نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی مرگ تدریجی جون فارو - آدرین یانگ

یک داستان بی نظیر و بسیار زیبا!!! همین ابتدا بگویم اگر این همه با مهارت و تسلط اجرا نمی شد چه بسا همان نیمه راه اشتیاقم را از دست می دادم ولی اجرای بسیار دلنشین صوتی سبب شد نتوانم برای رسیدن به سرانجامش صبر کنم. نویسنده بسیار توانمند و با هوش است که به زیبایی توانسته داستان را در چند زمان پیش ببرد. از افکار متعصبانه سالها قبل و قضاوت عامه و شکل روشنگر و واقعی تر زندگی در آینده. از صمیمیت و عشق واقعی و بدون خودخواهی همسران و خانواده ها، مادران و دختران در چند نسل متوالی. داستان تخیلی که اگر چه از همان ابتدا می دانی واقعی نیست اما با اشتیاق دنبالش می کنی و لذت می بری و به خوبی خودت را در فضای داستان حس می کنی و انگار حضور داری و وقایع را با تمام وجودت زندگی می کنی. آفرین به این همه مهارت قلم و مرحبا به خاطر اجرای صوتی. سپاس از کتابراه که واقعا گاهی در ازدحام زندگی روزمره نیاز مخاطبانش به کمی تغییر و آرامش را در می یابد. موفق باشید.

درود بر همه علاقمندان به کتاب و مطالعه بخصوص علاقه مندان به رمانهای علمی و یا به اصطلاحی تخیلی، وقتی دو فصل از این رمان را گوش دادید دیگر تا آن را تمام گوش نکنید هیچ کاری انجام نمی دهید، حتی اگر شب آن را گوش دهید تا صبح با لذت و کنجکاوی آن را گوش داده و خوابتان نخواهد برد، نویسنده در قالب داستان یک خانواده به چند موضوع علمی که مورد بحث دانشمندان و متخصصان هست می پردازد، مثل سفر در زمان، تصور کنید من که الان بالای ۴۰ سال عمر دارم با همین شکل و قد و اندازه فعلی ام به ۷۰سال قبل برگردم و در و مادرم را در سنین جوانی و هنگامی که ازدواج نکرده اند ببینم، چه حالی به انسان دست میدهد یا به ۳۰ سال بعد بروی و آینده خود و آشناهایت را ببینی. بیشتراز این توضیح نمیدهم که لذت گوش دادن به کتاب و دیگر مسائل، مثل تناسخ و غیره را از دست ندهید. گوش دادن و یا مطالعه این کتاب را به همه اقشار و با هر سلیقه ای پیشنهاد میده چون اطمینان دارم هم لذت می برید و هم نکات جدیدی یادمی گیرد و تامدت ها ذهنتان درگیرمطاب کتاب است و دوست دارید در مورد موضوعات آن با افرادی که اطلاعاتی دارند بحث کنید. موفق باشید و مانا ارادتمندتان: حبیب اله نصرالهی بنا

اولش بگم که صدای خوانش خیلی عالی بود خانم شهره روحی عالی بودن
داستان رو من خوشم اومد قلم خانم آدرین یانگ خوب بود با جزئیات زیاد. اینقدر جزئیات زیاد بود که لازم نیست بخشی رو دو بار گوش بدین.
یکم باید صبور باشین تقریباً میشه گفت که از قسمت ۴ و ۵ به بعد متوجه موضوع داستان خواهید شد. داستان در مورد زنی بنام جون فرو هستش که جزییات زندگیش رو از زمان آینده تا گذشته نشون میده. اسم مادرش سوزان و مادر بزرگش مارگارت و مادر مادربزرگش استر. خانم‌های خاندان فارو توی زندگیمون یک سری اتفاقات نیافته که برای مردم عادی باور ناپذیره. بیشتر نمیتونم توضیح بدم چون خطر اسپویل هست. ارزش شنیدن داره.
بخشی از داستان مربوط به ناتانیل راسل فور و پسر کالیب هست.
بنظرم فیلم این کتاب رو بسازند هم خوب میشه. نمی‌دونم شاید ساخته باشند. ممنون از کتاب راه که این کتاب رو بعنوان هدیه آخرین هفته بهمون داد. همیشه بهترین کتاب هایش رو در اختیار کاربران قرار میده
کتاب رو بشنوید و ازش لذت ببرید🌹

