زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای پل ریکور
پل ریکور، نویسنده و فیلسوف بزرگ قرن بیستم، بهعنوان برجستهترین نظریهپرداز پدیدارشناسی و هرمنوتیک شناخته میشود. او نظریههایی مهم دربارهی علم سیاست، جامعهشناسی، روانکاوی و عدالت اجتماعی مطرح و کتابهایی مانند «ایدئولوژی، اخلاق، سیاست» و « تاریخ و هرمنوتیک» را منتشر کرده است. این فیلسوف فرانسوی، در ساحت اندیشه بر چهار حوزهی زبان، زمان، روایت و معنا تمرکز داشت.
زندگینامه پل ریکور
پل ریکور (Paul Ricœur) در 27 فوریهی سال 1913 در فرانسه به دنیا آمد و بیستم ماه مهی 2005 در زادگاهش درگذشت. این نویسنده در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و بعد از آن نزد پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد. او در یک دبیرستان مذهبی درس خواند، پس از آن در دانشگاه سوربن فرانسه به ادامهی تحصیل پرداخت و موفق شد دو مدرک دکترا در رشتههای فلسفه و ادبیات کسب کند. پل ریکور در این دوره تحتتأثیر اندیشههای الهیاتی و اگزیستانسیالیستی گابریل مارسل، فیلسوف مشهور هموطنش، قرار داشت و درآمیختگی این اندیشهها با باورهای مذهبی پدربزرگ و مادربزرگش، تا پایان عمر با او باقی ماند.
پل ریکور در سال 1935 با سیمون لژاس، دوست صمیمی خواهرش ازدواج کرد. آنها صاحب پنج فرزند شدند. این نویسنده در سال 1940 و در زمان اشغال فرانسه از سوی ارتش نازی، به دست آلمانیها بازداشت شد و پنج سال را بهعنوان یک زندانی در اردوگاه پومرانیا گذراند، سالهایی که بعدها بنمایهی فکری پل ریکور را تشکیل دادند؛ چراکه در آن مدت توانست آثار کارل یاسپرس، فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی-سوئیسی را مطالعه و کتاب «ایدهها» اثر ادوارد هوسرل، فیلسوف آلمانی - اتریشی و بنیانگذار پدیدارشناسی را ترجمه کند.
پل ریکور بعد از پایان جنگ جهانی دوم، به کشورش بازگشت و در مقام استاد دانشگاه، به تدریس فلسفه در هاورفورد، استراسبورگ و سوربن مشغول شد. این نویسنده بیش از دو دهه در این سمت باقی ماند و پس از جنبش اعتراضی دانشجوها در ماه مهی 1968 کشورش را ترک کرد. مدتی را در بلژیک گذراند و سپس برای تدریس فلسفه به ایالات متحده مهاجرت کرد. پل ریکور در این زمان بهعنوان فیلسوفی برجسته شهرت یافته بود و کتابهایی مثل «زمان و حکایت»، «خویشتن همچون دیگری» و «استعارهی زنده (The Living Metaphor)» را منتشر کرده بود.
پل ریکور در سال 1991 بار دیگر به زادگاهش فرانسه بازگشت و به پژوهشهایش در زمینههای پدیدارشناسی، الهیات و هرمنوتیک ادامه داد که نتیجهی آن، انتشار آثاری مانند «عادلانهها (The Just)» و «خاطره، تاریخ، فراموشی (On Memory, History, and Forgetting)» بود. پل ریکور که تا آخرین روزهای زندگی به تدریس فلسفه در دانشگاه مشغول بود، موفق شد جایزهی معتبر کلاگ را به خاطر احیای گفتمان فلسفی در سنتهای فکری و همچنین تأثیرگذاری عمیق بر علوم اجتماعی و انسانی دریافت کند.
