زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای پابلو نرودا
پابلو نرودا شاعر نوگرا و سیاستمدار شیلیایی است که در سال ۱۹۷۱ برندهی جایزهی نوبل ادبیات شد. او از مهمترین شاعران آمریکای لاتین در قرن بیستم به شمار میآید. از میان بهترین کتابهای پابلو نرودا میتوان به «هوا را از من بگیر، خندهات را نه» اشاره کرد.
زندگینامه پابلو نرودا
پابلو نرودا (Pablo Neruda)، با نام اصلی ریکاردو الیسر نفتالی ریس باسوآلتو، در دوازدهم ژوئیهی سال 1904 در شهر پارالِ شیلی به دنیا آمد. پدرش، خوزه دل کارمن ریس، کارگر راهآهن و مادرش رُزا باسوآلتو بود. پابلو نرودا مادرش را در دوران نوزادی از دست داد و در دوسالگی بههمراه پدرش به تموکو، شهر کوچکی در جنوب شیلی، مهاجرت کرد.
پابلو نرودا از دهسالگی دست به قلم شد و نوشتن شعر را شروع کرد، اما پدرش برای شعرهای او اهمیتی قائل نبود و مدام تلاش میکرد تا پسرش را از ادامهی این کار منصرف کند. به همین دلیل، پابلو نرودا تصمیم گرفت برای چاپ اشعارش از نام مستعار استفاده کند. نامی که برگرفته از اسم «یان نرودا» شاعر اهل چک بود.
پابلو نرودا در سال 1920 تحصیلات متوسطه را به پایان رساند. او پسری قدبلند، خجالتی و منزوی بود که همیشه با ولع سیریناپذیری کتاب میخواند. اولین اشعار پابلو نرودا در روزنامههای محلی و سپس در مجلات معتبر سانتیاگو چاپ شد. او در سال 1921 برای ادامهی تحصیل به پایتخت مهاجرت کرد، به این امید که در آینده معلم زبان فرانسه شود.
اولین کتاب شعر پابلو نرودا در سال 1921 با نام «تاریک و روشنا (Book of Twilight)» منتشر شد. اشعار زیرکانه و دلپذیر او در مکتب سمبولیسم جای میگرفت. پابلو نرودا کتاب بعدیاش را با عنوان «بیست شعر عاشقانه و یک سرود ناامیدی (Twenty Love Poems and a Song of Despair)» در سال 1924 به دنیای شعر آمریکای لاتین اضافه کرد. این کتاب که الهامگرفته از یک رابطهی عاشقانهی نافرجام بود، خیلی زود به موفقیت رسید و همچنان از آن بهعنوان یکی از بهترین آثار پابلو نرودا یاد میشود.
پابلو نرودا، شاعری در قامت یک دیپلمات
پابلو نرودا بعد از انتشار دو کتاب، در بیستسالگی به یکی از مشهورترین شاعران شیلیایی تبدیل شده بود. برای همین تحصیل را کنار گذاشت و خودش را وقف شعر کرد. بهاینترتیب توانست در مدتزمان کوتاهی سه کتاب منتشر کند. با وجود این، نداشتن شغل و درآمد ثابت یکی از نگرانیهای او بود تا اینکه موفق شد سمت کنسول افتخاری رانگون را در برمه از آن خود کند و پنج سال نمایندهی کشورش در آسیا شد، اما از آنجا که بابت این سمت افتخاری حقوقی دریافت نمیکرد، زندگیاش را در وضعیت بد مالی و تنهایی میگذراند.
پابلو نرودا رانگون را به مقصد کلمبو در سیلان (سریلانکای امروزی) ترک کرد و در این مدت توانست بهخوبی با مردم آسیای جنوبی آشنا شود. مردمی با پیشینهی فرهنگی باستانی که تحت حکومت استعماری و فقری شدید به سر میبردند. نرودا در همین سالهای اقامت در آسیا، مجموعه شعر «منزلگاهی بر زمین (Residence on Earth)» را نوشت. او در این کتاب از غزلیات معمولش فراتر میرود و با کنار گذاشتن قافیهبندی و درهم شکستن چهارچوبها، به سبک شخصی خودش دست مییابد.