کتاب ها و رمان های صوتی زیادی گوش دادم، شاید داستانش برای منی که سریال زیاد دیدم تکراری بود با موضوعی که اگه بگم برای شما اسپویل میشه و نمیگم☺️ولی، صدای صداپردازان عالی و بجا صدای افراد مختلف بجا (خانوم، آقا، افراد مختلف صدای مخصوص به خود) که تا حد زیادی به شما کمک میکنه تا همزاد پندازی کنین و خودتون رو داخل اون حال و هوا و فضا تصور کنینداستان تا حد زیادی شمارو درگیر میکنه، جز رمان هایی میشه که در خاطرم شما خواهد موند و شاید بارها گوش بدین من این ماندگاری رو نتیجه اجرای خوب و صداهای مختلف صداپردازان میدونستم ولی نباید از داستان جذابش غافل بشیم، پیچیدگی قشنگی داره اگه به ژانر معمایی /عاشقانه علاقه دارین قطعا نظر شما رو جلب میکنه جز معدود رمان هایی هست که من بارها گوش دادم و با این نسخه بهتون پیشنهاد میکنم چون رمان های صوتی کمی پیدا میشه که صدای صداپردازان و افراد مختلف، متفاوت هست و بجای 10 نفر یک نفر صحبت نمیکنه که این خیلی عالیه و شما مثل یک فیلم با داستان و شخصیت هاش ارتباط برقرار میکنین ممنونم از کتابراه🌿🌸

داستان جالبی بود، نویسنده ذهن خلاقی داشته. صدای گویندگان داستان هم رسا و گیراست که به جذابیت داستان اضافه کرده.
با وجود اینکه داستان جذابیه ولی نقد زیادی بهش وارده. مثلا اینکه اگه زنان خانواده فارو میدانستند چه سرنوشتی پیش رو دارند چرا بازهم تصمیم میگرفتند بچه دار شوند؟ اگه جون توانست شکافی در خط زمان ایجاد کنه و سرنوشت دخترش را تغییر بده پس چرا دوباره در سال‌های بعد متولد میشدند و دوباره همان سرنوشت داشتند؟ یعنی داستان میخواست به نوعی تناسخ را نشان بده؟ اگه جون قادر بود در زمان شکاف ایجاد کنه پس می‌توانست در دوره‌های بعدی که دوباره متولد شد سرنوشت خودش راهم عوض کند پس چرا این کار را نمی‌کرد؟ چون خودش در آخر داستان گفت که چرخه بارها ادامه پیدا کرده. یعنی نویسنده میخواسته این را بگه که انسان اراده‌ای در تغییر سرنوشتش نداره و مسیر زندگی هر انسانی قبل از تولد مشخص شده و قابل تغییر نیست؟ پس چرا مسیر زندگی انی برد تغییر کرد؟
با اینکه ابهامات زیادی داشت ولی داستان را دوست داشتم.

