زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای پیتر بروک
پیتر بروک کارگردان بریتانیاییِ سینما و تئاتر بود که از سوی بسیاری از صاحبنظران، «بزرگترین کارگردان تئاتر در قرن بیستم» خطاب شده است. بروک نمایشنامههای گوناگونی را به روی صحنهی نمایش برد و به لحاظ نظری نیز آرای او بسیار حائز اهمیت هستند. بروک فیلمهای مهمی نیز ساخت که از آن میان میتوان به «لیر شاه» اشاره کرد. از بین آثار مهم وی میتوان به کتاب «رازی در میان نیست: اندیشههایی درباره بازیگری و تئاتر» و کتاب «با گروتفسکی: تئاتر فقط یک فرم است» اشاره کرد.
زندگینامه پیتر بروک
پیتر بروک (Peter Brook) در روز بیستویکم ماه مارس سال 1925 در چیزیک انگلستان به دنیا آمد. او در خانوادهای لیتوانیایی - یهودی که مهاجرانی از کشور لیتوانی بودند متولد شد. پسرعموی او نیز یک کارگردان تئاتر بود که ریاست تئاتر ساتیر موسکو را برعهده داشت. پیتر بروک در طول دوران تحصیل خود به آموختن زبان مشغول بود و در دوران جنگ جهانی دوم نیز به علت پیشینهی بیماریهایی که در کودکی داشت، از انجام وظیفه در ارتش معاف شد.
اولین نمایشی که پیتر بروک کارگردانی کرد اثر مشهور مارلو یعنی «دکتر فاستوس» (Dr Faustus) بود که در «سالن تئاتر تورچ» لندن به روی صحنه رفت. او در ادامه با بازسازی نمایش «بمب ساعتی» (The Infernal Machine) اثر ژان کوکتو، نمایشنامهنویس و کارگردان بزرگ سینما، بار دیگر کارگردانی صحنه را این بار در «سالن تئاتر شنتیکلیر» تجربه کرد. وقتی در تئاتر رپرتوار بیرمنگام استخدام شد، توسط رئیس آن یعنی بری جکسون «جوانترین زلزلهای که تا به حال دیدهام» توصیف شد.
پیتر بروک در مسیر بدل شدن به کارگردانی جریانساز
پیتر بروک در سال 1946 به استراتفورد رفت تا برای فستیوالی که در آن برگزار میشد، نمایشنامهی «درد بیهودهی عشق» (Love's Labour's Lost) اثر شکسپیر را در «تئاتر یادبود شکسپیر» به روی صحنه ببرد و در سال 1947 برای کارگردانی نمایش «رومئو و ژولیت» از شکسپیر دوباره بازگشت. بروک بین سالهای 1947 تا 1950 کارگردانی تولیدات «تالار اپرای سلطنتی لندن» را بر عهده داشت که شامل بازاجرای مؤثری از «لا بوهم» (La bohème) اثر جاکومو پوچینی و «سالومه» (Salome) از ریشارد اشتراوس با طراحیهای سالوادور دالی میشد. از سال 1962، پیتر بروک ریاست «رویال شکسپیر کامپنی» را به عهده داشت که در آنجا برای نخستین بار نسخهی انگلیسی تئاتر «مارا/ساد» (Marat/Sade)، نمایشنامهی آلمانی پتر وایس را به روی صحنه برد و برای آن برندهی جایزه تونی بهترین کارگردانی شد.
در سال 1971، پیتر بروک به همراه میشلین روژان توانست «مرکز بینالمللی پژوهش تئاتر» را تأسیس کند که در واقع کمپانیای متشکل از بازیگران، رقاصان، آهنگسازان و دیگر اعضای نمایش بود که از ملیتهای گوناگون گردهم آمده بودند و به سراسر دنیا، به خصوص خاورمیانه و آفریقا، سفر میکردند تا نمایشهای گوناگون خود را به روی صحنه ببرند. این ساختمان از دههی هفتاد میلادی در شهر پاریس فرانسه فعالیت دارد. در سال 2008، بروک از کارگردانی در تولیدات هنری این عمارت استفعا داد. از دیگر رخدادهای مهم در حرفهی پیتر بروک در دههی هفتاد میتوان به همکاری او با نویسندهی پرآوازه یعنی ژان کلود کریر در اقتباس تئاتری از سرودهی هندی «مهاباراتا» (Mahabharata) اشاره کرد. اثری که وقتی به روی صحنه رفت موافقین و مخالفین زیادی داشت و بازخوردهای فراوانی دریافت کرد.
