زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های ژاک دریدا

زندگینامه ژاک دریدا

ژاک دریدا (Jacques Derrida)، پانزدهم ژوئیه‌ی 1930 میلادی در الجزایر و در خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد. او تا سن 10 سالگی به‌ همراه خانواده در آرامش در زادگاهش الجزایر که در آن زمان مستعمره‌ی کشور فرانسه بود زندگی کرد، تاآن‌که وضع قوانین یهودستیزانه موجب شد از ادامه‌ی تحصیل در دبیرستان باز بماند. این اتفاق تأثیری تلخ و عمیق بر این نویسنده گذاشت و با آن‌که او دو سال بعد توانست دوباره مشغول به تحصیل شود، اما آن واقعه را محدودیتی فراموش‌نشدنی خواند و بعدها نیز در برخی آثارش به آن اشاره کرد.

ژاک دریدا بعد از اتمام تحصیل در دبیرستان که هم‌زمان با اتمام جنگ جهانی دوم بود، به پاریس نقل‌مکان کرد و در دومین تلاش خود برای ورود به دانشگاه، موفق شد در سال 1952 به ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی فلسفه مشغول شود. پاریس در آن‌ زمان مهد روشنفکری در اروپا بود و فیلسوفان جوانی مانند ژیل دلوز، میشل فوکو، لوئی آلتوسر، ژاک لکان و رولان بارت، هم‌دوره‌های ژاک دریدای جوان بودند. هم‌زمان اندیشمندانی چون آلبر کامو، ژان پل سارتر، سیمون دوبووار و لوئی استرواس نیز به کار روشنفکری مشغول بودند و ژاک دریدا این فرصت را داشت که افزون بر مطالعه‌ی آثار این فیلسوفان، از نزدیک نیز با آن‌ها دیدار داشته باشد.

سیر نویسندگی ژاک دریدا

ژاک دریدا در دوره‌ی جوانی شیفته‌ی آثار ادموند هوسرل، فیلسوف آلمانی بود و پایان‌نامه‌ی کارشناسی‌ ارشد خود را با عنوان «مسئله‌ی پیدایش در آثار هوسرل» نوشت و بعدها نیز آن را در سال 1990 میلادی منتشر کرد. این نویسنده‌ی فرانسوی سه سال بعد از انتشار کتاب «تاریخ جنون» اثر میشل فوکو، نقدی مفصل بر این کتاب با عنوان «کوگیتو و تاریخ جنون (Cogito and the History of Madnes)» نوشت و آن را در سال 1963 به چاپ رساند، مقاله‌ای که باعث اختلاف میان او و فوکو شد. این نویسنده‌ی فرانسوی یک سال بعد نیز مقاله‌ای انتقادی درباره‌ی امانوئل لویناس، فیلسوف هم‌وطن‌اش نوشت و آن را با عنوان «خشونت و متافیزیک» منتشر کرد.

ژاک دریدا در سال 1967 سه کتاب را به‌صورت هم‌زمان به چاپ رساند: «نوشتار و تفاوت (Writing and Difference)»، «صدا و پدیده (Voice and Phenomenon)» و «از گراماتولوژی (Of Grammatology)». انتشار این آثار و تأکید دریدا بر مفهوم/تئوری خودساخته‌ی «شالوده‌شکنی» یا «واسازی»، نام این فیلسوف جوان را که در آن زمان به تدریس فلسفه در دانشگاه سوربن فرانسه مشغول بود، بر سر زبان‌ها انداخت و این نویسنده در دهه‌های بعد به شهرتی هم‌تراز با ژان پل سارتر در جهانِ غرب دست یافت.

ژاک دریدا در سال 1972 میلادی نیز سه کتاب با عنوان‌های «حاشیه‌های فلسفه (Margins of Philosophy)»، «زمینه‌ی رویدادِ امضا (Signature Event Context)» و «مواضع» را به چاپ رساند. این نویسنده که پیش‌تر مقاله‌ای با عنوانِ «پایانِ انسان (The Ends of Man)» را در شرح و بسط اندیشه‌ی مارتین هایدگر منتشر کرده بود، در طول دهه‌ی 70 میلادی، بر تأمل بیش‌تر بر اندیشه‌ی هایدگر متمرکز شد و در سال 1978 کتابِ «حقیقت در نقاشی (Truth in Painting)» را درباره‌ی این فیلسوفِ بزرگ آلمانی به چاپ رساند.

