زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای حنیف قریشی
وقتی از اهالی ادبیات و سینمای بریتانیا یاد میکنیم، حنیف قریشی قطعاً یکی از پررنگترین و بهیادماندنیترین نامها خواهد بود. این نویسنده و کارگردان پاکستانیتبار، در سالهای اخیر بیش از هرچیز بابت داستانهای خواندنیای همچون «نزدیکی» و جستارهایی مثل «وطن من کجاست؟» میان مخاطبین فارسیزبان شناخته شده. اما کارنامهی هنری و ادبی قریشی بسیار فراتر از اینهاست و رد علایق و استعدادهای او را باید در دنیای تئاتر و نمایشنامهنویسی و حتی تهیهکنندگی نیز پیدا کرد.
زندگینامه حنیف قریشی
حنیف قریشی (Hanif Kureishi) زادهی 5 دسامبر سال 1954 میلادی، از نامهای آشنا و پرتکرار میان اهالی ادب بریتانیاییست. این فیلمنامهنویس و رماننویس پاکستانیتبار که از اعضای جنبش ادبیات پسااستعماری نیز هست، سرانجام با دریافت مقام شوالیه از امپراتوری بریتانیا توانست نام خود را بیش از پیش سر زبانها بیندازد و شهرت قلم خود را میان خیل عظیمی از نویسندگان آن دیار جاودانه کند.
خالق مجموعهی داستانی «عشق سالهای غم» زندگی خود را درست یک دهه پس از پایان جنگ جهانی دوم، در ناحیهی بروملی در جنوب لندن، به همراه پدری از مهاجران پاکستانی و مادری اهل انگلستان آغاز کرد. نکتهی جالب آنکه آمال و آرزوهای پدر حنیف نیز چندان دور از فرزند نبود. او نیز مانند حنیف و حتی خیلی پیشتر از تولد فرزند به نوشتن عشق میورزید و ساعتهای زیادی را بر میز آشپزخانه به نوشتن ایدههای داستانیاش مشغول میشد. اما سرانجام دست سرنوشت اینطور خواست که پسر نورسیدهی این خانوادهی کوچک، وارث اصلی استعدادهای پدر باشد و قلههای موفقیتی که او نتوانسته بود فتح کند را یکییکی از سر بگذارند.
زندگی تحصیلی حنیف قریشی نیز مانند بسیاری دیگر از وقایع حیات او، فرازونشیبهای بسیاری داشت. حنیف که در دبیرستان فنی تحصیل کرده بود در ابتدا به کالج فناوری در زادگاه خود بروملی رفت اما بعد از مدتی به رشتهی فلسفه گرایش پیدا کرد و در نهایت در همین شاخه نیز موفق به دریافت مدرک شد. آغاز حرفهی نویسندگی قریشی نیز به نوع خود قابلتوجه مینمود. او مسیر نویسندگی را با نوشتن داستانهای هرزهنگاری شروع کرد و بعدها به نگارش نمایشنامه و حضور در دنیای تئاتر روی آورد. حضور جدیتر حنیف قریشی در دنیای داستاننویسی، با دغدغههای اجتماعی او و پرداختن به موضوعاتی همچون تبعیض نژادی، مهاجرت و دغدغههای جنسی همراه شد. علاوه بر این، قریشی در پیرنگ بسیاری از داستانهای خود، رنگوبویی از حوادث واقعی زندگیاش را میافزود؛ تا جایی که کتاب داستانی «نزدیکی» را به نوعی زندگینامهی خود او میدانند.
حنیف قریشی همچنین در تجربیاتی دیگر خود دست به شرح مستقیم حوادث زندگیاش زد و در مقاله - جستاری با نام «وطن من کجاست؟» خاطراتش را با خوانندگان به اشتراک گذاشت. نویسندهی رمان «اگر گابریل نبود» علاوهبر خلق آثار داستانی محبوب که در سالهای مختلف مورد توجه و اقتباس اهالی سینما نیز قرار گرفته، خود نیز در نوشتن فیلمنامه دستی داشت و ورود او به دنیای بزرگ پردهی نقرهای از دیگر موفقیتهای چشمگیر او به شمار میرفت. در میان این آثار میتوان به فیلمنامهی «مادر (The Mother)» اشاره کرد که در سال 2003 به کارگردانی راجل میشل به سوی پردههای نمایش رفت و یا فیلم «لندن مرا میکشد (London Kills Me)» که در سال 1991 به نویسندگی و همچنین کارگردانی خود حنیف قریشی اکران شد.
