زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای آنا آخماتووا
تاریخ ادبیات روسیه در قرن بیستم، با نام یکی از بزرگترین شاعران زن دنیا یعنی آنا آخماتووا گره خورده است؛ زنی که با روحیهی حساس خود توانست بیش از یک بار عنوان نامزدی جایزهی بزرگ نوبل را به دست بیاورد. نویسندهی مجموعه شعر «شاه خاکستری چشم» و کتاب «خاطرهای در درونم است» گرچه سالها از طرف مقامات حکومت استالین مورد هجمه و انتقاد قرار گرفت، هیچگاه قلم را زمین نگذاشت و هیچ نیروی سرکوبگری نتوانست چهره و نام او را از صفحات تاریخ ادبیات محو کند.
زندگینامه آنا آخماتووا
آنا آخماتووا (Anna Akhmatova) با نام اصلی آنا آندرییوا گارینکو (Anna Andreyevna Gorenko) زادهی 23 ژوئن سال 1889، زنی خوشذوق و قریحه، و با استعداد ادبی سرشار بود که مهمترین سالهای حیاتش با اوج تحولات ادبی و حوادث سیاسی و اجتماعی در جامعهی روسیه در هم تنیده شد. پیوندی که حاصل آن چیزی نبود جز آفرینش و درخشش یک نام تازه در دنیای ادبیات روسیه و خلق آثاری بیمانند از زبان و قلم زنی که تمام زندگی خود را بر اثر حوادث زمانه از دست داده بود. گرچه بسیاری از این نوشتهها همچون آثار دیگر هنرمندان آن زمان در آتش جنگ و شورش در اتحاد جماهیر شوروی محو شد و یا زیر تیغ سانسور رفت، اما هیچیک از این اتفاقات به پای قدرت بیبدیل هنر و زبان شعر متفاوت و خیرهکنندهی این شاعر بزرگ نرسید.
اوایل زندگی آنا آخماتووا
آوازهی انقلاب روسیه از همان سالهای ابتدایی قرن بیستم دنیا را فرا گرفته بود؛ تحولی که در ابتدا تنها ابعاد سیاسی و اجتماعی داشت اما شعلههای آن خیلی زود دنیای هنر و ادبیات را نیز در برگرفت. گرچه آتش عظیم و شعلهور این حوادث بخش عظیمی از سرگذشت و اطلاعات تاریخی دربارهی هنرمندان و ادیبان را در خود فرو برد، اما دربارهی آنا آخماتووا این را خوب میدانیم که او در بندر اودسای اوکراین چشم به دنیا باز کرد و سالهای نخست زندگی را با خانوادهی پرجمعیت و نجیبزادهی خود گذراند. هر چند که زندگی در اودسا برای آنا آخماتووا چندان طولی نکشید و در همان سالهای ابتدایی زندگی او به همراه دیگر اطرافیانش به نزدیکی سنت پترزبورگ مهاجرت کرد.
با این که آنا آندرییوا گارینکوی جوان در ابتدا رشتهی حقوق را برای تحصیلات دانشگاهی برگزیده بود، اما خیلی زود راه زندگی خود را به سمت ادبیات گرداند و در دانشگاه کییف به ادامهی تحصیل پرداخت. با تمام اینها، روحیه و ذوق شاعرانهی آنا از خیلی قبلتر و وقتی که او تنها یازده سال داشت آغاز شده بود و در ابتدای جوانی نیز اشعاری از او در نشریات به چاپ رسیده بود، اما از جایی که این شاعر جوان با مخالفت پدر برای انتشار نامش مواجه شد، نام مستعار آنا آخماتووا را به عنوان لقب شعری خود انتخاب کرد.
در سالهای ابتدایی قرن آنا با جوانی خوشقریحه و شاعر آشنا شد. ازدواج آنا آخماتووا با نیکولای گومیلوف چند سال بعد رقم خورد و بعدها فرزند پسری نیز به این خانوادهی کوچک اضافه شد. هرچند که رابطهی این زوج با فرازوفرودهای مختلفی همراه بود، اما بدون شک گومیلوف تا سالهای سال و پیش از طلاق مشوق اصلی کارهای آنا بود، بهطوری که آن دو در کنار هم با شاعران مختلفی دیدار میکردند و به تشکیل انجمنها و محافل ادبی میپرداختند. در همان سالها بود که آنا آخماتووا با انتشار گزیدهای از اشعار خود طعم شهرت را چشید و در مجامع مختلف ادبی به عنوان یک شاعر نورسیده و پراستعداد شناخته شد. در بحبوحهی جنگ جهانی اول خالق «شاه خاکستری چشم»، آنا آخماتووا، دومین مجموعه شعر خود را نیز به چاپ رساند.