بهش ۴ تا ستاره میدم چون حقیقتا داستان گیرا و جذابی بود بلاخص با گوینده های خیلی خوب و تدوین عالی همه و همه دست به دست هم داد تا شنونده ی یه داستان خاص معمایی از جهانهای موازی باشیم. تنها نقدی که میتونم داشته باشم اینء که وقتی الان همه میدونن کشیش مرد بدیه چرا در سالهای آینده از ازدواج سوزانا با این مرد مجنون روانی جلوگیری نمیکنن؟ بهرحال زندگی زنان از طایفه مرتبا تکرار و از سرگرفته میشه. یا اینکه خب اگه مرد بدیه و از زندگی باهاش اذیتی چرا برای بار دوم ازش بچه دار میشی؟! یه نقد دیگه اینکه ایمون بعد از برگشتن جون چرا انهمه باهاش تلخ برخورد کرد؟ یا حتی یه جورایی از خودش روندش در شرایطی که میونیم اگه وساطتِ مادرِ مارگارت نبود حتی تو خونشم راش نمیداد؟ درحالی که میدونست جون بخاطر محافظت از سرنوشت بچشون رفته و حتی خود ایمون بود که راهیش کرد گفت برو. بعدا گفت همیشه منتظر بودم برگردی، اگه میبینیم که وقتی برگشت ازش عصبانیه!! اون پلیس که داداشء جون بود با کلی آژیر و سرباز و هیاهو اومد جون رو دستگیر کرد اما وقتی واقعیتو فهمید ولش کرد! پس قانون چیشد؟ اون سربازا و گزارش به بالادست؟؟ نگفتن تو رفتی بیاریش چیشد کنسل کردی؟ بعدم دیدیم در خوشی و شادی همه چی ختم به خیر شد و آقا پلیسه ام انتقالی گرفت. همسر مارگارت پدر سوزانا کی بود؟ چرا هیچی راجع بهش گفته نشد؟ آیا با اون ویولونیست ازدواج کرد؟؟ بعید میدونم چون جون با تعجب میگفت همیشه میدونستم یه احساسی بین مادر بزرگم با اون آقایی که ویولون میزد بود که درخواست کرد در مجلس ترحیمش بنوازه. در کل کتاب خوبی بود اگه به این سوالا شفاف پاسخ داده میشد.

باسلام وعرض ادب، متأسفانه من داستانهای تخیلی را دوست ندارم ولی این هدیه از طرف شما برایم با ارزش بود و بالاخره تمام آنرا چند بار گوش کردم، البته در داستانهای تخیلی چرا و چه به آن‌ها تعلق نمیگیرد چون تخیلیست و واقعی نمی‌تواند باشد، گرچه فهم من آنقدر هم نیست که بگویم نمی‌تواند واقعی باشد، شاید در زمانی با وجود پیشرفت علم سفر در زمان هم امکان پذیر باشد، خانم روحی و تیم گویندگان عالی بودن، ولی برایم جالب نبود و نکته‌ای هم در آن وجود نداشت که بتوان راجع به آن بحث کرد چون تخیلیست، اینکه در دوران و یا چند زمان مختلف بتوانی زندگی کنی، کمی گیج کننده است و اگر جون می‌توانست این رشته را ببرد و سفر را تمام کند چرا همچنین ادامه پیدا کرده بود، کما اینکه از زمانی که آمده بود، هم مارگریت و هم آنی آن جا بودند و در آن زمان همچنان زندگی میکردند و در این زمان هم همچنان زندگی میکنند!! سپاسگزارم

نویسنده ذهن خلاقی دارد. یک خط داستانی دو تکه را دنبال می کند که در اکثر کتابهایی با خطوط زمانی موازی یا متفاوت رایج است. اگر بگویم که همه داستان را درست فهمیدم اغراق کردم. یک ابهاماتی در داستان هست که معلوم نیست به خاطر ترجمه است یا خود داستان این مدلیه. مثلاً کشیش حالا واسه چی باید اونقدر بدذات می بود، بعد چه اصراری بود سوزان با کشیشی ازدواج کنه که معتقده بچه اش نحسه و باید بمیره! حالا سرنوشت بچه اولش اون شد، بچه دوم می خواست چه کار؟! یا چرا جون ۲۰۲۴ از دری رد شد که می دانست نمی تونه برگرده، آیا موفق شد از هم پاشیدن طناب را زمانهای مختلف متوقف کند؟! شاید بعداً اگر فرصت کنم دقیق تر گوش بدهم شاید این گیرهای به خاطر خوب دقت نکردم خودم باشه. خلاصه از این مدل درگیری ها در ذهن من درست کرد. اما در کل خوب بود. روایت داستان هم خیلی خوب بود.

