زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای فریدریش فون هایک
فریدریش فون هایک فیلسوف سیاسی برجسته، اقتصاددان معاصر و برندهی جایزهی نوبل اقتصاد است. او به دلیل نظریههای متعددی که در حوزهی اقتصاد و فلسفه ارائه داده شهرت دارد. رویکرد هایک بیشتر برخاسته از مکتب اقتصاد اتریشی است. او بهویژه بهجهت دفاع از سرمایهداری و بازار آزاد شهره است. از میان آثار فریدریش فون هایک میتوان به عناوینی نظیر «راه بندگی» و «قانون، قانونگذاری و آزادی» اشاره کرد.
زندگینامه فریدریش فون هایک
فریدریش فون هایک (Friedrich Hayek) در 8 مه 1899 در وین اتریش به دنیا آمد. او پسر بزرگ خانوادهی هایک بود و سه برادر داشت. پدرش پزشک و گیاهشناسی آماتور بود و مادرش از خانوادهای زمیندار و ثروتمند. فریدریش فون هایک خواندن را در سنین پایین آموخت و بسیار کنجکاو و پرجنبوجوش بود اما در مدرسه حوصلهاش سر میرفت و دانشآموز ضعیفی بود و اغلب پایینترین نمرات کلاس را میگرفت.
فریدریش فون هایک در نوجوانی، در سال 1917 برای خدمت در ارتش اتریش - مجارستان داوطلب شد؛ تجربهای که به شنوایی او آسیب جبرانناپذیری وارد کرد و گوش چپ او را تا پایان عمر از شنیدن محروم نمود. فریدریش فون هایک در ابتدا قصد داشت زیستشناسی بخواند. اما در سالهای بعد، با توجه به تجربیاتی که در طول جنگ جهانی اول کسب کرده بود، برای تحصیل در رشتهی اقتصاد و یافتن راهی برای دستیابی به دنیایی مرفهتر و صلحآمیزتر، انگیزهی بیشتری در خود احساس میکرد.
فریدریش فون هایک پس از اتمام جنگ به وین بازگشت و وارد دانشگاه وین شد. او با هدف اشتغال به خدمات دیپلماتیک به تحصیلِ حقوق و اقتصاد پرداخت. در سالهای 1921 و 1923 به ترتیب در رشتههای حقوق و علوم سیاسی دکترا گرفت و همچنین، در سال 1924 تحصیلات خود را در دانشگاه نیویورک به پایان رسانید.
سیر فعالیتهای حرفهای فریدریش فون هایک
فریدریش فون هایک «مؤسسهی پژوهش چرخهی تجاری اتریش» را تأسیس کرد و بین سالهای 1927 تا 1931، بهعنوان مدیر در آن به فعالیت مشغول بود. در اوایل سال 1931، فون هایک توسط لینول رابینز، اقتصاددان انگلیسی، به انگلستان دعوت شد تا در مدرسهی اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE)، چهار سخنرانی در مورد اقتصاد پولی ارائه نماید. این سخنرانیها در نهایت منجر به انتصاب او بهعنوان استاد علوم اقتصادی و آمار در این مرکز شد. در آنجا بود که زمینهی آشنایی فریدریش فون هایک با جان مینارد کینز و نظریات وی دربارهی سیاستهای پولی و تورم فراهم شد. این آشنایی نزاعی علمی را میان این دو اقتصاددان برجسته پیرامون موضوع تورم و نقش سیاستهای دولت در اقتصاد در پی داشت.
فریدریش فون هایک در 1962، در دانشگاه شیکاگو بهعنوان استاد علوم اجتماعی مشغول به کار شد. زمانی که در دانشگاه شیکاگو به تدریس اشتغال داشت، مقالاتی دربارهی حوزههای مختلفی از جمله فلسفهی سیاسی، تاریخ و روششناسی علوم اجتماعی نوشت. بخشهایی از این پژوهشهای گستردهی او در کتابی که در سال 1960 در زمینهی فلسفه سیاسی منتشر کرد، گنجانده شده است.
فریدریش فون هایک در 1962، شیکاگو را به مقصد دانشگاه فرایبورگ در آلمان غربی ترک کرد و تا زمان بازنشستگی خود، یعنی سال 1968، در آنجا ماند. فون هایک مقام استاد افتخاری دانشگاه سالزبورگ در اتریش را نیز کسب نمود. در سال 1974، فریدریش فون هایک موفق شد تا جایزهی نوبل اقتصاد را بهطور مشترک با گونار میردال، که نظریات و دیدگاههای سیاسی و اقتصادیاش با وی در تضاد بود، دریافت نماید.
