زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای امیل دورکیم
امیل دورکیم، نویسنده، جامعهشناس و نظریهپرداز مهم قرن نوزدهم و بیستم فرانسه است که بهخاطر کتابهای «دربارهی تقسیم کار اجتماعی» و «قواعد روش جامعهشناسی» شهرت دارد. این نویسنده را بهعنوان بنیانگذار اصلی علم جامعهشناسی و ازجمله مهمترین نظریهپردازان کلاسیک این علم میشناسند؛ چراکه کوشش کرد جایگاه جامعهشناسی را بهعنوان رشتهای آکادمیک و مبتنی بر پژوهشهای اجتماعی تثبیت کند. کتاب «مونتسکیو و روسو: پیشگامان جامعهشناسی» نیز ازجمله کتابهای این نویسنده در حوزهی علوم اجتماعی است.
زندگینامه امیل دورکیم
امیل دورکیم (Émile Durkheim) با نام کامل دیوید امیل دورکیم، روز 15 آوریل 1858، در دورهای بحرانی از تاریخ فرانسه و اروپا، در شهر اپینال واقع در لورن فرانسه به دنیا آمد. این نویسندهی فرانسوی که از تباری یهودی متولد شده بود، در خانوادهای مذهبی و متدین پرورش یافت. پدر، پدربزرگ و جدش همگی خاخام اعظم بودند و تا دورهای، از او نیز انتظار میرفت که پا جای پای آنها بگذارد. اما بااینوجود که امیل دورکیم تحصیلات خود را در دبستان خاخامها شروع کرد، در همان سن تصمیم گرفت این سنت خانوادگی را بشکند و حتی مدرسهی خود را نیز تغییر دهد.
اگرچه امیل دورکیم مدرسهی مذهبی خود را عوض کرده بود، اما شخصیتش تحتتأثیر پرورش اولیهی خانوادگی و مبتنی بر زندگی دقیق و منضبط پدرش شکل گرفته بود. او حتی بعدها نیز رابطهی خود را با خانواده و جامعهی یهودی قطع نکرد. این جامعهشناس فرانسوی در سن هجدهسالگی به پاریس رفت تا در دانشسرای عالی این شهر تحصیلات خود را ادامه دهد. او دو مرتبه در کنکور ورودی دانشسرا رد شد و در سومین تلاش خود بود که موفق شد مجوز تحصیل در آنجا را به دست آورد. امیل دورکهایم در زمان حضور در دانشسرا، در زمرهی گروهی از روشنفکران برجستهی دهههای بعدی فرانسه، مانند هانری برگسون و ژان ژورس قرار گرفت.
دیری نگذشت که امیل دورکیم جوان، به فلسفهی اجتماعی و سیاسی علاقهمند شد و از همان زمان نیز بر این نکته اصرار داشت که این نوع از فلسفه باید نمود و عینیت عملیِ مستقیمی بر جامعه و مردم داشته باشد. دغدغههای فکری و سیاسی این نویسنده در دورهی حضور در دانشسرا، در تقابل با احساسات سلطنتطلبان و راستگراهای کاتولیک بود و گرایشهای او بیشتر بهسمت جمهوریخواهی و اصلاحات اجتماعی مترقی، معطوف میشدند. دورکهایم در دورهی تحصیل در دانشسرا، با پیشنهاد استادش به مطالعهی آثار آگوست کنت، پدر علم جامعهشناسی پرداخت و به فلسفهی کانت نیز علاقهمند شد.
امیل دورکیم در سال 1882 از دانشسرای پاریس فارغالتحصیل شد. پس از دانشآموختگی، به مدت شش سال به تدریس فلسفه در چند مدرسهی ایالتی مشغول شد که یک سال از این مدت در آلمان سپری شد. این نویسنده در زمان حضور در آلمان، به مطالعهی تحولات معاصر در فلسفهی اجتماعی و روانشناسی جمعی پرداخت و رفتهرفته، درکی روشنتر نسبت به واقعیتهای اجتماعی و پیچیدگیهای ارگانیک جامعه پیدا کرد. این اندیشمند در طی این سالها، مقالاتی دربارهی تفکر اجتماعی آلمان نوشت و سپس در سال 1887، دانشیار دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه بوردو شد. او در همان سال ازدواج کرد و تا پانزده سال بعد از آن، در این دانشکده ماند. این سالها از پربارترین دوران زندگی این نویسنده بهحساب میآیند.
