معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی شب سرد
برای دانلود قانونی کتاب صوتی شب سرد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی شب سرد
کتاب صوتی شب سرد نوشتهی زهرا کرمی مجموعهای از داستانهای کوتاه با مضمون اجتماعی است. نویسنده در این کتاب که یکی از مجلدهای مجموعهی «خانهی داستان چوک» است، داستانهایی با مضمون خرافات، باورهای قدیمی، حرمت خانوادگی، خشونت خانگی و غیره را روایت میکند.
دربارهی کتاب صوتی شب سرد
زهرا کرمی در کتاب صوتی شب سرد، مجموعهای از داستانهای کوتاه را روایت کرده که هر کدام به جنبهای خاص از زندگی اجتماعی اشاره میکنند. در داستان اول این کتاب که «خاک سرخ» نام دارد، داستان روستایی را میشنویم که در آن گورستانی با خاک سرخ وجود دارد و اهالی از سر جهل و باورهای کهنه، گمان میکنند که این خاک سرخ مقدس است و از بهشت آمده. آنها با باور به اینکه هر که در این خاک دفن شود نمیپوسد و جنازهاش تا ابد سالم میماند، تنها بزرگان و کسانی را که به باورشان معصوم محسوب میشوند را در این گورستان دفن میکنند. اما بر حسب اتفاق، دو گورکن که در قبرستان مشغول کندن گور تازهای برای فرد تازهدرگذشتهای هستند، متوجه وجود اسکلتی در خاک میشوند که نشان میدهد باور مردم روستا در رابطه با این قبرستان و مقدس بودنش خرافهای بیش نبوده است.
کتاب صوتی شب سرد کاری از نشر صوتی خانهی داستان چوک است. این کتاب را با صدای مهدی رضایی و سحر خسروزاده میشنوید.
کتاب صوتی شب سرد برای شما مناسب است اگر
- به داستانهای فارسی با تم اجتماعی علاقه دارید.
- مایلید مجموعهای از داستانهای کوتاه ایرانی را بشنوید.
در بخشی از کتاب صوتی شب سرد میشنویم
میرزا مرد. درست حالا که پدر مریض شده و وظیفهاش گردن من افتاده است. از صبح سحر بالادهیها جمع شدهاند دم غسالخانهی کوچک آبادی و یقه جر میدهند که الا و بلا میرزا باید در قبرستان سرخ دفن شود. پاییندهیها هم آمدهاند و غوغا به پا کردهاند که «میرزا هم مثل بقیه. چه فرقی هست بین میرزا و این جماعت؟» حشمت مغنی از دل جمعیت بیرون میآید و نعره میکشد: «فرق منو میرزا چیه؟ یادم نمیآد یه وعده نمازم ترک شده باشه.» رحیم خندهی ریزی میکند و میگوید: ته چاه! کی نماز خوندن تو رو دیده حشمت؟
- تو دهنت رو ببند هفت جد دزد! شد یه دفعه گوسفندا رو ببری صحرا و ندوشیده برگردونی؟
رحیم بهیکباره چوب دستیاش را بالا میبرد و نعرهزنان میدود سمت حشمت که پسرهای سمن میگیرندش. ننه سلیمه در میآید و میگوید: «دهنت رو آب بکش حشمت. خودت رو با میرزا یکی میدونی؟ لابد پسفردا که ته یکی از همون چاهها سقط شدی توقع داری ببرنت گورستون سرخ.»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی شب سرد |
نویسنده | زهرا کرمی |
راوی | مهدی رضایی، سحر خسروزاده |
ناشر صوتی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۴۰۴ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۳۹ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای صوتی داستان کوتاه ایرانی، کتابهای صوتی داستان و رمان اجتماعی ایرانی |