زندگینامه و دانلود بهترین کتاب‌های محمدجعفر پوینده

۱۷ خرداد ۱۳۳۳ تا ۱۸ آذر ۱۳۷۷ - ایرانی

محمدجعفر پوینده مترجم، پژوهشگر، نویسنده و جامعه‌شناس ایرانی است که در طول عمر کوتاهش، ترجمه‌ی بیش از بیست عنوان کتاب ادبی، فلسفی و اجتماعی و صدوپنجاه مقاله را از خود به‌جا گذاشت. ترجمه‌ی کتاب‌هایی همچون «تاریخ و آگاهی طبقاتی» و «آرزوهای بر باد رفته»، ازجمله بهترین آثار وی به‌شمار می‌آیند. گفتنی‌ست که پوینده از اعضای کانون نویسندگان ایران و ازجمله مترجمان و فعالان علاقه‌مند به ایده‌های چپ‌گرایانه بود.

عکس محمدجعفر پوینده

زندگینامه محمدجعفر پوینده

محمدجعفر پوینده (Mohammad-Ja'far Pouyandeh) هفدهم خرداد سال 1333، در شهر اشکذر واقع در استان یزد، در خانواده‌ای تنگدست متولد شد. او ناچار بود از ده‌سالگی به موازات تحصیل، به انجام کارهای پاره‌وقت نیز مشغول شود. با این حال دانش‌آموزی مستعد و کوشا بود و تحصیلات مقدماتی خود را با موفقیت پشت سر گذاشت. محمدجعفر پوینده پس از دریافت مدرک دیپلم ادبی، در سال 1351 با رتبه‌ی برتر کنکور، وارد دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد و تحصیل در رشته‌ی حقوق قضایی را آغاز کرد.

محمدجعفر پوینده بعد از فارغ‌التحصیلی راهی فرانسه شد تا علاوه‌بر ادامه تحصیل، به‌طور آزادانه در جنبش‌های دانشجویی شرکت کند. او در یکی از معتبرترین دانشکده‌های پاریس به‌نام «سن دو کل» به تحصیل در رشته‌ی علوم اجتماعی مشغول شد و در سال 1356 مدرک فوق لیسانس خود را در این رشته دریافت کرد. پوینده که در تمام دوران دانشجویی‌اش به‌عنوان فعال حقوق بشر و منتقد رژیم پهلوی به فعالیت‌های سیاسی مشغول بود، با وقوع جریانات انقلابی در ایران، در شهریورماه سال 1357 به وطن بازگشت تا در این جنبش عظیم حضور داشته باشد و در مسیر تحقیق و ترجمه، با مداومت و تلاش بیشتری قدم بردارد.

محمدجعفر پوینده آثار متنوعی را در حوزه‌های ادبیات، نقد ادبی، فلسفه و جامعه‌شناسی، از زبان فرانسه به فارسی ترجمه کرد و با وجود انواع فشارهای مالی و سیاسی همچنان به کار خود ادامه داد. تا اینکه در تاریخ هجدهم آذر سال 1377 شمسی (مصادف با سالروز تصویب اعلامیه‌ی حقوق بشر که وی آن را به فارسی برگردانده بود) و هنگامی که در سن چهل‌وچهارسالگی به‌سر می‌برد، در جریان یکی از وقایع آن سال‌ها، موسوم به قتل‌های زنجیره‌ای، به قتل رسید. ده روز پس از این واقعه، پیکر پوینده را در یکی از روستاهای شهرستان شهریار یافتند و او را در کنار محمد مختاری، در امامزاده طاهر کرج به خاک سپردند.

محمدجعفر پوینده در مسیر ترجمه

پوینده از کودکی و نوجوانی به سیروسیاحت در دنیای ادبیات علاقه داشت. تحصیل در رشته‌ی علوم اجتماعی و دست‌یابی به سواد جامعه‌شناختی نیز، در ادامه‌ی این مسیر او را به عرصه‌ی جامعه‌شناسی ادبیات کشاند. محمدجعفر پوینده در بیست‌وپنج‌سالگی، به‌طور حرفه‌ای کار ترجمه را آغاز کرد و در سال 1367 رمان «پیردختر (La vieille fille)» نوشته‌ی انوره دو بالزاک را به‌عنوان اولین ترجمه‌ی حرفه‌ای خود به انتشار رساند.

پس از آن کتاب‌های پرشمار دیگری همچون «گوبسک رباخوار (Gobseck)» و «آرزوهای برباد رفته» ازجمله آثار انوره دو بالزاک، «درآمدی بر هگل (Hegel, Savie, son oe uvre avec un expose)» به قلم ژاک د. اونت، «جامعه‌شناسی رمان (Balzac et le réalisme français)» و «تاریخ و آگاهی طبقاتی» تألیف گئورگ لوکاچ، «درآمدی بر جامعه‌شناسی ادبیات (An Introduction to the Sociology of Literature)» مجموعه مقالاتی از تئودور آدورنو و دیگران، «مکتب بوداپست» تألیف گروهی از نویسندگان، «جامعه، فرهنگ، ادبیات: لوسین گلدمن (Society, culture, literature)» اثر لوسین گلدمن، تئودور آدورنو و ژان پیاژه و «اگر فرزند دختر دارید (Du Cote des petites filles)» نوشته‌ی الناجانینی بلوتی را به فارسی برگرداند.

