زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای حمید سمندریان
حمید سمندریان کارگردان تئاتر، مدرس و مترجم ایرانی است که برای کارگردانی و ترجمهی تعدادی از مشهورترین نمایشنامههای جهان برای فارسیزبانان شهرت دارد. بخش مهمی از شهرت این هنرمند بزرگ به جریانی تعلق دارد که در دهههای چهل و پنجاه شمسی در تئاتر ایران شکل گرفت. سمندریان همنسل کسانی چون بهرام بیضایی بود و باید گفت که تأثیری عظیمی بر این مدیوم هنری برجای گذاشت. از میان آثار ترجمهشده به دست او، میتوان به کتابهای «ازدواج آقای میسیسیپی» و «دوزخ» اشاره کرد.
زندگینامه حمید سمندریان
حمید سمندریان (Hamid Samandarian) روز نهم اردیبهشتماه سال 1310 در شهر تهران چشم به جهان گشود. با شروع سالهای نوجوانی و ورود به مقطع دبیرستان، شوق و علاقهاش به هنر و مشخصاً مدیوم تئاتر، تمام ذهن و حواس او را به خود جلب کرد. در این سالها بود که سمندریان در کلاسهای تئاتر و همچنین جلسههای خصوصی آموزش ساز ویولن شرکت میکرد. او با خود پیمان بسته بود که باید وارد جهان تئاتر شود و به نظر میرسید که هیچ چیز به اندازهی این هنر کهن، برای او حائز اهمیت نیست.
وقتی استاد نوازندگی حمید سمندریان، یعنی محمود ذوالفنون، از علاقهی بیحدواندازهی او نسبت به هنر تئاتر آگاه شد، به وی نصیحت کرد نوازدگی را رها کند و به دنبال تئاتر برود. چراکه معتقد بود موقعیت و زمان مناسب برای فراگیری هر دو هنر بهطور همزمان فراهم نخواهد شد. با وجود آنکه سمندریان از رها کردن نوازندگی دلشکسته شد، اما خیلی زود با آن کنار آمد و عزم خود را برای ورود به جهان تئاتر جزم کرد.
سمندریان پس از طی کردن دوران مدرسه، به کشور آلمان رفت تا تحصیلات دانشگاهی خود را در آنجا سپری کند. در برلین به تحصیل در رشتهی مهندسی تأسیسات مشغول شد؛ اما در همان زمان بهطور اتفاقی با کلاسها و دورههای آموزشی ادوارد مارکس، یکی از مشهورترین و معتبرترین مدرسان جهان در حوزهی تئاتر، آشنا شد. به این ترتیب فرصت را غنیمت شمرد و به مطالعه در زمینهی مبانی و اصول هنر تئاتر مشغول شد؛ هنری که از دیرباز آرزوی ورود به آن را در سر داشت.
پس از آنکه حمید سمندریان بهطور کامل دورههای تحصیلی خود را در برلین به پایان رساند، بهعنوان کارگردان مشغول به کار شد و با بازیگران آلمانی همکاری کرد. مدتی بعد، با دعوتنامهای که از سوی ادارهی هنرهای نمایشی دریافت کرد، راه بازگشت به ایران را انتخاب کرد. او با بازگشتش خود را آمادهی کارگردانی تئاترهای جدی کرده بود، اما از اقبال بدش با محبوب شدن مدیوم تلویزیون در آن روزها، مجبور شد که ابتدا مسئولیت ساخت یک تلهتئاتر با عنوان «پیر فراری» را قبول کند.
با این وجود دیری نگذشت که حمید سمندریان پروژههای جاهطلبانهی خود را آغاز کرد. او بههمراه افراد دیگری که مشتاق رونق دادن به هنر تئاتر در ایران بودند، سالنی آماده کردند و در آنجا نمایشهای گوناگونی را به روی صحنه بردند. اولین نمایشی که سمندریان در سالنهای تئاتر ایران اجرا کرد، اثری از ژان پل سارتر با عنوان «دوزخ» بود که با عنوان «در بسته» نیز شناخته میشود. در همان سالها بود که او با همکاری مهدی فروغ، موفق به افتتاح هنرستان آزاد هنرهای دراماتیک شد. در واقع میتوان با اطمینان گفت که نام حمید سمندریان در حوزهی تئاتر از اهمیت بالایی برخوردار است و علاوهبر تولیدات صحنهای، وی در وسعت بخشیدن به ارزشهای این هنر در ایران، تأثیر بهسزایی است.
