معرفی و دانلود بهترین کتابهای تئودور آدورنو
تئودور آدورنو جامعهشناس، فیلسوف و موسیقیدان مطرح اهل کشور آلمان بود. او به عنوان یکی از برجستهترین متفکران نسل اول نظریهی انتقادی و از تأثیرگذارترین اندیشمندان مکتب فرانکفورت شناخته میشود. کتابهای «دیالکتیک روشنگری» و «اخلاق صغیر» دو نمونه از آثار بزرگ تئودور آدورنو به شمار میروند.
زندگینامه تئودور آدورنو
تئودور آدورنو (Theodor W. Adorno) در تاریخ 11 سپتامبر 1903، در شهر فرانکفورت آلمان، در خانوادهای فرهیخته و ثروتنمند دیده به جهان گشود. علاقهی او به فلسفه و علوم اجتماعی از همان دورهی نوجوانی هویدا بود؛ به طوری که در سن 15 سالگی، آثار متعددی از ایمانوئل کانت، فریدریش هگل، ارنست بلوخ و کارل مارکس مطالعه کرده بود. وی همچنین در همان سنین نوجوانی و جوانی، خیلی زود توانست در ساخت موسیقی و نواختن پیانو به مهارتی مثالزدنی دست پیدا کند. پس از اتمام دبیرستان، آدورنو به عنوان دانشجوی رشتهی فلسفه در دانشگاه یوهان ولفگانگ گوته پذیرفته شد و سه سال بعد با نگارش رسالهای در باب پدیدارشناسی ادموند هوسرل، در سن 21 سالگی نخستین مدرک دانشگاهی خود را دریافت کرد.
آشنایی تئودور آدورنو با ماکس هورکهایمر و گرتل کارپلوس
تئودور آدورنو در دورانی که برای دریافت مدرک دکترای خود درحال تحصیل بود، نخستین بار ماکس هورکهایمر را ملاقات کرد. هورکهایمر و آدورنو بعدها در نگارش مقالات و کتابهای متعددی با یکدیگر همکاری نمودند. تئودور آدورنو در سال 1925 به شهر وین رفت تا دانش موسیقایی خود را افزایش دهد. دو سال بعد، به فرانکفورت بازگشت و با دفاع از پایاننامهی دکترای خود که دربارهی مفهوم ناخودآگاه در نظریهی ذهن بود، مدرک دکترای خود را دریافت کرد.
پس از کسب مدرک دکترا، تئودور آدورنو برای مدتی مشغول تدریس فلسفه و موسیقی شد و در یکی از همین کلاسها، برای نخستین بار با گرتل کارپلوس ملاقات کرد و به او دل بست. سفرهای متعدد آدورنو به برلین برای دیدن گرتل، سبب آشنایی او با کورت وایل، برتولت برشت و مهمتر از همه، والتر بنیامین شد. دوستی با بنیامین، باعث شکوفایی افکار تازهای در تئودور آدورنو شد.
تئودور آدورنو نخستین کتاب خود را با عنوان «کییرکگور: شالودهریزی زیباییشناسی» در سال 1933 به انتشار رساند؛ اما با به قدرت رسیدن نازیها و افزایش فشار سیاسی بر نویسندگان و اندیشمندانِ مخالف، آدورنو در همان سال مجبور به ترک آلمان و زندگی در شهر آکسفورد انگلستان شد. او در سال 1937، با گرتل کارپلوس ازدواج کرد و پس از مدت کوتاهی، همراه با او به نیویورک رفت؛ جایی که دوست قدیمی او، هورکهایمر، به تازگی انجمنی در دانشگاه کلمبیا تأسیس کرده بود.
در سال 1944، تئودور آدورنو کتاب «دیالکتیک روشنگری» را به انتشار رساند. علیرغم آن که سالها به طول انجامید تا نسخههای چاپ اول این کتاب به فروش برسد، دیالکیتیک روشنگری بعدها در جریان جنبش رادیکال دههی 1960 به اثری حائز اهمیت تبدیل گردید و بارها تجدید چاپ و به زبانهای مختلف دنیا برگردانده شد. آدورنو در سال 1949 به فرانکفورت بازگشت و همراه با هورکهایمر انجمن پژوهشهای اجتماعی را دوباره بنا نهادند. او از آن زمان تا واپسین روزهای زندگی، نویسندگی و دیگر فعالیتهای آکادمیک و علمی خود را ادامه داد. تئودور آدورنو سرانجام در تاریخ 6 اوت 1969، در کشور سوئیس بر اثر حملهی قلبی چشم از جهان فرو بست.
بهترین کتابهای تئودور آدورنو
ماحصل چند دهه فعالیت آدورنو، حدود 30 کتاب و چندین قطعهی موسیقی است. در ادامه به بررسی برخی از بهترین کتابهای تئودور آدورنو پرداختهایم:
کتاب دیالکتیک روشنگری (Dialectic of Enlightenment): آدورنو در کتاب دیالکتیک روشنگری که با همکاری ماکس هورکهایمر به نگارش رسیده است، به طور رادیکالی از جهان نوین، سرمایهسالاری، برداشت سودجویانهی بشر از طبیعت، خرد ابزاری و پانچه خود صنعت فرهنگ میخواند، انتقاد میکند. هورکهایمر بعدها تلاش بسیاری کرد تا از تندی کلام اثر بکاهد، اما آدورنو رویکرد نقادانهی شدید این عنوان را در کتابهای بعدی خود نیز ادامه داد. دیالکتیک روشنگری با آن که تا سالها پس از انتشار مهجور باقی ماند، بعدها به کتابی جریانساز و تأثیرگذار بدل گشت.