این دست از آثار ترجمه‌شده به قلم توانمند وی، همچنان به‌عنوان بهترین کتاب‌های محمدجعفر پوینده در عرصه‌ی ترجمه شناخته می‌شوند. افزون بر این‌ها، او در عرصه‌ی روزنامه‌نگاری هم دست به قلم بود و برای نشریات مختلفی مثل «آدینه»، «فرهنگ و توسعه»، «تکاپو»، «زنان»، «پیام یونسکو» و... مقالات متعددی را به نگارش درآورد. در زمان حیات محمدجعفر پوینده، هفده عنوان از کتاب‌های او به چاپ رسیدند. پس از مرگ وی خشایار دیهیمی، مترجم سرشناس ایرانی که دوست و وکیل پوینده بود، با تلاش فراوان بیست‌وهشت جلد از آثار او را به‌طور کامل به چاپ رساند.

بهترین کتاب‌های محمدجعفر پوینده

کتاب تاریخ و آگاهی طبقاتی (Geschichte und Klassenbewusstsein): گئورگ لوکاچ، فیلسوف، نظریه‌پرداز مارکسیست و منتقد ادبی مجاری، در این کتاب با ارائه‌ی مقالاتی در تلاش است تا به واسطه‌ی بازنگری اندیشه‌های کارل مارکس، تعریف دقیق و درستی از مکتب مارکسیسم، سوسیالیسم و ماتریالیسم تاریخی ارائه کند. محتوای جامع این کتاب آن را به یکی از عنوان‌های مرجع در زمینه‌ی مارکس‌شناسی و مکتب نئومارکسیسم تبدیل کرده است. محمدجعفر پوینده با ارائه‌ی ترجمه‌ای روان از این اثر، باعث شد که مخاطبان فارسی‌زبان از مطالعه‌ی این کتاب مهم محروم نمانند.

کتاب مکتب بوداپست (Bodapest School): نویسندگان مختلفی مانند سامی نعیر، گئورگ لوکاچ، فرانسوا ریویر و... که از پیروان مکتب بوداپست به‌شمار می‌آیند، در این اثر ظهور و روند تحولات این جریان فکری را مورد واکاوی قرار می‌دهند و خواننده را با زیر و بم مکتب بوداپست آشنا می‌کنند. محمدجعفر پوینده ترجمه‌ی فارسی این کتاب مرتبط با مکاتب فلسفی و اندیشه‌های سیاسی مدرن را بر عهده داشته است.

کتاب آرزوهای بر باد رفته (Lost Illusions): اونوره دو بالزاک در این رمان زندگی مردی به اسم لوسین شاردون را به‌تصویر می‌کشد که در عین دست‌وپا زدن در فقر، آرزو دارد به شاعری بزرگ تبدیل شود. در این مسیر زنی بانفوذ به‌نام مادام بارژتون او را مورد حمایت خود قرار می‌دهد تا از شهر کوچکش به پاریس پرزرق و برق پا بگذارد. اما لوسین در این برهه، رفتارهایی می‌بیند که حقیقت تلخی را برایش عیان می‌سازد. ترجمه‌ی این رمان فرانسوی به قلم یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان تاریخ ادبیات را نیز پوینده بر عهده داشته است.

گفتنی‌ست که شما می‌توانید تعدادی از بهترین آثار ترجمه‌شده توسط محمدجعفر پوینده، مانند کتاب الکترونیک تاریخ و آگاهی طبقاتی و کتاب الکترونیک مکتب بوداپست را از سایت و اپلیکیشن کتابراه دریافت و مطالعه کنید.

سبک نگارش و دیدگاه‌های محمدجعفر پوینده

محمدجعفر پوینده اندیشه‌ها و ایده‌های فرهنگی پرباری در ذهن داشت و به آثار چهره‌های مارکسیستی همچون گئورگ لوکاچ و آنتونیو گرامشی و همچنین مکتب فرانکفورت، توجهی ویژه داشت. تسلط وی به زبان فارسی در ترجمه‌هایش کاملاً محسوس است؛ به‌طوری که حتی نسل‌های بعد نیز می‌توانند از ترجمه‌های روان او بهره ببرند. محمدجعفر پوینده آثار مختلف و متنوعی را برای ترجمه انتخاب می‌کرد و از فلسفه و جامعه‌شناسی گرفته تا رمان، روان‌شناسی و آموزش کودکان را می‌توان در فهرست موضوعات آثار او مشاهد کرد.

محمدجعفر پوینده در ترجمه‌های خود به‌طور عمده به موضوعاتی چون زنان، حقوق بشر و ارائه‌ی شرحی نوین از مارکسیسم می‌پرداخت. پوینده برای دست‌یابی به آزادی بیان و اندیشه، و تحقق دموکراسی بسیار می‌کوشید و این تلاش در زندگی شخصی و حرفه‌ای و همین‌طور در آثارش نمود داشت؛ به‌طوری که روی سنگ قبر او نوشته شده است: «نویسنده باید بار دو مسئولیت بزرگ را که مایه‌ی عظمت کار اوست بر دوش گیرد؛ خدمت‌گزاری حقیقت و خدمت‌گزاری آزادی و نویسنده باید شرف هنر را پاس بدارد.»

1