زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای خلیل ملکی
خلیل ملکی، نویسنده، نظریهپرداز، روزنامهنگار، مترجم، سیاستمدار و از مهمترین روشنفکران ایرانی سدهی اخیر است که با تألیف کتابهای «تاریخ سوسیالیسم» و «سوسیالیسم و کاپیتالیسم دولتی»، نقش مهمی در سیر تحول جریان چپ در ایران و اروپا ایفا کرد. این نویسنده که ازجمله مهمترین حامیان نهضت ملیشدن صنعت نفت در ایران و از یاران محمد مصدق بود، بیش از نیمقرن برای آگاهیبخشی به افراد جامعه کوشش کرد و در این مسیر، نقدهایی جدی و تئوریک نسبت به کمونیسم شوروی و درعینحال سلطنت پهلوی در ایران مطرح نمود.
زندگینامه خلیل ملکی
خلیل ملکی (Khalil Maleki)، سال 1280 خورشیدی در شهر تبریز و در خانوادهای آذریزبان به دنیا آمد. پدرش فتحعلی ملکی، بازرگانی ثروتمند و از حامیان انقلاب مشروطه بود. این نویسنده فرزند ارشد، در بین پنج فرزند خانواده بود و دو برادر به نامهای شفیع و رضا، و دو خواهر به نامهای لعیا و زهرا داشت. خلیل ملکی در هنگامهی انقلاب مشروطه در تبریز - که یکی از مهمترین پایگاههای مبارزه با نظام سلطنت مطلقه بود - و در محیطی انقلابی پرورش یافت. او اما خیلی زود با رنج و سختی آشنا شد و زمانیکه هنوز دانشآموزی دبستانی بود، پدرش را بر اثر ابتلا به بیماری وبا از دست داد.
خانوادهی ملکی پس از درگذشت پدر، از شهر تبریز به اراک مهاجرت کردند و در آنجا ساکن شدند. خلیل ملکی چند سال بعد برای ادامهی تحصیلات عالی خود به کشور آلمان رفت و در شهر برلین، مدرسهی صنعتی ایران و آلمان را برای تحصیل در رشتهی شیمی انتخاب کرد. سال 1307 که دولت رضاشاه تصمیم گرفت به 110 دانشجوی ایرانی بورسیهای برای تحصیل در خارج از کشور را اعطا کند، این نویسنده نیز بعد از موفقیت در آزمون ورودی، بهعنوان نفر هفتم این فهرست انتخاب شد. زمان اقامت در آلمان او با تقی ارانی آشنا شد و چندی بعد به همراه او، به اتحادیهی دانشجویان ایرانی مخالف حکومت پیوست.
هنگامی که دولت از این اتفاق خبردار شد، بورسیهی تحصیلی خلیل ملکی را قطع کرد و این نویسنده چندی بعد ناچار شد تحصیلات خود را نیمهتمام بگذارد و در سال 1312 به ایران برگردد. او اما شخصیتی بسیار سرسخت داشت و علیرغم این اتفاق، بلافاصله ادامهی تحصیلات خود را در دانشسرای پی گرفت. سه سال بعد ملکی فارغالتحصیل شد و بهعنوان دبیر شیمی کار خود را آغاز کرد. این نویسنده در دوران فعالیت خود بهعنوان معلم، با صبیحه گنجهای که دبیر زیستشناسی بود آشنا شد و در سال 1317 با او ازدواج کرد. در همین زمان خلیل ملکی به دعوت تقی ارانی - که او نیز به ایران بازگشته بود - به مجلهی «دنیا»، پایگاه سوسیالیستهای مخالفت سلطنت رضاشاه پیوست و فعالیتهای سیاسی خود را رسماً آغاز کرد.