حنیف قریشی این سالها از عمر خود را در غرب لندن میگذارند و شنیدن موسیقی و همچنین دنبال کردن بازی کریکت را از علایق اصلی خود میداند. او گاهی وقت خود را به عنوان استاد نویسندگی خلاق در دورههای دانشگاهی صرف میکند، و با وجود آسیب نخاعیای که در سالهای اخیر پشت سر گذاشته همچنان از نویسندگان خوشذوق و دستبهقلم بریتانیا به حساب میآید.
بهترین کتابهای حنیف قریشی
کتاب نزدیکی (Intimacy) از جمله آثار بسیار معروف حنیف قریشی و داستانی دربارهی زندگی نویسندهای پابهسن است که در میانهی زندگی زناشویی خود تصمیم به ترک همسر و فرزندان خود میگیرد. شما میتوانید این ماجرای جذاب را در نسخهی کتاب الکترونیکی نزدیکی از سایت و برنامهی کتابراه دنبال کنید.
کتاب وطن من کجاست؟ (Collected Essays) از دیگر نوشتههای محبوب حنیف قریشی و از جمله آثار غیرداستانی اوست. این مجموعه شامل چهار جستار و یک داستان اتوبیوگرافیک است که نمایهای از زندگی هنری این نویسنده و اتفاقات مهم حیات او را بدون واسطه در اختیار خواننده قرار میدهد. شما میتوانید کتاب الکترونیکی وطن من کجاست؟ را از سایت و برنامهی کتابراه تهیه فرمایید.
کتاب عشق سالهای غم (Love in a Blue Time) نیز در میان آثار داستانی حنیف قریشی بسیار خوشاقبال بوده است. این کتاب مجموعه داستانی با پیرنگی اجتماعی و فرهنگیست که بیشتر حول دغدغههای قشر متوسط لندن و حاشیهنشینان آن میگذرد. مثلاً در داستانی از این مجموعه با زندگی دختری پاکستانی روبهرو خواهیم شد که با قصد خود برای رفتن به انگلستان، انقلاب بزرگی در خانوادهی خود به پا میکند!
کتاب اگر گابریل نبود (Gabriel's gift) از دیگر داستانهای خواندنی حنیف قریشی و ماجرای زندگی پسر نوجوانیست که رویاهایی بس فراتر از زندگی کوچک خود دارد. او به نقاشی عشق میورزند و خیال نویسندگی نیز در سر دارد اما زندگی سراسر چالش او با پدر و مادرش بهزودی همچون سدی بر سر راه رویاهایش قرار میگیرد.
جوایز و افتخارات حنیف قریشی
- جایزهی حلقهی منتقدان فیلم نیویورک برای برای فیلمنامهی لباسشویی زیبای من رختشویخانه زیبای من، سال 1986
- برندهی جایزهی ویتبرد برای بهترین رمان اول برای رمان بودای حومهنشینان، سال 1990
- دارندهی مدال شوالیه از امپراتوری بریتانیا، سال 2008
- دارندهی جایزهی دستاورد برجستهی هنری در جوایز آسیایی (The Asian Awards)، سال 2013
- منتخب فهرست 50 نویسندهی برتر بریتانیایی به انتخاب تایمز
- و...
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از آثار حنیف قریشی
- فیلم رختشویخانهی زیبای من (My Beautiful Laundrette) نام فیلمی به کارگردانی استیون فریرز است که با اقتباس از داستانی به همین نام از حنیف قریشی ساخته شده. این فیلم در سبک کمدی رمانتیک بوده و توانسته جایزهی بهترین فیلمنامه از منتقدان فیلم نیویورک و نامزدی جایزهی اسکار برای بهترین فیلمنامه را نیز از آن خود کند.
- داستان بودای حومهنشینان (The Buddha of Suburbia) از حنیف قریشی به صورت مجموعهای تلوزیونی در شبکهی بیبیسی اقتباس شد و به نمایش درآمد. همچنین موسیقی این مجموعه که توسط دیوید بویی ساخته شده به صورت آلبومی مستقل به انتشار درآمده.
- فیلمی با نام «صمیمیت (Intimacy)» یا «نزدیکی» به کارگردانی پاتریس شرو و با اقتباس از رمانی با همیننام از حنیف قریشی به اکران درآمد و خرس طلایی برای بهترین فیلم را از آن خود نمود. کری فاکس همچنین توانست برای بازی در این فیلم خرس نقرهایِ جشنوارهی فیلم برلین را برای خود کند.