ژاک دریدا در سال 1983 به‌عنوان مدیرِ مطالعات فلسفی در دانشکده‌ی مطالعات پیشرفته‌ی علوم اجتماعی در پاریس انتخاب شد و تا پایان عمر نیز در این سمت باقی ماند. این نویسنده‌ی فرانسوی از دهه‌ی 70 میلادی به بعد در برخی از معتبرترین دانشگاه‌های جهان مانند ییل، جان هاپکینز و کالیفرنیا به تدریس فلسفه پرداخت و نوشتن آثار خود را نیز ادامه داد.

ژاک دریدا در سال 2002 به سرطان لوزالمعده (پانکراس) مبتلا شد و سرانجام در 9 اکتبر 2004 در سن 74 سالگی در شهر پاریس درگذشت.

بهترین کتاب‌های ژاک دریدا

کتاب مواضع (Positions)، مجموعه‌ای از سه مصاحبه‌ی ژاک دریداست که در سال 1972 به چاپ رسید و بعد از انتشار به‌عنوان چکیده‌از از دیدگاه‌های این فیلسوف فرانسوی در معرض قضاوت خوانندگان قرار گرفت. نویسنده در این اثر فلسفی، به تشریح دیدگاه‌ها و نظریه‌های خود در زمینه‌های ادبیات، فلسفه، نشانه‌شناسی، زبان‌شناسی، و همچنین مواضع خود درباره‌ی پدیدارشناسی و ساختارگرایی می‌پردازد و نظریه‌ها و پرسش‌های فلسفی تازه‌ای پیش روی مخاطب می‌گذارد.

کتاب بر سر کوه موریه (Over Mount Murray) شامل دو مقاله به نام‌های «مقدمه‌ای بر نام‌های پدر» نوشته‌ی ژاک لاکان و «ادبیات در سرّ» از کتاب «The Gift of Death» اثر ژاک دریدا است. این کتاب حاوی تأملات روان‌کاوانه و فلسفی این دو روشنفکر برجسته‌ی فرانسوی درباره‌ی داستان حضرت ابراهیم و قربانی کردن فرزندش به دستور خداوند است. لکان و ژاک دریدا در مقالات خود، از منظری متفاوت و تأمل‌انگیز به شرح این روایت مذهبی می‌پردازند.

سبک نگارش و دیدگاه‌های ژاک دریدا

ژاک دریدا نویسنده‌ای بسیار سخت‌خوان به حساب می‌آید و اغلب کتاب‌ها و مقاله‌های خود را به زبانی مبهم و پیچیده نوشته است؛ تاآن‌جا که وقتی در سال 1992 دانشگاه کمبریج انگلستان به این نویسنده مدرک دکترای افتخاری اعطا کرد، هجده فیلسوفِ مشهور در سرتاسر جهان نامه‌ای سرگشاده نوشتند و ادعا کردند که آثار ژاک دریدا غیرقابل‌فهم و فاقد وضوحِشایسته‌ی نوشته‌های علمی و پژوهشی‌اند.

ژاک دریدا از نگاه دیگران

• ژاک دریدا، مفهوم «واقعیت» را به چالش می‌کشد و به‌جای آن، به تفکرات متناقض تکیه می‌کند. (رابرت سولومون)
• ژاک دریدا یکی از بزرگ‌ترین فیلسوفان قرن بیستم بود که به پایه‌گذاریِ فلسفه‌ی پست‌مدرن بسیار کمک کرد. (ریچارد رورتی)
• دریدا با تردید در مفهوم اصلیِ زبان و تأثیر آن بر شکل‌گیریِ ایدئولوژی، نظریه‌های متداول فلسفی را به چالش کشید. (رابرت بورت)