چندی نپایید که پلیس تمام اعضای این انجمن را به اتهام تبلیغ مرام اشتراکی بازداشت کرد. این گروه از فعالان چپ که در آنها افرادی مانند تقی ارانی، انور خامهای، احسان طبری، خلیل ملکی و بزرگ علوی حضور داشتند، در سال 1316 به زندان قصر افتادند. از این جمع، تقی ارانی بر اثر شدت شکنجههای وارده در زندان، جان خود را از دست داد. مدتها پس از این ماجرا، نام و خاطرات اعضای این گروه پنجاهوسه نفره از زندانیان سیاسی، در کتابی از بزرگ علوی با عنوان «پنجاهوسه نفر» انعکاس یافت و بر همین اساس این گروه از فعالان چپ، در تاریخ سیاسی ایران با عنوان «پنجاهوسه نفر» شهرت یافتند. با سقوط رضاشاه در شهریورماه سال 1320، گروه پنجاهوسه نفر - بهجز تقی ارانی که در زندان درگذشته بود - از زندان آزاد شدند و چندی بعد نیز «حزب توده»، مشهورترین حزب چپ تاریخ معاصر ایران را بنیان گذاشتند.
سیر نویسندگی خلیل ملکی
خلیل ملکی تا شش سال پس از تأسیس، بهعنوان یکی از اعضای ارشد حزب توده فعالیت داشت؛ اما سرانجام در اعتراض به وابستگی اعضای ارشد حزب به اتحاد جماهیر شوروی و نقد بنیادین نسبت به ایدئولوژی این دولت، دست به انشعاب در این حزب زد و حزبی جدید با عنوان «نیروی سوم» را راهاندازی کرد. این نویسنده سپس به دعوت جلال آلاحمد به مجلهای به نام «شاهد» پیوست و در آنجا به نوشتن سلسله مقالاتی تحلیلی در نقد حزب توده و شوروی روی آورد که مجموعهی این مقالات، بعدها در قالب کتاب «برخورد عقاید و آرا» منتشر شد. ملکی در سالهای پایانی دههی 20، اولین مقالههای خود دربارهی ضرورت ملیشدن صنعت نفت را با اختصاص دادن عنوان «نهضت ملی» به این جنبش، به نگارش درآورد و در کنار اعضای ارشد جبههی ملی به رهبری محمد مصدق، ایستاد.
خلیل ملکی در این دوران دو مسئولیت مهم برای خود احساس میکرد و در جهت تحقق آنها تلاش مینمود: او از یکسو به دنبال ارائهی بدیلی فکری و نظری در مقابل حزب توده بود و از سوی دیگر با سازماندهی به حزب «زحمتکشان» درصدد حمایت از نهضت ملیشدن صنعت نفت ایران بود. به همین دلیل بود که این نویسنده در اوایل دههی 1330، نظریهی نیروی سوم را تدوین کرد. او گرچه معتقد بود که تنها از مسیر سوسیالیسم میتوان به توسعهی اجتماعی و اقتصادی رسید، اما درعینحال اعتقاد داشت که نیروی سوم - که همان عامل اصلی تحول است - جایی بیرون از اردوگاههای بلوک غرب و شرق، و در مقابل کاپیتالیسم آمریکا و کاپیتالیسم دولتی شوروی ایستاده است.
خلیل ملکی در این زمان به تألیف و ترجمهی کتابهایی نظری پرداخت تا هرچه بیشتر نظریهی خود دربارهی نیروی سوم را تبیین کند. بههمینمنظور او کتاب «تاریخ سوسیالیسم» را در نقد کمونیسم شوروی به نگارش درآورد و بهعنوان یک نظریهپرداز چپِ قائل به دموکراسی، سوسیالیسم دموکراتیک را در برابر دیکتاتوری پرولتاریا قرار داد. این نویسنده با انتشار کتاب «سوسیالیسم و کاپیتالیسم دولتی» نیز دیدگاه خود دربارهی تفاوت نقش دولت در جامعهی سوسیالیستی با سیستم سرمایهداری دولتی را توضیح داد و روابط اقتصادی استثمارگرایانهی شوروی در قبال دولت یوگسلاوی را بهعنوان نمونهای از کاپیتالیسم دولتی برشمرد.
