زندگینامه و دانلود بهترین کتابهای اقبال لاهوری
اقبال لاهوری، شاعر، سیاستمدار، نویسنده و متفکر پاکستانی بود که به دلیل تلاشهای تأثیرگذار خود در راستای هدایت مسلمانان هند به سمت تشکیل کشوری مسلمان و مستقل شناخته میشود؛ آرزو و تکاپویی که در نهایت به تأسیس کشور پاکستان انجامید. کتابهای «جاویدنامه»، «دیوان اقبال لاهوری» و «پیام مشرق» از جمله مهمترین آثار این شخصیت برجستهی پاکستانی است.
زندگینامه اقبال لاهوری
اقبال لاهوری (Muhammad Iqbal) یا علامه محمد اقبال لاهوری، نهم نوامبر سال 1877 در ایالت پنجاب پاکستان در شهر سیالکوت در خانوادهای مسلمان و متدین به دنیا آمد. اجداد اقبال لاهوری همگی از برهمنان کشمیر بودند که در قرن هفدهم به دین اسلام گرویده بودند. پدر اقبال بازرگان بود و با اینکه به بازرگانی و دوزندگی اشتغال داشت، از همنشینی با اهالی عرفان و سلوک فارغ نبود و از مطالعهی آثار فلسفی، دینی و عرفانی نیز بهره میبرد. هم او بود که فرزندش را با برخی آثار و شخصیتهای برجستهی این حوزه آشنا کرد. علامه اقبال به راهنمایی و هدایت پدر با مبانی و مقدمات عرفان آشنا شد.
محمد اقبال لاهوری آموزشهای ابتدایی را در شهر زادگاه خود آغاز کرد: با زبانهای فارسی و عربی آشنا شد و مقدمات معارف اسلامی و علوم قرآنی را فرا گرفت. اقبال علوم و فنون جدید را هم در مدرسهی مبلغان مسیحی اسکاتلندی گذراند. پس از اتمام تحصیلات اولیه در دانشگاه لاهور، به مطالعهی فلسفه و حقوق در کمبریج و مونیخ پرداخت و در نهایت دکترای خود در رشتهی فلسفه را از دانشگاه مونیخ دریافت کرد. رسالهی دکترای اقبال لاهوری با عنوان «رشد مابعدالطبیعه در ایران»، به جنبههایی از عرفان اشاره داشت که تا پیش از آن، در اروپا ناشناخته مانده بود.
پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی، علامه اقبال لاهوری به تدریس زبانهای عربی، انگلیسی، اقتصاد، تاریخ و فلسفه در دانشگاه مشغول شد. در همان دوران بود که دست به قلم شدن را آغاز کرد و مقالهای در باب انسان کامل از نگاه «عبدالکریم جیلی»، از صوفیان و نویسندگان بهنام قرنهای هشتم و نهم، را به زبان انگلیسی به نگارش درآورد. اقبال گاه به وکالت نیز میپرداخت.
علامه اقبال لاهوری، سیاست و فلسفه
اولین حضور جدی علامه محمد اقبال لاهوری در عرصههای سیاسی در سالهای 1920-1930 رقم خورد. جریانهای سیاسی سالهای نخستین دههی 1930 در شبهقارهی هند همگی رویکردی آزادیخواهانه و استقلالطلبانه داشتند. در اشعار و اندیشههای اقبالِ جوان نیز به پیروی از آن شرایط، سبک و سیاق صوفیانه و عارفانه بهتدریج رنگ باخت و اشعار، شکل و شمایل اجتماعی و سیاسی به خود گرفتند. منظومههای لاهوری مانند «تصویر درد» و «نالههای یتیم» از رنج مسلمانان هند پرده برمیداشت و «فریاد به حضور سرور کائنات»، دادخواهی ستمدیدگان از این رنج و ظلم به درگاه پیامبر اسلام بود.