سیر نویسندگی پل ریکور
اولین کتاب پل ریکور «گابریل مارسل و کارل یاسپرس (Gabriel Marcel and Karl Jaspers)» نام داشت که شرحی بر آرای استاد محبوبش بود و در سال 1948 منتشر شد. او سال بعد کتاب «فلسفهی اراده (Fallible Man: Philosophy of the Will)» را نوشت و در سال 1955 نیز کتاب «تاریخ و حقیقت (History and Truth)» را که مجموعهای از مقالههایش دربارهی مفهوم تاریخ در هرمنوتیک بود به چاپ رساند.
پل ریکور که عمدهی شهرتش بابت نظریههای مهم دربارهی روشهای پدیدارشناسیِ هرمنوتیک است، در سالهای بعد آثار دیگری از جمله کتابهای «بحثی دربارهی فروید (Freud and Philosophy)»، «اختلاف تأویلها (Le Conflit des interprétations)» و «از متن تا کنش (Between Text and Phenomenon)» را منتشر کرد و سپس مهمترین اثر فلسفیاش به نام «خویشتن همچون دیگری (Oneself as Another)» را نوشت. پل ریکور در دهههای پایانی عمر نیز دست از پژوهش و نوشتن برنداشت و سهگانهی «زمان و حکایت» را منتشر کرد.
بهترین کتابهای پل ریکور
کتاب ایدئولوژی، اخلاق، سیاست (Politics, Economy, and Society)، جزء مهمترین آثار پل ریکور به شمار میرود و نظریههای او دربارهی فلسفهی سیاسی، هرمنوتیک و ایدئولوژی را توضیح میدهد. او در کتاب ایدئولوژی، اخلاق، سیاست، در هفت مقاله، دیدگاه فردریش هگل و ادموند هوسرل دربارهی بیناذهنیت، علم و ایدئولوژی، هرمنوتیک و نقد ایدئولوژی، و اخلاق و سیاست را مورد بررسی قرار میدهد.
کتاب زمان و حکایت (Time and Narrative)، از دیگر آثار مهم پل ریکور به شمار میرود که در سه کتاب مستقل، به فهم هستی از دریچهی تأویل متن که مهمترین دغدغهی اندیشگانی او نیز هست، میپردازد و دیدگاه فلسفی خود را نسبت به مقولههای زمان، ادبیات، معناشناسی، استعاره، ادبیات و هرمنوتیک بیان میکند.
کتاب تاریخ و هرمنوتیک (Hermeneutics)، مجموعهای از چهار مقالهی مهم پل ریکور دربارهی این دو مفهوم و همچنین کوشش ارزشمند او برای یافتن معنایی بینامتنی برای آنها و معنای تاریخ و شر است.
برای دسترسی به برخی از بهترین کتابهای پل ریکور میتوانید به سایت و اپلیکیشن کتابراه مراجعه نمایید.
سبک نگارش و دیدگاههای پل ریکور
پل ریکور بهعنوان یک فیلسوف انتقادی به مباحثی مانند نقد ادبی، تاریخ، دین، روانکاوی و سیاست میپرداخت و از منظر یک مسیحی پروتستان، همیشه ارزشهای برآمده از باورهای دینی و عدالت اجتماعی را میستود. کتابهای پل ریکور مثل آثار بسیاری از فیلسوفها، با زبان و لحنی آکادمیک نوشته شدهاند و او در همهی آنها از ارجاعها و پژوهشهای متعددی استفاده میکند.
پل ریکور را فیلسوفی میخوانند که میان سنتها و گرایشهای معاصر فلسفی، فلسفهی مدرن و اندیشگانی قرن بیستم نوعی درهمآمیختگی فکری ایجاد کرده است تا به تشریح مفاهیمی مثل خیر و شر، هرمنوتیک، استعاره، اخلاق، سیاست و زبان بپردازد. پل ریکور همچنین بهعنوان یک فیلسوف تأویلگرا، متن را در مبحث هرمنوتیک ادبی در اولویت قرار میدهد و در آثارش که مرتبط با سیاست هستند، مانند جان رالز، گرایش میانهرویِ متمایل به چپ را با تأکید بر عدالت اجتماعی انتخاب میکند.
