زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای جان راسکین
جان راسکین از تأثیرگذارترین منتقدین هنری عصر ویکتوریا، متفکر برجستهی اجتماعی و حامی هنر، طراحی و معماری بود. راسکین در حوزههای متفاوتی نظیر اسطورهشناسی، ادبیات، اقتصاد و سیاست، صاحب تألیفات متعدد است. «در باب هنر و زندگی» و «مشعل حافظه» از جمله پرمخاطبترین کتابهای او در این زمینهها به شمار میروند.
زندگینامه جان راسکین
جان راسکین (John Ruskin) در سال 1819 در لندن در خانوادهی تاجری مرفه به دنیا آمد. پدر راسکین مجموعهدار بزرگی بود که بسیاری از آثار نفیس آبرنگ به ویژه آثار جی ام دبلیو ترنر را گردآوری کرده بود. مارگارت، مادر او، نیز فردی مذهبی و معتقد به انجیل بود. پدر و مادر جان راسکین، خود را وقف پرورش نبوغ تنها فرزندشان کردند. راسکین به مناسبت تولد سیزدهسالگی یک جلد حکاکیشده از اشعار ساموئل راجرز را هدیه گرفت که باعث شد ارادت و علاقهای ماندگار نسبت به آثار ترنر در جان راسکین جوان ایجاد شود. راسکین در سال 1835 برای اولین بار به ونیز سفر کرد و این شهر و جاذبههای بسیار آن، تا مدتها تخیل و اندیشهی او را به خود مشغول کرد. رویدادهایی از ایندست، به جرقهای برای برانگیخته شدن ذوق هنری در راسکین تبدیل شدند.
جان راسکین پس از اتمام تحصیلات در آکسفورد، نقد ادبی را آغاز کرد و اولین مجلد از اثر بزرگ خود، «نقاشان مدرن» را در سال 1843 به صورت ناشناس منتشر کرد. این اثر با استقبال عمومی مواجه شد. راسکین طی 17 سال به نگارش و تکمیل نسخههای دیگر این مجموعه پرداخت. پنجمین و آخرین مجلدِ این مجموعه در سال 1860 منتشر شد. معماری و عمدتاً معماری گوتیک، از دغدغههای بزرگ جان راسکین بود. او آثار متعددی در این حوزه تألیف کرده است که از میان آنان میتوان به «هفت مشعل معماری» و مجموعهی سهجلدی «سنگهای ونیز» اشاره کرد.
در اوایل دههی 1850، جان راسکین با گروه برادران پیشارافائلی ارتباط برقرار کرد. این گروه از جوانان هنرمندی تشکیل شده بود که بهجای آنکه در چهارچوبهای تعریفشده و مطابق شیوههای هنری آن زمان نقاشی کنند، مایل بودند به مسیری که در پیش رو داشتند، نگاه تازهای داشته باشند. این گروه از تحسین راسکین از هنر قرنهای 14 و 15 الهام گرفته بودند و به توصیهی او مبنی بر اینکه هنرمندان باید به طبیعت رفته و بدون رد یا پذیرش هیچ پدیدهای، آن را به دیدهی تحقیر نگاه نکنند، گوش فرا دادند. جان راسکین نیز در مقابل، کارهای آنان را میستود و از آنان در برابر انتقادات دفاع میکرد.
جان راسکین در دههی 1860 در گیرودار شرایط اجتماعیِ خلق آثار هنری قرار گرفته بود. او ابزارهای مدرن تولید را نکوهش کرده و از تأثیرات منفی صنعت بر رابطهی میان کارگر و کارفرما ابراز تأسف میکرد. تحسین او از دستسازهها و ترجیح آن بر تولیدات صنعتی بر ویلیام موریس، رهبر جنبش هنر و صنایع دستی، تأثیر گذاشت. در دهههای 1870 و 1880 جان راسکین به انتشار تألیفات و ایراد سخنرانیهای متعدد ادامه داد، اما در این دوران او خود، با چالشهای روانشناختی و پروندههای قضایی مواجه بود.
جان راسکین سالهای پایانی عمر خود را در خانهاش در کامبریا و در ضعف جسمانی و بیماری گذراند و گهگاه پذیرای مراجعانی نیز بود. او در سال 1900 درگذشت.
بهترین کتابهای جان راسکین
کتاب در باب هنر و زندگی (On Art and Life): کتاب در باب هنر و زندگی که اثری درخشان در حوزهی فلسفهی هنر و زیبایی شناسیست، دربردارندهی دو مقالهی معروف جان راسکین، یعنی «طبیعت گوتیک» و «کار آهن» است. نگرش راسکین به مقولهی آزادی فردی در هنر و نگاه تحقیرآمیز او به تولیدات انبوه هنری در عصر ویکتوریا، درک جامعه از هنر خلاق را از اساس دگرگون کرد. اندیشههای او به درک معاصر از مفاهیم هنری و زیباییشناختی نزدیک به نظر میرسند. جان راسکین در این کتاب با لحنی روان، از مفاهیم نظری معماری صحبت میکند و کتاب او راهنمایی مناسب برای شناخت این مفاهیم است.
کتاب هفت مشعل معماری (The Seven Lamps of Architecture): هفت مشعل معماری در دههی 1840 نوشته شده است و نظرات جان راسکین دربارهی معماری را دربردارد. راسکین مردی عمیقاً مذهبی بود و باور داشت معماری گوتیک، تبلور اوج زیبایی در طراحی یک ساختمان است. هفت مشعل معماری هفت اصل را توصیف میکند که باید در معماری هر ساختمان منعکس شود: فداکاری، حقیقت، قدرت، زیبایی، زندگی، خاطره و فرمانبرداری. این کتاب با وجود دربرداشتن برخی نظرات منسوخشدهی جان راسکین، تاریخچهای جامع از هنر معماری در اواسط قرن نوزدهم ارائه میدهد.