داستان در مورد جون فارو هست، زنی که تحت تأثیر یک نفرین خانوادگی که نسل هاست زنان خانواده اش رو تسخیر کرده، قرار داره. جون که تو یه شهر کوچیک و مرموز زندگی می کنه، مصممه که حقیقت گذشته خانواده اش و ناپدید شدن مرموز مادرش رو کشف کنه. همونطور که اون به عمق رازهای خانوادگی می پردازه، شروع به تجربه پدیده های عجیب و غریبی می کنه - رویاها، زمزمه ها و احساس روزافزون از دست دادن ارتباط با واقعیت. سفر اونو به مرزهای آنچه که می دونه می بره و مجبورش می کنه تا با بزرگ ترین ترس هاش روبرو بشه و امکان بازنویسی سرنوشت خودش رو بررسی کنه. با گذشت زمان، جون باید تصمیم بگیره که آیا باید گذشته رو باز کنه یا به سوی آینده گام برداره، چرا که می دونه هر کدوم از این انتخابا پیامدهای عمیقی میتونه داشته باشه.... مرسی ازکتابراه عزیز و دوستداشتنی💚💙

این کتاب جذاب و معمایی و همراه با ابهامه. اگر این کتاب را در ژانر علمی تخیلی قرار دهیم، داستان بسیار جذابه و لحظاتی دارد که مخاطب را به شدت درگیر می کنه. اما چیزی که مبهم می ماند که اگه جون تونسته گسست زمانی رو از بین ببره چرا باید دوباره زندگی میکردند و چرا گفت چرخه ادامه داره اما اگه با توجه به اسم داستان، جون دچار فروپاشی ذهنی باشه و خاطرات گذشته رو داره برای خودش میسازه چرا هیچ علایم بالینی، نداشت هم خودش هم مادربزرگش. از طرفی خاطرات خیلی کمی از زمان حال است و هیچ خاطره ای عکس العملی از میسون و بقیه ای بازگو نمیکنه. چه داستان رو در هر ژانری در نظر بگیریم ابهاماتی باقی میمونه. کار گروه گویندگان عالی بود و شنیدن کتاب رو بسیار لذت بخش کرده. در کل کتاب جذاب هست و اون رو به معمایی خون ها توصیه میکنم

یک کتاب مرموز و حدودا جنایی و معمایی است که در دو با چند جهان موازی روایت می شه. خلاقیت جالبی در اون استفاده شده. داستان راجب خاندان فارو است که زنانشان از یک دوره ای به بعد، دچار علائم و نشان های عجیب و مرموز می شند و ناگهان دیوانه و یا ناپدید می شند. و نسل به نسل این نشانه ها در زنان دیده میشه. داستان از زمانی شروع میشه که مادر بزرگ جون می میره و در همون لحظه چیزهای عجیبی می بینه که دیگران متوجه اش نمی شند هر چند همه مردم شهر می دونند قراره این جنون و دیوانگی در جون هم اتفاق بیوفته و یک جورهایی منتظر این اتفاقند. داستان قشنگ روایت شده ترجمه روانی داره و پیشنهاد می کنم بهش گوش بدید و لذت ببرید

داستان بسیار زیبایی بود و خیلی به دلم نشست. ترکیبی از ماجراجویی و عشق و احساس به خوبی در داستان گنجانده شده. برای فهمیدن جواب سوالی که داستان مطرح کرده بود خیلی هیجان داشتم. نمی خواستم حتی چند دقیقه اش را از دست بدهم. اگر جایی را متوجه نمی شدم بر می گشتم تا دوباره بشنوم. یک پیام کلی در داستان بود که برایم بسیار تاثیرگذار و جذاب بود: «به خودت اعتماد کن!» صداگذاری هم عالی بود. هم خانم روحی عالی اجرا کردند و هم همراهانشان بی نقص و تاثیرگذار بودند. مجموعا اینکه صداهای مردانه به گویندگان مرد سپرده شده بود را خیلی دوست داشتم. خیلی ممنونم از کتابراه!