فریدریش فون هایک در سال 1977 برای همیشه به فرایبورگ بازگشت و کار بر روی اثر سهقسمتی «قانون، قانونگذاری و آزادی» را به پایان رسانید. این مجموعه، انتقادی از تلاشهای انجامشده برای توزیع مجدد درآمد تحت نام «عدالت اجتماعی» بود.
در اوایل دههی 1980، هایک شروع به نوشتن آخرین کتابش با عنوان «نقدی بر سوسیالیسم» کرد اما از آنجایی که سلامت و وضعیت جسمانی وی رو به وخامت بود، پژوهشگر دیگری به نام ویلیام دبلیو بارتلی سوم، فیلسوف، به ویرایش نسخهی نهایی که در سال 1988 منتشر شد، کمک شایان توجهی نمود. فریدریش فون هایک، چهار سال بعد، در سال 1992 در فرایبورگ درگذشت.
بهترین کتابهای فریدریش فون هایک
کتاب راه بردگی (The Road to Serfdom): کتاب راه بردگی (یا راه بندگی) اثری کلاسیک و تأثیرگذار در حوزهی فلسفهی سیاسی و اندیشهی اقتصادی است و از برجستهترین و مشهورترین آثار فریدریش فون هایک به شمار میآید. این کتاب بین سالهای 1940 تا 1943 نوشته شده است. عنوان کتاب برگرفته از نوشتههای الکسیس دو توکویل، متفکر لیبرال فرانسوی، است. فون هایک به دلیل هشدارهایی که در مورد خطرات کنترل دولت بر امور اقتصادی در این کتاب ارائه کرده بود، به بدعتگذاری متهم شد. اما از نگاه هایک، ایدهی توانمندسازی دولت با افزایش کنترل آن بر امور اقتصادی نه به یک آرمانشهر بلکه به شرایط غیرقابل تحملی همچون آنچه در آلمان نازی و ایتالیای فاشیست رخ داد منجر میشود.
کتاب منشور آزادی (The Constitution of Liberty): منشور آزادی تفسیری تأملبرانگیز، صریح و گاه گزنده از جامعهی معاصر و اندیشههای مسلط بر آن است. فریدریش فون هایک در این اثر کلاسیک، آرمان آزادی را که از نگاه او، به رشد تمدن غرب منتهی میشوند، در اصیلترین شکل آن مطرح و صورتبندی مینماید. منشور آزادی برای اولینبار در سال 1960 منتشر شد و همچنان قادر است مخاطب خود را در بررسی و تجزیه و تحلیل نظریههای سیاسی و اقتصادی یاری دهد.
مجموعهی سهجلدی قانون، قانونگذاری و آزادی (Law, Legistation and Liberty): کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی، مانیفست اصلی فریدریش فون هایک است. هایک بهجای آنکه نظارهگری بیعمل باشد، استدلال میکند که دولت نقش مهمی در دفاع از هنجارها و عملکردهای سازمانها و ساختارهای مختلف دارد. این اثر کلاسیک که ابتدا در سه مجلد مجزا منتشر شد، یکی از برجستهترین، مهمترین و تأثیرگذارترین آثار فریدریش فون هایک به شمار میآید. (گفتنیست که کتاب الکترونیکی قانون، قانونگذاری و آزادی، با ترجمهی موسی غنینژاد، در سایت کتابراه موجود است.)
دیدگاههای فریدریش فون هایک
فریدریش فون هایک در زمانهای میزیست که اندیشههای سوسیالیستی بر جوامع و دولتها غالب بود و تفکرات لیبرال در اقلیت قرار داشت. حرکت به سمت سوسیالیسم و اقتصاد دولتمحور، پیش و پس از جنگ جهانی، به نگرش پرطرفدار آن سالها تبدیل شده بود و همهجا صحبت از خدمات رفاهی دولتی و توزیع مجدد درآمد بود. نظریهی تعادل عمومی اشتغال، بهره و پول از جان مینارد کینز منجر شده بود تا اجماعی در میان نظریهپردازان و اقتصاددانان ایجاد شود اما فریدریش فون هایک از این اجماع پشتیبانی نکرد و در آثار خود، از جمله راه بندگی، به نقد این نظریات پرداخت.
فریدریش فون هایک پیرو اصول اقتصادی مکتبِ اتریش بود و به حضور سرمایه در بازار آزاد باور داشت. او همچنین معتقد بود که بازار آزاد، امکان بروز خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی را افزایش داده و منجر به شکوفایی جوامع و رشد همهجانبهی افراد میشود. میلتون فریدمن، اقتصاددان آمریکایی، هایک را مهمترین متفکر اجتماعی و نظریهپرداز اقتصادی قرن بیستم نامیده است. نظریههای او در حوزهی اقتصاد قابل تعمیم به سیاست، فلسفه و سایر علوم است.