پل ریکور از نگاه دیگران
-
اولیویه مونژن، سردبیر مجلهی روشنفکری اسپریت، پل ریکور را به خاطر تلاشهای مستمرش در خوانش و تفسیر آثار فیلسوفهای بزرگ اروپا مانند هانا آرنت، کارل یاسپرس، میرچا الیاده و لوی اشتراوس، «غول خوانش» مینامد.
-
ریچارد کرنی، فیلسوف ایرلندی معتقد است دامنهی ارجاعهای سخاوتمندانهای که پل ریکور در آثارش استفاده میکند، کمنظیر است.
-
ژان پییر رافارن، نخستوزیر وقت فرانسه در زمانِ درگذشت پل ریکور، در پیام تسلیت خود نوشت: سنت اومانیستی اروپا، عزادار یکی از بااستعدادترین نمادهای خود شد.
حقایقی جالب درباره پل ریکور
-
ژاک دریدا در دههی 1960 میلادی، دستیار پل ریکور در دانشگاه سوربن بود.
-
امانوئل مکرون، رئیسجمهور کنونی فرانسه، از شاگردها و دستیارهای پل ریکور بوده است.
-
پل ریکور در سالهای 1965 تا 1970، رئیس دانشگاه تازهتأسیس نانتر در حومهی پاریس بود؛ همان دانشگاهی که در جریان اعتراضهای دانشجویی در ماه مهی 1968، به کانون اعتراضهای سراسری نسل جوان فرانسه تبدیل شد. پل ریکور در آن زمان از سوی دانشجوهای معترض با شعارهایی مانند دلقک پیر و ابزار دست دولت فرانسه، مورد اعتراض قرار گرفت و به همین دلیل کمی بعد، فرانسه را به مدت دو دهه ترک و به آمریکا مهاجرت کرد.
جملات برگزیده پل ریکور
-
من کوشیدم تا نشان دهم که چگونه زبان میتواند خود را تا آن حد گسترش دهد که دیگر بتواند برای همیشه طنینهای تازه را در خود کشف کند. (بخشی از کتاب زندگی در دنیای متن، شش گفتوگو، یک بحث با پل ریکور)
-
مسیر آثار اولیهی مارکس، یک پیشروی است بهسوی توصیف آنچه «واقعی» به نظر میآید. تعیینِ سرشتِ واقعیت، مفهومِ ایدئولوژی را متأثر میکند، زیرا مارکس در نهایت ایدئولوژی را آنچه واقعی نیست تعریف میکند. در اندیشهی مارکس تضاد میان ایدئولوژی و واقعیت است، نه میان ایدئولوژی و علم، چنانکه در مارکسیسم بعدی میبینیم. (بخشی از کتاب درسگفتارهای ایدئولوژی و اتوپیا)
پل ریکور در میان ایرانیان
داریوش شایگان، فیلسوف برجستهی ایرانی، در بخشی از کتاب «زیر آسمانهای جهان» به خاطرهی دیدار و گفتوگوی خود با پل ریکور اشاره میکند. او در صفحهی 94 این کتاب مینویسد: به یاد دارم که زمانی در مشهد با پل ریکور - که برایش احترامی فوقالعاده قائلم - گفتوگویی داشتیم و از مذهب میگفتیم. ریکور بهعنوان فیلسوف پروتستان، دیدی اخلاقی به مذهب داشت؛ بنابراین، به او پیشنهاد کردم که به زیارت حرم امام رضا (ع) برود، زیرا آنجا محیطی مطلوب برای تجربهی هیبت، یا درد تقدس در مستقیمترین شکل بیانش بود. فردای آن روز که دوباره ریکور را دیدم، به من گفت که از این جنبه از مذهب بهکلی غافل بوده است.