زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای ویلیام گلدینگ
ویلیام گلدینگ، نویسنده، شاعر و نمایشنامهنویس بریتانیایی است که جایزهی نوبل ادبی سال ۱۹۸۳ را از آن خود کرده است. او را بیشتر به دلیل خلق کتاب مشهورش، «سالار مگسها» میشناسند.
زندگینامه ویلیام گلدینگ
ویلیام گلدینگ (William Golding) با نام کامل سر ویلیام جرالد گلدینگ (Sir William Gerald Golding) 19 سپتامبر 1911 در کورنوال، منطقهای در جنوب غربی انگلستان، به دنیا آمد. پدرش، الک گلدینگ، در مدرسهی گرامر مارلبرو، تدریس میکرد و بچههایش نیز در همان مدرسه درس خواندند. مادرش، میلدرد، یکی از فعالین حقوق زنان بود. ویلیام گلدینگ در سال 1930 به کالج براسنوس در آکسفورد رفت؛ دو سال در رشتهی علوم طبیعی تحصیل کرد و تصمیم گرفت تا ادامهی تحصیلاتش در رشتهی انگلیسی باشد.
ویلیام گلدینگ در سال 1934 از دانشگاه با مدرک کارشناسی فارغالتحصیل شد. در همان سال مجموعهای از اشعارش را در قالب کتاب منتشر کرد. او چند سالی را در مدارس مختلف به تدریس زبان انگلیسی و رشتههای دیگری مانند فلسفه و موسیقی پرداخت. با شروع جنگ جهانی دوم، در سال 1940 به نیروی دریایی سلطنتی پیوست و تا سال 1944 نیز مشغول به خدمت بود.
زندگی خانوادگی، مشکلات شخصی و پایان زندگی
ویلیام گلدینگ با دختری از مارلبرو به نام مالی ایوانز دوست بود و قصد ازدواج داشت. اما به دلایل نامعلومی نامزدیاش را با او بهم زد و با دختر دیگری به نام آن بروکفیلد، که شیمیدان بود، ازدواج کرد. آنها در سال 1939 ازدواج کردند و صاحب دو فرزند شدند: دیوید که در سال 1940 به دنیا آمد و جودیت که متولد سال 1945 است.
ویلیام گلدینگ همواره با مشکل سوءمصرف الکل در زندگیاش دستوپنجه نرم میکرد. مشکلات زندگی، مشکل بیخوابی، اضطرابهای همیشگی و احساس دلسردیای که داشت، او را به سوی مصرف الکل سوق میداد و سبب ایجاد مشکلات جدی در زندگیاش میشد. تا حدی که توانایی روبهرو شدن با حقایق زندگی را بدون کمک الکل از دست داده بود! انتشار کتاب «برج» در سال 1964 و نقدهایی که بر آن وارد شد نیز مشکل نوشیدن الکل را در وجود او تقویت کرد.
ویلیام گلدینگ البته برای درمان مشکل سوءمصرف الکلش تلاش بسیار کرد. این تلاش او در قالب خواندن آثار کارل گوستاو یونگ و سفری که به سوئیس داشت، خودش را نشان داد. در نهایت او در 19 ژوئن 1993 بر اثر نارسایی قلبی چشم از جهان فروبست. آرامگاه او در حیاط کلیسایی در نزدیکی خانهاش قرار دارد.
بهترین کتابهای ویلیام گلدینگ
ویلیام گلدینگ از نویسندگان بزرگ ادبیات انگلستان در طول سدهی بیستم بود. آثار او عمدتاً حالوهوایی خیالی و درونمایههایی فلسفی دارند. در ادامه، شماری از بهترین کتابهای ویلیام گلدینگ را اجمالاً به شما معرفی کردهایم:
کتاب سالار مگسها (Lord of the Flies) در سال 1954 منتشر شد. هواپیمایی که حامل مسافران نوجوان است در یک جزیرهی ناشناخته سقوط میکند. بچههایی که در این جزیره هستند، راهی ندارند به جز ساختن جامعهای متمدن برای زیستن؛ اما ظهور یک هیولای خیالی، تمام برنامههای آنان را بهم میریزد.
کتاب سقوط آزاد (Free Fall) در سال 1959 به چاپ رسید. داستان دربارهی نقاشی با استعداد است که در طول جنگ جهانی دوم به دست نیروهای گشتاپو اسیر شده و زندانی میشود. او زیر فشار محیط زندان، مدام به گذشته برمیگردد و میخواهد بفهمد چطور آزادیاش را از دست داده است.