سیر نویسندگی امیل دورکیم
امیل دورکیم در سال 1886 و پیش از رفتن به آلمان، صورتبندی کتاب «دربارهی تقسیم کار اجتماعی» را انجام داده و به این نتیجه رسیده بود که روش مطالعه در جامعهشناسی، باید بر اساس شناخت تجربیِ جامعه باشد. او معتقد بود بهجای پرداختن به بحثهای انتزاعی دربارهی امکانات جامعهشناسی، باید جریان مطالعات جامعهشناختیِ واقعی و ملموس را پی گرفت. این نویسنده در سال 1893 کتاب «دربارهی تقسیم کار اجتماعی» را منتشر کرد و در همان سال، رسالهی دکترای خود را دربارهی شارل دو مونتسکیو، فیلسوف فرانسوی قرن هجدهم نوشت. این جامعهشناس در جلسهی دفاع از پایاننامهی خود، چنان بادقت به پرسشهای طرحشده پاسخ گفت که بعدها بسیاری موفقیت او در این جلسه را پیروزی جامعهشناسی بر مواضع ارتجاعی در فلسفه قلمداد کردند.
امیل دورکیم در این سالها در حال کوشش برای تغییر رویهای اساسی در نوع نگاه به جامعهشناسی و تمایزگذاری میان این علم تجربی با علومی مانند فلسفه و روانشناسی بود. حاصل این دیدگاههای دورکیم، انتشار کتاب «قواعد روش جامعهشناسی» در سال 1895 بود که بهعنوان یک بیانیهی شجاعانهی جامعهشناختی شهرت یافت. این نویسنده در این سالها، به تدریس درس تاریخ سوسیالیسم نیز مشغول شد و دو سال بعد، کتاب «خودکشی» را منتشر کرد. این جامعهشناس فرانسوی در سال 1900 میلادی کتاب «جامعهشناسی و حوزهی علمی آن (Sociology and its Scientific Domain)» را به چاپ رساند و سه سال بعد نیز کتاب «طبقهبندی اولیه (Primitive Classification)» را منتشر کرد. امیل دورکیم در سال 1912 کتاب «صور بنیانی حیات دینی (The Elementary Forms of Religious Life)» را به چاپ رساند و در آن مذهب را بهعنوان یک پدیدهی اجتماعی مورد تحلیل قرار داد.
این نویسندهی فرانسوی در دسامبر 1915 تنها پسر خود به نام آندره را در جبههی جنگ جهانی اول از دست داد و پس از آن، هرگز موفق نشد که این ضایعهی غمانگیز را هضم کند. کمتر از دو سال بعد، امیل دورکیم در شامگاه پانزدهم نوامبر 1917، بر اثر سکتهی مغزی در سن پنجاهونهسالگی درگذشت. جسد او در گورستان مونپارناس پاریس به خاک سپرده شد.
مدتی پس از درگذشت امیل دورکیم، پنج کتاب منتشرنشدهی این نویسنده، بهتدریج زیر چاپ رفتند؛ آثاری که مربوط به دورهی متأخر زندگی این جامعهشناس بود و ازجمله کتابهای آموزشی او بهحساب میآمد. ابتدا در سال 1922 کتاب «آموزش و جامعهشناسی (Education and Sociology)» به چاپ رسید و تا سال 1928، سه کتاب دیگر به نامهای «جامعهشناسی و فلسفه (Sociology and Philosophy)»، «تربیت اخلاقی (Moral Education)» و «سوسیالیسم (Socialism)» از این نویسندهی فرانسوی منتشر شدند. آخرین کتابی که به قلم امیل دورکهایم به چاپ رسید، «پراگماتیسم و جامعهشناسی (Pragmatism and Sociology)» نام داشت که در سال 1955 میلادی، در اختیار مخاطبان پرشمار این جامعهشناس بزرگ قرار گرفت.
بهترین کتابهای امیل دورکیم
کتاب مونتسکیو و روسو: پیشگامان جامعهشناسی (montesquieu and rousseau)، از مهمترین آثار امیل دورکیم بهحساب میآید که به بررسی ابعاد اجتماعی و نقش این دو فیلسوف در برساختن جامعهشناسیِ جدید میپردازد و همچنین سیر تکامل اندیشهی نویسنده بر اساس آرای این دو فیلسوف را نشان میدهد. گفتنیست برای دریافت کتاب الکترونیک مونتسکیو و روسو: پیشگامان جامعهشناسی، میتوانید به سایت یا اپلیکیشن کتابراه مراجعه کنید.
کتاب دربارهی تقسیم کار اجتماعی (عنوان اصلی: De la division du travail social، عنوان انگلیسی: The division of labor in society)، مشهورترین اثر امیل دورکیم است که نویسنده در آن، به تحلیل مناسبات میان شخصیت فردی با همبستگی اجتماعی یا «فرد» و «جامعه» میپردازد و نقش تقسیم کار را در حل این تنازع تاریخی بررسی میکند.
کتاب قواعد روش جامعهشناسی (The Rules of Sociological Method)، یکی از بهترین کتابهای امیل دورکیم و اثر مهم او در تبیین علم جامعهشناسی است. نویسنده در این اثر تأکید دارد که اگر یک جامعهشناس به تحقیق تجربی در جزئیات زندگی اجتماعی نپردازد، موفق به درک واقعیت اجتماعی نخواهد شد.