کتاب حاصل از تراوش ذهن خلاق نویسنده است ولی قوانینی که برای سفر در زمان می گذارد خیلی منطقی نیست و در مورد جون در سال ۲۰۲۲ که همزمان دوران زندگی خودش است توضیحی نمیده و در آخر با وجودی که اینهمه داستان برای شکستن چرخه معیوب انجام شده نویسنده می گوید و این چرخه ادامه دارد.... جون اگر در سال ۱۹۵۰ همسر و دخترش رو ترک نمی کرد و به برادرش قتل پدر را توضیح می داد چه می شد؟ حالا چه تغییری کرده؟ در حالی که اگر به زنان خانواده موضوع توضیح داده می شد هیچ وقت از در رد نمی شدند و اتفاقی هم نمی افتاد🤭🤭🤭

مرگ تدریجی یک رمان پرتنش با فضایی تیره و روان‌شناختیه که خواننده را آرام‌آرام درگیر می‌کنه. نویسنده در خلق فضای سرد و شخصیت‌های چندلایه موفق بوده و به‌خوبی اضطراب و شکنندگی روابط انسانی را نشان داده. روایت در بسیاری از بخش‌ها گیراست، اما گاهی ریتم داستان کند می‌شه و پیشروی وقایع کمی زمان می‌بره. با این حال پایان‌بندی و جمع‌بندی نویسنده جذابه و کتاب تجربه‌ای متفاوت ارائه می‌ده. اگر به رمان‌های جنایی-روان‌شناختی با فضاسازی قوی علاقه‌مندید، این کتاب می‌تونه انتخاب خوبی باشه.

داستان جالبی بود که از ذهنی خلاق می آمد. تا حدی مرا به یاد رمان کتاب خانه نیمه شب اثر مت هیگ انداخت. در کتابخانه نیمه شب قهرمان داستان در یک زمان واحد به جای افراد مختلف قرار می گیرد ولی اینجا شخصیت اصلی یک تن واحد است که در طول زمان سفر کرده و زمان های متفاوت زندگی خودش را تجربه می کند. جا به جایی زمانی در قصه بسیار رمز آلود است و برای متوجه شدن داستان به حواس شش دانگ نیاز دارید. خوانش کتاب خوب بود. با سپاس از کتابراه

راستش کتاب بیشتر از اینکه یه رمان جنایی تند باشه بیشتر حالت سرد و سنگین داره! از اول معلومه داستان قراره سراغ یه پرونده معمولی نره! بیشتر درباره آدم هایی هست که یه زخم قدیمی دارن؛ فضای کتاب بنظرم گرفته و زمستونی هست یه خستگی و فرسودگی داره، ریتم کتاب همیشه تند نیست و یه جاهایی کش میاد! اگه دنبال کتابی هستید که دوست دارید از دل شخصیت ها باخبر بشید و از ذهن دربیارید میتونه مناسب باشه اگه دنبال جنایی پرهیجان باشید ممکن مناسب نباشه

هر از گاهی نیاز به خواندن این کتاب ها وجود داره. یک کتاب عالی با خوانشی بی نظیر اگر علاقه به کتاب های آرامش بخش دارید شدیدا توصیه می کنم کتابی که برای ساعت هایی شمارو از مشکلات و روزمرگی دور میکنه و خیلی ناممکنها رو ممکن جلوه میکنه انتهای داستان قابل پیش بینی نیست و برای اینکه رشته داستان را از دست ندید ناچارید کامل گوش بدید گویندگان همه اجرای زیبایی دارند ممنونم از کتابراه عالی بود

با این که میدونستم داستان تخیلی است ولی تا آخر با اشتیاق زیادی گوش کردم. صدای گوینده و بقیه فوق العاده جذاب و دلنشین بود و بسیار در راغب کردنم به گوش دادن موثر بود. نویسنده بطرز بسیار عالی تمام جزئیات رو گفته نه اینقدر کم که مجبور به دوباره خوانی بشم نه اینقدر زیاد که کلافه بشم. ذهن بسیار عالی داره که تونسته همچین داستانی رو خلق کنه. ممنون از کتابراه و تشکر مجدد از خانم روحی با صدای دلنشینش

با سلام، اولین نکته در این کتاب، کیفیت بالای اجرا و صداهاست، بسیار حرفه ای و زیبا که کشش داستان رو بیشتر کرده. ممنون از کتابراه. در ادامه باید بگم نویسنده ذهن خلاقی داشته و دنیای موازی رو به تصویر کشیده ولی چند جای داستان سوالات بی جواب هستند، مثل اینکه پدران و مردان و پسران چه نقشی دارند؟ چی بر سر بقیه ی اعضا میاد؟ و... البته بسیار جالب بود و به خواندن کتاب توصیه می کنم.