کتاب برج (The Spire) در سال 1964 چاپ شد. داستان دربارهی متصدی یک کلیسا است. او در تلاش است تا برای کلیسا برجی مخروطیشکل بسازد. متصدی کلیسا، گمان میکند که از جانب خداوند، مأموریتی دارد تا ساختن برج را به انتها برساند...
کتاب صوتی سالار مگسها که یکی از بهترین آثار ویلیام گلدینگ است در وبسایت کتابراه موجود است. شما میتوانید با دریافت این اثر شنوندهی یکی از شاهکارهای ادبیات کلاسیک جهان باشید.
سبک نگارش و دیدگاههای ویلیام گلدینگ
ویلیام گلدینگ آثار بسیاری نگاشته است، اما مهمترین و شناختهشدهترین کتابش را باید همان کتاب سالار مگسها دانست. کتابی که در آن به زبان تمثیل سخن گفته است و به خوبی با کمک گرفتن از مثال و نماد، جامعهی به ظاهر متمدن امروزی را به تصویر کشیده است؛ هر کودکی در این کتاب، نمایندهی بخشی از اجتماع است. احتمالاً شیرینی همین زبان سمبولیک است که کتاب را به چنین درجهای از محبوبیت رسانده است.
جوایز و افتخارات ویلیام گلدینگ
-
ویلیام گلدینگ در سال 1980 برندهی جایزهی ادبی من بوکر شد و در سال 1983 جایزهی نوبل ادبیات را از آن خود کرد.
-
ویلیام گلدینگ در سال 1988 به دلیل کمکهایی که به ادبیات کرده بود، نشان شوالیه را از آن خود کرد و به عضویت انجمن سلطنتی ادبیات (Royal Society of Literature) درآمد.
-
نشریهی تایمز در سال 2008 نام ویلیام گلدینگ را به عنوان نفر سوم فهرست نویسندگان برتر بریتانیایی از سال 1954 اعلام کرد.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از آثار ویلیام گلدینگ
-
پیتر بروک در سال 1963 با اقتباس از کتاب سالار مگسها، فیلمی سینمایی به همین نام ساخت. او برای ساخت همین کار در فستیوال فیلم کن در سال 1963 نامزد دریافت جایزهی نخل طلایی شده بود.
-
هری هوک در سال 1990 فیلم دیگری با اقتباس از کتاب سالار مگسها با همین نام ساخت. این فیلم البته در گیشه چندان موفق نبود.
حقایقی جالب دربارهی ویلیام گلدینگ
-
نام ویلیام گلدینگ با نام سالار مگسها گره خورده است و در سراسر جهان او را به دلیل خلق این اثر میشناسند. احتمالاً برایتان جالب است بدانید که این کتاب پیش از انتشار چه مسیری را طی کرده است؛ بیست ناشر از قبول چاپ کتاب سر باز زدند تا در نهایت یکی از ناشران با ایجاد تغییراتی در کتاب، حاضر به چاپ آن شد.
-
امروزه کتاب سالار مگسها، در فهرست کتابهایی قرار دارد که باید در مدارس و دانشگاهها خوانده شود. اما در دورههایی، به دلایلی مانند تضعیف روحیه، بیحرمتی به مقام انسان و تشبیه انسان به حیوان و ... در فهرست کتابهای ممنوعه قرار داشته است.
-
ویلیام گلدینگ برای مدت زمان 22 سال دفترچه خاطراتی شخصی داشت و در آن یادداشت میکرد. او این دفترچه خاطرات را از سال 1971 تا پیش از مرگش داشت و چیزی نزدیک به 2.4 میلیون کلمه در آن یادداشت کرده بود. او در ابتدا این دفترچه یادداشت را تهیه کرده بود تا دربارهی خوابها و رویاهایش بنویسد اما کمکم این دفترچه محلی شد تا او همهچیز را در آن بنویسد؛ افکارش دربارهی زندگی، طرح رمانهایش و حتی خاطراتش. جان کری، استاد ادبیات دانشگاه آکسفورد و منتقد ادبی بریتانیایی، موفق شد تا به این منبع ارزشمند دست پیدا کند. او در سال 2009 کتابی دربارهی این نویسنده با نام «ویلیام گلدینگ: مردی که سالار مگسها را نوشت» منتشر کرد.