خلیل ملکی در ادامه به ترجمهی برخی آثار تئوریک مهم آن زمان پرداخت و کتابهایی مانند «قهرمان در تاریخ (The Hero in History)» نوشتهی سیدنی هوک، «نقش شخصیت در تاریخ (The Role of the Individual in History)» نوشتهی گئورگی والنتینوویچ پلخانف و «اردوگاه سوم و مسائل جهانی (The Third Camp in World Affairs)» نوشتهی رامانوهار لوهیا را به زبان فارسی برگرداند. در این آثار، نقش و کیش شخصیت و ایدئولوژی کمونیستی دولت اتحاد جماهیر شوروی مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
خلیل ملکی در این دوره، در کنار محمد مصدق ایستاده بود. هرچند که او پیش از کودتا نیز از نشان دادن مخالفت علنی خود با بعضی تصمیمهای سیاسی نخستوزیر، مانند انحلال مجلس ابایی نداشت، بااینحال نهایتاً بهعنوان یکی از حامیان و مشاوران ارشد رهبر ملیشدن صنعت نفت ایران، پس از وقوع کودتای 28 مرداد 1332 بازداشت شد. حکومت شاه بعد از دستگیری، این نویسندهی سوسیالیست را به زندان فلکالافلاک در جنوبغرب کشور انداخت که در آنجا همبند اعضای حزب توده شد. تجربهی تلخ حضور در میان کسانی که معتقد بودند او یک خائن بزرگ است، خلیل ملکی را چنان درهمشکست که پس از یک سال که از زندان آزاد شد، آن تجربه را بزرگترین شکنجهی روحی برای خود عنوان کرد.
خلیل ملکی مدت کوتاهی پس از آزادی، بهصورت ناشناس سردبیری مجلهای تئوریک با گرایشهای روشنفکرانه، به نام «نبرد زندگی» را برعهده گرفت و در آن مجله مقالاتی دربارهی تاریخ، جامعهشناسی، دانش، ادبیات، سوسیالیسم، اقتصاد، دموکراسی و اندیشههای سیاسی را به چاپ رساند. در سالهای بعدی او که همزمان به فعالیتهای سیاسی و تئوریک میپرداخت، بهمرور به یکی از مهمترین روشنفکران سیاسی ایران تبدیل شد؛ تاآنجا که در سال 1339 شخص شاه، بهواسطهی اسدالله علم، خواستار دیدار با این نویسنده شد. خلیل ملکی در آن دیدار با زبانی صریح با شخص اول مملکت به گفتوگو نشست و جالبتوجه آنکه، بلافاصله گزارشی از آن دیدار را به نشانهی وفاداری، در نامهای برای محمد مصدق به تبعیدگاه او در روستای احمدآباد فرستاد.
پس از مدتی فشارهای سیاسی حکومت و حزب توده، خلیل ملکی را رنجور ساخت و این نویسنده در سال 1341، خسته از فضای سیاست، برای مداوای قلب بیمارش، بههمراه همسر و پسر بیستسالهاش پیروز، به وین رفت. با ورود به کشور اتریش، او مورد استقبال اعضای جامعهی سوسیالیستهای اروپا قرار گرفت. این مترجم پس از طی کردن دورهی مداوا در این کشور، در مدتی کمتر از یک سال، به ایران بازگشت و بار دیگر به نوشتن مقالات نظری و اینبار برای ماهنامهی «سوسیالیسم» روی آورد. تداوم فعالیتهای فکری و سیاسی خلیل ملکی اما، بار دیگر خشم ساواک را برانگیخت و این روشنفکر در سپیدهدم 27 مرداد 1344 در خانهاش بازداشت شد و در دادگاه نظامی، به گذراندن سه سال حبس انفرادی محکوم گشت. البته او به علت فشارهای بینالمللی گستردهی اتحادیهها و سازمانهای سوسیالیستی اروپا به شاه، زودتر از موعد و در اواخر مهر سال 1345 از زندان آزاد شد.
سالهای پایانی عمر خلیل ملکی با دشواریهای فراوان و در تنگنای مالی گذشت؛ چراکه وزارت فرهنگ به دستور ساواک حقوق این معلم بازنشسته را قطع کرده بود. بااینحال این نویسنده و مبارز سوسیالیست، دست از کوشش فکری خود برنداشت و نوشتن مقالاتش را ادامه داد. سرانجام این سوسیالیست خستگیناپذیر در روز بیستودوم تیرماه سال 1348، بهسبب خونریزی معده در حین عمل جراحی، دچار سکتهی قلبی شد و در سن چهلوهشتسالگی درگذشت. حکومتِ وقت اما، از پیکر او نیز میترسید و مانع از آن شد که این نویسنده را بر اساس وصیتش در احمدآباد و در کنار آرامگاه محمد مصدق به خاک بسپارند. بنابراین پیکر خلیل ملکی در مسجد فیروزآبادی شهر ری دفن شد.