آنا آخماتووا در آتش جنگ و انقلاب
دورهی دوم کاری آنا آخماتووا با حوادث بزرگ سیاسی و اجتماعی از جمله جنگ جهانی، جنگ داخلی روسیه، انقلاب کمونیستی و روی کار آمدن حکومتی توتالیتر و جبار همراه شد. همزمان با سرکوبهای حکومت و شلیک نیروها به مردم خیابان، دوستان آنا و بسیاری از شاعران و هنرمندان آن دوران یکی پس از دیگری از روسیه گریختند و البته عدهای نیز دستگیر شدند.
با تمام اینها و با وجود اعدام همسر سابق آنا آخماتووا توسط پلیس مخفی اتحاد جماهیر شوروی، او طی تمام این سالها ماندن در وطن را انتخاب کرد و حضور در بطن حوادث آن روزگار و تماشای اتفاقات از نزدیک را بر مهاجرت ترجیح داد. اما دوران تاریک زندگی شاعر کتاب «مرثیههای شمال» تازه آغاز شده بود. آنا آخماتووا در نظر سیاستمداران مارکسیست-لنینیست آن دوران به عنوان شاعری بورژوا شناخته میشد که دغدغههای بیاهمیت دنیای سرمایهداری را منعکس میکرد؛ از طرف دیگر پسر او «لف» نیز بابت سابقهی سیاسی پدرش تهدید و بازداشت شده بود و این شرایط را برای آنا بیش از پیش سخت و طاقتفرسا میکرد. در حالی که آخماتووا طی آنسالها بارها مورد هجمه و انتقاد قرار گرفته بود و مجوزی برای چاپ آثار خود پیدا نمیکرد، همچنان به نوشتن شعر و ترجمهی برخی آثار ادبی بزرگ جهان مشغول بود و بهطور جدیتری به مقالهنویسی و نقد میپرداخت.
سالهای بعدی زندگی آنا آخماتووا از این نیز سختتر بود؛ پسرش از ادامهی تحصیلات دانشگاهی منع شده بود و خودش نیز با بیپولی دستوپنجه نرم میکرد. پاکسازی مداوم گروههای ادبی و روشنفکران و تبعید و کار اجباری دوستان قدیمی آنا آخماتووا او را نیز از پای انداخته بود. خود او نیز بارها از تبعید و فشارهای حکومتی جان سالم به در برده بود و ضمن نظارتهای شدید بارها مجبور به از بین بردن آثار خود شده و در نهایت از اتحادیهی نویسندگان شوروی نیز اخراج گشته بود.
با مرگ استالین و آغاز سالهای پس از جنگ جهانی دوم، شرایط کاری اهالی هنر اندکی وضع بهتری به خود گرفت و آنا آخماتووا نیز توانست راه خود را دوباره در میان شاعران فعال دوران باز کند و در نهایت عضویت خود در اتحادیه را باز پس بگیرد. علیرغم نظارتهایی که همچنان در حکومت شوروی برقرار بود آنا کمکم دوباره برخی آثار خود را در مطبوعات به چاپ رساند و نام خود را که طی سالها کمرنگ شده بود دوباره بر سر زبان اهالی هنر و ادبیات جاری کرد.
سالهای پایانی زندگی شاعر
آنا آخماتووا سالهای پایانی زندگیاش را همراه با شریک زندگیاش گذراند و ضمن دستوپنجه نرم کردن با تیغ سانسور، به فکر بازسازی آثار ازبینرفتهی قدیم خود نیز افتاد و تلاشهای جدیای برای نوشتن خاطرات پیش گرفت. او که حالا یکی از شاعران و سردمداران «عصر نقرهای» ادبیات روسیه به شمار میرفت دوباره توسط اندیشمندان و حتی برخی مقامات حکومتی مورد تجلیل و توجه قرار گرفت؛ دورانی خوش در زندگی شاعری میهنپرست که چندان نیز طولانی نبود. آفرینندهی کتاب «خاطرهای در درونم است: گزینه شعرهای عاشقانه» در نوامبر سال 1965، در حالی که برای یک مراسم تجلیل در لندن حاضر شده بود، دچار حملهی قلبی شد و زمانی که 76 ساله بود 5 مارس 1966 در آسایشگاهی در مسکو به دنیای دیگر سفر کرد. مراسم یادبود آنا آخماتووا با حضور صدها نفر از علاقهمندان و دوستداران او برگزار گشت و اشعار و نوشتههای بینظیر او تا سالهای سال در محافل ادبی مختلف و میان دوستداران دنیای شعر و آزادی زمزمه شد.