رمان فضایی سرد، با ضرب‌آهنگ نسبتاً آرام اما پرتنش داره. ویژگی این فضا در ترکیب واقع‌گرایی اجتماعی با تعلیق جناییه. فارو مونترآل را به‌عنوان شهری خاکستری، چندلایه و پر از تضادهای اخلاقی نشان می‌دهد و همین فضا داستان را از یک معمای ساده فراتر می‌برد. رمان خشونت پنهانِ جامعه زوال اخلاقی و مرگ تدریجی ارزش‌ها تنهایی و گم‌گشتگی انسان مدرن رو نشون میده.

درود به ذهن خلاق نویسنده و دست مریزاد به گروه گویندگان که زیبایی داستان رو صد چندان کردند. به شخصه اصلا اهل گوش دادن به کتاب های صوتی نیستم ولی از شنیدن این کتاب با این صداهای گیرا بسیار لذت بردم. توصیه به خوانندگان و شنوندگان این اثر دارم که تا فصل ۵ صبوری به خرج بدید تا با محیط و اشخاص آشنا بشید فصل های هیجان انگیزی بعدش در انتظارتونه😍

صدای گوینده عالی بود و در جذابیت و گیرایی داستان تاثیر گذار... من کتاب رو تو چهار شب گوش دادم و بیشتر آخر کتاب اتفاقاتش برایم مبهم بود و خط مشی کتاب یه جورایی سفر در زمان و حق انتخاب زنان خاندان فارو بود، جون یکی از این زنان بود که میخواست این معما رو حل کنه... اما روش حل مسئله و این که چرا باید یه کشیش بد ذات باید وارد داستان بشه یکم نامفهوم بود

داستان بسیار زیبایی بود البته در اوایل کمی کسل کنندست ولی به نظر من افسردگی به خوبی بیان کرده و این که بصورت یک نفرین که نسل به نسل ادامه داشته ربط داده جالب بوده و این ایده که درمان رو شکل یک در قرمز نشون داده خوب بوده البته داستان جون فارو کمی پیچیدست و این که زن‌های خونواده فارو درد دورمان زندگی میکردن واقعا جالب و تامل بر انگیز بود ممنون از کتابراه

کتاب در مورد یه خانواده هستش که دچار اوهام میشن بعد از اینکه زنان خانواده باردار میشن و بعد از تولد فرزندشان دچار مریضی میشن و میرن داخل جنگل و خودشان را دون رودخونه میندازن اما این بارفارو میخواهد زنده بماند میخواهد این طلسم را بشکند او باردار است میخواهد زندگی خودش را تغییر دهد تا به اون سرنوشت شوم دچار نشود کتاب خوبی بود صدای گوینده هم خیلی خوب بود

کتابیست که یک‌هو می‌کشونتت وسط یه فضای مرموز و حسّی. روایتش نرم و روون جلو میره و آدم راحت با شخصیت‌هاش اخت میشه. بعضی جاهاش یه جور تلخی قشنگ داره که نمی‌ذاره بی‌احساس رد بشی. در کل کتابیه که بعد از تموم شدنش یه مدت تو ذهنت می‌مونه. اگه دنبال یه داستان آروم اما گیرایی، بد نیست امتحانش کنی. بعضی جاها ریتمش کند میشه و روایتش کش میاد.

اولا نقطه قوت کتاب؛ خوانش احساسی و جذاب خانم شهره روحی هستش که کاملا شنونده رو غرق خودش میکنه. دوما مورد متن متفاوت کتاب هستش که حالت معمایی اون به تدریج و قدم به قدم خودش رو نشون میده. اگر فقط صرف جنایی بودن بخوایید بخونید، ساده بگم کاملا با سبک فریدا مک فادن و... متفاوت هستش. درام و معما خودش رو بیشتر نشون میده.