از آنجا که اهمیت و تأثیر نظرات، ایدهها و سبک زندگی خلیل ملکی، در زمان حاضر نیز همچنان پابرجاست و حتی میتوان آنها را بخش قابلتوجهی از تاریخ معاصر ایران بهحساب آورد، در دهههای اخیر دو کتاب براساس مقالات و خاطرات این متفکر چپ منتشر شدهاند. کتاب «نهضت ملی ایران و عدالت اجتماعی»، گزیدهای از مقالات مطبوعاتی او در دهههای 20 تا 40 خورشیدی و کتاب «خاطرات سیاسی خلیل ملکی» نیز شامل خاطرات این نویسنده از وقایع و رویدادهای روزگار حیات خویش است.
بهترین کتابهای خلیل ملکی
کتاب تاریخ سوسیالیسم، از مهمترین آثار نظری خلیل ملکی بهحساب میآید که بلافاصله پس از انشعاب از حزب توده، نوشته و منتشر شد. این نظریهپرداز در این اثر فلسفی به تحلیل سیر تاریخی احزاب تمرکزگرای کمونیست در روسیه و اروپا میپردازد و با تکیه بر آموزههای سوسیالیستی کارل مارکس در دفاع از عدالت اجتماعی و آزادیهای فردی و اجتماعی، به انتقاد از انترناسیونال سوم و استیلای اتحاد جماهیر شوروی بر سازمانهای چپ در جهان میپردازد. این اثر تحلیلی از خلیل ملکی، ازجمله اولین نقدهای تئوریکی محسوب میشود که یک چپگرا نسبت به کمونیسم شوروی مطرح کرد و بعدها زمینهساز بحثوجدلهای فراوانی در ایران و اروپا شد. با مراجعه به سایت یا اپلیکیشن کتابراه میتوانید کتاب الکترونیک و صوتی تاریخ سوسیالیسم که از بهترین کتابهای خلیل ملکی محسوب میشود را دریافت کنید.
کتاب سوسیالیسم و کاپیتالیسم دولتی، اثری تحلیلی از خلیل ملکی در توضیح دیکتاتوری پرولتاریا در اتحاد جماهیر شوروی است. این کتاب به نقش دولت در جامعهای سوسیالیستی که درگیر استبداد فردی، سرمایهداری دولتی و قربانیکردن آزادی به نام دفاع از عدالت اجتماعی شده، نقد وارد میکند و میکوشد با ارائهی تاریخچهای روشن از مبارزات سوسیالیستی در قرن نوزدهم و بیستم، نسبت به آنچه در اتحاد جماهیر شوروی و احزاب چپ پیرو این دولت میگذرد، هشدار دهد. بسیاری از ناظران این اثر خلیل ملکی را یک پیشگویی حکیمانه نسبت به وقوع جنگ سرد و بهوجودآمدن بلوکهای شرق و غرب در نظر میگیرند.
کتاب قهرمان در تاریخ (The Hero in History)، نوشتهی سیدنی هوک، ازجمله مهمترین آثاری بهحساب میآید که خلیل ملکی به زبان فارسی برگردانده است. نویسنده در این اثر تحلیلی، نقدهایی کوبنده نسبت به اشکال مختلف کیش شخصیت و جبر اجتماعی در جامعه مطرح کرده و کوشش میکند نشان دهد که اسطورهی قهرمان و ناجی ملت، سبب تحدید آزادی عمل جامعه میشود. او بهعنوان نمونه به انقلاب اکتبر روسیه و نقش تعیینکنندهی لنین در این رستاخیز جمعی اشاره و اضافه میکند که تأکید بر نقش مردان و زنان بزرگ، رفتهرفته مانع شکلگیری دموکراسی میگردد.