باید گفت که پیتر بروک به اقتباسهای شگفتانگیز و نوآورانهاش از نمایشنامههای شکسپیر شهرت دارد، چنانکه او را «متخصص شکسپیر» توصیف کردهاند. این شیفتگی و تمایل نسبت به نمایشنامههای ویلیام شکسپیر بارها تکرار شد و او چندین اثر تئاتری، سینمایی و همچنین تلویزیونی از این آثار اقتباس کرد. از میان این اقتباسها، بازنویسی و بازاجرای او از نمایش «رؤیای نیمهشب تابستان» (A Midsummer Night's Dream) از سوی منتقدان ادبی «افسانهای و شاهکار» خطاب شده است. او همچنین اقتباس مشهوری از «لیر شاه» (King Lear) در قالب فیلم سینمایی ساخت که تحسین اکثر منتقدان و مخاطبان سینما را کسب کرد.
پیتر بروک: سینما و مرگ
پیتر بروک در سینما هم نام مهمی است. در واقع میتوان گفت هنر اصلی و اساسی پیتر بروک در ظرافت دید او در «تبدیل کردن» متون نوشتاری به آثاری «نمایشی و بصری» بود. به همین دلیل با وجود اینکه بخش اصلی فعالیتهای هنری او در صحن تئاتر رقم خورد، اما از دید و بیان سینمایی درخور توجهی برخوردار بود. چنین نقطه دید مثالزدنیای باعث ساخته شدن یکی از مشهورترین فیلمهای سینما در باب جهان کودکان شد، یعنی فیلم «سالار مگسها» (Lord of the Flies) که اقتباسی از رمان ویلیام گلدینگ بود. این فیلم با تصاویر سیاه و سفید و میزانسنهایش در سکانسهای خارجی شهرتی جالبتوجه دارد. داستان فیلم در باب رفتارهای خشونتآمیز کودکان است. از دیگر فیلمهای مهم بروک میتوان به فیلم «مارا/ساد» اشاره کرد که میان سینهفیلها محبوبیت بالایی دارد.
پیتر بروک در نهایت در روز دوم ماه ژوئیهی سال 2022 در سن 97 سالگی درگذشت.
بهترین کتابهای پیتر بروک
کتاب رازی در میان نیست: اندیشههایی درباره بازیگری و تئاتر (There Are No Secrets: Thoughts on Acting and Theater): این کتاب در واقع ادامهای بر آرا و نظریاتی است که بروک در کتاب «فضای خالی» طرح میکند. پیتر بروک در این کتاب خود سعی دارد به پرسش بگذارد که در چه فضای اجراییای بازیگر قادر میشود تا از امنیت پوشالی «تکرار قاعدهها» خارج شود و به اساس «خلاقیت» که جانمایهی هنر بازیگری است، دست یابد. بروک با بهره بردن از نثری ساده اما عمیق، نظریههای تئاتری مهمی در باب چگونگی فرمهای بازیگری و خلاقیتهای «بدنمند» در بازیگران برای مخاطب عنوان میکند.
کتاب با گروتفسکی: تئاتر فقط یک فرم است (With Grotowski: Theatre is Just a Form): گروتفسکی یکی از مهمترین نامها در جهان تئاتر است و نظریات او در باب این مدیوم هنری بارها مطالعه شده است. گروتفسکی که از نامهایی است که به عنوان منبع الهام برای آثار پیتر بروک نام برده شده، از کسانی بود که با وجود تفاوتهایی که با بروک در نگاه به کارگردانی تئاتر داشت، برای او احترام فراوانی قائل بود. این کتاب که در مجموعهی «تئاتر: نظریه و اجرا» چاپ شده، علاوه بر مقالات خواندنی در باب تئاتر و نظریاتی که این دو هنرمند ارائه دادهاند، یک گفتوگوی جذاب بین گروتفسکی و پیتر بروک را نیز شامل میشود.