اقبال لاهوری از جمله شخصیتهایی بود که در موضعگیریهای خود، به جدایی هند و پاکستان و استقلال پاکستان باور داشت. از نگاه او، همزیستی مسلمانان و هندوان در یک کشور، به تقابلهای ادامهدار، غلبهی هندوها و افول اقلیت مسلمان منجر میشد. اقبال، اتحادی را که میان مسلمانان و هندوها در برابر تجاوز بیگانگان به وجود آمده بود، مانعی در برابر این زوال اجتنابناپذیر نمیدانست و یگانه راه برونرفت از این شرایط را جدایی اقلیت مسلمان از اکثریت هندوها و تشکیل کشوری مستقل و در نهایت، پیوستن به جامعهی بزرگ مسلمانان برمیشمرد. اندیشهی او در نهایت به دیدگاهی غالب تبدیل شد و به تشکیل کشور پاکستان با اکثریت مسلمان انجامید.
علامه محمد اقبال لاهوری و زبان و ادب پارسی
اقبال لاهوری به فرهنگ و ادب پارسی علاقهمند بود و بسیاری او را «ایرانیترین غیرایرانی» و «فردوسی برونمرز» مینامیدند. از میان شاعران و سخنوران پارسی اما اقبال به مولانا ارادتی ویژه داشت. آشنایی علامه با مولانا نه تنها بر قدرت بیان و مهارت شاعرانگی وی تأثیر فراوان به جای گذاشت، بلکه آراء و عقاید او را نیز شمایلی تازه و انسجامی بیشتر بخشید. از همین روست که ردپای مولانا در اغلب آثار اقبال به چشم میخورد: «اسرار خودی» با ابیاتی از دیوان شمس آغاز شده است؛ در «جاویدنامه» این مولاناست که هادی و راهنمای سیر و سلوک عرفانی شاعر است و «بال جبرئیل»، مشاعرهای است میان مرید هندی و شاعر رومی.
از آثار علامه اقبال لاهوری که به فارسی نگاشته شده میتوان به «منظومهی اسرار خودی» و «رموز بیخودی» اشاره کرد. اسرار خودی توسط شرقشناس پرآوازه، رینولد نیکلسون به زبان انگلیسی برگردان شده است. انتشار این اثر به زبان انگلیسی با مقدمهی نیکلسون، موجبات شهرت اقبال را فراهم آورد.
علامه اقبال لاهوری در اسرار خودی به موضوع رسیدن به کمال در زندگی فردی و در رموز بیخودی، به دستیابی به کمال در زندگی اجتماعی میپردازد. منظور علامه از خودی و بیخودی، آنچه از معنای تحتالفظی واژهها برداشت میشود نیست. بیخودی، یکیشدن فرد است با جامعه؛ اینکه خود را از جامعه ببیند و جامعه را از خود و تنها به این روش است که حیات این دو به هم گره میخورد و فرد، به واسطهی جامعه، حیاتی جاودانه مییابد.
نظریهی خودی، تمرکز اغلب آثار محمد اقبال لاهوری است. خودیِ انسان مرکز ثقل وجود اوست و نه تنها کمال هر فرد، که کمال اجتماع نیز وابسته به کمال خودی فرد است. هر فرد انسانی، جلوهای از فردانیت خداست و انسان، هرچه بکوشد تا خودیِ خود، یعنی هویت فردی خود را استحکام و کمال بیشتری ببخشد، به فردانیت حقتعالی نزدیکتر شده است؛ چرا که کاملترین حیات، حیاتی است که مظهر فردانیت حق باشد.
از دیگر آثار اقبال لاهوری که به فارسی نگاشته شدهاند میتوان به «پیام مشرق» و «زبور عجم» اشاره کرد.
تندرستی علامه محمد اقبال لاهوری از سال 1934 رو به افول گذاشت. شنوایی و بینایی او با اختلال مواجه شد و بهتدریج، به کسالت مزمن مبتلا گشت. علامه اقبال لاهوری سرانجام بیستویکم آوریل سال 1938 در سن شصتسالگی چشم از جهان فروبست. پیکر این شخصیت برجسته، مجاور مسجد پادشاهی لاهور در پاکستان به خاک سپرده شده است.
بهترین کتابهای اقبال لاهوری
کتاب پیام مشرق (Message from the East): پیام مشرق اثری شاعرانه و فلسفی از محمد اقبال لاهوری است که در سال 1923 به انتشار رسیده است. اقبال بلافاصله پس از اتمام جنگ جهانی اول، نوشتن این کتاب را آغاز کرد و آن را در پاسخ به اثر گوته، «دیوان غربی شرقی» به نگارش درآورد. پیام مشرق درصدد است تا با غرب، بهواسطهی دانش و بینش، وارد گفتوگو شود. این اثر شامل برخی رباعیات و گروهی از اشعار کلاسیک اقبال است که فلسفهی زندگی او را در قالبی غنایی مطرح کرده و پرترهای متفاوت از شاعران، فیلسوفان و سیاستمداران اروپایی ارائه میدهد.
