معرفی و دانلود کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان

معرفی کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان

کتاب خودم: مجموعه داستان، شش روایت داستانی، از قاب نگاه داستان‌نویس ایرانی، سیما رفیعی است. سوژه‌ی هر یک از این داستان‌های کوتاه حول تجربه‌ای زنانه می‌چرخد و نویسنده‌ی آن لایه‌های مختلف فرهنگ، سنت و اجتماع را کنار می‌زند تا نمایی نزدیک و جسورانه از چهره‌ی راوی‌های داستانی خود ثبت کند. در بین این روایت‌ها به دختری برخورد می‌کنیم که بساط دست‌فروشی پهن می‌کند تا روزی به عنوان بازیگر روی فرش قرمز بدرخشد و با زنی روبه‌رو می‌شویم که در گوشه‌ی زندان، تکه‌های پارچه را گل‌دوزی می‌کند تا آن را به هم‌بندی‌های آزادشده‌ی خود هدیه دهد.

درباره‌ی کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان

چه کسی بهتر از یک زن می‌تواند جهانی زنانه را روی بوم روایت داستانی نقاشی کند؟ از تجربه‌ی زندگی به عنوان یک زن می‌توان هزاران معجون داستانی مختلف ساخت؛ معجون‌هایی گاه شیرین و لذیذ و گاه تلخ و گزنده. آثار داستانی از این دست بسیار است؛ آثاری که آن را با نام ادبیات زنان می‌شناسیم و در رده‌ی ادبیات انتقادی و داستان‌ها اجتماعی می‌گنجانیم. کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان نوشته‌ی سیما رفیعی را می‌توان برگه‌ای از این دفتر و نمونه‌ای قابل توجه در بین آثار داستان‌نویسان زن معاصر ایران دانست.

برخورد سنت و مدرنیته در زندگی یک بازیگر دست‌فروش

دست‌فروشی یک هنر است؛ «نجلا» به عنوان کسی که همیشه آرزوی بازیگری در سر داشته، این موضوع را به خوبی درک می‌کند. او می‌داند چطور تکنیک‌های بازیگری را به کار بگیرد تا لباس‌های بیشتری به مشتریان مترو بفروش. دختر هجده‌ساله‌ی داستان «اهل هوا» حالا به آرزوی خود یعنی زندگی در تهران و تحصیل در رشته‌ی بازیگری رسیده است. با این حال زندگی خرج دارد و درآمد دختر و مادرش «یوما» که همراه اوست از این طریق به دست می‌آید. یوما یک «ماما زار» است که پیش از این در جنوب ایران مراسم‌های زارگیری بسیاری را برگزار کرده. در ادامه‌ی داستان اول از کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان، خواهیم شنید که چطور همین موضوع سرنوشت تازه‌ای برای زندگی مادر و دخترش رقم می‌زند.

به باور برخی، طبیعت مادرانه با فداکاری و از خودگذشتگی خو گرفته است، حتی اگر ایثارگری تا سر حد عذاب و جنون باشد. نویسنده‌ی کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان، قصه‌ی این ظلم خاموش را با زبان قلم خود فریاد می‌زند و با نمایش یک قهرمان قربانی در آشپزخانه‌ای کوچک و آشفته کراهت باورهای اشتباه را به باد نقد می‌گیرد. شخصیت داستان «در آینه» به ترس و وحشت گره خورده است: ترس از پول، از وسایل نو و ترس از شوهر. زن تن خود را به کار سخت عادت داده و با درد کمر ناشی از تمیزکاری زیاد خو گرفته. اما وقتی که جمعه‌ها شوهر و فرزندانش به شهربازی می‌روند، اوقات طلایی زن از سر می‌رسد، اوقاتی کوتاه که فقط خود او از آن خبر دارد. سیما رفیعی در داستان دیگر کتاب خشونت علیه زنان و چرخه‌ی آسیب را با صراحت و تیزی بیشتری توصیف می‌کند.

قهرمانان قربانی در مجموعه داستان خودم

زن مطلقه، از آن دست کلماتی است که به محض شنیده شدن، بار معنایی سنگینی به دنبال خود می‌آورد. گویی عشق‌های ناکام و ازدواج‌های ناموفق برای زنان هزینه‌های بیشتری دارد. نویسنده، در داستان «خودم» ماجرای زنی را روایت می‌کند که یادگاری‌های تلخی از دوران ازدواج بر چهره‌اش نشسته و حتی با طلاق گرفتن و پس از سفر به جزایر قناری نیز نمی‌تواند تصویر آن یادگاری تاریک را از چهره‌ی خود پاک کند. بر خلاف تصویر قهرمان‌پرور از زنان، راوی‌های کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان، چهره‌ای نزدیک‌تر به واقعیت دارند، چهره‌ای که نه سیاه است و نه سفید و درست مانند هر انسانی با ضعف و ترس و تراژدی‌های خود دست و پنجه نرم می‌کند.