کتاب فضای خالی (The Empty Space): پیتر بروک باور داشت که میتوان هر نوعی از فضای خالی را به صحنهی نمایش تبدیل کرد. در این کتاب مهم و جریانساز که متشکل از چهار سخنرانی از بروک است که در کنار هم گردآوری شدهاند، بروک نگاهی به مشکلات و مسائلی دارد که هر نوعی از اجرای تئاتری با آنها روبهرو میشود. در این پژوهش مؤثر، بروک نگاهی به دگرگونیهایی که در سبکهای مختلفی از نمایشهای تئاتر در قرن بیستم رخ داده دارد: از استانیسلاوسکی تا سبک «اپیک» برتولت برشت. بروک در این کتاب به چهار وجه تئاتر میپردازد: «مرگبار»، «مقدس»، «دشوار» و بداههپردازی».
گفتنی است که از میان بهترین آثار پیتر بروک، کتاب الکترونیک با گروتفسکی: تئاتر فقط یک فرم است و کتاب الکترونیک رازی در میان نیست: اندیشههایی درباره بازیگری و تئاتر در کتابراه موجودند.
دیدگاههای پیتر بروک
پیتر بروک که تحتتأثیر نظریههای آنتونن آرتو و نظریهی «تئاتر شقاوت» او بود، به همراه یک منتقد ادبی تصمیم گرفت که در سال 1964 طرح «تئاتر شقاوت» را در «رویال شکسپیر کامپنی» اجرا کند. بروک قصد داشت با چنین آزمونی دریابد که چگونه میتوان ایدههای آرتو را کنکاش کرد و در عین حال نگاهی متقاوت به آن داشت. نتیجهی کاری که بروک در سال 1964 انجام داد اجرایی «در حال شکلگیری» متشکل از بداههپردازی و چند طرح بود که در واقع بازنمایی و بازگوییای از نمایش «خونریزی» (Spurt of Blood) آرتو بود. از دیگر منابع الهام پیتر بروک میتوان به نامهایی چون یرژی گروتوفسکی، وسولد مایرهولد، گئورگ گورجیف، ادوارد گوردون کریگ، جوآن لیتلوود و برتولت برشت اشاره کرد.
پیتر بروک که شیفتهی تئاتر شقاوت بود آن را در دو نمایش تئاتری بسیار نوآورانهی خود یعنی «مارا/ساد» و «یو.اس» به کار بست. این اجراها در زمان خود به عنوان آثاری مناقشهبرانگیز در دل فرهنگ رفتند چرا که از زبانی تند و نامعمول بهره میبردند. نمایش «یو.اس» (U.S) در واقع اثری در باب جنگ ویتنام بود و در این دوره بروک با نمایش خشونت بیپرده و همچنین برهنگی توأم با امر جنسی، نقدهای منفی زیادی دریافت کرد. اما امروز این دو اثر را به عنوان آثار بزرگ کلاسیک و انتقادهای هنری از آن عصر توصیف میکنند. از دیگر شیفتگیهای پیتر بروک میتوان به علاقهاش به هنر شرق اشاره کرد که نه تنها منجر به اقتباس او از مهاباراتا شد، بلکه او نگاه شرقی به سلامت جسمانی را نیز در زندگی واقعیاش به کار میبست.
جوایز و افتخارات پیتر بروک
- برندهی جایزهی تونی برای بهترین کارگردانی نمایش برای «مارا/ساد»
- برندهی جایزهی تونی برای بهترین کارگردانی نمایش برای «رؤیای نیمهشب تابستان»
- برندهی جایزهی لارنس الیویه در سال 1983
- برندهی جایزهی بینالمللی امی برای «مهاباراتا»
- برندهی جایزهی دان دیوید
- دریافت نشان امپراتوری بریتانیا