازپرسی ساختمان کاخ دادگستری تهران رساندند و احمد کسروی و منشی‌اش، محمدتقی حدادپور، را به ضرب گلوله و 27 ضربه چاقو از پا درآوردند.

قاتلان احمد کسروی بعد از مدتی، تحت فشار رهبران مذهبی و مقامات و بازاریان صاحب‌نفوذ، از زندان آزاد شدند و روزنامه‌ها و نشریات نیز مطالب زیادی درباره‌ی این اتفاق ننوشتند. حتی برخی از شخصیت‌های برجسته‌ی کشور از اینکه دولت از ضاربان احمد کسروی تقدیر نکرد ابراز ناراحتی کردند. 

بهترین کتاب‌های احمد کسروی

احمد کسروی بیش از 70 کتاب در زمینه‌های گوناگون و به زبان‌های فارسی و عربی نوشته است. آثار ارزشمند او در حوزه‌ی تاریخ همچنان به عنوان منابع معتبر شناخته می‌شوند؛ از جمله کتاب تاریخ مشروطه‌ی ایران (History of the Iranian Constitutional Revolution) که آن را یکی از مهم‌ترین منابع در زمینه‌ی تاریخ معاصر و برجسته‌ترین سند مکتوب درباره‌ی نهضت مشروطیت می‌دانند.

احمد کسروی در کتاب تاریخ مشروطه‌ی ایران، برخی باورهای مذهبی و سیاسی ایرانیان را زیر سؤال برده و انتقادهایی هم در حوزه‌ی ادبیات مطرح کرده است. زبان بی‌پروای احمد کسروی در صحبت‌ها و نوشته‌هایش سبب شد گروهی کاملاً مخالف او و جمعی نیز با او هم‌صدا شوند. این کتاب شامل شرح حوادث سال‌های 1284 تا 1288 هجری شمسی، همزمان با شکست استبداد صغیر و فتح تهران، است. احمد کسروی در این کتاب، علاوه بر استناد به آثار مهم مکتوب آن دوره، آنچه را از نزدیک دیده نیز به رشته‌ی تحریر درآورده و از دلایل ناکامی جنبش مشروطه‌ی ایران و جزئیات آن نوشته است. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این کتاب تصاویر متعددی است که در اختیار مخاطب قرار می‌دهد.

زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های احمد کسروی

کتاب تاریخ 18ساله‌‌ی آذربایجان (The 18 Year History of Azarbaijan) نیز اثر مهم دیگر احمد کسروی در رابطه با تاریخ جنبش مشروطه‌خواهی ایران است. این کتاب که با نام «سرنوشت گردان و دلیران» نیز شناخته می‌شود، اثری معتبر برای آشنایی با جنبش مشروطیت ایران و منبعی ارزشمند برای پژوهشگران این حوزه است.

شما می‌توانید برخی از بهترین آثار احمد کسروی را از سایت و اپلیکیشن کتابراه دریافت کنید.

سبک نگارش و دیدگاه‌های احمد کسروی

آنچه احمد کسروی را در میان مردم مطرح کرد دیدگاه‌های خاص و زبان بی‌پروایش بود. انتقادهای او نسبت به اعتقادات شیعه، تصوف، بهائیت و مادی‌گرایی مخالفان زیادی را برای او دست‌وپا کرده بود. احمد کسروی این انتقادها را نه فقط در سخن بلکه در کتاب‌های مختلفی از جمله «شیعی‌گری»، «صوفی‌گری» و بهائی‌گری نیز مطرح کرد.

حتی شناخته‌شده‌ترین شاعران و ادیبان ایران‌زمین هم زیر تیغ تیز انتقاد احمد کسروی قرار گرفتند. او حافظ را «شاعرک یاوه‌گوی مفتخوار» و سعدی را «مرد ناپاک» خطاب می‌کرد و به همراه پیروانش، در اولین روز دی‌ماه در چند سال متمادی، کتاب‌هایی را که برای افراد نامناسب و مضر تشخیص می‌داد می‌سوزاند، از جمله چندین و چند رمان، دیوان حافظ، کتاب‌های دعا و آثار مربوط به بهائیان.

احمد کسروی حتی کوشید یک جنبش سیاسی، اجتماعی و مذهبی را با عنوان «پاک‌دینی» رواج دهد که مفاهیم مربوط به آن را در کتاب «ورجاوند بنیاد» شرح داده است. احمد کسروی با راه‌اندازی این جنبش تلاش می‌کرد یک هویت ایرانی سکولار را در جامعه‌ی ایران بنا نهد که در دوره‌ای از حکومت پهلوی شکل گرفت.

1