کتاب اخلاق صغیر (Minima Moralia): اخلاق صغیر، که نخستین بار در سال 1951 منتشر شد، انعکاسی از چالشهای روزمرهی زندگی تئودور آدورنو در سالهای تبعید است. او نگارش این کتاب را در میانهی جنگ جهانی دوم، یعنی سال 1944 آغاز کرد و سال 1947 به پایان رساند. لحن کتاب اخلاق صغیر، یادآور لحن آثار فریدریش نیچه است.
کتاب دیالکتیک منفی (Negative Dialectics): تئودور آدورنو در کتاب دیالکتیک منفی، ایدههای هگل را نقض میکند و تعریف جدیدی از دیالکتیک ارائه میدهد. این کتاب برای نخستین بار در سال 1966 به چاپ رسید.
کتاب نظریهی زیبایی شناسی (Aesthetic Theory): کتاب نظریهی زیبایی شناسی که پس از مرگ تئودور آدورنو، در سال 1970 به چاپ رسید، از مهمترین آثار معاصر درمورد بررسی هنر مدرن به شمار میآید. آدورنو در این کتاب معتقد است که در روزگار امروز، ارائهی نظریهی زیباییشناختی کامل و نظاممند امری ناممکن است.
علاقهمندان به مطالعه و دانلود کتابهای تئودور آدورنو، میتوانند برخی از بهترین آثار این فیلسوف و جامعهشناس بزرگ آلمانی (از قبیل کتاب الکترونیکی به سوی مانیفست نو) را در سایت و اپلیکیشن کتابراه بیابند.
سبک نگارش و دیدگاههای تئودور آدورنو
تئودور آدورنو همواره در نوشتههایش نسبت به نظام سرمایهداری و دنیای مدرن موضع انتقادیِ رادیکالی داشت؛ به گونهای که از او به عنوان یکی از رهبران فکری مهم و برجستهی جنبش چپ جدید، در اواسط قرن بیستم در آلمان نام برده میشود. او و ماکس هورکهایمر، در کتاب دیالکتیک روشنگری، اصطلاح «صنعت فرهنگ» را ابداع کردند. صنعت فرهنگ به این معناست که حکومتها از سینما، موسیقی، تلویزیون و انواع رسانهها استفاده میکنند تا تودهی مردم را منفعل سازند و افکار آنها را تحت تأثیر خود قرار دهند تا با این روش، مردم علیرغم مشکلات اقتصادی تحملناپذیر، از وضعیت زندگی خود رضایت داشته باشند و به شرایط قانع باشند.
تئودور آدورنو را به طور کلی میتوان نویسندهای دشوارنویس دانست. علت اصلی پیچیدگی آثار او، به مبهم بودن لحنش بازمیگردد. لحن طنزآمیز او (که تا حد زیادی یادآور لحن آثار نیچه است)، سبب میشود در بسیاری از مواقع مخاطب نتواند به راحتی تشخیص بدهد که کدام یک از گفتههای آدورنو به طنز و شوخی است و کدام یک از آنها جدی. بین محتوای فکر آدورنو و سبک نگارش او، همبستگی کمنظیری وجود دارد؛ برای مثال او از آن جا که «معناهای کلی» را اقتداگرا میدانست، از ارائهی آنها دوری میکرد و به ظهور ناسازهها میدان میداد.
جملات برگزیده تئودور آدورنو
-
برای انسانی که دیگر خانهای ندارد تا در آن زندگی کند، نوشتن تبدیل به مکانی برای زیستن میشود. (کتاب اخلاق صغیر)
-
کسانی که بر آنها حکومت میشود، همواره از حاکمان قوانین را بیشتر جدی میگیرند. (کتاب دیالکتیک روشنگری)
-
لذت همواره به این معناست که به هیچچیز فکر نکنی و رنج را فراموش کنی. لذت اساساً درماندگی است، پرواز است؛ نه آنطور که میگویند پرواز از یک واقعیت اسفبار، بلکه پروازی از آخرین فکر بهجایمانده از مقاومت. (کتاب دیالکتیک روشنگری)
-
بیاهمیت بودن شر است. بیاهمیتی یعنی انسان آگاهانه خود را با جهان همانگونه که هست تطبیق دهد و چنین چیزی خود شر است. (کتاب متافیزیک: مفهوم و مسائل آن)
-
هنر به تودهها احترام میگذارد؛ نه از طریق روبهرو کردن آنها با وضعیتی که در آن تحقیر شدهاند، بلکه با نشان دادن چیزی که میتوانند به آن تبدیل شوند. (کتاب نظریهی زیباییشناسی)
-
تاریکی جهان، غیرعقلانی بودن هنر را عقلانی میکند. (کتاب نظریهی زیباییشناسی)