داستان جذاب و گیرایی بود و من را به فکر فرو میره که شاید آدمهای عجیبی که در دنیا در ملیت های مختلفی دیده می شوند که کارهای عجیب و خارق العاده ای انجام می دهند و انگار همه چیز را می دانند از آدمهای زمان خودشان جلوتر هستند واقعا از جهانهای موازی آمده اند و علماشان از بعدهای مختلف است و خواندن آن را توصیه میکنم با سپاس

این رمان جذاب با پیچیدگی‌های داستانی و بار معنایی بالا، خواننده را به درون دنیایی موازی می‌برد که عنصر واقع‌گرایی و جادو و رمزآلود بودن را توأمان دارد. نویسنده توانسته است با خلق فضایی احساسی و مرموز، مخاطب را جذب کند و مفاهیمی چون سرنوشت محتوم، تکرار نسل‌ها و ارتباطات خانوادگی را به شکل تأثیرگذاری بیان کند

نمی خواهم نقد ادبی بنویسم. از شنیدن داستان و لحن گوینده بسیار لذت بردم. روایت زندگی در زمانهای مختلف برایم جالب و شیرین بود. و در انتها تصور اینکه اگر این اتفاق برای من می‌افتاد و در زمانهای مختلف می‌زیستم شرایط چگونه بود و چه دورانی را برای زیست انتخاب می‌کردم. جالب بود.
شنیدنش را پیشنهاد می‌دهم.

کتاب خوبی بود، روایت در دو زمان متفاوت رو خیلی جذاب نوشته بودن، صدای راوی و نوع روایت درست و به جاست.
فقط اینکه خلاصه داستان رو تا حدی اشتباه نوشتن، این فقط سرنوشت یکی از زنان باردار این خاندانه، سوزانا، و اینکه جون دنبال زنده موندن نیست، میخواد دخترش هم در آینده دچار اون فروپاشی‌ها نشه و یه زندگی عادی داشته باشه

تقریبا داستان معمایی پر کششی بود البته جزئیات زیاد حوصله سر بر بود. در را باز کردم فنجان را برداشتم که البته این نقص نویسنده بود وگرنه ترجمه بسیار روان و عالی و خوانش کتاب هم لذت بخش بود. گرچه محتوای کلی داستان ارزش خاصی را دنبال نمیکرد فقط تامل و تفکر انسان را به ارزش هر لحظه و هر تصمیم جلب میکرد

داستانی تخیلی و جذاب که شنونده اصلا احساس نمیکنه داستان غیر واقعیست، ادبیاتی قوی و جذاب با گویندگی قوی که باعث میشه خودت رو داخل داستان فرض کنی ویا اینکه درحال تماشا کردن یک سریال پر چالش و با فراز ونشیبهای بسیارهستی، شنیدن این داستان را به همگان توصیه میکنم 😍

من این کتاب رو شانسی، با تخفیف 100درصدی خریدم، فکر نمیکردم من و به خودش جذب کنه،، تازگی‌ها هم از چند تا فیلم با این موضوع دیدم، شاید خود داستان‌ها من جذب میکنن، داستان درباره سفر در زمان، و دنیای موازی هست،، صدای گوینده هم شیواست، وبیشتر من و تو داستان فرو میبره

داستان با مرگ مادربزرگ جون فارو شروع میشه. خانواده‌ای که به جنون شهره هستند و این آغاز داستان جون فارو هست. درخصوص جهان‌های موازی و تجربیاتی که شبیه توهمه یا پیش زمینه اسکیزوفرنی..... ترجیح میدم این موضوعات رو فیلمشو ببینم مثل دکتر استرنج. اما صدای گوینده و تدوین عالی بود

داستانیه که خیلی جزئی موارد رو توصیف میکنه جوری که پرتت میکنه داخل داستان و تمام جزییات رو حس میکنی خودت🙂 واقعا جالب و جذاب بود، شخصیت اصلی داستان خیلی حساس جلوه میکنه و انگار مدام به خودش تلقین میکنه. برای کسایی که اورثینک می کنن داستانی آشنا میتونه باشه و بفهمن که تنها نیستن.