پس از انقلاب اسلامی، این هنرمند در مسیر ناهموار سرنوشت گرفتار شد. او به اتهام گرایش به باورهای کمونیستی از دنیای تئاتر بیرون رانده شد و ناچار گشت که مسیر خود را بهشیوهی متفاوتی پی بگیرد. سمندریان برای آنکه ارتباط خود را فضای نمایش و دانشجویان از دست ندهد، به اجبار یک رستوران افتتاح کرد تا در آنجا دغدغههای هنری خود را، در کنار کسب درآمد از شغلی دیگر ادامه دهد. اما پس از گذشت مدتی، بهروز غریبپور به او کمک کرد تا از اتهامات عنوانشده نجات پیدا کند و به این ترتیب، بار دیگر حمید سمندریان به دانشکدهی هنرهای زیبا بازگشت و به حرفهاش ادامه داد.
گفتنیست که حمید سمندریان در زمینهی ترجمهی نمایشنامههای خارجی مشهور که در قرن بیستم به نگارش درآمدند، نام مهمی بهشمار میآید. ترجمه و انتشار متن اکثر نمایشهایی که بر روی صحنه میبرد، همچون دوزخ را خودش انجام میداد. او همچنین در انتخاب نمایشهایی که کارگردانی میکرد، وسواس خاصی داشت و سعی میکرد تئاترهایی را کار کند که بتواند بهلحاظ درونی، پیوند عمیقی با آنها برقرار کند. به همین روی، وقتی نمایشنامهی «زندگی گالیله» نوشتهی برتولت برشت را در سال 1386 به نمایش درآورد، از آن بهعنوان وصیتنامهی هنریاش یاد کرد؛ اثری که عصارهای از باورهای او در سالهای پایانی عمرش را بازتاب میداد.
حمید سمندریان در طول حیات خود، در حوزههای گوناگونی فعالیت کرد. یکی از این حوزهها، سینما و ساخت فیلمی با عنوان «تمام وسوسههای زمین»، با بازی همسرش هما روستا بود. البته این فیلم پس از اکران با شکست مواجه گشت و توسط اکثر صاحبنظران سینمایی، اثری تماماً تئاتری و کممایه توصیف شد. او همچنین بهدفعات، در زمینهی تئاتر رادیویی فعالیت کرد و تعدادی نمایشنامه را نیز در این عرصه، بر اساس متن ترجمهشده به دست خودش کارگردانی کرد.
سرانجام این کارگردان بزرگ دنیای نمایش، که به بیماری سرطان کبد مبتلا بود، در روز بیستودوم تیرماه سال 1391 و در حالی که هشتادویک سال داشت درگذشت.
بهترین کتابهای حمید سمندریان
کتاب ازدواج آقای میسیسیپی (The Marriage of Mr Mississippi): مشهورترین اثر فریدریش دورنمات که در میان مخاطبان ایرانی نیز اثر محبوبی محسوب میشود. این نمایشنامه در واقع روایتی کمدی - تراژدی از هستی انسان است. در این نمایش با دو شخصیت مواجه هستیم که ماهیتی متضاد در برابر یکدیگر دارند؛ یکی راوی است و دیگری اجراکننده. حمید سمندریان، ترجمهی این متن نمایشی ارزشمند را برعهده داشته است.
کتاب دوزخ (Huis clos): یکی از آثار ژان پل سارتر که با نگاهی اگزیستانسیالیستی، سعی دارد ترسیمی متفاوت از ماهیت جهنم داشته باشد. جهنمی که تهی از شکنجه است و افراد ساکن در آن، بابت اعمال خودشان است که رنج میکشند. این اثر را یکی از نمونههای مناسب برای فهم جهانبینی سارتر نسبت به جهان متافیزیکی دانستهاند. ترجمهی این نمایشنامهی معروف به زبان فارسی را به قلم حمید سمندریان میخوانیم.