کتاب خودکشی (Suicide) اثر مهم امیل دورکیم، یک قرن پس از انتشار، هنوز هم کاملترین و دقیقترین تحلیل جامعهشناسانه را از این پدیدهی اجتماعی ارائه میکند. نویسنده در این اثر ادعا میکند که خودکشی، نه مجموعهای از افعال فردی، بلکه یک حقیقت اجتماعی است. طبق استدلالهای دورکیم، خودکشی به دلیل عدم تعادل میان یکپارچگی اجتماعی و مقررات اخلاقی و «آنومی» بروز پیدا میکند. دورکهایم در بخشی از این کتاب، خودکشی را به اعتبار شیوهی توزیعش، به چهار گونه دستهبندی میکند: خودکشی خودپرستانه، خودکشی نوعدوستانه، خودکشی بیهنجار و خودکشی تقدیرگرایانه.
سبک نگارش و دیدگاههای امیل دورکیم
امیل دورکیم بر پایهی تلاشهای مداوم خود در تبیین جامعهشناسی بهعنوان یک علم تجربی، در مقام یکی از بنیانگذاران جامعهشناسی، در کنار کارل مارکس، آگوست کنت، ماکس وبر و گئورگ زیمل شناخته میشود. او در تمام عمر خود تلاش کرد مفهوم روش جامعهشناختی را بر اساس پژوهشهای تجربی تعریف کند.
دومین مسئلهای که این جامعهشناس به آن پرداخت، ارائهی تفسیری دقیق از پیدایش فردیت بود. او معتقد بود فردیت، نمودی از پیدایش نوعی جدید از نظم اجتماعی است که فراتر از قالبهای سنتی جامعه (که محافظهکاران از آن دفاع میکنند) قرار میگیرد.
امیل دورکیم همچنین با معرفی انواع همبستگیهای اجتماعی، تأکید داشت که علیت اجتماعی، بر کنش انسانی اثری مستقیم دارد و نمیتوان با رویکردهای ذهنگرایانه، کنشهای افراد را تحلیل کرد.
امیل دورکیم از نگاه دیگران
- امیل دورکیم برای همهی ما، یکی از بزرگترین جامعهشناسان تاریخ بهحساب میآید. او دربارهی مسائلی مانند تنش بین فرد و جامعه، اخلاق، آزادی و دموکراسی، نظریههایی دقیق و مهم ارائه کرد. (هانا آرنت)
- آثار امیل دورکیم تأثیری فوقالعاده بر تحول اندیشهی اجتماعی جدید گذاشته است. دورکیم در دنیای انگلیسیزبان، بهعنوان چهرهی اصلی در پیدایش فونکسیونالیسم (کارکردگرایی ساختاری) شناخته شده است. (آنتونی گیدنز)
- امیل دورکیم کار خود را بر اساس نظریهپردازی اجتماعی آگوست کنت استوار کرد، اما در تاریخ نظریه، چهرهای بسیار مهمتر از کنت شد. دستکم برخی ناظران او را مهمترین نظریهپرداز در تاریخ جامعهشناسی میدانند. تا به امروز، بسیاری از اَشکال نظریهپردازی جامعهشناسی، مُهر تفکر دورکیم را بر خود دارند. (جرج ریتزر)
جملات برگزیده امیل دورکیم
- زندگانی اجتماعی از سرچشمهای دوگانه برمیخیزد: همانندی وجدانها و تقسیم کار اجتماعی. در مورد نخست، فرد ازآنرو جامعه را میپذیرد که چون فردیت ویژهای ندارد، مانند همنوعانش، در درون یک نوع جمعی واحد مستحیل میشود. در مورد دوم، فرد با وجود دارابودن چهره و فعالیتی شخصی، درست بهخاطر اینکه از دیگر همانندهای خویش متمایز است، وابسته به آنهاست و در نتیجه، وابسته به جامعهای است که از اتحاد آنها پدید میآید. (کتاب دربارهی تقسیم کار اجتماعی)
- هدف قوانین احتمالاً بیان رابطهی بین دو امر کلی است، یعنی بین مجموعهی شهروندان بهعنوان حاکمیت و مجموعهی شهروندان بهعنوان تابعین حاکمیت. قوانین مدنی آنهایی هستند که رابطهی بین حاکمیت و تابعین یا بین تابعین بهتنهایی را تعیین میکنند. قوانین کیفری آنهایی هستند که فرمان مجازات برای تجاوزات از سایر قوانین را میدهند. روسو به این سه نوع، قانون چهارمی را اضافه کرد که همان رسوم و شیوهها نام دارد، و فراتر از همهی افکار عقاید عمومی است، و در ذهن روسو سنگ زیرین نظام اجتماعی است. (کتاب مونتسکیو و روسو)