کتاب جاویدنامه (Javid Nama): محمد اقبال لاهوری، جاویدنامه را، که یکی از مهمترین و برجستهترین آثار اوست، در سال 1932 برای فرزندش جاوید به نگارش درآورد. اقبال در این کتاب از آثاری چون «کمدی الهی» و دیگر معراجنامهها یاری و الهام گرفت. در مسیر سیر و سلوک عرفانی و روحانی اقبال اما، راهنما و مرشد، مولانا جلالالدین محمد بلخی است. آنها در این سفر بسیاری از بزرگان جهان مانند هگل، نیچه، زرتشت، تولستوی و... را ملاقات کرده و با آنان گفتوگو میکنند.
کتاب بازسازی تفکر دینی در اسلام: کتاب بازسازی تفکر دینی در اسلام، مجموعهای از سخنرانیهای محمد اقبال لاهوری دربارهی فلسفه و اسلام را دربردارد. این کتاب در سال 1930 منتشر شده است و حاوی سخنرانیهای علامه اقبال در مکانهای مختلفی نظیر حیدرآباد است. اقبال در این سخنرانیها خواستار بررسی مجدد مبانی فکری اسلام است. این مجموعه یکی از آثار مهم در حوزهی اندیشه نوین اسلامی به شمار میرود و بر متفکران و نواندیشانی مانند علی شریعتی و طارق رمضان تأثیر بسیاری گذاشته است.
برای دسترسی به برخی از بهترین کتابهای اقبال لاهوری، میتوانید به نسخهی الکترونیک کتاب دیوان اقبال لاهوری در سایت و اپلیکیشن کتابراه مراجعه کنید. این مجموعه شعر حاوی برخی از مهمترین آثار علامه اقبال ازجمله پیام مشرق، جاویدنامه و زبور عجم است.
سبک نگارش و دیدگاههای اقبال لاهوری
علامه محمد اقبال لاهوری به زبانهای فارسی و اردو شعر میسرود و بهویژه از زبان فارسی برای بیان عقاید و افکار و احساساتش بهره میبرد. عرفان، فلسفه و مسائل انسانی و اجتماعی از جمله مضامینی هستند که اقبال در سرودن شعر به آنها توجهی ویژه داشت. فلسفهی سیاسی اقبال نیز بر حول دو اصل توحید الهی و رسالت محمدی استوار بود. علامه اقبال، توحید الهی را مبنای وحدت جامعهی اسلامی در نظر میگرفت و بر این باور بود که رسالت محمدی موجبات آزادی، برابری و برادری مسلمانان را فراهم میآورد. از مبانی اندیشهی اقبال لاهوری میتوان به «نظریهی خودی»، «نظریهی فطرت»، عدم پذیرش برخی از جنبههای تصوف، انتقاد از پذیرش و اِعمال فلسفهی یونان به سازوکارهای جوامع اسلامی و... اشاره کرد.
اقبال که خود از علمای مسلمان بود، باور داشت که میان مفاهیم اسلامی و آموزههای قرآنی با تعالیم یونانی سازگاری وجود ندارد و شاید بتوان ریشهی برخی از مشکلات و دشواریهای جهان اسلام را در اعتماد به فلسفهی یونان دانست. اقبال در مقابل معتقد بود که اسلام باید حضور پررنگتری در عرصههای سیاسی داشته باشد.
محمد اقبال لاهوری همیشه در سایهی اتهام به ضدیت با تمدن غرب و انکار دستاوردهای فلسفی، علمی و فرهنگی آن بود و از این جهت گاه مورد انتقاد اندیشمندان و متفکران قرار میگرفت. اما او گواه خود در نظراتش را پیشگامی مسلمانان در علوم مختلف میدانست و اندیشهها و دستاوردهای چهرههای برجستهای مانند بیرونی، خوارزمی، حافظ و... را نمونههایی از این پیشگامی برمیشمرد. اقبال همچنین نظریبودن علوم یونانی را در مقابل عینی بودن آموزههای اسلامی قرار میداد.