زندگینامه و دانلود کتابهای رولان توپور
رولان توپور (Roland Topor)، تصویرگر، نقاش، کاریکاتوریست و نویسنده فرانسوی بود. از آثار معروف او میتوان به کتاب مستأجر اشاره کرد.
زندگینامه رولان توپور
رولان توپور (Roland Topor)، متولد ۱۹۳۸ پاریس فرانسه از یک پدر و مادر لهستانی زاده شد پدر توپور نقاش بود و او با دیدن تابلوهای پدرش اولین تجربههای دیداری زندگیاش را آغاز کرد بعد از گذراندن دوره متوسطه، تحصیلات آکادمیک را در دانشکده هنرهای زیبای پاریس به پایان برد.
مدتى به نقاشى روى آورد. پس از آن نخستین طرح خود را، درست در زمانى که به سن ۲۰ سالگى رسیده بود، به نشریه «بىزار» سپرد. حدوداً دو سال بعد همکارى خود را با نشریه «هاراگیرى» آغاز کرد. انتشار کاریکاتورهاى او در این نشریه، توپور جوان را به جامعه هنرى فرانسه شناساند، البته نباید فراموش کرد که مجله «آر» سکوى پرتاب او به دنیاى هنر کاریکاتور به شمار مىرود.
از همان ابتداى کار، رولان نقد مناسبات و روابط زمانهاش را سرلوحه سوژههایش قرار داد.
معمولاً این نقد با بىرحمى قلم او همراه مىشد و کموبیش از طرف مخاطبان هم پذیرفته مىشد، بدیهى است توپور بستر مناسبى را که براى ارائه آثارش ایجاد شده بود مدیون طراحان هموطن خود، شاوال و موریس سینه مىدانست (این دو، سالها پیش از او آثارشان را در نشریات فرانسوى منتشر مىکردند) اما توپور برداشت کلاسیک و ذهنیت عمومى از واژه کاریکاتور را واژگون کرد. شما هیچکس را نخواهید یافت که از دیدن کاریکاتورهاى او لبخندى به لب بیاورد.
خودش در جایى گفته است: «آثار من با هیچکس شوخى ندارد، چون من آنچه را که خواستار تغییرش هستم به تصویر مىکشم.» توپور با تکیه بر ضمیر ناخودآگاه خود، دست به خلق تصاویرى مى@زد که ناخواسته دنیاى ناشناخته و تمثیلى سوررئالیستها را تداعى مىکرد.
تصاویرى وهمآلود و گنگ که ساخته ذهن و دست این طراح تلخاندیش بود. او از دید اطرافیانش این طور به نظر مىرسید که هرچند کنترل مغزش را دارد اما دستانش در اختیار اهریمن شوم است! چرا که آثارش جایگاه نمایش وضعیتهاى دهشت بار و چندشآورى بود که کمتر نشریهاى حاضر به انتشار آنها مىشد.
آنها به یک شوک تصویرى و کابوس هایى غمافزا، ناشى از بازتابهاى جنگ بزرگ دوم، مىماندند تا کاریکاتور. رولان خود را پیرو مکتبى مىدانست که دستاوردشان به «طنز سیاه» مشهور شده بود و تا پایان راه نیز به آن پایبند ماند.
توپور با پیش زمینهاى از نقاشى و حکاکى به دنیاى کاریکاتور قدم نهاد، اما این ورود نه با تقلید از سبک گذشتگان که با تکنیک و روش اجرایى جدید و منحصر به فرد او همراه بود. آثار او، در نگاه اول، این تصور را به ذهن بیننده متبادر مى،کند که خالقشان مهارت و کنترلى در اجراى آنها نداشته است، اما قضیه درست برعکس است، توپور آگاهانه و به منظور ایجاد هارمونى بین اندیشههاى سیاهش با آنچه که مىنگارد دست به چنین اجراهایى مىزد.
چهبسا زیبایىهاى عناصر مختلف را از کالبد آنها بیرون مىکشید و آنچه باقى مىگذاشت پلیدى بود و تباهى. عمده طنزهاى رولان، انسانمحور هستند، کاراکترى با کلاه شاپو و کتوشلوار (شبیه همان شخصیت مرموز نقاشىهاى رنه ماگریت، نقاش نامآشناى سوررئال) که نقش عمدهاى را در انتقال کشاکشهاى ذهنى توپور ایفا مىکرد.
رولان در آثار نوشتارى و تصویرى، قلمش را به طرف ناملایمات و روابط پررمز و راز جامعه پس از جنگ نشانه مىرفت و تیرگى مناسبات سیاسى و اجتماعى قرن خود را افشا مىکرد. با شنیدن این نکته تعجب خواهیم کرد که او در اوج اندیشههاى سیاه و گستاخش هیچگونه محدودیتى در استفاده از رنگ براى خود قائل نمىشد. گاه کاریکاتورهایى را شاهدیم که به سبک کارهاى سیاه و سفیدش هاشور رنگى زده است و دیگر گاه به صورت لکههاى کوچک رنگ. اما هرچه که بود به کمک بیان هرچه بهتر افکار نقادانه او مىآمد.
اگر یک لحظه به ضرباهنگ هاشورهاى او توجه کنیم، شور انتقال مفاهیم و عصبیت لحظه را در آنها خواهیم یافت. هر چقدر اجراى تابلوهاى افشاگر انوره دومیهف، جد هنرى او!، با ضربههاى ملایم زغال و یا مداد همراه بود، این بار توپور در ادامه رسالت جدش از زخمههاى ناشى از قلم فلزى بهره مىبرد.
از رولان هزاران هزار دست نوشته، شعر و کاریکاتور به جاى مانده است که جملگى نمایشگر برههاى از رویدادهاى جامعه فرانسه است. «دفترهاى سکوت» - مجموعه نوشتههایش- از آن جمله است. نام توپور به واسطه شجاعت و پردهدرى او در کاریکاتورهایش در تاریخ هنر جهان ثبت شد. علاوه بر مطبوعات، کارهاى او در کشورهاى مختلف اروپایى به نمایش گذاشته مىشد. توپور در سن 59 سالگى و در تاریخ شانزدهم آوریل ۱۹۹۷، بعد از چند روز بیهوشى درگذشت و جهان سیاست یکى از منتقدان سرسخت و پیگیر خود را از دست داد.
کتابهای برگزیده رولان توپور:
سیرکردن شکم گرسنه
مستأجر