خیلی عالی بود، خیلی دوسش داشتم یه نگاه نو به موضوع سفر در زمان، نوع روایت پیچیده داستان خیلی جالب و حرفه ای بود و مدام فکر می کنی که آخر داستان چطوری تموم میشه، از نظر من پایان زیبایی داشت و هیچ چیزو چا پرداخت با تشکر از کتابراه

چطوری میشه یه کتاب اینقدر خوب باشه آخه
خیلی قشنگ بود بسیار عالی کارهاتو ول کن بشین گوش کن ولذتش رو ببر چون این کتاب کتابی نیست که شبی نیم ساعت قبل از خواب گوش کنی کتابیه که شب شروع کنی تا صبح بیداری دلت نمیاد بزاریش کنار

بهترین کتاب معمایی که توی این چندسال بود که خوندم. البته بعد از کتاب کافکا در ساحل موریکامی. حتی بیشتر از کتابهای مک فادن حتی پرونده هری کبر. البته از نظر من. به جرات میتونم بگم بدرد هر سلیقه ایی میخوره. دوست کتابخوانم حتما سراغش برو

روایت داستان عالی بود. صدای گوینده ها بسیار گیرا. خودِ داستان خیلی کند پیش میرفت. نویسنده زیاد شاخ و برگ داده بود. و اصلا به نظرم در ژانر جنایی نمیشد گذاشت. بیشتر معمایی بود.

هر چی از دنیاهای موازی و سفر در زمان شنیدی و خواندی بریز دور و کتاب ((مرگ تدریجی جون فارو)) رو گوش کن. به زیبایی زندگی سفر در زمان و زندگی در دنیا با زمانهای گوناگون تصویر می شود

کتاب صوتی مرگ تدریجی جون فارو اثر ادرین یانگ برای علاقه‌مندان به داستان‌های پر از راز، سفر در زمان و روابط پیچیده خانوادگی مناسب است.
شنیدن این اثر می‌تواند تجربه‌ای لذت‌بخش و تفکربرانگیز باشد.

شنیدنش خیلی لذت بخش بود، مثل این بود که داستان کتاب رو از نزدیک حس میکنی، تجربه‌های عجیب شخصیت داستان طوری تصویر سازی میشه که قابل فهم به نظر میرسه، گرچه کاملا خیالی است

در کل بعد چند فصل قشنگتر میشه بنظرم رویکرد جالبی از یه مدل زندگیه که شاید تاحالا بهش فکر نکرده بودیم دم نویسندش گرم. تشکر از اقای حسینی و غافل نشیم از گویندگان قوی و پر قدرت

عالی بود صدای راوی ارامش و هیجان داستان رو به موقع به مخاطب القا میکرد و خط اصلی داستان رو به راحتی به ذهن متبادر میکرد بدون اینکه به فضا سازی یا تخیل مخاطب لطمه‌ای وارد کنه

سلام در نوع خودش کتاب جالب و توصیفی هستش و باخوندش ذهن آدم درگیر میشه تا ادامه شو مطالعه کنه و دلیل اینکه این امتیاز و دادم من این سبک کتابارو خیلی دوست ندارم وسلیقه من نیستش.

عالی بود من خودم زیاد رمان نمی‌خونم ولی با صدای شهره روحی عزیز کتاب خیلی زیبا و دلنشین تر شد و کل داستان باید با دقت گوش بدید میفهمید که بعضی از اتفاقات چرا پیش آمده است

من درحال شنیدن این کتاب جذابم. واقعا دوستش دارم اولین بار این سبک رمان رو گوش میدم. دوست ندارم تموم بشه. ممنونم از کتابراه و گوینده های درجه یک کتاب

ماجرا از فضای منفی خانواده فارو شروع شد، اما کم کم مسیر رو به سمت تلاش و موفقیت و عشق آغاز کرد. این کتاب الهام بخش بود و شنیدنش رو به همه توصیه میکنم

بسیار آموزنده بود من سال‌ها رمان نخوندم ولی عنوانش واقعا من رو راغب کرد گوش بدم به همه زنان و حتی مردان جامعه خودم پیشنهاد میکنم گوش بدهند.

باسلام و عرض ادب داستان بسیار فانتزی بود و من داستانهای فانتزی را زیاد دوست ندارم ولی کلا بر نبود گوینده بسیار عالی خونش میکرد