سبک نگارش و دیدگاههای خلیل ملکی
خلیل ملکی ازیکمنظر جزو اولین روشنفکرهای چپگرایی بود که اعتقاد داشت اتحاد جماهیر شوروی به دلیل سلب آزادیهای اقتصادی، سیاسی و فردی از مردم روسیه، یک دولت سوسیالیستی نیست؛ بلکه درست مانند سیستم سرمایهداری آمریکا، شوروی نیز یک دیکتاتوری علیه پرولتاریا بهحساب میآید. ملکی نیروی سوم را جنبشی مستقل از دو بلوک جهانی و رویکردی جدید برای تحققبخشیدن به امکانات ملی و توسعهی متوازن میدانست و معتقد بود الگوی اجتماعی دولت رفاه، انتخاب یک روش زندگی ملی و اجتماعی در برابر دو سبک زندگی آمریکایی و روسی است.
خلیل ملکی همچنین از معدود روشنفکران چپ ایرانی بود که تا پایان عمر به محمد مصدق و نهضت ملیشدن صنعت نفت وفادار ماند. بهسبب همین کنش اجتماعی و سیاسی، او را در میان اعضای حزب توده بهعنوان یک خائن معرفی میکردند و از آن سو نیز حکومت تمامیتخواه محمدرضاشاه پهلوی، این نویسنده را بارها مورد آزار و اذیت قرار داد که آخرین مورد آن، محکومیت به زندان در سالهای پایانی عمر بود. این روزنامهنگار را بهخاطر هشدارهای تاریخی خود در آگاهیبخشی نسبت به آنچه در حکومتهای استبدادی ایران و اتحاد جماهیر شوروی میگذشت، روشنفکری آگاه و متعهد به آرمان سوسیالیسم و اصول این مکتب سیاسی خواندهاند که بهرغم تمامی مرارتهایی که از جانب مخالفانش کشید، تا پایان به آزادی و عدالت اجتماعی پایبند ماند.
خلیل ملکی از نگاه دیگران
- خلیل ملکی اندیشمندِ کوشا بود. او در آلمانِ دوره جمهوری «ویمار» درس خوانده بود و اندیشههایش در همان دوره ریشه داشت که بیشتر بستگی به دقت و منطق داشت، نه به تقلب و تقلا و پشتهماندازی و خشونت و خردهشیشه داشتن در فکر و در رفتار برای رسیدن به جاه از راه دسیسه، و در نتیجه و ناچار تندادنِ متقابل به توطئهبازی و به دستهبندی. او خو گرفته بود به نظم ضوابط علمی، به دقت در پیشبرد تجربه، به تعمق، به استدلال، به استقامت و تسلسل منطق، به رسیدن به حل مسئله از راه بررسی بیبستگی به خواهش و گرایش هوس و قصدهای فرعی و سطحی. (ابراهیم گلستان)
- خلیل ملکی، این روشنفکر و متفکر سیاسی، فعال و سازمانده، کمونیستی سوسیالیستشده، با اعتقاد به آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی و پیگیری این اهداف از راههای مسالمتآمیز، توانست در بخش اعظمی از دوران طولانی و پرتبوتاب نقشی اثرگذار در سیاست و جامعهی ایران بازی کند. (محمدعلی همایون کاتوزیان، کتاب خلیل ملکی: سیمای انسانی سوسیالیسم ایرانی)
حقیقتی جالب درباره خلیل ملکی
به خاطر فشارهای حکومت پهلوی، هیچیک از کتابهای خلیل ملکی در زمان حیات این نویسنده به نام او منتشر نشد. درواقع در پاییز و زمستان سال 1357 بود که این آثار اولینبار با نام خود او، در مقام نویسنده یا مترجم، اجازهی انتشار پیدا کرد.
جملات برگزیده خلیل ملکی
سوسیالیسم مانند بشردوستان خیر، درصدد این نیست که وجود فقر و بدبختی را اعلام کند و بهوسیلهی صدقه و خیریه برای تعدیل آن و یا برای ازبینبردن آن، از راه خیرات و مبرات اقدام کند؛ بلکه وظیفهی سوسیالیسم این است که پیدا کند فقر و بدبختی از کجا ناشی است و سرمایهداری که بهوجودآورندهی انقلاب صنعتی است، چگونه فقر را نیز به وجود میآورد و سرمایهداری و فقر چرا لازم و ملزوم هماند. سوسیالیسم پس از تشریح مکانیسم سرمایهداری و قوانین رشد و تکامل صنعتی، راهحلی را که متناسب با ازبینبردن این تناقضات باشد جستوجو میکند. (کتاب تاریخ سوسیالیسم)