بهترین کتابهای آنا آخماتووا
کتاب خاطرهای در درونم است: گزینه شعرهای عاشقانه، منتخبی از اشعار رمانتیک و عاشقانهی آنا آخماتووا، این شاعر بزرگ ادبیات روسیه است. احمد پوری مترجم توانمند ایرانی در میان مضامین مختلف اشعار آنا آخماتووا دست به انتخاب جالبی زده و با گزینش و ترجمهی نوشتههای پراحساس و عاطفهی آنا آخماتووا، جلوهی تازهای از توانمندیهای این شاعر را به خوانندگان فارسیزبان نشان داده است. شما میتوانید هماکنون کتاب صوتی خاطرهای در درونم است: گزینه شعرهای عاشقانه و همچنین نسخهی الکترونیکی این کتاب را در سایت و برنامهی کتابراه دانلود کنید.
کتاب شاه خاکستری چشم (The Grey-Eyed King) از سری اشعار برجستهی آنا آخماتووا است، اشعاری که آغاز نگارش آنها همزمان با دوران دستگیری پسر آناست اما تا سالهای سال در دفتر شعر این شاعر باقی مانده بود و در شوروی حق انتشار نداشت. در این مجموعهی شعری جذاب خواننده با اوج استعداد و توانمندیهای شاعرانهی آنا آخماتووا روبهرو میشود و چشمهی هنری او در مکتب آکمهایسم و فوتوریسم را بارها تماشا میکند. شما هماکنون میتوانید نسخهی الکترونیک «کتاب شاه خاکستری چشم» را از سایت و برنامهی کتابراه تهیه فرمایید.
کتاب مرثیههای شمال (Northern elegies) نیز از دیگر آثار ارزشمند و بهیادماندنی آنا آخماتووا است؛ مجموعه شعری که آن را حاصل درد سالهای سرکوب حکومت شوروی و ساعات انتظار آنا برای آزادی پسرش میدانند.
کتاب نقاش نابینا: مجموعهی کامل اشعار (The complete poems of Anna Akhmatova) از کاملترین سری آثار منتشرشدهی آنا آخماتووا به زبان فارسی است. در این اثر، خواننده علاوه بر آشنا شدن با روحیهی لطیف و پرعاطفهی این شاعر، با استعداد درونی او در طرح مضامین گوناگون و بیان دغدغههای انسانی نیز آشنا میشود.
سبک نگارش و دیدگاههای آنا آخماتووا
آنا آخماتووا و همسر اولش گومیلوف را از سردمداران و مبدعان جنبشی ادبی موسوم به آکمهایسم میدانند؛ مکتبی که قصد داشت چارچوبهای فکری مرسوم و قدیمی آن زمان در ادبیات را درنوردد؛ ابهامات نمادگرایانهی رایج را از شعر کنار بزند و زبانی شفاف و محسوستر در بیان احساسات برگزیند. آنا آخماتووا همچنین در مضامین شعری سلیقهی وسیعی از خود نشان میداد و هم در اشعار رمانتیک و احساسی قلم توانایی داشت و هم از شعر به عنوان ابزاری برای بیان احساسات انسانی و وطندوستانهی خود بهره میبرد و آن را برای مبارزه با ظلم و خفقان به کار میگرفت. همچنین آنا آخماتووا از شاعران به نام مکتب فتوریسم بود؛ مکتبی نو که در اوایل قرن بیستم تعداد زیادی از اهالی هنر و ادب را مجذوب خود کرد. طرفداران این جنبش هنری از چارچوبهای فکری گذشته روی میگرداندند و نگاهی رو به آینده و ترقیخواهانه پیش گرفته بودند. میخائیل کوزمین و بوریس پاسترناک از دیگر ادبیان همدوره و همفکر و همعقیدهی آنا آخماتووا بودند.
جوایز و افتخارات آنا آخماتووا
- دریافت جایزهی تائورمینای ایتالیا، سال 1964
- دریافت مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه آکسفورد انگلستان، سال 1965
- نامزدی جایزهی صلح نوبل، سال 1965
آنا آخماتووا از نگاه دیگران
- نشریهی چویس دربارهی نوشتههای آخماتوا مینویسد: لازم برای هر کتابخانهای.
- جان بروکن، نویسندهی شناختهشده، دربارهی تواناییهای آنا آخماتووا میگوید: عاشق قدرتی بودم که آنا تنها با چند واژه میتوانست با آن به درهای ذهن و قلب انسان نفوذ کند.