پابلو نرودا در سال 1930 بهعنوان کنسول در باتاویا (جاکارتای کنونی) منصوب شد. آنجا بود که به زنی هلندی به نام ماریکا آنتونیتا هاگنار دل باخت و با او ازدواج کرد. نرودا در سال 1932 به شیلی برگشت و به سمت کنسول شیلی در بوینوسآیرسِ آرژانتین دست یافت. زندگی در آرژانتین دوستی با فدریکو گارسیا لورکا را که هرازگاهی به این کشور سفر میکرد، برای پابلو نرودا به ارمغان آورد.
پابلو نرودا در گیرودار کمونیسم و شعر
در سال 1934، پابلو نرودا در بارسلونِ اسپانیا بر صندلی کنسول شیلی نشست و خیلی زود به کنسولگری در مادرید انتقال پیدا کرد. با کمک لورکا، در دنیای شعر هم بیش از پیش شناخته شد. دوستان تازهی پابلو نرودا از جمله رافائل آلبرتی و میگل ارناندز، شاعران اسپانیایی، در حزب کمونیست فعالیت داشتند و بهتدریج باعث نزدیکی نرودا به این حزب شدند. در همان دوران بود که پابلو نرودا از همسرش جدا شد.
پابلو نرودا در سال 1935، با بسط اشعار کتاب منزلگاهی بر زمین، آن را در دو جلد منتشر کرد. او در این نسخه از مسائل شخصی دور شد و با سبکی سهل و ممتنع و عاری از ابهام، تلاش کرد تا دغدغههای اجتماعی را بهتر به خواننده منتقل کند. اما این روند سرایش پابلو نرودا با شروع جنگ داخلی اسپانیا در سال 1936 متوقف شد. ملیگراها لورکا را کشتند، آلبرتی و ارناندز در جبهه در حال جنگ بودند، و نرودا برای جمعآوری پول جهت حمایت مالی از جمهوریخواهان در داخل و خارج اسپانیا مشغول سفر بود.
پابلو نرودا در سال 1937 اشعار کتاب «اسپانیا در قلب ما (Spain in Our Hearts)» را برای ابراز همبستگیاش با مردم اسپانیا سرود. این کتاب را حامیان حزب جمهوریخواه که در خط مقدم جبهه میجنگیدند بهشکل زیرزمینی چاپ کردند.
در سال 1939، پابلو نرودا بهعنوان کنسول ویژه در پاریس و سال بعد، در مقام سرکنسول شیلی در مکزیک انتخاب شد. در همان سال، روی شعر بلند و حماسی «سرود همگانی (General Song)» کار کرد. شعری که به یکی از مهمترین آثار پابلو نرودا تبدیل شد. نرودا در سال 1943 با سفر به پرو و تحتتأثیر بازدید از ویرانههای ماچوپیچو شعری با نام «بلندیهای ماچوپیچو (The Heights of Macchu Picchu)» سرود.
پابلو نرودا؛ یک سناتور شاعر
پابلو نرودا پس از بازگشت به وطنش، شیلی، در سال 1945 بهعنوان سناتور انتخاب شد و به عضویت رسمی حزب کمونیست درآمد. یک سال بعد، با تلاشهای بسیاری کمک کرد کاندیدای چپ، گابریل گونزالس ویدلا، در انتخابات ریاستجمهوری پیروز شود، اما اعلام راستگرایی ویدلا بعد از کسب مقام ریاستجمهوری، سبب شد پابلو نرودا نامهای سرگشاده در انتقاد از او منتشر کند. نامهای که باعث اخراجش از مجلس سنا و شروع زندگی مخفیانهاش شد.