خیانت خنجری تیز به روح و روان انسان است. فرقی ندارد که قربانی خیانت یک زن باشد یا یک مرد، جراحت آن ماندگار است و تا سال‌ها زخم آن تازه می‌ماند. قهرمان داستان دیگری که به دست سیما رفیعی خلق شده، بوی زنان غریبه را روی پیراهن همسر خود احساس می‌کند و با این وجود از پرستاری از او دست نمی‌کشد. او زخم خود را فرو می‌خورد اما در عاقبت این زخم‌های کهنه و انباشته شده، به صورتی دیگر در زندگی راوی داستان «غریبه» جلوه‌گر می‌شوند.

چهره‌ی مرد، سیاه نیست!

کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان، ما را به دل یک زندگی زنانه با تمام رنج و مرارت و خوبی و خوشی‌های آن می‌برد. با تمام این‌ها نگاه نویسنده به جهان مردان سوگیرانه و تاریک نیست. مردان نیز همچون زنان در داستان‌های سیما رفیعی چهره‌ای نزدیک به واقعیت دارند، گاه قهرمان‌اند و گاه ضد قهرمان و در هر صورت از شعارزدگی به دور هستند. داستان دیگر از این مجموعه اما در محیطی مطلقاً زنانه می‌گذرد؛ در یک ندامتگاه زنان. جایی که آزادی و قدرت از اهالی آن سلب شده. با این وجود، هیچ چیز حتی دیوارهای سرد زندان نمی‌تواند قدرت هنر و آفرینش را از یک زن بگیرد. دعوت می‌کنیم به دل این شش قصه و جهان‌سازی متفاوت آن‌ها قدم بگذارید و از مرور یک مجموعه داستان متفاوت لذت ببرید.

این کتاب با همکاری نشر صوتی طنین ایرانیان و انتشارات عطایی تهیه شده و گفتنی است که صدای دلنشین «ناهید مسلمی» حال و هوای هر داستان را با هنرمندی تمام به اوج خود رسانده است.

کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان برای شما مناسب است اگر

• به روایت‌های زنانه و داستان‌های کوتاه با محوریت زنان علاقه دارید.
• مرور داستان‌های اجتماعی و دغدغه‌مند به‌ویژه درباره‌ی مسائل زنان را دوست دارید.
• پیگیر ادبیات داستانی معاصر ایران و چهره‌های تحسین‌شده‌ی آن هستید.

در بخشی از کتاب صوتی خودم: مجموعه داستان می‌شنویم

روزی از دختر بزرگش خواست سفره را بچیند. دختر چهار بشقاب بر سر سفره گذاشت. پنج نفر بودند. او اغلب ته‌مانده‌ی غذای دیروز را با قابلمه سر سفره می‌آورد و می‌خورد. غذای تازه را برای شوهر و دخترها می‌گذاشت. آن روز ته‌مانده‌ی غذای دیروز را نتوانست سر سفره بیاورد. می‌ترسید شوهرش قابلمه را ببیند و سراغ قابلمه‌های تازه را ازش بگیرد.

مدت‌ها بود که در قابلمه‌های کهنه تفلون پخت و پز می‌کرد. شوهرش شنیده بود که تفلون کهنه بیماری‌زاست. روزی با یک ست پنج‌تایی قابلمه نو به خانه آمد. از فروشگاه تعاونی اداره خریده بود. زن‌های همکار گفته بودند خانمتان حتماً خیلی خوشحال می‌شود. زن خوشحال شد. خیلی هم خوشحال شد، چون مدت‌ها بود تو این فکر بود که چه چیزهای دیگری می‌تواند به جهیزیه‌ی دختر پاکبان محله اضافه کند. قابلمه‌ها را برد به زن پاکبان داد.

خوشبختانه دخترهایش به ندرت پا به آشپزخانه می‌گذاشتند و اگر هم می‌گذاشتند، متوجه بذل و بخشش مادر نمی‌شدند. آنجا شتر با بارش گم می‌شد. اما اگر شوهرش می‌فهمید، خون به پا می‌کرد. شوهرش چند بار خواسته بود در آشپزخانه کابینت بزند. زن کوچکی آشپزخانه را بهانه کرده بود. مرد گفته بود: «چطوره چند قفسه متحرک بخریم؟» قرار گذاشته بودند یک روز بروند و قفسه‌ها را با هم انتخاب کنند و بخرند. زن پشت گوش انداخته بود و مرد از صرافتش افتاده بود و پولی را که برای خرید قفسه‌ها کنار گذاشته بود، به خواهرش داده بود و خواهر با بچه‌هایش به زیارت رفته بود.

فهرست مطالب کتاب صوتی