کتاب زندگی گالیله (Life of Galileo): یکی از آثار پرآوازهی برتولت برشت که بارها توسط متخصصان حوزهی ادبیات، مورد بررسی و ارزیابی و البته تحسین قرار گرفته است. زندگی گالیله همچنین یکی از مشهورترین نمایشنامههای اروپایی بهشمار میآید که به زندگی یکی از نوابغ تاریخ بشر میپردازد و رنجهای او را بر روی صحنهی نمایش میآورد. این نمایشنامه نیز توسط حمید سمندریان به فارسی ترجمه شده است.
کتاب ملاقات بانوی سالخورده (The Visit: a play in three acts): اگر میخواهید بدانید که چگونه باورهای اخلاقی و فلسفی انسان، در برابر نمودهای مادی ارزشهای طبقاتی رنگ میبازد، این اثر از فریدریش دورنمات را بخوانید. همچون اکثر نوشتههای این نویسنده، جوشش و ترکیب تراژدی و کمدی بهنگارشدرآمده در این متن، چشم مخاطبان را خیره خواهد ساخت. ترجمهی این اثر درخشان را نیز سمندریان برعهده داشته است.
کتاب این صحنه خانهی من است: زندگی، اندیشه و آثار حمید سمندریان در گفتو گو با افسانه ماهیان: این کتاب در واقع اثری زندگینامهای محسوب میشود که شامل مجموعهای از مصاحبهها و گفتوگوهای حمید سمندریان با افسانه ماهیان است.
با مراجعه به سایت یا اپلیکیشن کتابراه، میتوانید تعدادی از بهترین ترجمههای حمید سمندریان، همچون نمایش صوتی دوزخ، نمایش صوتی زندگی گالیله و نمایش صوتی ملاقات بانوی سالخورده را دریافت کنید و از شنیدن این آثار ارزشمند لذت ببرید.
سبک نگارش و دیدگاههای حمید سمندریان
به باور حمید سمندریان، تئاتر بخشی جداگانه از زندگی و صرفاً اجرای یک نمایش نبود، بلکه وی اعتقاد داشت که با اجرای یک نمایش، مخاطب و هنرمند بخش مهمی از زندگی را تجربه کردهاند. او هنر و زندگی را در درون دایرهی یکدیگر و همراستا میدید. برای او جهان نمایشیِ تئاتر، بخشی از هویتش بود. هنگامی که بر روی صحنه بود، به بهترین شیوهی بیان و ابراز خود نزدیک میشد. گفتنیست که در اقتباس آثار شاخص نمایشی، سمندریان همواره بسیار وفادارانه عمل میکرد و در شیوهی بازی گرفتن از بازیگران نیز اعتقادی به بداههپردازی نداشت.
حقایقی جالب درباره حمید سمندریان
- گفته شده است که حمید سمندریان دوست نداشت دربارهی چیزی بهغیر از تئاتر صحبت کند. برای او، تمام زندگیاش صحنهی نمایش بود. حتی تا آخرین روزهای زندگیاش نیز در باب وضعیت تئاتر ایران سخنرانی میکرد.
- حمید سمندریان در کنار تمام خدمات خود به هنر ایران، به مؤسسهی بازیگریاش نیز شهرت دارد. او در دههی هفتاد شمسی تصمیم گرفت یک مؤسسهی آموزش بازیگری تأسیس کند و به پرورش استعدادهای جوان و تازه در این حوزه بپردازد. از زمان تأسیس این مؤسسه تاکنون، تعداد بیشماری دانشجو از آن فارغالتحصیل شده و به حوزهی بازیگری ورود پیدا کردهاند.
- پس از مرگ حمید سمندریان، بهرام بیضایی که شناخت خوبی از وی داشت و بهتأثیر این مرد بر مدیوم تئاتر احترام فوقالعادهای میگذاشت، نامهای بهعنوان یادبود برای او نوشت.