پابلو نرودا در سال 1948 بهطور مخفیانه شیلی را ترک گفت و در دوران تبعید به کشورهای مختلفی از جمله مکزیک، شوروی، لهستان و مجارستان سفر کرد، و بعد از ملاقات با یک آشنای قدیمی به اسم ماتیلدا اروشا که زنی شیلیایی بود، دوباره ازدواج کرد. ازدواجی که تا پایان عمرش ادامه داشت و الهامبخش پرشورترین اشعار عاشقانهی پابلو نرودا شد.
پابلو نرودا در سالهای پایانی زندگی
در سال 1954، بعد از مساعد شدن اوضاع سیاسی شیلی، پابلو نرودا به وطن برگشت. در آن دوران، در اوج شهرت و ثروت بود. او سفر کردن را از سر گرفت و اروپا، کوبا و چین را درنوردید. پابلو نرودا در آن سالها بیوقفه شعر میسرود، بهطوریکه از سال 1958 تا پایان عمر 20 کتاب منتشر کرد و 8 کتاب بعد از مرگش چاپ شد.
پابلو نرودا در سال 1969 تلاش کرد تا سالوادور آلنده، نامزد چپگرا، را بر مسند ریاستجمهوری بنشاند و موفق شد. پس از آن، آلنده او را در مقام سفیر شیلی به فرانسه فرستاد. در سال 1971، درحالیکه پابلو نرودا در پاریس زندگی میکرد و از بیماری سرطان رنج میبرد، خبردار شد که نامش بهعنوان برندهی جایزهی نوبل ادبیات اعلام شده است. او پس از سفر به استکهلم و دریافت جایزه، به شیلی برگشت.
پابلو نرودا در بیستوسوم سپتامبر سال 1973 و تنها چند روز پس از کشته شدن آلنده در کودتای نظامی شیلی، در بستر بیماری زندگی را ترک کرد.
بهترین کتابهای پابلو نرودا
پابلو نرودا با اینکه در طول زندگیاش سرِ پرسودایی در عرصهی سیاست داشت، هیچوقت از شعر سرودن غافل نشد. او به هر رخدادی به چشم منبع الهام نگاه میکرد و از آن برای سرودن شعرهای بیشتر بهره میگرفت؛ این است که آثار پرشماری از خود به جا گذاشت و به یکی از مهمترین شاعران آمریکای لاتین تبدیل شد. در اینجا، تعدادی از بهترین کتابهای پابلو نرودا را که به فارسی ترجمه شدهاند به شما معرفی میکنیم:
کتاب اگر با شما سخن بگویم: این کتاب 13 شعر از پابلو نرودا را در بر دارد. اشعاری که بر اساس معیارهای زیباییشناختی، از کتابهای مختلف این شاعر انتخاب و ترجمه شدهاند. به همین دلیل، اشعار موجود در این کتاب از لحاظ موضوع متنوعاند و در آن میتوانید شعرهایی با مضامین اجتماعی، عاطفی و حتی مسائل شخصی شاعر پیدا کنید.
کتاب هوا را از من بگیر، خندهات را نه (The Captain's Verses): اشعار جمعآوریشده در این کتاب از جمله شعرهای عاشقانه و پرشور پابلو نرودا است. او این اشعار را در سالهای دوری از وطن و در ستایش عشقش ماتیلدا اروشا سروده است. اثری کلاسیک و پرسوز و گداز که به یکی از برجستهترین آثار پابلو نرودا تبدیل شده است.
کتاب راستی چرا (The Book of Questions): پابلو نرودا در این کتاب که از آخرین دفترهای شعر اوست، با سرودن شعرهای منحصربهفرد شوق پرسشگری و شگفتیهای دنیای کودکانه را با تجربههای بزرگسالی بههم آمیخته است. او در کتاب راستی چرا پرسشهایی را به میان میآورد که گویی برایشان پاسخی وجود ندارد. در واقع، نرودا قصد دارد به کمک آشناییزدایی دنیای جدیدی را برای خوانندهاش خلق کند.