کتاب تاجگذاری زیتونهای وحشی (The Crown of Wild Olive): کتاب حاضر مشتمل بر برخی از بهترین نمونههای تألیفات جان راسکین، بهویژه سخنرانیهای «ترافیک»، «کار»، «جنگ» و «آیندهی انگلستان» در سال 1864 است.
کتاب مشعل حافظه (The Lamp of Memory): جان راسکین نظرات و تفکرات جامعهی ویکتوریایی دربارهی هنر و معماری را متحول کرده است. او در این کتاب استدلال میکند که ساختمانهای قدیمی و بناهای تاریخی باید به دلیل پیوندهای عمیق و عرفانی خود با گذشته محافظت میشوند. طراحی خلاقانه نه برای کسب منافع مالی که به جهت برقراری ارتباط با ذات کهن انسان ضروری است.
کتاب تا این اواخر (Unto This Last): تا این اواخر که ابتدا در مجلهی کورن هیل منتشر شد، شامل چهار مقاله از راسکین دربارهی سیاستهای اقتصادی است. جان راسکین این کتاب را یکی از آثار مهم خود برمیشمارد. او در این کتاب استدلال میکند که اقتصاد، هنر و علم باید پایهای در اخلاق داشته باشند. جان راسکین که نمیتوان به طور کامل او را از محافظهکاران یا لیبرالها دانست، نظریههای تأملبرانگیزی در خصوص جایگاه اخلاق در علم بیان کرده است که امروزه نیز به اندازهی زمانی که برای آن نوشته شده، معتبر و قابل تعمیماند.
برخی از بهترین کتابهای جان راسکین، از جمله کتاب الکترونیک مشعل حافظه و کتاب الکترونیک در باب هنر و زندگی، در وبسایت کتابراه موجودند.
سبک نگارش و دیدگاههای جان راسکین
سبک تغزلی جان راسکین و شیوهای که به واسطهی آن، آثار هنری را در برابر چشمان خوانندگان خود تداعی میکرد، همواره مورد استقبال مخاطبان قرار میگرفت. در عصر او امکانات چندانی برای تولیدات بصری وجود نداشت و تعداد گالریهای هنری بسیار اندک بود. در آن شرایط منتقد موظف بود به جهت ایجاد تجربهی بصری برای خوانندگان، در کلمات خود احساسات و عواطف تأثیرگذاری را بگنجاند.
جان راسکین طیف وسیعی از نظریههای مختلف را دربارهی نقاشی، مجسمهسازی، معماری و صنایع دستی بیان کرده است. از قویترین نظریهها و باورهای راسکین میتوان به نظر او در باب ارتباط طبیعت و هنر اشاره کرد. او معتقد بود وظیفهی یک هنرمند به جای خلق اثر در اتاق و کارگاه خود، مشاهدهی طبیعت و بیان آن، عاری از هر گونه قاعده و ترکیبی است و به همین دلیل معماری گوتیک را به خاطر احترام آن به فرمهای طبیعی میستود. اما راسکین فراتر از آن رفت و استدلال کرد که خدا و طبیعت یکی هستند و حقیقت، زیبایی و دین، پیوندی ناگسستنی با یکدیگر دارند و زیبایی، هدیهای از جانب خداست.
جان راسکین اخلاق و نظریههای هنری را از تعاریف زیباییشناختی یا هنر برای هنر رقیب بزرگ عقایدش در نیمهی قرن نوزدهم مستقل میداند. او علیرغم آنکه با بسیاری از طرفداران زیباییشناسی و نظریهی هنر برای هنر روابط دوستانهای داشت، تا پایان عمر از طرفداران و سخنگویان برداشت اخلاقی و اجتماعی از هنر باقی ماند.
نوشتههای جان راسکین دربارهی هنر با وجود آنکه از زمان خود جلوتر بود، به دلیل نداشتن ساختاری منسجم و گاه تنگنظری او، مورد پذیرش قرار نمیگرفت. نگرش منفی راسکین به نقاشی باروک از جمله دیدگاههای اوست که با عدم استقبال مخاطبان مواجه شد. راسکین دربارهی امپرسیونیسم که در اواسط دههی 1870 وارد هنر پاریس شد نیز حرف چندانی برای گفتن نداشت. با این حال، به علت توانایی بالای او در برقراری ارتباط با آثار، راسکین به عنوان داور هنری، همیشه مورد احترام سایرین قرار میگرفت.
حقایقی جالب درباره جان راسکین
- جان راسکین طراح برجستهای بود. او طراحی میکرد تا درک بهتری از آنچه مشاهده میکند، داشته باشد و از آن درک و دریافت، برای نوشتن مقالات و کتابهای خود بهره ببرد. آبرنگ ابزار مورد علاقهی او بود. راسکین نقاشیهای آبرنگ خود را در انجمن هنرهای زیبا و انجمن سلطنتی نقاشان آبرنگ در لندن به نمایش گذاشت.
- جان راسکین در سال 1869 به عنوان اولین استاد هنر دانشگاه آکسفورد انتخاب شد و مدرسهی طراحی و هنرهای زیبای راسکین را تأسیس کرد.